۰
پنجشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۵۷

بنيان رژيم صهيونيستي در مسير فروپاشي

بنيان رژيم صهيونيستي در مسير فروپاشي
بيش از نيم ميليون تن از اتباع رژيم صهيونيستي براي چندمين روز پياپي در شهرهاي مختلف در فلسطين اشغالي، به تظاهرات اعتراض‌آميز عليه دولت بنيامين نتانياهو دست زده‌اند.
 
هنوز هيچ گزارشي در مورد برخورد پليس يا سرويسهاي امنيتي با تظاهركنندگان منتشر نشده و شايد به همين دليل هم ابعاد تظاهرات به طور روزافزوني گسترش يافته است، به طوريكه روزنامه صهيونيستي "آهارونوث" تازه‌ترين تخمين در مورد جمعيت تظاهركنندگان در تل‌آويو را به تنهائي نيم ميليون نفر اعلام كرده است. 

بدين ترتيب به نظر ميرسد بركات بهار عربي، در اينجا نيز انعكاس داشته است.
 
البته ماهيت حركت و اهداف و خواسته‌هاي تظاهركنندگان صهيونيست، به كلي با خواسته‌هاي ملتهاي عرب متفاوت است. 

ولي سرايت امواج آن قيام به درون رژيم صهيونيستي به كلي بي‌سابقه و تعجب‌آور است. 

رسانه‌هاي صهيونيستي و حتي غربي با غافلگيري به انعكاس اخبار اين حوادث پرداخته‌اند و آنچه بيشتر جلب توجه مي‌كند، تحليل‌هاي تازه‌اي است كه براي تبيين اين پديده مطرح است. 

گلايه‌ها از بي‌اعتنائي دولت نتانياهو نسبت
به تظاهرات آغاز شده و فروپاشي دولت را نخستين پيامد طبيعي آن مي‌شمارد. 

"هاآرتص" هشدار مي‌دهد رژيمي كه به چنين تجمعات عظيم و اعتراض‌آميزي اعتنا نكند، محكوم به فروپاشي است. 

تمركز بر اين نكته ضرورت دارد كه بحث "رژيم" است و نه "دولت". از ديدگاه "معاريو"، ساكنان يهودي فلسطين اشغالي از فشارها، تنگناها و مشكلات اجتماعي - اقتصادي به ستوه آمده‌اند و به خيابانها ريخته‌اند. 

جمع‌بندي ديدگاه رسانه‌هاي صهيونيستي، حول يك محور خودنمائي مي‌كند و آن اينكه يهوديان مهاجر و صهيونيستها از اين اوضاع بغرنج به ستوه آمده‌اند. اما چرا؟ شايد رسانه‌هاي صهيونيستي به خاطر ملاحظات امنيتي، از تشريح ابعاد واقعي مسائل، منع شده باشند ولي واقعيت اينست كه اگر در مقطع كنوني،‌در فلسطين اشغالي اتفاقي رخ نمي‌داد، تعجب‌آور مي‌بود. خوب است يكبار به صورت اجتمالي به بررسي اوضاع بپردازيم. 

1 - رژيم كمپ ديويدي حسني مبارك در معرض يك طوفان عظيم قرار گرفته و اساس حاكميتش به گونه‌اي فروريخته كه مبارك براي نجات خود از مهلكه به تخت بيمارستاني درون قفس آهنين
پناه برده تا بلكه با مظلوم‌نمائي از مجازات معاف شود.
 
دولت انتقالي در نخستين اقدامات خود و البته تحت فشار مردم مصر، "گذرگاه رفح" را گشوده و عملا به محاصره 4 ساله غزه خاتمه داده است.
 
بعلاوه كاروان‌هاي امدادي‌براي ارسال مايحتاج اوليه زندگي به غزه، مردم فلسطين همواره سعي دارند به غزه نزديك شوند.
 
تكرار اين پديده عليرغم اقدام نظامي قبلي ارتش صهيونيستي در قتل‌عام ساكنين كشتي امدادرسان، براي صهيونيستها بسيار هشداردهنده است. 

2 - در كرانه باختري "محمود عباس" متحد صهيونيستها از كمترين وزن و اعتباري برخورار نيست. حتي صهيونيستها و ارتجاع عرب نيز نمي‌‌توانند بر روي او حساب كنند. 

در عوض جبهه مقاومت اسلامي و حماس در غزه پس از پايان محاصره نظامي 4 ساله غزه، به نماينده اصلي مردم فلسين تبديل شده و در صحنه‌ نظامي هم توانمنديهاي خود و ناكامي اشغالگران را در جنگ 22 روزه به نمايش گذاشته است. 

فشار روزافزون و مداوم ارتش صهيونيستي براي نجات "گلعادشاليط" هم به جائي نرسيده و به وسيله‌اي براي تحقير و اثبات ناتواني ماشين جنگي اسرائيل مبدل شده است. 

3
-
تقريبا بدون استثنا تمامي ابزارهاي تبليغاتي و تمامي وعده‌هاي داده شده به مهاجرين صهيونيست براي فريب آنها و وادارساختن آنها به اقامت در فلسطين اشغالي، به كلي بي‌اثرشده و ديگر نه از افسانه شكست‌ناپذيري ارتش صهيونيستي خبري است و نه از امنيت و ثبات ادعائي و نه از رفاه و آسايش در سرزمين موعود! 

حماس در ازاء هر حمله نظامي صهيونيستها و به تلافي جنايات اسرائيل، موشكهائي به سمت ‌اراضي اشغالي شليك مي‌كند حزب‌الله لبنان نيز آنچنان زهرچشمي از صهيونيستها گرفته كه بعيد است صهيونيستها براي تحريك آن وسوسه شوند. فرماندهان ارتش صهيونيستي از وجود 40 هزار موشك خبر مي‌دهند كه تقريبا تمامي قلمرو صهيونيستها را مي‌تواند هدف قرار دهد.
 
آنها اخيرا هشدار داده‌اند كه در صورت وقوع جنگ جديد، حزب‌الله مي‌تواند فلسطين اشغالي را محاصره كند. 

4 - بحران اقتصاد جهاني، ‌اروپا و آمريكا را به خود مشغول كرده و آنها بيشتر به فكر نجات خود هستند تا كمك به اشغالگراني كه همه فرصتها براي حل وفصل مسئله فلسطين را تعمدا از دست داده‌اند.
 
فشار سياسي - اجتماعي و حتي رسانه‌اي
عليه صهيونيستها در مقايسه جهاني هرگز تا اين احد گسترده و منجر به انزواي جهاني صهيونيستها نبوده است. 

ديگر از آن دست و دل‌بازي‌هاي غرب و بويژه آمريكا در قبال صهيونيستها خبري نيست و امروزه حتي اگر هم بخواهند، نمي‌توانند به نفع اشغالگران ريخت و پاش كنند. 

5 - احزاب سياسي و ساختار قدرت رژيم صهيونيستي تاكنون كمترين اعتنائي به نيازهاي داخلي و منطقه‌اي و جهاني براي تغيير مناسبات و محاسبات خود نكرده‌آند و همچنان حرفهاي دوران يكه‌تازي خود را تكرار مي‌كنند.
 
احزاب رقيب هم فاقد توان و ظرفيت مورد انتظار صهيونيستها براي ايفاي نقش بهتر و جامع‌تري هستند كه گرهي از مشكلات فزاينده و ريشه‌دار بگشايند. 

تصادفي نيست كه در چنين شرايطي، صهيونيستها احساس سرخوردگي و فريب‌خوردگي كنند و با تلخكامي به آينده‌اي تاريك،‌ پرالتهاب و مطلقا مايوس‌كننده بنگرند كه هر لحظه با اوضاع وخيم‌تري مواجهند. 

روزنامه نيويورك تايمز مي‌نويسد صهيونيستها ديگر قادر به زندگي و تحمل شرايط سخت نيستند و از تغيير رژيم و نه تغيير نخست‌وزير سخن مي‌گويند. 

مرجع : روزنامه جمهوری اسلامی
کد مطلب : ۹۱۰۴۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما