۰
پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۰۶
استاد دانشگاه آلاباما:

عربستان تنها منبع تروریسم فراملی است

عربستان تنها منبع تروریسم فراملی است
«دونالد ترامپ» بعد از ادای سوگند به عنوان رئیس جمهور جدید امریکا دست به اقداماتی زده که هر یک از این اقدامات در حد خود جنجالی و مناقشه انگیز بوده اند.

رئیس جمهوری جدید امریکا بر این باور است که به جای شرکت در پیمان‌هایی چون شراکت ترانس پاسیفیک، بهتر است آمریکا وارد مناسبات دوجانبه با کشورهای عضو این پیمان شود و هدف از این کار افزایش فرصت‌های شغلی در آمریکا باشد. اقدام جنجالی دیگر ترامپ صدور فرمان توقف یک‎ماهه صدور ویزا برای شهروندان ایران و شش کشور دیگر بود.

در خصوص این موضوعات گفتگویی با دکتر «میخائیل هولینگ ورث» استاد علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی آمریکا انجام شده است که در ادامه از نظر می گذرد.

*دستور اجرایی ترامپ در مورد منع اتباع هفت کشور مخالفتهایی زیادی را باعث شد. دلیل این اقدام چیست؟ برخی استدلال می کنند در آمریکا حدود ۴۵ میلیون نفر دارای گرایش مسیحی - صهیونیست هستند و این اقدام برای جلب نظر آنهاست. نظر شما چیست؟


فرمان اجرایی ترامپ در مورد منع ورود مسلمانان از هفت کشور مسلمان به آمریکا با مخالفت هایی مواجه شده است. با توجه به قدرت گسترده رئیس جمهور در مورد ایجاد و اجرای سیاست های مهاجرتی، صدور این فرمان جای تعجب دارد. واقعیت این است که سیاست منع مهاجرت مسلمانان از هفت کشور باعث ایجاد جنجال زیادی شده و حتی دولت نیز پذیرفته است که اجرای این سیاست بسیار دشوار است. باید گفت که دلیل اصلی ترامپ جهت صدور دستور فوق این است که این کشورها را به عنوان تهدیدی بالقوه علیه ایالات متحده آمریکا می پندارد.

او می خواهد در امر مهاجرت و پناهندگی از این کشورها توقفی موقت ایجاد شود و حداقل تا زمان اجرای روندهای جدید مربوط به غربال گری، فرمان منع مهاجرت از کشورهای مسلمان اجرا شود. اما این سیاست بر افرادی که دارای ویزا در کشورهای مختلف هستند تاثیر خواهد داشت، البته امیدوارم چنین نشود. در مورد ترویج و ارتقاء اندیشه صهیونیسم در آمریکا باید گفت این عقیده دقیقا همان چیزی است که مسیحیان بنیادگرا و انجیلی می خواهند.

فکر نمی کنم که منع ورود مسلمانان به معنای نزدیکی این افراد به ترامپ باشد. باور ترامپ این است که مسلمانان تهدیداتی را برای ایالات متحده امریکا مطرح کنند بنابراین باید از مهاجرت به امریکا منع شوند. در ارتباط با صهیونیسم و حامیان آنها باید گفت که ترامپ به طور واضح پشتیبانی یک جانبه از اسرائیل را اعلام کرده است پس دیگر نیازی نیست با صدور فرمان اجرایی در مورد منع مسلمانان خواستار جلب نظر آنها شود.

*توجیه ترامپ در مورد منع ورود اتباع هفت کشور به ایالات متحده آمریکا، ارتباط این کشورها با تروریسم است. چرا عربستان این لیست نیست؟


ترامپ و دیگر محافظه کاران ادعا می کنند که این کشورها با تروریسم همکاری می کنند. ایران اقدامات تروریستی انجام نمی دهد و حداقل پایگاه تروریسم جهانی نیست.

از طرف دیگر باید گفت که حوادث تروریستی که در این کشورها رخ می دهد، تهدیدی علیه سرزمین اصلی ایالات متحده امریکا نیست و صرفا حملات تروریستی داخلی هستند. درست است که عاملان برخی از حملات تروریستی که در داخل قلمرو ایالات متحده امریکا به وقوع می پیوندد، مهاجران و اتباع این کشورها بوده اند اما در این مورد نیز باید گفت که عاملان پراکنده بوده و جزء یک حزب نیستند، تعدادشان بسیار کم بوده و اغلب آنها با توجه به اقدامات و علل انجام آنها تروریسم محسوب نمی شوند.

با این وجود تا آنجا که من در طی ۲۰ سال گذشته در خاطر دارم، عربستان سعودی تنها منبع تروریسم فراملی بوده که قلمرو ایالات متحده امریکا را تهدید می کند. ترامپ عربستان را در این لیست قرار نداده است زیرا این کشور یکی از متحدین اصلی امریکا بوده و دارای روابط اقتصادی محکم با یکدیگر هستند.

امریکا از عربستان نفت خریده و تسلیحات به این کشور می فروشد. اگر ما بخواهیم کشورها را بر اساس حوادث تروریستی که انجام می دهند دسته بندی کنیم، ایران نباید در این لیست قرار گیرد. تنها علتی که این کشورها را به عنوان کشورهای تروریستی قلمداد کرده اند این است که اکثریت جمعیت این کشورها مسلمان بوده و برخی از آنها تا حدودی بی ثبات هستند.

با توجه به شرایط یک کشور تروریست، تعداد بسیار کمی از کشورها در لیست تروریستی ترامپ و فرمان اجرایی منع مهاجرت وی قرار می گیرند. درست است که بی ثباتی در هر کشوری باعث ایجاد تهدید می شود اما این کشورها برای مدتی بی ثبات بوده و تاکنون نیز هیچ نشانه ای دال بر تهدید سرزمین اصلی ایالات متحده از سوی آنها مشاهده نشده است.

*برخی معتقد هستند مشی ترامپ، مرکانتلیستی و مبتنی بر حمایت گرایی اقتصادی است. از سوی دیگر رژیمهای تجاری بین المللی از عوامل تثبیت قدرت هژمونیک آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم بوده است. اگر این منطق پذیرفته باشد آینده قدرت آمریکا در نظام بین الملل چگونه خواهد بود؟


ترامپ قطعا در مورد تجارت نگران است اما سیاست های تجاری او هنوز مبهم است. هدف اصلی شعارهای حمایتی ترامپ مکزیک بوده است. وی خواهان پیشبرد سیاست هایی است که شرکت های امریکایی را به تولید کالا تشویق نموده و بر کالاهای وارداتی تعرفه اعمال نماید. وی همچنین خواستار حمایت از سیاست هایی است که صادرات به کشورهای دیگر را تشویق می کند. وی خواهان حفظ مشاغل و ایجاد زمینه برای توسعه مشاغل در امریکاست. در واقع باید گفت که از سال ۲۰۰۸ ایالات متحده سیاست های حمایتی اقتصادی را دنبال کرده است.

اما در سال گذشته سیاست های حمایتی کمرنگ شده قطعا ترامپ خواهان تقویت دوباره این سیاست هاست. همانطور که شما بیان کردید رشد صنعتی بزرگ امریکا بعد از جنگ جهانی دوم با حذف سیاست های حمایتی همراه شده است. سیاست های حمایتی از سال ۱۸۱۶ به کار گرفته می شدند. چندین مکتب فکری در مورد خوب یا بد بودن سیاست های حمایتی و اینکه کشورهای کوچتکر و فقیرتر از توافقات گوناگون تجاری و بزرگ نفع می برند یا خیر، وجود دارد.

با توجه به این واقعیت که سیاست های حمایتی تاکنون به آمریکا کمک نکرده اند، منطقی و معقول است اگر گفته شود که در آینده این سیاست ها به کار گرفته نخواهند شد. به هر حال روندهای گذشته در حال حاضر به علت وقوع تغییرات در ماهیت تجارت در سراسر جهان ممکن است قابل اجرا نباشند.

ایالات متحده در حال حاضر بر توافقات دوجانبه تمرکز نموده است. اما اگر مسئله ای قدرت اقتصادی ایالات متحده را تهدید کند، قطعا بدهی در سطوح تولید ناخالص داخلی افزایش یافته و رشد اقتصادی به طور کلی کند خواهد شد.

*ترامپ از پیمان ترانس پاسیفیک خارج شد، در حالی که این پیمان زمینه مهار چین و نفوذ آمریکا در آسیا را مهیا می کرد. آیا اقدام ترامپ در بلندمدت به نفع چین و افول هژمونی آمریکا در آسیا نخواهد بود؟

باید گفت که پیمان ترانس پاسیفیک از سوی تمامی اعضاء گروه بیست به جز آمریکا حمایت می شد. دلایلی برای خروج امریکا از این پیمان و ایجاد فرصت برای چین جهت افزایش قدرت اقتصادی خود در منطقه آسیا وجود دارد. درست است که چین از خلاء ایجاد شده استفاده خواهد کرد اما قطعا کشورهای منطقه با ایالات متحده امریکا توافقات دوجانبه تجاری امضاء خواهند کرد.

ایالات متحده همچنین کالا های متنوعی را از چین وارد کرده و کالاهای متنوعی را به این کشور صادر می کند، پس ارتباط و تعامل اقتصادی امریکا با چین فرصت های اقتصادی این کشور را محدود خواهد کرد. به منظور اینکه چین بتواند از فرصت ایجاد شده استفاده کند باید پیمانهای دوجانبه مشابه ای را با کشورهای عضو TPP ایجاد کند. اما بسیار بعید است که این کشورها با چین قرارداد دوجانبه تجاری امضاء کنند همانطور که با آمریکا انجام داده اند.

درست است که قدرت اقتصادی و هژمونیک امریکا در آسیا کاهش یافته است اما باید گفت که امریکا منابع قابل توجهی را به همکاری نظامی و اقتصادی با کشورهایی اسیایی اختصاص داده و روابط تجاری مازاد را با این کشورها برقرار ساخته است. بسیاری از بازارهای نوظهور در این منطقه وجود دارند که امریکا مزیت استفاده از آنها را دارد. چین و امریکا در حال حاضر در زمینه اقتصادی و نظامی با یکدیگر رقابت می کنند امریکا به عنوان یک قدرت جهانی و چین به عنوان یک قدرت منطقه ای.

باید گفت که بسیار سخت است، آینده روابط اقتصادی در جهان را پیش بینی کنیم. چین جهت به چالش کشیدن تجارت اروپا و امریکا در منطقه آسیا باید کالاهای با کیفیت و مشابه کالاهای کشورهای صنعتی شده را تولید کرده و کیفیت آنها را افزایش دهد.

*به نظر شما رویکرد ترامپ نسبت به روسیه، ایران و عربستان چگونه خواهد بود؟


ارزیابی رویکرد ترامپ نسبت به ایران، عربستان و روسیه سخت نیست. ترامپ تاکنون برخی دشمنی ها را در ارتباط با ایران نشان داده و این کشور را به عنوان یک کشور تروریستی معرفی نموده است. موضوع آزمایش موشک های بالستیک توسط ایران نیز باعث خشم ترامپ شده است. آزمایش این موشک ها خلاف توافق هسته ای که ایران با آمریکا و کشورهای اروپایی امضاء کرده، نیست. ترامپ در مورد توافق هسته ای فقط گفته است این توافق به ضرر امریکا بوده و تاکنون هیچ واکنش دیگری در ارتباط با آن نداشته است.

این موضوعات همراه با حمایت ترامپ از اسرائیل باعث شده است که نگرش ترامپ به ایران به صورت بسیار منفی ارزیابی شود. این نگرش در مورد دانشجویان، متخصصان، اساتید و پناهندگان ایرانی که در امریکا زندگی می کنند وجود ندارد. علی رغم این موضوعات احتمال رد توافق هسته ای توسط ترامپ بسیار کم است. آمریکا نمی تواند این اقدام را انجام دهد و شرایط برای ایجاد درگیری نظامی با ایران نیز وجود ندارد همانطور که امریکا در طی سالها سعی کرده است از آن اجتناب کند. وزیر دفاع آمریکا نیز تاکنون هیچ رفتاری در مورد لغو هر قراردادی با ایران یا احتمال وقوع درگیری نظامی بین دو کشور نشان نداشته است.

در مورد عربستان سعودی باید گفت که عربستان متحد امریکا بوده و ترامپ همواره از ارتباط امریکا با عربستان حمایت کرده است. علت این امر نیز وجود ارتباط قوی بین دو کشور، داشتن نگرانی نظامی مشابه ، فروش نفت عربستان به امریکا و خرید سلاح از این کشور، و مقابله با ایران در خاورمیانه است.

بیشترین توجه به روابط امریکا و روسیه معطوف شده است. ترامپ دارای رویکردی دوستانه نسبت به روس ها و پوتین است که به نظر می رسد در دوره وی روابط بین دو کشور بیشتر شده و یا حداقل از صلح منفی(صلح سرد) در روابط بین دو کشور اجتناب شود. بسیاری احساس می کنند که رویکرد ترامپ به روسیه بیش از حد دوستانه بوده و بر رسوایی هایی که در این مورد رخ داده است اشاره می کنند( انجام تحقیقات و اثبات دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، ارتباط ژنرال فلین با مسکو و استعفاء وی).

همچنین شایعاتی در مورد حذف تحریم ها علیه روسیه نیز وجود دارد. ترامپ تاکنون رویکرد مثبت خود را در مورد مسکو و پوتین حفظ نموده و فقط در مورد حملات اخیر هواپیماهای روسیه به حریم هوایی نیروی دریایی ایالات متحده امریکا نگران است. به نظر می رسد روابط واشنگتن و مسکو در دوره ترامپ گسترش یافته اما تغییر در روابط بین دو کشور در حد متوسط بوده و احتمالا به نفع هر دو کشور است.
کد مطلب : ۶۱۴۲۳۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما