۰
يکشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۱۶

اما و اگرهاي مذاكره بغداد

اما و اگرهاي مذاكره بغداد
كمتر از يك هفته به دور جديد مذاكرات ايران و 1+5 در بغداد باقي مانده. اين دور از مذاكرات در شرايطي برگزار مي شود كه رويكرد به ظاهر مثبت غربي ها در قبال ايران پس از نشست استانبول2، به كلي دگرگون شده و جاي خود را به اظهارات تخاصم آميز ماه هاي گذشته داده است.

از سويي شرايط بين المللي تغييراتي را شاهد بوده كه به طور حتم فضاي مذاكرات را تا حد زيادي تحت الشعاع قرار خواهد داد. برگزاري انتخابات فرانسه، بازگشت دوباره ي ولاديمير پوتين به كاخ اليزه، تحركات رژيم صهيونيستي ، عدم توافق بر سر مداليته اي جامع درون 1+5 و ... تنها بخشي از اين تحولات به شمار مي آيند. براي بررسي اين موضوع با «سيامك باقري» كارشناس ارشد مسائل بين الملل به گفت و گو نشسته ايم.
- طي هفته هاي گذشته اين تحليل غالب بود كه 1+5 و به خصوص آمريكا بعد از مذاكرات استانبول 2، به هر قيمتي خواستار تداوم مذاكرات بوده و در واقع مذاكره را براي مذاكره مي خواهد، اما طي روزهاي گذشته موضع گيري هاي شديدي را در قالب بيانيه ي اتحاديه ي اروپا و اظهارنظر خصمانه ي كاخ سفيد عليه ايران شاهد بوديم.
در واقع به نظر مي آيد كه در حد فاصل مذاكرات استانبول تا بغداد شرايط متحول شده است.
با توجه به اين شرايط، آيا مي توان مدعي نوعي دوربرگردان در رويكرد 5+1 در قبال ايران بود؟

همان گونه كه شما مطرح كرديد، گروه غربي 1+5 از فرداي نشست استانبول تاكنون مواضعي را اتخاذ كرده كه بخشي از اين مواضع، در واقع تداوم همان سياست هاي فشار و تهديد بوده است.
در همين راستا ما شاهد موضع گيري هاي فردي و جمعي اتحاديه ي اروپا و آمريكا و صدور بيانيه عليه ايران بوده ايم. البته در كنار اين موضوع اظهاراتي از سوي بعضي از مقامات آمريكايي مطرح مي شود كه ادعا مي كنند غرب به دنبال همكاري با ايران و يافتن مسيرهايي است كه براي هر دو طرف قابل پذيرش باشد.
نكته ي ديگري كه در اينجا وجود دارد و قابل توجه و متمايز از گذشته به نظر مي رسد برجسته شدن نقش رژيم صهيونيستي در اين فرآيند است. در همين خصوص، خانم اشتون آشكارا به رژيم صهيونيستي سفر كرد و مي دانيم كه موضوع بحث آن ها نشست بغداد بود.
در واقع آن گونه كه از ظواهر امر پيداست گويا گروه غربي در پي اشارات تل آويو رويكردي متفاوت نسبت به قبل اتخاذ كرده و ديدگاه هاي اعضاي آن نسبت به قبل از نشست
استانبول دست خوش تغيير شده است. به عقيده ي بنده رفتارهاي آن ها را مي توان در چند محور تحليل كرد؛
گروه غربي مخالف جمهوري اسلامي ايران پيش از اين، راهبردي را تحت عنوان «راهبرد دو مسيره» در دستور كار داشت كه بر اساس آن فشار و مذاكره را در طول اين مدت و در تمام نشست ها، خصوصاً نشست هاي بعد از سال 1384، يعني ژنو 1 و 2 و استانبول 1 و 2، دنبال كرد.
از سويي رفتار غرب را بايد حاوي نوعي پارادوكس در تصميم گيري دانست. در واقع به نظر مي رسد كه از يك سو غرب با ناكامي هايي مواجه شده و علاوه بر اين به توان هسته اي ايران پي برده و به اين نتيجه رسيده است كه بايد امتيازاتي به جمهوري اسلامي ايران بدهد و از سويي ديگر لابي هاي صهيونيستي بر حلقه هاي سياسي و تصميم گيري آمريكا و كشورهاي اروپايي فشار مي آورند.

