۰
يکشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۵۰
تحلیلی بر سفر روحانی به تاجیکستان

ایران و سازمان شانگهای؛ فرصت‌هایی بی‌بدیل برای همکاری‌های راهبردی

ایران و سازمان شانگهای؛ فرصت‌هایی بی‌بدیل برای همکاری‌های راهبردی
چهاردهمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در حالی برگزار می شود که انتظار می رود مسائل امنیتی منطقه ای و جهانی نظیر وضع افغانستان پس از خروج نیروهای ناتو از این کشور، بحران اوکراین، مسئله گروه های تروریستی و تکفیری در خاورمیانه و پیامد های آن برای کشور های عضو این سازمان از موضوعات محوری نشست سران در دوشنبه باشد. همچنین تقویت اعتماد متقابل، تحکیم وحدت و تعمیق و تقویت همکاری‌ها نیز مورد توجه تمام کشورهای شرکت کننده در این سازمان خواهد بود.

بی شک موضع‌گیری مستقلانه از سوی سازمان شانگهای که یک سازمان همکاری چندجانبه محسوب می‌شود، از جهات امنیتی، اقتصادی و همکاری‌های منطقه‌ای حائز اهمیت است. به خصوص که سازمان همکاری‌های شانگهای طی سال‌های اخیر سعی کرده با اقدامات و تصمیمات مهم سیاسی، اقتصادی و امنیتی، جایگاه بین‌المللی برجسته تری پیدا کند. بر این اساس از یک سو قرار گرفتن کشورهای عضو شانگهای در منطقه موسوم به «هارتلند» (قلب زمین) بر اهمیت این سازمان افزوده است و از سوی دیگر حضور روسیه و چین به عنوان دو عضو دائم شورای امنیت، توان سیاسی این سازمان را دو چندان کرده است. علاوه بر این، حضور کشورهایی نظیر ایران و هند نیز بر وزنه و قدرت سازمان شانگهای در تحولات و تصمیم‌گیری‌های کلان منطقه‌ای و جهانی افزوده است.

در این بین به نظر می‌رسد از یک سو سازمان شانگهای در راستای سیاست خارجی دراز مدت ایران گام بر می‌دارد و از سوی دیگر ایران به عنوان کشوری مستقل در نظام بین‌الملل، در جهت سیاست‌های کلی سازمان حرکت می‌کند. واقعیت آن است که ایران به عنوان نقطه اتصال پیمان شانگهای با کشورهای حوزه قفقاز و خاورمیانه از موقعیت ژئوپلیتیکی کم‌نظیری برخوردار است. از این رو عضویت و گسترش همکاری‌های ایران با چین و روسیه در چارچوب سازمان همکاری شانگهای از یک سو می‌تواند بر توان تاثیرگذاری ایران در معادلات منطقه‌ای و جهانی بیفزاید و از سوی دیگر اقدامی مؤثر جهت کاهش نگرانی روسیه و چین از افراط‌گرایی اسلامی به ویژه جریان‌های تکفیری باشد. این امر علاوه بر آنکه به عنوان بستری برای افزایش همکاری‌های اقتصادی و تعمیم آن به همکاری‌های سیاسی و امنیتی محسوب می‌شود، می‌تواند نوید بخش جبهه‌ای مخالف در مقابل یکجانبه‌گرایی‌های ایالات متحده نیز به شمار‌آید. به خصوص با توجه به روابط سردی که روسیه با غرب دارد، عضویت ایران می‌تواند برای این کشور نیز پرمنفعت باشد و وزنه ضد هژمونیک و ضد امریکاگرایی را در این سازمان تقویت کند.

در واقع عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای، شکستی است که هم از سوی ایران و هم از سوی روسیه به ایالات متحده امریکا تحمیل می‌شود. زیرا از یک سو ناکارآمدی تحریم‌ها و تلاش‌های امریکا جهت انزوای ایران نمایان می‌گردند و از سوی دیگر روسیه در مواجهه خود با غرب به یک پیروزی مهم دست می‌یابد. ضمن آنکه پیوستن کشوری مثل ایران به سازمان شانگهای که دارای توان اقتصادی بالا و منابع غنی انرژی است، به نفع سایر اعضای این سازمان به ویژه چین نیز خواهد بود؛ زیرا ایران در منطقه و جهان از جایگاه شایسته و مهمی برخوردار است و عضویت دائم در سازمان شانگهای می‌تواند به مفهوم حلقه اتصال حوزه خاورمیانه با حوزه آسیای مرکزی و قفقاز باشد که این امر موجب تقویت اعتبار، توان و نفوذ این سازمان خواهد شد.

در واقع وضعیت جغرافیایی منحصر به فرد ایران که این کشور را به پل ارتباطی بین دریای خزر و خلیج فارس و همچنین محل تلاقی خطوط ترانزیتی بین آسیای مرکزی به ترکیه و سپس به اروپا مبدل نموده، موقعیت ممتازی برای ایران رقم زده است. ایران کشوری است که می تواند اکثر اعضاء شانگهای را به مناطق دور دست به هم مرتبط نماید و این مسئله نقش ژئواستراتژیک ایران در مسایل امنیتی و اقتصادی را افزایش خواهد داد. همچنین با توجه به افزایش مصرف انرژی در جهان و حضور کشورهای تولید کننده انرژی در سازمان همکاری‌های شانگهای، زمینه مناسبی جهت همکاری در موضوع انرژی وجود دارد که جایگاه و نقش ممتاز ایران را تقویت خواهد نمود. زیرا ایران علاوه بر آنکه کشوری خاورمیانه ای و تولید کننده نفت در خلیج فارس محسوب می گردد، به حوزه انرژی منطقه اوراسیا نیز تعلق دارد و گروه شانگهای به ویژه هند و چین به میزان زیادی به منابع انرژی ایران اتکا خواهند داشت.

البته در خصوص تغییر وضعیت حضور ایران از وضعیت ناظر به عضویت دائم، مشکل‌های مختلفی وجود دارد. در این بین مهمترین مشکل به آیین‌نامه این سازمان باز می‌گردد که شیوه پذیرش اعضای دایم جدید را مشخص نکرده است. از این رو اقدام برای افزایش شمار اعضای دائم، نیازمند تصویب مقررات جدید و اصلاح بندهای این آیین نامه است. به همین سبب علیرغم آنکه در این اجلاس نمی توان از عضویت دائم ایران سخن گفت، اما به نظر می رسد بتوان تدابیری جهت ایجاد ساز و کاری برای پذیرفتن اعضای جدید مطرح نمود.

به هر روی در شرایط فعلی، سفر دکتر حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران به تاجیکستان و شرکت در اجلاس شانگهای از چند جهت مهم تلقی می‌گردد:

نخست آنکه این سفر پیش از سفر احتمالی آقای روحانی به نیویورک و حضور در مجمع عمومی سازمان ملل صورت گرفته است. این امر با توجه به تصمیماتی که در اجلاس شانگهای اتخاذ می‌شود، می‌تواند فضای مجمع عمومی سازمان ملل را نیز تحت تاثیر قرار دهد.

دوم آنکه در شرایط فعلی منطقه، به ویژه اوضاع سوریه و عراق، همگرایی اعضای شانگهای و مخالفت آنها با جریان های تروریستی ـ تکفیری و اقدامات یکجانبه غرب می‌تواند به منزله قدرت نمایی سازمانی متشکل از کشورهایی محسوب گردد که غربی‌ها آن را «ناتوی شرق» می‌نامند.

سوم آنکه کشورهای عضو شانگهای می‌توانند نقش مؤثری در کمرنگ شدن تحریم‌های غرب علیه جمهوری اسلامی ایران ایفا نمایند. در واقع رایزنی‌های مقامات ایرانی در متن و حاشیه این اجلاس می‌تواند نقش مؤثری در دور زدن تحریم‌های اعمال شده از سوی امریکا داشته باشد.

چهارم آنکه اجلاس سران شانگهای می‌تواند موجب تقویت روابط دوجانبه ایران با کشورهای عضو این سازمان گردد. بدیهی است که کشورهای چین، روسیه و هند با توجه به نفوذ و جاذبه‌های استراتژیک خود می‌توانند نقش مهمی در تعامل سازنده با جمهوری اسلامی ایران ایفا نمایند. همچنین توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی که دارای اشتراکات فراوانی با ایران می‌باشند نیز دارای منافع بی‌شماری برای جمهوری اسلامی ایران است.

شعیب بهمن
کد مطلب : ۴۰۹۶۳۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما