۰
شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۳:۳۹

امام و اوباما

امام و اوباما
نویسنده: دکتر عبدالعلی علی عسگری
انقلاب اسلامی به رهبری امام راحل نقطه عطفی در تاریخ تحولات این منطقه و جهان به حساب می‌آید. این پدیده شرایط نوینی را در جهان رقم زده است. امام پارادایم جدیدی را در جهان معاصر ایجاد نمود و آن بیداری توده‌های مردم و رویارویی تود‌ه‌ها با ابر قدرت‌ها و نظام سلطه است. این پارادایم در ایران آغاز شد. تظاهرات توده‌های مردم در قبال رژیم شاه اولین جلوه‌های این پارادایم جدید بود. به صحنه‌ آمدن توده‌ها و تلاش برای بر طرف کردن روابط ظالمانه و احقاق حق، حقیقت کانون این پارادایم جدید است. اگر تا دیروز تجمع توده‌های مردم را در کف خیابانهای تهران مشاهده می‌کردیم، در جریان حمله به عراق و افغانستان تجمع و تظاهرات توده‌های مردم علیه آمریکا را در کشور های منطقه و کشور های غربی و حتی در درون سرزمین آمریکا مشاهده می‌کردیم. تظاهراتی که در کشور‌های اروپایی مانند لندن و شهر‌های بزرگ اروپا مشاهده می‌کردیم و یا تظاهرات مردمی که در درون آمریکا بر علیه سیاست‌های دولت آمریکا و علی‌رغم میل صاحبان و نخبگان قدرت و احزاب در آمریکا شکل می‌گرفت تعجب جهانیان را بر می‌انگیخت. امروز دیگر رسانه‌های نظام سلطه و سرمایه‌داری جهانی نمی‌توانند مثل دهه 60-70 میلادی اینگونه اعتراضات و تظاهرات علیه امپریالیسم و استکبار غربی را به اردوگاه چپ –شوروی سابق- نسبت دهند. بلکه امروز توده‌های مردم اروپا و آمریکا هستند که خود جوش علیه سیاستهای بانک جهانی، جهانی سازی، تفصن حقوق بشر توسط آمریکا و اروپا، توسعه جنگ و خشونت توسط حاکمان غربی فریاد می‌زنند و به خیابانها می‌ریزند. این روند ادامه داشت تا جنگ غزه. در این جنگ نابرابر و نسل کشی اسرائیل در غزه، بازهم در تداوم اقدامات مذکور، در دهه گذشته شاهد به میدان آمدن و تظاهرات وسیع توده‌های مردم در 5 قاره جهان از جمله سرزمین آمریکا بودیم و دیدیم که چگونه توده‌های مردم فارغ از زد و بند‌های سیاسیون و احزاب حاکم در کشورها و حتی احزاب حاکم در درون آمریکا در خیابانها تظاهرات کردند. تمامی آنها آگاهانه و باساز وکارهای پیچیده و در شرایط مخالفت احزاب و پلیس در درون جامعه آمریکا شکل گرفت. و این ترجمان همان پارادایم جدید جهان است. شرایط آن گونه تغییر کرد که توده‌های مردم بویژه توده‌هایی که در نوعی فقر و استضعات قرار گرفته‌اند دارای حساسیت و واکنش‌های سیاسی گریده‌اند. گرچه اعتماد توده‌های مردم به مدیران و سرمایه داران آمریکایی و مالکان و صاحبان شرکت‌های غول آسا که نخبگان قدرت آمریکا به حساب می‌آیند و جزء گردانندگان جامعه و دولت آمریکا هستند کاهش یافته است. اما بیشترین حساسیت مردمی بی‌اعتمادی و مخالفت و اعتراض، مربوط به مستضعفین و رنگین پوستان و سیاه‌پوستان و فقرا و مستضعفان جامعه آمریکاست. در نتیجه این قشر هر روز رشد بیشتری می‌کند و اثر بیشتری بر روی شرایط سیاسی جامعه آمریکا می‌گذارد. ناتوانی دولت آمریکا و مدیریت این جامعه در حل معضلات اقتصادی و افزایش روزافزون مشکلات و بحران اقتصادی آمریکا این روند را گسترش می‌دهد.گرچه احزاب و صاحبان قدرت در آمریکا تمایل دارند که واکنش‌ها و اعتراضات توده های مردم کنترل شده باشد که ضمن تخلیه فشار اجتماعی و سیاسی بتوانند پایداری جامعه را حفظ کنند.
اما شواهدی نشان می‌دهد که اقدامات توده‌های مردم غیر از خواست صاحبان قدرت و احزاب و دولت آمریکاست و توده‌های مردم در جامعه آمریکا هر روز در جوشش و تلاش برای احقاق حق خود و رفع ظلم بر علیه خود در قبال نظام سرمایه سالاری هستند. و این پدیده همان پارادایم جدیدی است که در جوامع شکل گرفته است و اثرات خود را خواهد گذاشت. یکی از اثرات روشن و آشکار این فرایند و این پارادایم جدید این است که جامعه آمریکا به نحوی از حاکمان مرسوم خود که وابسته به نظام سرمایه سالاری آمریکا هستند خسته شده و به دنبال تغییر هستند. آنان به دنبال حاکمیت انسانهایی‌اند که بتوانند در تضاد بین منافع توده‌ها و سرمایه سالاران آمریکا نفع توده‌های مردم را در نظر بگیرند و در جهت احقاق حق آنان گام بردارند.
شعارهای اوباما، مردم‌گرا، و همراه با نوید تغییر بود. لذا توده‌های مردم آمریکا از آن استقبال کردند. و مردم سیاهپوست که ریشه‌های خانوادگی وی (اوباما) که از کشورهای سیاهپوست بود را ترجیح دادند. به امید اینکه او همانند سایر رؤسای جمهور آمریکا نباشد بلکه دارای حس مردمی، عدالت طلب، و بدور از حس سرمایه‌داران و مستکبران، بجای کشورگشایی و گسترش امپراطوری به فکر اصلاح اقتصاد و رفع محرومیت و ایجاد اشتغال در جامعه آمریکا باشد و برای رفع بحران اقتصادی آمریکا و ایجاد اشتغال و بالا بردن سطح زندگی در آمریکا اقدام نماید. این یک احساس حقیقی و واقعی است که در اقشار جامعه آمریکا موج می‌زند. و نتیجه آن پیشی گرفتن اوباما از سایر رقبا شده این همان پارادایم انقلاب و امام است. که اثرات آن در جامعه آمریکا خود را نشان می‌دهد.
حال اوباما در یک مسیر حساس حرکت می‌کند. بر سر یک دوراهی بزرگ «آیا منافع توده‌ها و رفع ظلم و استضعاف مردمجامعه آمریکا را به منافع سرمایه سالاران و مستکبران و نخبگان قدرت آمریکا رجحان خواهد داد؟ و یا همانند سایر رؤسای جمهور این کشور، سرمایه داران و قدرت مداران را ترجیح خواهد داد.؟!» اگر اوباما یک پاسخ منطقی و عقلایی به خواست توده‌ای مردم بدهد، گرچه راه پر خطر و مشکلی را طی خواهد نمود، اما نقطه عطفی در تاریخ آمریکا ایجاد خواهد کرد و اگرچه در اینصورت دولت آمریکا بطور معقول از سلطه گری، استکبار و امپراطوری و مداخله ظالمانه در امور کشورها دست خواهد کشید، اما مسیر آرام و عزت بخشی را طی خواهد کرد و اوباما به عنوان یک انسان محبوب در طول تاریخ آمریکا خواهد ماند. اما اگر وی بدون توجه به خواست توده‌های مردم عملاً منافع سرمایه سالاران و مستکبران و نخبگان قدرت را رجحان دهد، فردی غیر محبوب و حتی منفور در جامعه آمریکا خواهد شد و از سوی دیگر تله شعار وی برای تداوم امپراطوری و استکبار آمریکا با شکست مواجه خواهد گشت و آمریکا نیز سرنوشت غم انگیزتری را طی خواهد کرد و با نفرت بیشتری از سوی جامعه جهانی به عقب رانده خواهد شد و سر پنجه‌های این امپراطوری با شدت و سرعت بیشتری از سر ملت‌ها و دولتها ‌قطع خواهد گردید.
امروز امریکا بدلیل شرایط جدید و پارادایم جدیدی که ایجاد شده است در معرض یک تصمیم‌گیری بزرگ قرار گرفته است.
از آنجا که اوباما تحت تأثیر پارادایم جدید به قدرت رسیده‌ است، به نظریه می‌‌رسد نتواند بدون توجه به این پدیده راه روشنی برای حل معضلات جامعه امریکا پیدا کند. عدم توجه اوباما به این پدیده احتمالاً تنش‌های اجتماعی قابل توجهی را در آمریکا رقم بزند.
امروز نگاه توده‌های مردم و نگاه امام (ره) به اوباما و تحولات درون جامعه آمریکاست. جامعه‌ای در موج تحولات و تغییرات بزرگ قرار دارد. در خاتمه هشدار امام «ره» درباره بحران نظام سرمایه داری غرب را یاد‌اور می‌شویم:
«... امروز اگر مارکسیسم در روشهای اقتصادی و اجتماعی به بن بست رسیده است، دنیای غرب هم در همین مسائل، البته به شکل‌ دیگر، و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است. »
مرجع : اسلام تایمز
کد مطلب : ۶۹۶۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما