نژادپرستی در امریکا ریشه دار و با سابقه‌ است

به گزارش اسلام تایمز، آمریکا برای سومین دوره متوالی در سال جاری از چهارشنبه هفته گذشته شاهد برگزاری اعتراضات ضد نژاد پرستی و همچنین خشونت پلیس بوده است. آخرین دور اعتراضات بعد از آن شروع شد که هیئت منصفه دادگاهی در نیویورک، یک افسر سفیدپوست پلیس را در جریات بازداشت منجر به مرگ یک شهروند سیاه‌پوست، بی گناه تشخیص داد.

"اریک گارنر" شهروند سیاه‌ پوستی که به گفته پليس به فروش غير قانونی سيگار متهم بود، در ماه ژوئيه سال جاری در برابر بازداشت خود مقاومت کرد. در ويدئويی از صحنه بازداشت او چند مامور پليس تلاش می‌کنند با زمين انداختن گارنر به او دستبند بزنند اما يک افسر بازوی خود را برای چند ثانيه دور گلوی او گره می‌ زند. این شهروند که به آسم مبتلا بود، پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد.

اما این تنها موضوع اعتراضات اخیر نیست.

"آکای گرلی" یک مرد ۲۸ ساله، زمانی که همراه نامزد خود در حال قدم زدن در بروکلین بود، به ضرب گلوله پلیس کشته شد. این وضعیت در حالی است که در دوم آذر ماه نیز دو مامور پلیس در شهر کلیولند آمریکا یک پسربچه ۱۲ ساله آفریقایی آمریکایی را که تفنگی قلابی همراه داشته است، به ضرب گلوله کشتند.

گروهی از کارشناسان امور حقوقی سازمان ملل متحد گفته‌ اند در مورد عملکرد هیئت منصفه در عدم اعلام جرم علیه افسران پلیس در دو پرونده اریک گارنر و مایکل براون، نگرانی ها مشروع است.

در گزارشی در خبرنامه سازمان ملل متحد نیز با اشاره به حضور ساختمان مرکزی آن در نیویورک آمده است: ما کاملا از اتفاق هایی که اینجا در حیاط خلوت ما رخ می دهد با خبریم!

نکته مهم در مورد این وقابع آن است که اغلب قربانیان خشونت پلیس آمریکا را شهروندان سیاه پوست و دیگر اقلیت های حاضر در این کشور تشکیل می دهند و همین امر موجب شده تا واژه نژادپرستی در کنار نام آمریکا قرار بگیرد.

در همین رابطه با "استفان لندمن" از تحلیلگران مسائل آمریکا و دانش آموخته دانشگاه هاروارد به گفتگو نشستیم تا وضعیت موجود در ایالات متحده بهتر تشریح شود.

متن مصاحبه با لندمن به شرح زیر است:

شاهد نوع شدیدی از نژاد پرستی علیه سیاه پوستان در آمریکا هستیم به نظر شما دلایل اصلی این وضعیت در ایالات متحده چیست؟

نژادپرستی در آمریکا سابقه ای طولانی تر از جمهوریت آن دارد. در نیم کره غربی زمین برده داری سابقه ای طولانی داشته و برای قرن ها تدوام داشته است حتی بعد از آنکه جریان برده داری در آمریکا توسط "جیم کرو" پایان یافت، برده داری و نژادپرستی در ایالات متحده ادامه داشت و حتی در مزارع جنوبی شاهد "برده داری کلاسیک (سرف)" هستیم. در اغلب فرشگاه ها و رستوران ها این جریان وجود دارد و علاوه بر آن شاهد هستیم که اغلب دختران جوانی که به تن فروشی در آمریکا مشغول هستند به زور دیگران (برده داری جنسی) وارد این کار شده اند.

افسران پلیس در آمریکا با مصونیت آدم می کشند و تقریبا هیچگاه موردی نداشته ایم که پلیسی در آمریکا در این رابطه محکوم شده باشد و این امر اصلا مهم نیست که اقدام و جنایات پلیس تا چه حد شنیع است. با توجه به قدمت زیاد فرهنگ خشونت در آمریکا شاهد بروز این وضعیت در ایالات متحده هستیم. رنگین پوستان در آمریکا به طور وحشتناکی مورد سوءاستفاده قرار می گیرند و نه تنها در سطح فدرال بلکه در سطح ایالت و یا موارد محلی نیز اقدامی برای پایان این وضعیت انجام نمی شود. آمریکا بیشترین جمعیت زندانی جهان را دارد که دو سوم آنها را سیاه پوستان و لاتین تباران تشکیل می دهند و بیش از ۵۰ درصد آنها نیز بواسطه جرایم غیر خشن زندانی شده اند که در برخی از موارد امکان زندانی نشدن آنها وجود داشت.

در مقوله دموکراسی همه افراد با یکدیگر برابر هستند اما با این وجود شاهد آن هستیم که سیاه پوستان از حقوق برابر در آمریکا برخوردار نیستند. این در حالی است که ایالات متحده آمریکا خود را مهد دموکراسی می داند. دلیل این امر چیست؟

در آمریکا دموکراسی وجود ندارد چون این کشور بر اساس دموکراسی بنا نشده است. بنیانگذاران اصلی آمریکا معتقد به این امر بودند که کشور باید بوسیله مردمی که صاحب آن هستند یعنی گروه های خاص ثروتمند اداره شود. در این بین زندگی اغلب مردم را نیز می توان برای کسب ثروت بیشتر به هم زد.

چرا به رغم توسعه و پیشرفت جوامع و افزایش آگاهی های عمومی در سراسر جهان، در آمریکا تبعیض علیه سیاه پوستان ادامه دارد؟

این سوال خیلی خوبی است. سوالی که خیلی ذهن مرا مشغول کرده این است که چرا سیاه پوستان و دیگر افراد رنگین پوست در دهه ۱۹۶۰ و پس از آن بدون اینکه قانون را نقض کرده و یا دست به شورش زده باشند بازداشت می شوند. در دهه ۱۹۶۰ و پس از آن شاهد تصویب قوانینی در رابطه با قوانین حقوق بشر بودیم اما تمام موفقیت هایی که در این رابطه بدست آمده بود از بین رفت. وضعیت فعلی در امریکا بدتر از هر زمان دیگری است و این امر اجتناب ناپذیر است که شورش فراگیر دیگری در این کشور رخ بدهد.