به اين ترتيب، غرب در اين پارادوكس قرار گرفته است كه به خواسته هاي رژيم صهيونيستي توجه نمايد يا به جمهوري اسلامي ايران امتياز دهد. به همين دليل، برخي اوقات عليه ما فشار وارد مي كنند و گاهي نيز گام هايي در جهت همكاري و حل مسئله برمي دارند.

پارادوكس ديگر، مشكلات آن ها در حوزه هاي اقتصادي و سياسي و به ويژه بحث انتخابات در برخي كشورهاي اروپايي و آمريكاست كه از يك سو آن ها را مجبور مي كند به جمهوري اسلامي ايران امتياز بدهند و زمان بگيرند تا شرايط گذار كنوني را سپري كرده، به بحران هاي اقتصادي خود آرامش بخشند و مسائل سياسي و انتخاباتي خود را پشت سر بگذارند و از سويي ديگر هراس اين را دارند كه با امتياز دادن، قدرت جمهوري اسلامي ايران افزايش يابد. در واقع آن ها در اين بين دچار پارادوكس شده اند و به ناچار يكي به نعل مي كوبند و يكي به ميخ.

- با توجه به آن كه گام هاي مد نظر اعضاي 1+5 براي طرفين مذاكرات با هم تفاوت هاي زيادي داشته و شكاف عميقي ميان آن ها احساس مي شود، ارزيابي شما از مداليته ي پيشنهادي 1+5 در دور آتي گفت وگوها چيست؟
در زمينه ي مداليته ي پيشنهادي تصور بنده بر آن است كه پيش از طرح اين موضوع از سوي گروه 1+5، جمهوري اسلامي ايران تا حدودي با روس ها، در كليات مسئله به توافقاتي رسيده بود. از اين بابت، به نظر مي رسد كه در اين مداليته مي توان ديدگاه هاي روس ها را پررنگ تر ارزيابي كرد. اما اين موضوع كه غرب تا چه ميزان مي تواند گام هاي مداليته را متناسب
با شرايط طرفين پيشنهاد دهد جاي ترديد دارد. به ويژه اين كه جمهوري اسلامي ايران تجربيات نامطلوبي را در اين زمينه پشت سر گذاشته است.
در اين راستا مي توان به مداليته اي كه ايران با آژانس بين المللي انرژي اتمي منعقد كرد اشاره نمود كه بر اساس آن همه ي سؤالات آژانس پاسخ داده شد، اما هم زمان با آن بحث مطالعاتي ادعايي آمريكايي ها مطرح شد و كل موضوع مداليته به هم ريخت و با شكست مواجه شد.در هر صورت به اعتقاد بنده در مجموع غرب به ناچار بخشي از فعاليت هاي هسته اي ايران، يعني غني سازي 5/3 يا 5 درصد، را پذيرفته است؛ اما مقدار آن هنوز مورد توافق نهايي نيست.
در مجموع به نظر مي رسد كه چارچوب هاي كلي مداليته پذيرفته شده، ولي در عين حال با چالش ها و دشواري هايي مواجه است كه در مذاكرات سوم خرداد تكليف آن ها هم مشخص خواهد شد.

- با عنايت به آن كه در دور قبلي مذاكرات، رويكرد گام به گام مورد توافق دو طرف قرار گرفت ضمانت اجرايي اين مداليته را چه طور ارزيابي مي كنيد؟ اگر هر يك از اين طرفين به تعهداتشان عمل نكنند يا لااقل رضايت طرف مقابل را برآورده نسازند، در آن صورت چه اتفاقي خواهد افتاد؟
فكر نمي كنم ضمانت اجرايي به صورت استانداردهاي قانوني و تضمين هاي بين المللي مضبوط در اين رابطه وجود داشته باشد. به نظر مي رسد كه ضمانت اجرايي طرفين همان اهرم هايي است كه در اختيار دارند. در واقع اهرم جمهوري اسلامي ايران توان پيشرفت در زمينه ي فناوري هسته اي و اهرم غربي ها نيز همين تهديدها و فشارهاست. از اين حيث هر دو طرف به نوعي بازدارندگي رسيده اند كه تا حدودي مي تواند نقش ضمانت اجرايي دو طرف را ايفا كند.ضمن اين كه در مجموع گام به گام بودن اين طرح نيز يك ضمانت دروني دارد كه بر اساس آن هر يك از طرفين اگر در اجراي گام متقابل تعلل كند، كل طرح با شكست روبه رو خواهد شد؛ لذا اتخاذ اقدام متقابل به خودي خود نوعي تضمين براي اين موضوع به حساب مي آيد.

- با توجه به برگزاري انتخابات رياست جمهوري فرانسه و رأي نياوردن هيئت حاكمه كنوني، به نظر مي رسد پروسه ي تغيير دولت تا حدودي از اثرگذاري اين كشور در مذاكرات آينده مي كاهد، اين در حالي است كه فرانسه تا پيش از اين نزديك ترين ديدگاه ها را به اسرائيل داشت. با اين وصف آيا مي توان متصور بود كه وزن اين بلوك از 1+5 كه تركيبي از كشورهاي
فرانسه، آمريكا و انگليس است در مقابل بلوك ديگر، مركب از آلمان، چين و روسيه كم خواهد شد؟ تاثير اين موضوع در مذاكرات آينده چيست؟

فكر مي كنم به هر حال تحولات و تغييرات كنوني در چانه زني طرفين و فرآيند اين موضوع بي تأثير نخواهد بود. بنابراين روي كار آمدن پوتين در روسيه و تثبيت موقعيت روس ها يكي از نكاتي است كه تأثيرگذاري جدي بر فرآيند اين مذاكرات خواهد داشت.علاوه بر اين، همان طور كه شما فرموديد، روي كار آمدن آقاي اولاند هم، با توجه به ديدگاه هاي خاص ايشان در مجموعه ي اتحاديه ي اروپا و تأثير جدي اي كه بر آلمان خواهد گذاشت، بر فرآيند مذاكرات بغداد بي تأثير نخواهد بود. به طور كلي،
جابه جايي هايي كه در غرب بين احزاب راست گرا و چپ گرا صورت مي گيرد فرآيند مسئله ي هسته اي ايران را تحت الشعاع قرار داده و به نوعي وزنه را در مقابل رژيم صهيونيستي و آمريكا به نفع ايران سنگين تر خواهد كرد.
ضمن اينكه تحولات خاورميانه هم در اين موضوع بي تأثير نيست. در واقع ميزان تحقق طرح كوفي عنان در سوريه و ساير مباحث منطقه نيز به گونه اي باعث افزايش قدرت و نفوذ ايران مي شود. در مجموع بنده تصور مي كنم كه اين تحولات پيراموني، موقعيت ايران را در مذاكرات بغداد تا حدودي بهتر كرده است.البته نبايد از اين موضوع غافل شويم كه ميزان انسجام داخلي ايران و وحدت در تصميم گيري ها، به ويژه در زمينه ي مسائل هسته اي، باعث خواهد شد كه ايران با قدرت بيشتري در سوم خرداد پشت ميز مذاكرات بنشيند.

- در حال حاضر و در آستانه ي مذاكرات بغداد، آيا مي توان امتياز ويژه اي را نسبت به دور قبل براي ايران متصور بود؟
بخشي از امتيازات ويژه ي ما همان شرايط خاص و تحولات بين المللي و منطقه اي و بالاخص نياز آمريكا به داشتن آرامش نسبي و تلاش اين كشور براي گذر از بحران هاي موجود است كه ذكر شد.
علاوه بر آن مكان برگزاري اين نشست نيز در اين موضوع بي تأثير نيست. چرا كه رابطه ي مثبت ما با ميزبان و مكان اين مذاكرات نشان از عمق نفوذ جمهوري اسلامي ايران دارد.اما اين كه در اين ميان چه ميزان از خواسته هاي ما محقق خواهد شد قابل تأمل است.
به اعتقاد من، شرايط موجود منجر به اين مي شود كه گروه غربي به ديدگاه ايران نزديك تر شود. البته مسلماً نبايد انتظار داشت كه تمام خواسته هاي ما نعل به نعل پذيرفته شود.
کد مطلب : ۱۶۳۵۹۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما