۰
يکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۵۳
آقای رییس جمهور و معمای امنیت افغانستان

سیر اشتباه سفرهای اشرف غنی

سیر اشتباه سفرهای اشرف غنی
اشرف غنی احمدزی، رئیس‌جمهور افغانستان که برای تامین امنیت کشورش چشم امید به قول مساعد کشورهای خارجی بسته است، طی یک ماه اخیر سفرهایی را برای این منظور در برنامه داشت. وی اولین سفر خود را با چین آغاز کرد. چین که نگران ایالت مسلمانان‌نشین خود است، از در دوستی با افغانستان درآمده و خواستار همکاری دوجانبه بود. در واقع اشرف غنی اولین سفر خود را با مصالحه و سازش بر سر آزادی مسلمانان چین شروع کرد تا حمایت چین را در برابر پاکستان کسب کند. او سپس به عربستان سعودی عزیمت کرد و سفر این هفته‌ وی به پاکستان، این روند را تداوم بخشید. به بیان دیگر، اشرف غنی به اشتباه مسیر صلح را از چین، عربستان سعودی و پاکستان آغاز کرده است؛ شاید گمان دارد که آن ها می‌توانند کمک کنند تا افغانستان در برابر تروریسم قد علم کند؛ در حالی که همگان می‌دانند که پاکستان، عربستان سعودی همواره محرک تنش و ناامنی در منطقه هستند.

از نظر مقامات فعلی افغانستان، جلب حمایت چین، عربستان سعودی و آمریکا و انگلستان، می‌تواند پاکستان را به تمکین در برابر خواست منطقی افغان‌ها وا دارد. البته عده‌ای از منتقدان اشرف غنی از زاویه‌ای دیگر به سفرهای خارجی وی نگریسته و اعتقاد دارند که سفر وی به پاکستان باید پس از سفر به انگلیس و حضور در کنفرانس «سارک» در سریلانکا صورت می‌پذیرفت. زیرا با دست پر، پشت گرم و حمایت‌شده‌ با پاکستان که به تنش‌زایی در افغانستان می‌پردازد، روبرو می‌شد. ناگفته پیداست که در چند و چون این نگرش نیز باید نگاهی دقیق‌تر داشت.

نکته ای که اشرف غنی به آن واقف نیست یا نمی‌خواهد بپذیرد این است که بنیان امنیت و آزادی در یک کشور، به وسیله خواهش و التماس و کمک از دیگر کشور برقرار نخواهد شد

سطح گسترده وابستگی امنیتی افغانستان به پاکستان


سفر اشرف غنی به پاکستان با یک هیئت ۱۴۰ نفره از مقامات افغانی و دیدار وی با مقامات نظامی-امنیتی پاکستانی از جمله سرتاج عزیز، مشاور امنیتی و خارجی نخست وزیر پاکستان، مولانا فضل الرحمن، رهبر جمعیت علمای اسلام پاکستان و رهبر معنوی طالبان، ژنرال راحیل شریف، رئیس ارتش، ژنرال علم ختک، قائم مقام وزارت دفاع و ژنرال رضوان اختر، رئیس آی.اس.آی[۱] خود گویای وضعیت موجود در خصوص وابستگی امنیت افغانستان به پاکستان است. نکته جالب آنکه مذاکرات اصلی به صورت محرمانه برگزار شده و تنها اعلام شده است که در باره استقرار صلح در افغانستان مذاکره شده است.

