۰
چهارشنبه ۱۰ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۰۸
بخش اول

جنگ یمن و دورنمای آن (1)

کنفرانس ژنو درباره یمن هم «فرصت» است و هم «تهدید»
جنگ یمن و دورنمای آن (1)
به گزارش اسلام تایمز، عربستان سعودی از بامداد ششم فروردین ماه گذشته به بهانه بازگرداندن عبدربه منصورهادی رئیس‌جمهور فراری و مستعفی یمن، تجاوز خود به این کشور را آغاز کرده است. با توجه به اینکه چهارماه از این تجاوز گذشت، حملات بی وقفه عربستان به مناطق مختلف یمن همچنان ادامه دارد و کارشکنی‌های این کشور و برخی از بازیگران منطقه‌ای و بین المللی مانع از این شده که گروه‌های سیاسی یمن به توافقی بر سر پایان این بحران و تجاوز دست یابند. خبرگزاری تسنیم برای آگاهی مخاطبان گرامی نشست تخصصی را با هدف« بررسی دلایل جنگ یمن و چشم انداز آن» با حضور کارشناسان مسائل منطقه برگزار کرده است.

سید هادی افقهی کارشناس مسائل منطقه و بین الملل معتقد است که جنگ عربستان علیه یمن نخستین و آخرین جنگ نیست و این کشور خیر و شر خود را از یمن می‌داند و لذا برای عمل به وصیت‌نامه عبدالعزیز آل سعود، اجازه نفس کشیدن به یمن را نمی‌دهد.

وی همچنین بر این باور است که نشست ژنو و گفت‌وگوهایی که بین گروه‌های سیاسی آغاز شده احتمال دارد وارد روند فرسایشی شود و دشمن از تضادها و اختلافات بین گروه‌ها برای جدایی بین آنها استفاده کند.

****متن این گفت‌وگو در ذیل از نظر مخاطبان می‌گذرد.***



 درباره دلایل تجاوز یمن از سوی عربستان، کارشناسان مسائل منطقه دلایل زیادی را مطرح کردند به عنوان اولین سوال می خواستم نظر شما را درباره دلایل این تجاوز جویا شوم و اینکه چرا عربستان عملا وارد نبرد مستقیم با یمن شد؟

سابقه دشمنی عربستان با یمن


دشمنی عربستان با یمن از همان روزهای اول تأسیس دولت خود خوانده آل سعود، با کمک و طراحی انگلیسی‌ها و حمایت دینی و معنوی مؤسسه دینی وهابیت عبدالعزیز آل سعود مؤسس این دولت، حرکت خود به سمت یمن را آغاز کرد. از سال 1924 تا 1934 میلادی به مدت 10 سال، جنگهای متناوبی را علیه مردم یمن به راه انداخت که بعد از پایان این جنگ‌ها معاهده طایف منعقد شد. مفاد معاهده طایف، جدا شدن سه قطعه از خاک یمن یعنی عسیر، جازان و نجران بود. بنابراین این سه منطقه از آن زمان از یمن جدا شد و قرار بود که این معاهده تا سال 1992 به پایان برسد، ولی رژیم آل سعود به این هم تن نداد و این مناطق را واگذار نکرد. زیرا این مناطق مناطقی نفت خیز بود.

عبدالعزیز آل سعود وصیت نامه مهمی برای فرزندان خود به جا گذاشته است که محتوای آن این است: خیر و شر شما از یمن است. این وصیت نامه یک وصیتی راهبردی است و معنای آن است که به هیچ وجه اجازه نفس کشیدن به یمنی‌ها ندهید. عبدالعزیز آل سعود خوب یمن را شناخته بود و انگلیسی‌ها هم عبدالعزیز را از یمن، باورهای مردم، موقعیت استراتژیک و ظرفیت‌هایی که در این کشور است، ترسانده بودند. بنابراین از آن زمان به بعد مرتب جنگهایی علیه مردم یمن به راه انداختند. جنگی که امروز ما شاهد آن هستیم، اولین جنگ نبوده و آخرین نیز نیست. از زمان شکل گیری انصارالله توسط شهید سید حسین الحوثی، 6 جنگ را شاهد هستیم. در سال 2004 میلادی شهید حسین الحوثی به شهادت می‌رسد. سعودی‌ها جنازه شهید الحوثی را می‌ربایند و در 2013 بعد از سرنگونی علی عبدالله صالح جنازه وی را تحویل می‌دهند. بنابراین جنگ اول را اقای سید حسین الحوثی در سال 2004 میلادی رهبری کرد و به شهادت رسید. بعد از ایشان پدر وی یعنی علامه بدرالدین الحوثی جنگ را مدیریت کرد و همان سال هم به رحمت خدا رفت. آقای عبدالملک الحوثی هم چهار جنگ بعدی را مدیریت کرد.

عربستان سیاست "زمین سوخته" را در یمن اجرا می‌کند


در 2009 میلادی، عربستان مستقیما وارد جنگ علیه یمن شد، اما نه به این شدتی که امروز شاهد آن هستیم. زیرا عربستان امروز سیاست سرزمین سوخته را در یمن اجرا می‌کند. عربستان در این سال می‌خواست کانون انقلاب یعنی صعده را با خاک یکسان کند، اما این جنگ با وساطت عمان به آتش بس منتهی شد.

از زمان سرنگونی علی عبدالله صالح که همزمان با انقلاب‌‌های عربی به وقوع پیوست، ماجراهای یمن وارد فصل جدیدی شد.

عوامل تجاوز عربستان به یمن


علل جنگ کنونی عربستان علیه یمن به چندین دسته تقسیم می‌شوند، یک سری عوامل درون یمنی و برون یمنی، عوامل منطقه ای و بازیگران بزرگ در جنگ این کشور علیه یمن نقش دارند.

چالش های داخلی عربستان


در بحث داخلی آل سعود با چند چالش جدی روبرو است. تنازع و درگیری بر سر قدرت است همچنان در عربستان ادامه دارد. عربستان یک چالش درون خانوادگی دارد و بحث بدی مشکلات اقتصادی است که کاهش قیمت نفت برای این کشور به وجود آمده است. عربستان 200 میلیارد تقاضای وام کرده است. بنابراین اگر چنین امری صحت داشته باشد، یعنی عربستان اوضاعش فاجعه بار شده است، زیرا بیشترین ضربه از کاهش قیمت نفت هم نصیب عربستان شد. بحث شیعیان هم است در داخل عربستان یک عامل دیگر است. عربستان از طریق جنگ یمن می‌خواهد حرکت‌های درونی این کشور را سرکوب کند.

هم اینک سه چهارم عدن دست ارتش و انصارالله است


وقتی همه نقشه‌های عربستان به شکست مواجه شد و عبدربه منصور هادی استعفا داد و به عدن رفت، عربستان سعی داشت از عدن اوضاع را کنترل کند و حتی این شهر را پایتخت معرفی کرد. سفارت‌خانه‌های کشورهای حوزه خلیج فارس و فرانسه و انگلیسی‌ها به عدن منتقل شد. انصارالله و ارتش متوجه این قضیه شدند که اگر جایگاه منصور هادی در عدن مستحکم باشد، دیگر نمی‌توانند این طرح سیاسی عربستان که جابجایی کرسی پایتختی از صنعا به عدن است را مدیریت کنند. لذا حرکت‌های مردمی و ارتش عدن را تصرف کردند و سعودی‌ها هم تلاش می‌کنند که عدن کاملا به دست انصارالله و ارتش نیفتد. هم اینک سه چهارم عدن دست ارتش و انصارالله است. یکی از نقاط مورد ارتکاز و پافشاری هم سعودی‌ها و هم هادی این است که انصارالله مناطق اشغال شده را تخلیه کنند تا بتوانند منصور هادی را برگردانند و از آنجا بتوانند به بهانه دفاع از مشروعیت وارد بشوند. اما انصارالله هوشمندانه این مسئله را مدیریت کرد.

ترفند مشترک رسانه های غربی و عربی برای حذف نام ارتش


انصارالله اینک هم در بعد سیاسی رشد کرده و هم در بعد نظامی پیروزی‌های خوبی کسب کرده است. هماهنگی خوبی هم با ارتش دارد. در رسانه‌های غربی و عربی ائتلاف دهگانه مثل سودان، هیچ وقت نام ارتش یمن را به کار نمی‌برند. مدام از حوثی‌ها و عبدالله صالح نام می‌برند و این یعنی که ما با مردم یمن مشکل نداریم و فقط این دو گروه هستند که با آنها می‌جنگیم. سعودی‌ها مرتب روی این محور کار می‌کنند که انصارالله را شیعه طرفدار ایران که از ایران دستور می‌گیرد معرفی کنند و دائم این مسئله را تبلیغ می‌کنند.

عوامل منطقه ای تجاوز عربستان به یمن


درباره عوامل منطقه‌ای هم که در جنگ عربستان علیه یمن نقش داشته می‌توان به احتمال توافق هسته‌ای احتمالی ایران و تغییر جغرافیای سیاسی منطقه‌ای و اختلال این توازن به نفع ایران و محور مقاومت اشاره کرد. این نکته مهمی است. سعودی‌ها امروز علنا می‌گویند که ما حاضریم با شیطان دست بدهیم و اجازه ندهیم که این توافق هسته‌ای امضا بشود. یکی از اهداف سفر چند روز قبل محمد بن سلمان به روسیه و فرانسه به خاطر تطمیع این دو کشور است که این قرارداد را امضا نکنند. عربستان از نفوذ طبیعی ایران در منطقه نگران است به همین دلیل از واژه تدخل استفاده می‌کنند و مرتب روی این قضیه مانور می‌دهد.

تلاش عربستان برای تصرف استان حضرموت


در بعد بین المللی هم باید گفت که جنگ عربستان علیه یمن برای نفت و نفوذ است. عربستان امروز بیشترین تلاشش این است که استان حضرموت را بگیرد. چون عربستان در این منطقه کشفیات نفتی دارد. خیلی شفاف نیست که طرح عربستان برای حضرموت چیست، اما حاضر نیست که برگه حضرموت را از دست بدهد. در بعد بین المللی، دو محور آمریکا و ناتو و کشورهای هم پیمان در یک جهت قرار می‌گیرند و در جهت بعدی محور مقاومت را داریم.

یمن تاریخی چندین هزار ساله دارد. تاکنون هیچ استعمارگری نتوانسته این کشور را تصاحب کند. حتی عبدالناصر هم نتوانست بر یمن مسلط شود. بحث نبرد انصارالله و زیدی‌ها یک بحث تاریخی است و عمدتا بحثی ایدئولوژیک است.

 چرا انصارالله وارد جنگ فراگیر با عربستان سعودی نشد؟


باید گفت که این جنگ بیشتر نبردی فکری و ایدئولوژیکی است که زیر شاخه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و نظامی دارد. بنابراین با نگاهی‌ که انصارالله به حکومت دست نشانده عربستان سعودی دارد و هم نگاهی که عربستان سعودی به انصارالله به عنوان دشمن تاریخی و ایدئولوژیکی خود دارد، این جنگ از جنگی ایدئولوژیک به رویارویی نظامی تبدیل شد.

از جنگ ایدئولوژیک و مقابله سرسخت انصارالله در برابر نفوذ اندیشه‌های وهابی و سلفی 80 سال می‌گذرد. اندیشه سلفی از تاسیس آل سعود وارد یمن شده است، اما خوشبختانه این اندیشه چندان بستر مردمی ندارد. زیرا بافت بسته قبیله‌ای یمن اجازه نفوذ به هر فرهنگی نمی‌دهد و آل سعود به زور پول توانسته این اندیشه را وارد یمن کند. با توجه به روحیه سلحشوری و تعصب به مبانی و مذهبی یمنی‌ها آل سعود خیلی موفق به نفوذ نشده است.

 در رسانه ها این طور تبلیغ می شود که انصار الله متحد علی عبدالله صالح دیکتاتور سابق یمن است خطی که در رسانه‌های عربی و غربی پیوسته روی آن مانور داده می شود می خواستم بدانم اصلا می توان آن را در قالب اتحاد تعبیر کرد یا اینکه در این چارچوب که دشمن دشمن من دوست من است تحلیل کرد؟


اتحاد انصارالله با علی عبدالله صالح دیکتاتور سابق نوعی اتهام به حوثی هاست


انصار الله قبول ندارد که با علی عبدالله صالح متحد شده است. چون علی عبدالله صالح خوش خدمتی برای آل سعود خوش خدمتی کرده و شش جنگ علیه انصارالله انجام داده است. انصارالله اکنون می‌گوید شرایط کشور ایجاب می‌کند که با علی عبدالله صالح در یک جبهه باشد. حتی وقتی با اعضای هیئت صنعا در ژنو مصاحبه می‌کردند، شما هماهنگی بین آنها ملاحظه نمی‌کردید. بنابراین این یک نوع اتهام بود که به انصارالله زده شده است، چون علی عبدالله صالح متهم به خیانت به آل سعود است و ارتش را تبدیل به شبه نظامی کرده، می‌خواستند بگویند که این دو اینک با هم متحد شده اند. امروز کل بدنه ارتش با تروریست‌ها و بقایای عبدربه منصور هادی می‌جنگد. اما آنها قصد دارند افکار را تهییج کنند، لذا می‌گویند دو گروه تروریستی یعنی انصارالله با علی عبدالله صالح متحد شده است. بنابراین شرایط یمن و دشمن مشترک موجب شد که در یک جبهه قرار بگیرند.

 یعنی به نظر جنابعالی آیا یمن به سمت تجزیه پیش می‌رود؟

عربستان می‌گوید که اگر من به کل یمن مسلط نشوم، به تجزیه رو می‌آورم.

 دیدگاه شما درباره تشکیل شورای ریاستی در یمن که در مذاکرات مسقط بین شمال و جنبش جنوب مطرح شده، چیست؟


حضور انصار الله در جنوب یمن به جنگ فرسایشی منجر می شود


همه گروه‌هایی که در کنفرانس ژنو شرکت کردند، امروز در مسقط نیستند. امروز وضع جنوب و تشکیل شورای ریاستی موضوع گفت‌وگوهای مسقط است.موضع انصارالله این است که حق و حقوق جنبش حراک جنوبی‌ها را به رسمیت می‌شناسد و حرف اول و آخر آقای عبدالملک الحوثی این است که بعد از آرام شدن اوضاع بنشینیم و راجع به یمن جنوبی و مطالبات مردم گفت‌وگو کنیم. آنچه در مسقط می‌گذرد بخش عمده آن راجع به به تعیین و تکلیف یمن جنوبی است. اگر حراک جنوبی توافق کنند و بعد با انصارالله به توافق برسند، شاید انصارالله از برخی مناطق جنوبی عقب نشینی کند. چون اگر انصارالله در این مناطق باقی بماند، به تدریج وارد جنگ فرسایشی می‌شود. از نظر انصارالله موافقت با آتش بسی مقدماتی برای آتش بس نهایی و سپس تشکیل شورای ریاست جمهوری، چیز بدی نیست.

 کنفرانس ژنو درباره یمن؛ فرصت ها و تهدیدهایی که فرار روی آن قرار دارد چیست؟


خطر فرسایشی شدن کنفرانس ژنو و تلاش دشمن برای ایجاد شکاف بین گروههای سیاسی


باید تهدیدها و فرصت‌های کنفرانس ژنو بررسی شود و ملاحظه شود که آیا این کنفرانس، یک فرصت بود یا یک تهدید. باید بررسی شود که گروه‌های سیاسی با چه سقف زمانی و مکانیسمی می‌خواهند بحران یمن را در این کنفرانس حل کنند. گروه‌های مختلفی در ژنو حضور دارند که دارای هیچ سنخیتی نیستند و برخی از گروه‌ها حتی تضادی آشتی ناپذیر دارند، بنابراین وقتی مذاکرات بعد از آتش بس ادامه داشته باشد، به تدریج دشمن بین این گروه‌ها که هیچ سنخیتی با هم ندارند، اختلاف می‌اندازد و نگرانی‌ها امروز این است که این گفت‌وگوها فرسایشی بشود و با تشدید اختلافات و تضادهای آشتی ناپذیر، گروه‌ها از هم جدا شوند.

گفت‌وگو از حسن رستمی و هاشم نوروزی
کد مطلب : ۴۷۰۵۹۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما