۰
پنجشنبه ۱۱ تير ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۴۴

شكست غرب شكست خورده

شكست غرب شكست خورده
نویسنده: پروفسور حميد مولانا
با اعلام صحت انتخابات رياست جمهوري ايران از طرف شوراي نگهبان، دولتمردان و رسانه هاي آمريكا و چند كشور اتحاديه اروپا كه به آشوبگري عليه نظام جمهوري اسلامي دامن مي زدند، به طور قابل توجهي شكست خورده اند و سر و صداي تبليغاتي آنها تا حدود زيادي خاموش شده است. شبكه هاي بين المللي آنها كه به مدت دو هفته در انجام ماموريت خود براي يك «كودتاي رسانه اي و رواني» و يك انقلاب به اصطلاح مخملي تمام وقت خود را معطوف ايران كرده بودند، با شرمندگي و خجالت زياد تغيير مسير داده و به پوشش مرگ رقاص و بازيگر آمريكائي مايكل جكسون و محكوميت بزرگترين فرد كلاهبردار آمريكا، «برنارد مدوف»، كه 150 ميليارد دلار سرمايه و پس انداز مردم را از بين برده است، پرداختند!
آمريكا و چند كشور اروپائي مانند انگليس، فرانسه، آلمان و ايتاليا چگونه مي توانند شكست تبليغاتي خود را براي جهانيان توجيه كنند؟ سران دولت هاي آمريكا و چند كشور اروپائي ممكن است تاريخ ايران را ندانند ولي مشاوران آنها بايد تاريخ خودشان را بدانند: تاريخ 200 ساله استعمار و تسلط و زور و ستم بر مردم و كشورهاي خود و قاره هاي آسيا، آفريقا و آمريكاي لاتين، جنايت، كشتار و استثمار مردم بي گناه، حمايت و پشتيباني از ديكتاتورها، تفرقه انداختن بين ملت ها و اقوام و مذاهب مختلف، انجام كودتا و براندازي حكومت هاي مردمي و استقرار مزدوران و دست نشاندگان خود در سراسر دنيا، آغاز جنگ و تسلط و اشغال نظامي در سرزمين هاي مختلف.
اشتباه بزرگ دولتمردان آمريكا و چند كشور معدود اروپائي و رسانه ها و بنگاه هاي سخن پراكني آنها در اين است كه آنها در گفتمان و پروپاگانداي خود تفاوتي بين مزدوران، عاملان و آشوبگران خود و ميليون ها ايراني كه به سليقه و انتخاب خود به كانديدائي غير از دكتر احمدي نژاد رأي دادند نمي بينند و فكر مي كنند كه اين عده از دخالت بيگانگان در امور ايران اطلاعي ندارند. علاوه بر اين، از زمان پيروزي انقلاب اسلامي ايران تا به امروز كدام «پروژه براندازي» يا «جايگزين نظام» در ايران موفقيت آميز بوده است، كودتا، جنگ تحميلي، اصلاح طلبي آمريكائي، تحريم اقتصادي، يا تهديد نظامي؟ و تبليغات غربي ها در حقيقت توهين به حدود 40 ميليون نفري است كه در انتخابات رياست جمهوري ايران شركت كرده اند.
درباره «انقلاب هاي مخملي» و يا «پروپاگانداهاي رسانه اي» زياد مطالعه كرده ام و به عنوان يك پژوهشگر بايد بگويم كه احتمال موفقيت اهداف دولت هاي غرب و «پروژه هاي براندازي» يا «تغيير رژيم» موقعي ميسر است كه اين دو عامل فراهم باشد: (1) جريان مردم سالاري در كشورهاي مورد هدف وجود نداشته و رژيم هاي فردي و ديكتاتوري بر آنها حاكم باشند (مانند جمهوري هاي تحت تسلط شوروي در اروپاي شرقي و آسياي مركزي)، و (2) الگوي منسجم اصيل و بومي فراسوي انديشه هاي كاپيتاليستي و سوسياليستي كه وفاداري همه طبقات جامعه را به خود جلب كرده، وجود نداشته باشد. راز استقرار و پيروزي و تحكيم و ثبات انقلاب اسلامي ايران و نظام آن در صحنه جهاني و در مقابل توطئه ها و نقشه هاي دشمن، اصالت و معنويت و بومي بودن و اسلامي بودن آن است.
آمريكا و چند دولت اروپائي از آغاز انقلاب اسلامي تا امروز فقط دو نوع پروژه در رابطه با ايران تهيه كرده اند: (1) تغيير محيط و نظام و ماهيت انقلاب اسلامي ايران از طريق نظامي (مانند جنگ تحميلي) و (2) براندازي دولت يا نظام از طريق تحريم اقتصادي و جنگ هاي رواني و رسانه اي و غيره، و در حداقل تضعيف نظام و تفرقه سياسي. پروژه نوع سومي كه تعامل حقيقي و نه صوري با ايران و نظام جمهوري اسلامي داشته باشد در دستور روز اين قدرت ها نبوده است و اين خود بالاترين اشتباه غرب بوده است، زيرا حقايق جهاني را نمي توان با تعصبات يا انگيزه هاي برتري و سلطه گرائي پنهان نگاه داشت. اوباما اين فرصت را داشت كه اشتباهات گذشته را تكرار نكند.
نتيجه اينكه، آمريكا و چند دولت اروپائي و دولتمردان آنها يا از حقايق ايران بي خبر هستند و يا اينكه اين حقايق را كتمان مي كنند و در اين صورت بايد به عواقب آن بينديشند. مشاوران آنها نيز يا ايران را نمي شناسند يا اطلاعات غيرواقعي به تصميم گيران و دولتمردان آنها مي دهند. مردم ايران در رأي و انقلاب و خواسته هاي خود صداقت دارند. غرب بايد در معيارهاي خود تجديد نظر كند. سياستي كه آمريكا و كشورهاي اروپائي اتخاذ كرده اند بيشتر به مردم آنها ضربه خواهد زد تا مردم ايران؛ مردم ايران تا عمل خوب نبينند به گفته ها اعتماد نخواهند كرد.





مرجع : روزنامه کیهان
کد مطلب : ۷۵۱۳
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما