تلاش رژیم صهیونیستی برای تیره کردن روابط ایران و ترکیه
مؤسسه تحقيقات امنيت ملي رژيم صهيونيستي، اخيراً گزارشي از روابط تركيه و جمهوري اسلامي ايران منتشر كرده كه به بررسي مناسبات اين دو كشور در سالهاي گذشته و شرايط ا مروز ميپردازد و با برشمردن نقاط اشترك سياست خارجي و نقاطي كه احتمالاً ميتوانند به دوري دو كشور از همديگر منجر شوند، آيندهاي را ترسيم كرده كه مطلوب صهيونيستها و قدرتهاي استعماري به ويژه آمريكاست.
گزارش مؤسسه تحقيقات امنيت ملي رژيم صهيونيستي كه تحت عنوان "تركيه و ايران ضرورتاً شركاي ايده آلي نيستند" منتشر شده، با جهت گيري شيطنت آميز تلاش ميكند ايران را سد راه و مانع اساسي تركيه براي رسيدن به برنامههاي خود در منطقه معرفي نمايد و از اين طريق دولتمردان ترك را عليه مسئولان نظام جمهوري اسلامي ايران تحريك نمايد.
خلاصه اين گزارش مفصل اينست كه: تركيه و ايران، دو بازيگر مهم در منطقه محسوب ميشوند كه روابط اين دو كشور به تدريج حساس شده است،در بلند مدت مانع تحقق برنامههاي تركيه براي تبديل شدن به قدرت اول منطقه است كما اينكه سياستهاي تركيه نيز در دراز مدت ميتواند مانع جلوگيري از رسيدن ايران به اهداف خود در منطقه باشد.
پيداست كه هدف تهيه كنندگان اين گزارش، برانگيختن حساسيت ميان دو كشور تركيه و ايران با هدف ايجاد درگيري و يا حداقل اختلاف ميان آنهاست.
چه بسا محتواي گزارش مؤسسه تحقيقات امنيت ملي رژيم صهيونيستي اين نباشد كه منتشر شده، لكن مصلحت اين رژيم ايجاب ميكند چنين محتوائي را منتشر كند تا از اين طريق اهداف خود را دنبال نمايد.
نفس انتشار چنين گزارشي، همين واقعيت را نشان ميدهد، زيرا در غيراينصورت
اصولاً انگيزهاي براي انتشار يك گزارش استراتژيك و مهم كه براي رژيم صهيونيستي كاملاً حياتي است وجود نداشت.
اين تلاش مرموزانه مسئولان امنيتي رژيم صهيونيستي، بايد براي دو كشور ايران و تركيه بسيار هشدار دهنده باشد. اين هشدارها را ميتوان در چند محور خلاصه كرد.
اول آنكه ملتهاي دو كشور ايران و تركيه هر دو داراي احساسات ضد صهيونيستي هستند و در مواقع لازم براي حمايت از ملت فلسطين به صحنه آمدهاند و به روشني نشان دادهاند كه در اين زمينه داراي وجه مشترك قوي هستند.
سران رژيم صهيونيستي از اين ويژگي مشترك، احساس خطر ميكنند و از تجميع نيروي دو ملت در مواقع ضروري كه ميتواند يك تهديد جدي براي موجوديت اين رژيم باشد بشدت احساس خطر ميكنند.
به همين دليل، ايجاد تنش ميان دو كشور ايران و تركيه همواره يكي از محورهاي سياست خاورميانهاي صهيونيستها و آمريكا و ساير قدرتهاي استعماري بوده و اكنون نيز به اشكال مختلف دنبال ميشود تا اين تهديد جدي خنثي گردد.
دوم آنكه دولتهاي ايران و تركيه نيز اگر در اصل موجوديت رژيم صهيونيستي هم موضع نيستند، در مخالفت با سياستهاي اين رژيم داراي موضع مشترك هستند.
دولت جمهوري اسلامي ايران، اساس رژيم صهيونيستي را قبول ندارد و آنرا نامشروع ميداند، ولي دولت تركيه در عين حال كه در اين زمينه با ايران اتفاق نظر ندارد، اما تجاوزات رژيم صهيونيستي به حقوق مردم فلسطين به ويژه جنايات اين رژيم در غزه و محاصره دريائي و زميني مردم غزه را محكوم ميكند و بارها در برابر اين سياستها اعلام موضع كرده است.
بديهي است وجه مشترك دولتهاي ايران و تركيه در همين
بخش نيز براي رژيم صهيونيستي قابل تحمل نيست و سران اين رژيم تلاش ميكنند با ايجاد تفرقه ميان اين دو دولت، هر قدر كه ميتوانند اين وجه مشترك را از بين ببرند.
سوم آنكه موضوع عراق نيز از محورهائي است كه ايران و تركيه در مورد آن داراي مواضع مشترك هستند. سياست يكپارچه ماندن و عدم تجزيه عراق، از محورهاي مهم و حساس براي دو كشور ايران و تركيه است.
اين، موضوعي است كه دشمنان و مخالفان زيادي در سطح منطقه و جهان دارد كه رژيم صهيونيستي يكي از آنهاست.
صهيونيستها تلاش زيادي براي تجزيه عراق بعمل آوردند و اكنون نيز اين سياست را دنبال ميكنند. در مقابل، سياست مشترك ايران و تركيه، ايستادگي در برابر چنين خيانتي است و البته تاكنون نيز توانستهاند مانع وقوع آن شوند.
اگر رژيم صهيونيستي بتواند ميان ايران و تركيه اختلاف ايجاد كند، در پيشبرد سياست خائنانه تجزيه عراق نيز موفق خواهد شد، سياستي كه فقط به سود صهيونيستها و قدرتهاي استعماري و به زيان كشورهاي منطقه است.
چهارم آنكه مسأله كردها نيز به عنوان يكي از مسائل قديمي و مشترك ميان ايران و تركيه باضافه عراق و سوريه از محورهائي است كه سياستهاي اين كشورها را به همديگر نزديك ميكند.
تجزيه چهار كشور همسايه ايران، تركيه، عراق و سوريه در بخش مربوط به اكراد، از سياستهاي ريشهدار استعماري است و موضع مشترك اين چهار كشور در مخالفت با تجزيه، همواره يكي از رشتههاي پيوند آنها بوده و اكنون نيز هست.
اين سياست، با منافع مورد نظر صهيونيستها در منطقه در تضاد است و به همين دليل، رژيم صهيونيستي تلاش ميكند با فاصله ايجاد كردن ميان اين كشورها به ويژه
ايران و تركيه، منافع نامشروع خود را تأمين نمايد.
در شرايط كنوني كه دولت سوريه دچار مشكلاتي در داخل ميباشد، رژيم صهيونيستي و آمريكا از اين وضعيت حداكثر بهرهبرداري را براي تحقق اهداف خود بعمل ميآورند.
با توجه به همين واقعيت، دولت تركيه بايد با درك شرايط منطقه و شناخت اهداف دراز مدت صهيونيستها و آمريكا، از دامن زدن به مشكلات داخلي سوريه خودداري نمايد و همه تلاش خود را مصروف حل اين مشكل و تضمين ثبات در سوريه كند.
اين سياست، با انجام اصلاحات لازم سياسي توسط دولت سوريه و تأمين خواستههاي مشروع مخالفان منافات ندارد و راه را بر سوءاستفاده استعمارگران و رژيم صهيونيستي ميبندد.
در اين ميان، منافع دراز مدت دو كشور ايران و تركيه نيز ايجاب ميكند در نوع برخورد با مسائل سوريه با همديگر همفكري و همكاري كنند و به برقراري ثبات در اين كشور كه به تأمين ثبات منطقه نيز كمك ميكند كمك نمايند.
اين موضوع، موردي است كه بيگانگان به آن چشم دوختهاند و به خود وعده ميدهند كه ميتوانند از اين طريق ميان ايران و تركيه فاصله بياندازند.
بعضي اقدامات غيردوستانه دولت تركيه در ماههاي اخير نسبت به ايران توانسته دشمنان مشترك را تا حدودي اميدوار كند.
مواضع تركيه در قبال اوضاع كنوني سوريه نيز همين اميدواري را براي بيگانگان پديد آورده است. اما هنوز دير نشده و دولتمردان ترك فرصت تجديدنظر دارند.
گزارش مرموزانه مؤسسه تحقيقات امنيت ملي رژيم صهيونيستي نشان ميدهد كه اين تجديدنظر يك ضرورت است.
محور تجديدنظر اگر همكاري تهران - آنكارا باشد، قطعاً تير صهيونيستها به سنگ خواهد خورد.