نويسنده: سليمان دعويسرا
فضاي سياسي كابل مبهم تر از هر زمان ديگر شده است. سرچشمه ابهام آنجا است كه دولت جديد امريكا به رهبري اوباما هنوز موضع خويش را در باره رهبري آينده اين كشور مشخص نكرده است و مدام خبرهاي ضد و نقيضي در باره چرخش سياست كاخ سفيد نسبت به دولت كرزاي به گوش مي رسد. در موضعگيري گردانندگان سياست خارجي امريكا هر دو نشانه نارضايتي و مخالفت با كرزاي را مي توان پيدا كرد. صرف رفتن كرزاي به كاخ سفيد يا ضيافت اوباما براي او و آصف علي زرداري نيز دلالت بر تجديد همپيماني امريكا با او ندارد زيرا چنان كه از شواهد بر مي آيد اين ديد و بازديدها، به جاي آشتي و تفاهم رنگ تهديد و حساب كشي امريكا از ناتواني متحدانش در برابر شورشهاي طالبان را دارد.
اكنون زمان چنداني تا پايان مهلت براي ثبتنام نامزدهاي رياست جمهوري افغانستان باقي نمانده است. چنان كه پيشبيني مي شد حامد كرزاي رئيس جمهوري كنوني افغانستان در روز حضور نخست وزير انگليس در كابل نام خويش را در فهرست نامزدان انتخابات مهم آينده ثبت كرد. اما كاملاً روشن است كه سياستمدار 52 ساله پشتون تنها مدعي اين منصب نخواهد بود. او براي ماندن دراين جايگاه مهم بايد از سد رقيباني قدرتمند در داخل عبور كند و در همان حال خوانهاي بسيار ديگر از مصالح و منافع بازيگران خارجي را پشت سرگذارد.آنچه پيداست افغانستان و رهبري كنوني آن با انتخاباتي كاملاً متفاوت از انتخابات 2004 روبرو هستند كه بسياري از معادلات تا زمان برگزاري آن ممكن است تغيير كند از جمله موضع امريكا.
اولين حادثه عجيب اين هفته به وقوع پيوست. در كابل يكباره نام عضوي از خاندان قدرت كاخ سفيد برزبانها افتاد كه حامد كرزاي تا ديروز او را مهمترين دوست و تكيهگاه خويش در ايالات متحده مي پنداشت. اعلام خبر شركت زلماي خليلزاد ديپلمات سرشناس دولت امريكا، معادلات انتخابات را دستكم در نظر كرزاي به شكل چشمگيري تغيير داد.
آنگونه كه رسانههاي كابل نقل كردهاند اين ديپلمات كه مدال سه سفارت را در عصر بوش به سينه آويخت به احتمال زياد خود را نامزد شركت در انتخابات رياست جمهوري خواهد كرد. ضمن آنكه عزيزالله لودين رئيس كميسيون مستقل انتخاباتي خبر حضور خليلزاد را تأييد كرده است.
خليلزاد به عنوان يكي از متحدان مثلث بوش، رايس و ديك چني در 8 سال گذشته به بالاترين مناصب در نظام سياسي امريكا دست يافت. رايس او را مرد روزهاي بحراني امريكا لقب داده بود و با همين اعتماد پستهاي كليدي سفارت امريكا در افغانستان، عراق و سازمان ملل را به وي واگذار كرد. اما آيا خليل زاد پس از رفتن رايس و كارتل نفتي تگزاس همان اعتبار را در كاخ سفيد دارد؟ يا شكست جناح نومحافظهكاران در انتخابات موقعيت او را به مهره سوخته تبديل ساخته است؟
اين ديپلمات امريكايي افغانيتبار سال 2001 و با حمله امريكا به افغانستان همراه ارتش اين كشور وارد كابل شد و نقش بسزايي در روي كارآمدن حامد كرزاي ايفا كرد. از زماني كه عملكرد دولت كرزاي زير سؤال رفت نام خليلزاد به عنوان يكي از آلترناتيوهاي جدي بر سر زبان افتاد اما وي چند بار شايعه بازگشت خود به قدرت سياسي افغانستان و حضور در انتخابات را تكذيب كرد تا اين كه هفته گذشته رئيس كميسيون مستقل انتخاباتي از تقاضاي رسمي وي براي حضور در انتخابات خبر داد.
با اين حال هنوز دو مسئله و مانع مهم در برابر شركت خليلزاد در صحنه انتخابات وجود دارد: نخست اين كه كميسيون مستقل انتخاباتي به صورت تلويحي صلاحيت او را به دليل عضويت در حاكميت امريكا زير سؤال برده است. عزيز الله لودين در جايگاه تصميم گير انتخابات آينده افغانستان پيام چندان مثبتي براي خليل زاد نفرستاده است. لودين كه گفته مي شود از عناصر مستقل افغان است و حتي استقلال عمل او گاهي سبب رنجش كرزاي شده اين شرط بزرگ را پيش پاي خليل زاد نهاده كه او براي احراز صلاحيت نامزدي رياست جمهوري افغانستان بايد كسوت امريكايي بودن را كنار نهاده و با هويت افغانها در صحنه رقابت حاضر شود. و به بيان سادهتر او بايد با تابعيت امريكايي براي هميشه وداع كند.عبور از اين مانع براي خليلزاد چندان آسان نيست زيرا در صورت شكست در انتخابات او مصداق فردي « از اين جا مانده ، از همه جا رانده » خواهد شد و در واقع عمر سياسي او به پايان مي رسد.اما چالش بعدي خليلزاد اين است كه برخلاف سال 2001 و روزهاي سقوط طالبان كه امريكا با وعده نجات افغانستان وارد اين كشور شد اكنون تعلق به امريكا در افغانستان 2009 نه تنها يك امتياز نيست بلكه حتي چهرههاي نزديك به امريكا از اشرف غني تا حامد كرزاي با انتقادهاي صريح و به رخ كشيدن اشتباهات واشنگتن و ناتو مي خواهند رأي توده ناراضي اين كشور را جلب كنند
مسئله حل ناشده در باره مشاركت ديپلمات امريكايي در كارزار انتخابات اين است كه هنوز شماري از ناظران نيز درباره حمايت اوباما و دموكراتها از خليلزاد ابراز ترديد ميكنند و معتقدند كه او اكنون يك سياستمدار متعلق به دوران نومحافظه كاران و عصر حاكميت انديشه يك جانبه گرايي است؛ لذا در وضع كنوني بايد به چشم يك مهره سوخته به او نگريست. با اين ملاحظه از منطق سود وزيان به دور است كه دولت كنوني امريكا حاضر شود بر سر نقش او شرطبندي كند.
بنابراين يكي از سؤالات مطرح در ذهن ناظران اين است كه آيا خليل زاد نيز همانند كرزاي در پي اثبات خويش بر دولت جديد امريكا است ؟ آنچه روشن است نقشه سياسي تيم اوباما درباره انتخابات افغانستان هنوز نهايي نشده است. دولت اوباما پيش از اين نخستين جلسه خود را بدون حضور كرزاي و سه نامزد انتخابات رياست جمهوري يعني دكتر عبدالله عبدالله (وزير خارجه پيشين)، اشرف غني (وزير ماليه) و علياحمدجلالي (معاون كرزاي) برگزار كرد. پس از اين نشست بود كه شماري از ناظران از چرخش نگاه كاخ سفيد از سمت كرزاي به جانب دو نامزد ليبرال ديگر يعني اشرف غني و علي احمد جلالي سخن به ميان آوردند. به نظر ميآيد كه ليست نامزد جانشيني كرزاي هنوز تكميل نشده و امريكاييها نيز در حال سنجش وزن بازيگران صحنه هستند.
در همين حال روند برگزاري انتخابات در فضاي ناامن و سرشار از سوء ظن افغانستان با اما و اگرهايي روبهروست. اوباما مي داند كه فضاي سياسي اين كشور با گذشته كاملاً تغيير كرده است و در اين ميدان كه بيش از نيمي از كشور از كنترل دولت كرزاي خارج است ديگر امريكا چندان
مبسوط اليد نيست كه مهرههاي دلخواه خويش را به راحتي جابهجا يا چينش كند. از نگاه كاخ سفيد دور نيست كه در اين شرايط وانفسا اقبال به سمت چهرههاي خارج از دولت بسيار زياد است و هر آن ممكن است توده خسته افغان زير بيرق يكي از چهرههاي مخالف اجتماع كنند.