پاکستان تا چه اندازه راست می‌گوید؟


پاکستان اعلام کرده است که متعهد به حمایت از تلاش‌های محمد اشرف غنی برای کشاندن طالبان به میز مذاکره است. مسئله اول اینجاست که اگر پاکستان قادر به این کار بوده است، چرا تا به حال به این کار اقدام نکرده است؟ نکته دیگری که مطرح می‌شود توانایی یا نفوذ یا تبانی حاکم میان رهبران طالبان و پاکستان است. در واقع طالبان که به لحاظ ساختار مذهبی در پاکستان و به واسطه همکاری آمریکا و اس.آی.اس شکل گرفت، فلسفه وجودی خود را در بحران‌آفرینی در منطقه و به نفع پاکستان و عربستان سعودی بازتعریف کرده است. این تفکر و سازمان تروریستی ملعبه‌ای در راستای سیاست‌های ریاکارانه پاکستان است که همواره در افغانستان به بحران‌آفرینی مشغول بوده است و اخیراً خیال باطل این کشور برای ایجاد بحران در مناطق مرزی ایران با پاسخ قاطع نیروهای ایرانی مواجه بود[۲]. در واقع، نکته ای که اشرف غنی به آن واقف نیست یا نمی‌خواهد بپذیرد این است که بنیان امنیت و آزادی در یک کشور، به وسیله خواهش و التماس و کمک از دیگر کشور برقرار نخواهد شد؛ بلکه افغانستان نیز مانند ایران باید نگاه به درون و قدرت‌سازی ملی را وجهه همت خود قرار داده و در برابر توطئه‌‌های بین‌المللی تنها بر نیروهای داخلی تکیه داشته باشد.

نامتشکل بودن ساختار قدرت پاکستان، عامل ناامنی خارجی


بعد دیگری که در سفر اخیر اشرف غنی برجسته می‌شود، سطح گسترده دیدارهای وی با مقامات پاکستان است. دیدار وی با سران احزاب، سازمان‌های نظامی-اطلاعاتی، رهبران مذهبی و مقامات دولتی، نامتشکل بودن قدرت در پاکستان و ساختار مند نبودن توزیع اقتدار در این کشور را گوشزد می‌کند.

به بیان دیگر، قدرت میان گروه‌ها یا مقامات مختلف پراکنده شده است و پاکستان همواره ادعا دارد که نمی‌تواند خواست‌ها یا عملکردهای اجزای کوچک‌تر سیستم سیاسی خود را کنترل کند. از این رو به نظر می‌رسد که تلاش افغانستان برای رایزنی در سطح گسترده از این نگرش نیز قابل بحث باشد. در واقع، دلیل‌ مسئله‌ساز بودن این رویکرد نیز نداشتن ضمانت اجرائی یا اطمینان به پایبندی به توافقات از طرف پاکستانی – که اگر توافق جامعی در این خصوص شکل گرفته باشد- واقعیتی کتمان‌ناپذیر است. مثال نقض این نکته نیز در صحبت‌های مولانا فضل الرحمان مشهود است که صراحتاً اعلام کرده بود: ” تا خارجی‌ها در افغانستان هستند خود را ملزم به حمایت از تحرکات نظامی طالبان می‌دانم”.

توافقات اقتصادیِ نابسنده


دو کشور رایزنی‌هایی هم در سطوح اقتصادی داشتند که از جمله آن ها می‌توان به مذاکرات حول محور ایجاد خط لوله پاپی(خط لوله انتقال گاز از ترکمنستان به افغانستان و پاکستان)، پروژه انتقال برق آسیای میانه به آسیای جنوبی و گسترش مبادلات تجاری به ۵ میلیارد دلار یعنی دو برابر سطح تجاری کنونی، اشاره کرد. هرچند دو کشور در این زمینه خارجی به توافقاتی دست یافتند، در زمینه وضعیت امنیتی که باوجود نشانه‌ها و سیاست‌های رسمی اعلامی رو به بهبودی است، به نظر نمی‌رسد تغییر ساختاری مشهودی را تجربه کند و شاهدی بر توافقات نابسنده منطقه‌ای است. مسئله‌ای که از تداوم بحران و ناامنی در افغانستان حکایت دارد.

مسعود فتحی پور
پایگاه تحلیلی دفتر پژوهش رصد

پی نوشتها
[1] سازمان اطلاعاتی ارتش پاکستان

[۲] هایپرلینک به مطلبی تحت عنوان«پاکستان چقدر در حوادث «سراوان» مقصر است؟» از نگارنده
کد مطلب : ۴۲۰۹۶۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما