«نوام چامسکی» فیلسوف و زبانشناس آمریکایی در گفتوگو با شبکه بیبیسی گفت: سخنان باراک اوباما در ابتدای ریاست جمهوریاش در قاهره مضحک بود و همیشه رهبران آمریکا از این حرف میزنند ولی چیزی تغییر نمیکند و در واقعیت بعد از این سخنرانی محبوبیت وی بالا رفت ولی دوباره سقوط کرد و اکنون از بوش هم کمتر است.
چامسکی ابراز داشت: اگر به کارهای اوباما نگاه کنیم در مییابیم که سیاستهای وی مانند روال سابق است، بهار عربی یک خطر است و یک حرکت مردمی برای دموکراسی است و با وجود اینکه در غرب همه از دموکراسی حرف میزنند، ولی آنها از ته دل به آن باور ندارند. دموکراسی تهدیدی بزرگ برای قدرتهای غربی است.
وی اظهار داشت که دلیل این حرف خیلی ساده است و من بهار عربی را تهدیدی برای آمریکا میدانم و شما میتوانید این را در رفتار آمریکا مشاهده کنید.
این فیلسوف اظهار داشت که دو چیز دارای اهمیت است؛ اول اینکه دموکراسی یعنی چه، دموکراسی یعنی نظر مردم در سیاست اعمال شود، افکار عمومی، نظرسنجیها و پژوهشها فراوانی درباره بهار عربی منتشر شده که نشان میدهد اسرائیل و آمریکا تهدید اصلی هستند، هرچند برخی از عربها ایران را نیز دوست ندارند که این خصومتی تاریخی است ولی تعداد کمی از آنها ایران را تهدید میدانند.
وی افزود: ایران را تهدید دانستن وسواس ذهنی غرب است، نه جنبش عدم تعهد و نه افکار عمومی جهان البته دیکتاتورهای خلیج فارس نیز ایران را تهدید میدانند که این در غرب نیز منتشر میشود.
چامسکی در این باره اظهار داشت که این نظر که یک دیکتاتور با ماست و مردم کشورش علیه ما نظریهای است که نشان میدهد که آنها به دموکراسی بیاعتماد هستند، آمریکا و متحدانش نمیخواهند چنین تحولاتی روی دهد و به همین خاطر باید در برابر دموکراسی مقاومت کنند که میکنند.
وی ابراز داشت: فرانسه در تونس از بن علی تا لحظه آخر حمایت کرد و در مصر نیز آمریکا تا لحظه آخر که امکان داشت حمایت کرد و در هر دو مورد یک روش به اجرا در آمده که در آن اگر از یک دیکتاتور نمیشود دفاع کرد، او را به یک گوشهای میفرستیم و دوباره سیستم سابق را احیا میکنیم.
این زبان شناس برجسته اظهار داشت که این چیزی است که دقیقا در حال روی دادن است و در کشورهایی که خیلی دارای اهمیت هستند مانند کشورهایی که نفت دارند، شرایط تحت کنترل بوده و هر تلاش کوچک برای پیوستن به بهار عربی سرکوب شده است؛ در عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین این چنین بوده ولی در لیبی و سوریه وضع فرق میکند. این حرکتها ممکن است ادامه یابد همانند آنچه در دهه قبل در آمریکای لاتین روی داد. از حدود 500 سال قبل که اروپائیان به قاره آمریکا در کنترل خارجیها به خصوص ایالات متحده بود اما در سالهای اخیر آنها به درجهای از استقلال رسیدند و به مشکلات اساسی خود برسند و تقریبا آمریکا نفوذ خود را از دست داده است.
چامسکی افزود: شما نشانه این مسئله را در اجلاس اخیر کشورهای آمریکا دیدید که همه کشورها مخالف نظرات ایالات متحده و کانادا بودند و اگر امکان داشت شاید این دو کشور دعوت نمیشدند. شما میبینید قدرت آمریکا در حال افول است ولی هنوز آمریکا بیهیچ شک و تردید ابر قدرت بلامنازع جهان است.
وی اظهار داشت که آمریکا طی 200 سال گذشته خیلی آزادتر از گذشته شده است که خواست بدنه جامعه بوده و نه حاکمان، خطر سرکوب همیشه وجود داشته است و همین مسئله آزادی بیان که آمریکا خود را پیشرو در آن میداند در قانون اساسی نیست و منشا آن احکام دادگاه عالی در دهه 60 میلادی است که در آن زمان بحث حقوقی مدنی مطرح بود و حالا بها دادن به آزادی بیان مطرح است.
این زبان شناس ابراز داشت که اگر به مناظرههای دو نامزد انتخاباتی در آمریکا توجه میشد میدیدیم که دو کلمه خیلی به کار برده میشد؛ ایران و اسرائیل به این دلیل تا ارادت خود را نشان دهند و دوم ایران تا از آن به عنوان بزرگترین تهدید معرفی کنند، در این میان رسانهها نیز ایران را مهمترین تهدید جهان نشان میدهند و این واقعیت ندارد که تهدید جهانی باشد.
وی تصریح کرد که چه کسی این حرف را میزند، این آمریکا و متحدانش هستند که این حرف را میزنند که این دیکتاتورها هستند نه ملتهای عرب و نه جنبش عدم تعهد که اخیرا در تهران اجلاس داشت. این موضوع در واقع دغدغه غرب است. باید ببینیم این تهدید چه چیز است، این تحلیل از سوی دستگاه امنیتی و ارتش بود که به کنگره ارائه شده و آنها در گزارشها تاکید دارند که ایران میتواند یک تهدید باشد چرا چون ایران میتواند عامل بازدارنده برای قدرتنمایی آمریکا و اسرائیل باشد که نمیتوانند آن را تحمل کنند.
چامسکی در ادامه گفت: آیا راهی برای مقابله با این تهدید وجود دارد، بله. خیلی هم ساده است هرچند ممکن است مشکل را حل نکند ولی مثلا یکی از راهها پیشنهادشان قبل جنبش عدم تعهد است، یعنی خاورمیانه عاری از سلاح اتمی است که از سالها قبل مطرح بود و ایران آن را پیشنهاد داده و مصر هم از سالها قبل دنبال این بوده است که همه جهان از آن استقبال کردند و حتی آمریکا هم از آن استقبال کرد ولی باید اسرائیل مستثنی باشد.