۰
شنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۰ ساعت ۱۶:۳۷
مصاحبه اسلام تایمز با ژنرال مرزا اسلم بیگ
به گزارش اسلام تایمز ژنرال مرزا اسلم بیگ رئیس سابق ستاد مشترک ارتش پاکستان می باشد. او از تحلیلگران برجسته سیاسی و نظامی کشورش بحساب می آید. تجزیه و تحلیل او در سطح کشور و بین المللی از اهمیت فراوان برخوردار است. اسلام تایمز با ایشان مصاحبه اختصاصی انجام داده است که خدمت خوانندگان محترم ارائه می گردد.
اسلام تایمز: جناب ژنرال، 63 سال از تاسیس پاکستان می گذرد ولی ملت پاکستان تاکنون متوجه نشده است اهداف مورد نظر قائداعظم [بنیانگذار پاکستان] چه بوده است، مردم را گیج می کنند، آیا هدف از تاسیس پاکستان ایجاد یک کشور سکولار بوده یا هدف تشکیل یک دولت اسلامی مورد نظر بوده؟
مرزا اسلم بیگ: تراژدی بزرگ ملت پاکستان تضاد بین حرف و عمل است. ما خود را مسلمان می خوانیم ولی اکثریت ما مسلمان نیستیم چون بیش از 70 درصد مردم پاکستان نه قرائت قرآن بلدند و نه خواندن نماز. و وقتی از همین سنخ افراد حاکم کشور می شوند یا عهده‌دار پستهای مهم کشور می شوند عمل و رفتار آنان با تفکر جمهوری اسلامی پاکستان تفاوت بسیار دارد.
به همین علت در کشور شاهد تبلیغ سکولاریسم هستیم، اقدار ملی زیر پا گذاشته می شود و بدیها دارد رواج پیدا میکند.
ما ادعا می کنیم که پاکستان قلعه اسلام است در حالی‌که زمین زیر این قلعه دارد رانش پیدا می کند و دیوارهای آن ترکها برداشته است.
این یک وضع خیلی خطرناکی است. قانون اساسی پاکستان "نظریه حیات" ملت پاکستان را تعیین کرده است. توضیحات آن این است: "ایجاد یک نظام جمهوری که اساس آن بر اصول قرآن و سنت قرار داشته باشد". این "نظریه حیات" چارچوب زندگی فکری، سیاسی، اجتماعی، عملی و ایدئولوژیکی ملت پاکستان را مشخص می کند. این داری دو عنصر اصلی است. اول "طرز حکومت" است که عبارتست از روش مدرن دموکراسی و دوم "نظریه اسلامی" است که پاسخگوی نیازهای عدل، انصاف، اخلاقیات و ملی این نظام دموکراتیک می باشد.
قائداعظم "محمد علی جناح" قبل از تاسیس پاکستان روز 22 اکتبر 1939م در شهر لاهور طی سخنانی با شورای مسلم لیگ کل هند این‌چنین ایمان، اعتقاد و نظریات خود را اعلام کرده بود: "ای مسلمانان، من خیلی از چیزها را دیده ام، ثروت، شهرت، از راحتی لذتهای زیاد بردم، اکنون تنها آرزوی زندگی من این است که مسلمانان را آزاد و سربلند ببینم. من می خواهم وقتی بمیرم با این اطمینان و یقین بمیرم که وجدان من و خدای من گواهی دهد که جناح به اسلام خیانت نکرده است و حق خود نسبت به آزادی، منظم کردن و دفاع از مسلمانان را ادا کرده.
من از شما نمی خواهیم در این بابت از من تعریف کنید یا من را تشویق کنید. من می خواهم موقع مردنٰ دل من، ایمان من و وجدان من شهادت بدهند که جناح تو نسبت به دفاع از اسلام حق خود را ادا کرده است و خدای من بگوید جناح تو بدون شک مسلمان متولد شدی، مسلمان زندگی کردی و در سلطه قدرتهای کفر درحال سرافراز نگهداشتن پرچم اسلام مردی".
این سخنان قائداعظم روشن می کند که هدف از تاسیس پاکستان چه بوده است. الآن هم اگر کسی نسبت به تفکر قائداعظم دچار ابهام باشد دیگر نمی توان او را معالجه نمود.
اسلام تایمز: جناب ژنرال، انعقاد و انحلال مکرر پارلمان، دخالت نظامیان، ضعف نهادها، نفوذ آمریکا، بی اعتمادی مردم نسبت به نهادها و فساد در پاکستان کی از بین میرود؟، به نظر شما آیا احتمال وقوع مهم جویی تازه ای از جانب ارتش پاکستان وجود دارد؟
مرزا اسلم بیگ: ملت پاکستان از نشیب و فراز بسیار عبور کرده است و تا امروز چنین نظام حکومتی بوجود نیامده است که ما بتوانیم آنرا جمهوری واقعی بنامیم.
دخالت مکرر نظامیان و شکست دولتهای دموکراتیک بین مردم بینش منفی نسبت به حکومت دموکراتیک ایجاد کرده است.
دولت کنونی دمکراتیک از این لحاظ خوش شانس است که عناصر ضد دموکراسی که در گذشته وجود داشتند الآن وجود ندارند.
بطور مثال آمریکا الآن از ایجاد یک حکومت دلخواه ناتوان است چون رهبران نظامی پاکستان حاضر نیستند بازی آنها را ادامه دهند.
اپوزیسیون پاکستان که همیشه بدنبال تغییر سیاسی بوده است اکنون متعهد میثاق جمهوریت است.
دادگاههای عالی ما جایگاه واقعی خود را پیدا کرده اند و ایده "نظریه ضرورت" را رد کرده اند. هیچ حکومتی تا به امروز این فرضت را نداشته است که به ملت یک نظام خوب، تمیز و مبنی بر انصاف ارائه دهد. متاسفانه فساد، بی لیاقتی و تروریسم دارد ریشه های نظام را توخالی می کند.
اگر این معضلات رفع نشد ملت نسبت به دمکراسی دچار بی اعتمادی می شود و خواستار نظامی دیگر می شود.
اسلام تایمز: جناب ژنرال، شما علل اصلی تفریق گروهی و تروریسم را چه می دانید و چه فکری پشت سر اینها قرار دارد؟
مرزا اسلم بیگ: تفریق گروهی نه فقط در گذشته در کشورهای اسلامی باعث تضاد درونی شده است بلکه امروز هم این مشکل ادامه دارد. مخصوصا طی 30 سال گذشته قدرتهای بیگانه از این نقطه ضعف ما کمال استفاده را کرده است.
کشورهایی که که بدجور از این توطئه متاثر شده اند شامل افغانستان، عراق، ایران، فلسطین، لبنان و پاکستان می باشند. در حال حاضر بحرین هم از این مشکل رنج می برد، جاییکه قدرتهای جهانی بازی جدید توطئه ها را آغاز نموده است.
این بازی چیست؟ فهم این بازی ضروری است. اگر این مسئله در یک تناظر بزرگتری دیده شود خواهیم دید که طبق یک توطئه برنامه ریزی شده با درگیری دو مرکز قدرت مسلمانان یعنی قدرت پشتونها و قدرت شیعیان دارند اسلام را تضعیف می کنند. این توطئه آغاز شده است.
بر اثر این توطئه امنیت کل منطقه آسیا تحت تاثیر قرار گرفته است. قدرتهای جهانی بخاطر افزایش نفوذ خود در این منطقه بازی های جدیدی را آغاز کرده اند. این منطقه به یک آزمایشگاه بزرگی برای درگیری منافع قدرتهای بزرگ تبدیل شده است.
این دو مراکز قدرت اسلام یعنی قدرت پشتونها و قدرت شیعه را میتوان "صفحات جغرافیایی فرقه ای" (Sectهriهn Tectonic Plهtes) نامید که اگر باهم هماهنگ باشند می توانند اساس برادری و صلح برای جهان اسلام را فراهم سازند ولی اگر باهم درگیر شوند باعث نابودی بزرگ می شوند و اتحاد جهان اسلام غیرممکن خواهد بود. هدف این توطئه ها هم همین است و کار میدانی بر اساس این توطئه ها شروع شده است.
بطور مثال تهاجم و تسلط شوروی به افغانستان در سال 1980م، جنگ آزادی هشت ساله افغانها علیه شوروی از سال 1980م تا 1988م، جنگ خونین بین عراق علیه ایران از 1980 تا 1988، اولین جنگ خلیج فارس در 1991، جنگ داخلی در افغانستان از 1992 تا 2001، تسلط آمریکا و متحدانش بر افغانستان، تهاجم و تسلط آمریکا بر عراق در سال 2003م، جنگ اسرائیل علیه لبنان در سال 2006م و تروریسم دولتی در فلسطین و کشمیر.
به‌علت این درگیریها بیش از 6 میلیون نفر کشته شدند و صدها هزار تن دیگر زخمی و معلول شدند.
اسلام تایمز: جناب ژنرال، شما درباره دو قدرت مرکزی جهان اسلام یعنی پشتونها و شیعه حرف زدید، منظور شما از این دو چیست و مرزهای این دو مرکز قدرت تا کجاست؟
مرزا اسلم بیگ: محل تمرکز قدرت پشتونها مناطق مرزی پاکستان و افغانستان است که در آن 42 میلیون پشتون پاکستانی و 71 میلیون پشتون افغانی زندگی می کنند. تاثیرات این قطب قدرت از شهر کراچی تا کوههای هندوکش را فراگرفته است. فقط در شهر کراچی 4 میلیون پشتون زندگی می کنند. این قدرت "محور مرکزی مقاومت اسلامی" بحساب می آید و تاکنون شکست ناپذیر باقی مانده است.
ریشه های این قطب قدرت خیلی عمیق است و کل جهان در تیررس آن قرار دارد چون از حمایت و پشتیبانی گروههای جهادی 70 کشور دنیا برخوردار می باشد. طی 30 سال گذشته همین مرکز قدرت دو قدرت جهانی [آمریکا و روسیه] و ناتو را شکست داده است. طبق گفته مشاور امنیتی رئیس جمهور سابق آمریکا دیوید کیلکولن (Dهvid Kilkullen) "نابودی قدرت پشتونها خیلی ضروری است چون اینها در منطقه خطر بزرگی برای اهداف آمریکا بحساب می آیند".
مراکز قدرت شیعه ایران، عراق و بحرین می باشند. تاثیرات این قدرت تا لبنان، عربستان سعودی، افغانستان و پاکستان گسترش دارد. در این مناطق شیعه در اقلیت می باشد. هدف اصلی جنگ بین عراق و ایران [1980 تا 1988] جلوگیری از اتحاد این دو قدرت جهان اسلام با ایجاد تفرقه بین مسلمانان شیعه و سنی بوده است.
قدرتهای غربی بر عراق تسلط پیدا کردند ولی ایران تاکنون شکست ناپذیر باقی مانده است. ایران را همواره به‌عنوان خطر برای کشورهای همسایه سنی نشان می‌دهند تا نفرت بین کشورهای اسلامی را بیشتر کنند.
از طرف دیگر طی 7 سال گذشته کشورهای غربی به کشورهای اسلامی سنی بیش از 51 میلیون دلار سلاح و وسایل نظامی فروخته است. کشورهای خریدار این سلاح و ادوات نظامی شامل عربستان سعودی، مصر، اردن و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس می باشند.
این کشورها با خریدن این وسایل جنگی بزعم خود دارند برای خطر احتمالی از جانب "قدرت شیعه" خود را آماده می کنند.
اسلام تایمز: جناب ژنرال، شما اوضاع کنونی کشور بحرین را چگونه ارزیابی می کنید؟، در حال حاضر اکثریت مردم کشور بحرین دارند علیه یک حکومت دیکتاتور می جنگند ولی از طرف دیگر عربستان سعودی نظامیان خود را به آن کشور اعزام کرده است، آیا این مصداق بارز مداخله در کشور دیگر نیست؟
مرزا اسلم بیگ: در بحرین مسلمانان شیعه در اکثریت هستند و اقلیت سنی بر آنها حکومت می کند. دسته های نظامی خلیج فارس به سرکردگی عربستان سعودی برای محافظت از بحرین آنجا فرستاده شده اند.
این بمثابه مداخله در امور داخلی کشور بحرین بحساب می آید. ایران این اقدام را "تهاجم نظامیان خارجی" تلقی کرده است درحالیکه آمریکا در این باره این موضع اختیار کرده است که "ورود نظامیان خارجی در بحرین تهاجم بحساب نمی آید".
هدف معترضین اکثریت شیعه در بحرین پایان بخشیدن حکومت سنی 200 ساله می باشد درحالیکه مداخلت کشورهای همسایه(مانند عربستان) در امور داخلی بحرین طبق یک توطئه برنامه ریزی شده با تحریک قدرتهای سودجو صورت گرفته است.
هدف این توطئه تضعیف جهان اسلام با ایجاد درگیری بین کشورهای سنی و شیعی است. چون طی 30 سال گذشته درگیری فرقه ای در پاکستان و عراق در سطح گروههای محلی محدود بوده است ولی اکنون برای درگیر کردن ملتهای شیعه و سنی برنامه ریزی شده است. این همان بازی جدیدی است که با هدف نابودی اتحاد امت مسلمان آغاز شده است.
اسلام تایمز: جناب ژنرال، دخالت بیگانگان در کشور پاکستان تا چه حدی است؟، گفته میشود که با بهانه تروریسم یک جنگ بر پاکستان تحمیل شده است، این تا چه حد درست است؟
مرزا اسلم بیگ: آژانسهای جاسوسی آمریکا مستقر در افغانستان و پاکستان با کمک سازمانهای جاسوسی هند و کشورهای اروپایی مستقر در افغانستان موفق شده اند جنگ را به سمت پاکستان سوق دهند که بعلت آن ارتش پاکستان از سال 2005م با شهروندان قبیله ای خود در حال جنگ بسر می برد. علاوه بر این پاکستان برای کمک به نظامیان آمریکایی و متحدانش حدود 100 هزار نظامی خود را بر مرز افغانستان گماشته است. با این وضع پاکستان بطور ناخودآگاه شریک جرم نابودی قدرت پشتونها شده است که یک اشتباه بزرگی است.
این جنگ علیه تروریسم نیست بلکه به بهانه جنگ علیه تروریسم شرکت در یک بازی خطرناک از جانب قدرتهای توطئه گر برای ایجاد سلطه و نفوذ خود در منطقه است. قدرت پشتونها و قدرت شیعه هر دو بخشی از قدرت اجتماعی مسلمانان می باشند که میتوان با متحد و یکجا کردن آن دو امنیت ملی خود را حتمی نمود. مخصوصا در این دوران حساس وقتیکه بادهای تند و تیز انقلاب در جهان اسلام وزیدن گرفته است. مناطقی همچون پاراچنار و کرم ایجنسی در پاکستان تحت تاثیر درگیری فرقه ای و مذهبی قرار دارند که علت اصلی آن تسلط ارتشهای بیگانه بر افغانستان از سال 2001م و اقدامات توطئه آمیز علیه پاکستان می باشد.
اسلام تایمز: جناب ژنرال، آیا شما تاثیرات بیداری مردمی در کشورهای عربی را در پاکستان هم مشاهده می کنید؟
مرزا اسلم بیگ: تاثیرات انقلاباتی که برای عدالت اجتماعی در کشورهای عربی رخ داده است بر ذهن پاکستانیها هم تاثیر دارد ولی خوشبختانه ما دارای نظام دموکراتیک هستیم که کاملا قابلیت رفع نیازهای آزادی اجتماعی و عدالت را داراست. ضرورت دارد که ما به نظام دمکراتیک فرصت رشد و پیشرفت بدهیم تا بتواند قابلیت اصلاح ضعفهای خود را پیدا کند. ما نیاز به استحکام و امنیت سیاسی داریم و این فقط توسط ادامه یافتن نظام دمکراتیک ممکن است.
اسلام تایمز: جناب ژنرال، چه چیزهایی برای امنیت و استحکام ملی لازم است که کشور با کمک آنها دوباره بر راه صلح، امنیت و پیشرفت قرار گیرد؟
مرزا اسلم بیگ: خروج نیروهای نظامی بیگانه از کشور افغانستان برای امنیت ملی ما خیلی ضروری است چون این همان فتنه ای است که ریشه تمام بدی ها است. کشور ما در حال حاضر بر یک موقعیت تاریخی قرار دارد که در آن پاک نمودن فضای کشور از توطئه های بیرونی برای بقای حاکمیت دمکراسی لازم است.
این نکته امیدوار کننده است که ملت پاکستان نه فقط از تفرقه متنفر است بلکه توطئه های آمریکا و متحدانش را هم بخوبی درک می کند. ملت ما این را هم می داند که فرقه گرایی سم مهلکی برای امنیت ملی است و پادزهر آن فرایند دمکراسی و حکمت سیاسی می باشد. علاوه بر این لازم است که تمام مکاتب فکری نقش خود در وحدت ملی را ایفا کنند.
نسخه اردو
اسلام تایمز: جناب ژنرال، 63 سال از تاسیس پاکستان می گذرد ولی ملت پاکستان تاکنون متوجه نشده است اهداف مورد نظر قائداعظم [بنیانگذار پاکستان] چه بوده است، مردم را گیج می کنند، آیا هدف از تاسیس پاکستان ایجاد یک کشور سکولار بوده یا هدف تشکیل یک دولت اسلامی مورد نظر بوده؟
مرزا اسلم بیگ: تراژدی بزرگ ملت پاکستان تضاد بین حرف و عمل است. ما خود را مسلمان می خوانیم ولی اکثریت ما مسلمان نیستیم چون بیش از 70 درصد مردم پاکستان نه قرائت قرآن بلدند و نه خواندن نماز. و وقتی از همین سنخ افراد حاکم کشور می شوند یا عهده‌دار پستهای مهم کشور می شوند عمل و رفتار آنان با تفکر جمهوری اسلامی پاکستان تفاوت بسیار دارد.
به همین علت در کشور شاهد تبلیغ سکولاریسم هستیم، اقدار ملی زیر پا گذاشته می شود و بدیها دارد رواج پیدا میکند.
ما ادعا می کنیم که پاکستان قلعه اسلام است در حالی‌که زمین زیر این قلعه دارد رانش پیدا می کند و دیوارهای آن ترکها برداشته است.
این یک وضع خیلی خطرناکی است. قانون اساسی پاکستان "نظریه حیات" ملت پاکستان را تعیین کرده است. توضیحات آن این است: "ایجاد یک نظام جمهوری که اساس آن بر اصول قرآن و سنت قرار داشته باشد". این "نظریه حیات" چارچوب زندگی فکری، سیاسی، اجتماعی، عملی و ایدئولوژیکی ملت پاکستان را مشخص می کند. این داری دو عنصر اصلی است. اول "طرز حکومت" است که عبارتست از روش مدرن دموکراسی و دوم "نظریه اسلامی" است که پاسخگوی نیازهای عدل، انصاف، اخلاقیات و ملی این نظام دموکراتیک می باشد.
قائداعظم "محمد علی جناح" قبل از تاسیس پاکستان روز 22 اکتبر 1939م در شهر لاهور طی سخنانی با شورای مسلم لیگ کل هند این‌چنین ایمان، اعتقاد و نظریات خود را اعلام کرده بود: "ای مسلمانان، من خیلی از چیزها را دیده ام، ثروت، شهرت، از راحتی لذتهای زیاد بردم، اکنون تنها آرزوی زندگی من این است که مسلمانان را آزاد و سربلند ببینم. من می خواهم وقتی بمیرم با این اطمینان و یقین بمیرم که وجدان من و خدای من گواهی دهد که جناح به اسلام خیانت نکرده است و حق خود نسبت به آزادی، منظم کردن و دفاع از مسلمانان را ادا کرده.
من از شما نمی خواهیم در این بابت از من تعریف کنید یا من را تشویق کنید. من می خواهم موقع مردنٰ دل من، ایمان من و وجدان من شهادت بدهند که جناح تو نسبت به دفاع از اسلام حق خود را ادا کرده است و خدای من بگوید جناح تو بدون شک مسلمان متولد شدی، مسلمان زندگی کردی و در سلطه قدرتهای کفر درحال سرافراز نگهداشتن پرچم اسلام مردی".
این سخنان قائداعظم روشن می کند که هدف از تاسیس پاکستان چه بوده است. الآن هم اگر کسی نسبت به تفکر قائداعظم دچار ابهام باشد دیگر نمی توان او را معالجه نمود.
اسلام تایمز: جناب ژنرال، انعقاد و انحلال مکرر پارلمان، دخالت نظامیان، ضعف نهادها، نفوذ آمریکا، بی اعتمادی مردم نسبت به نهادها و فساد در پاکستان کی از بین میرود؟، به نظر شما آیا احتمال وقوع مهم جویی تازه ای از جانب ارتش پاکستان وجود دارد؟
مرزا اسلم بیگ: ملت پاکستان از نشیب و فراز بسیار عبور کرده است و تا امروز چنین نظام حکومتی بوجود نیامده است که ما بتوانیم آنرا جمهوری واقعی بنامیم.
دخالت مکرر نظامیان و شکست دولتهای دموکراتیک بین مردم بینش منفی نسبت به حکومت دموکراتیک ایجاد کرده است.
دولت کنونی دمکراتیک از این لحاظ خوش شانس است که عناصر ضد دموکراسی که در گذشته وجود داشتند الآن وجود ندارند.
بطور مثال آمریکا الآن از ایجاد یک حکومت دلخواه ناتوان است چون رهبران نظامی پاکستان حاضر نیستند بازی آنها را ادامه دهند.
اپوزیسیون پاکستان که همیشه بدنبال تغییر سیاسی بوده است اکنون متعهد میثاق جمهوریت است.
دادگاههای عالی ما جایگاه واقعی خود را پیدا کرده اند و ایده "نظریه ضرورت" را رد کرده اند. هیچ حکومتی تا به امروز این فرضت را نداشته است که به ملت یک نظام خوب، تمیز و مبنی بر انصاف ارائه دهد. متاسفانه فساد، بی لیاقتی و تروریسم دارد ریشه
اگر این معضلات رفع نشد ملت نسبت به دمکراسی دچار بی اعتمادی می شود و خواستار نظامی دیگر می شود.
اسلام تایمز: جناب ژنرال، شما علل اصلی تفریق گروهی و تروریسم را چه می دانید و چه فکری پشت سر اینها قرار دارد؟
مرزا اسلم بیگ: تفریق گروهی نه فقط در گذشته در کشورهای اسلامی باعث تضاد درونی شده است بلکه امروز هم این مشکل ادامه دارد. مخصوصا طی 30 سال گذشته قدرتهای بیگانه از این نقطه ضعف ما کمال استفاده را کرده است.
کشورهایی که که بدجور از این توطئه متاثر شده اند شامل افغانستان، عراق، ایران، فلسطین، لبنان و پاکستان می باشند. در حال حاضر بحرین هم از این مشکل رنج می برد، جاییکه قدرتهای جهانی بازی جدید توطئه ها را آغاز نموده است.
این بازی چیست؟ فهم این بازی ضروری است. اگر این مسئله در یک تناظر بزرگتری دیده شود خواهیم دید که طبق یک توطئه برنامه ریزی شده با درگیری دو مرکز قدرت مسلمانان یعنی قدرت پشتونها و قدرت شیعیان دارند اسلام را تضعیف می کنند. این توطئه آغاز شده است.
بر اثر این توطئه امنیت کل منطقه آسیا تحت تاثیر قرار گرفته است. قدرتهای جهانی بخاطر افزایش نفوذ خود در این منطقه بازی های جدیدی را آغاز کرده اند. این منطقه به یک آزمایشگاه بزرگی برای درگیری منافع قدرتهای بزرگ تبدیل شده است.
این دو مراکز قدرت اسلام یعنی قدرت پشتونها و قدرت شیعه را میتوان "صفحات جغرافیایی فرقه ای" (Sectهriهn Tectonic Plهtes) نامید که اگر باهم هماهنگ باشند می توانند اساس برادری و صلح برای جهان اسلام را فراهم سازند ولی اگر باهم درگیر شوند باعث نابودی بزرگ می شوند و اتحاد جهان اسلام غیرممکن خواهد بود. هدف این توطئه ها هم همین است و کار میدانی بر اساس این توطئه ها شروع شده است.
بطور مثال تهاجم و تسلط شوروی به افغانستان در سال 1980م، جنگ آزادی هشت ساله افغانها علیه شوروی از سال 1980م تا 1988م، جنگ خونین بین عراق علیه ایران از 1980 تا 1988، اولین جنگ خلیج فارس در 1991، جنگ داخلی در افغانستان از 1992 تا 2001، تسلط آمریکا و متحدانش بر افغانستان، تهاجم و تسلط آمریکا بر عراق در سال 2003م، جنگ اسرائیل علیه لبنان در سال 2006م و تروریسم دولتی در فلسطین و کشمیر.
به‌علت این درگیریها بیش از 6 میلیون نفر کشته شدند و صدها هزار تن دیگر زخمی و معلول شدند.
اسلام تایمز: جناب ژنرال، شما درباره دو قدرت مرکزی جهان اسلام یعنی پشتونها و شیعه حرف زدید، منظور شما از این دو چیست و مرزهای این دو مرکز قدرت تا کجاست؟
مرزا اسلم بیگ: محل تمرکز قدرت پشتونها مناطق مرزی پاکستان و افغانستان است که در آن 42 میلیون پشتون پاکستانی و 71 میلیون پشتون افغانی زندگی می کنند. تاثیرات این قطب قدرت از شهر کراچی تا کوههای هندوکش را فراگرفته است. فقط در شهر کراچی 4 میلیون پشتون زندگی می کنند. این قدرت "محور مرکزی مقاومت اسلامی" بحساب می آید و تاکنون شکست ناپذیر باقی مانده است.
ریشه های این قطب قدرت خیلی عمیق است و کل جهان در تیررس آن قرار دارد چون از حمایت و پشتیبانی گروههای جهادی 70 کشور دنیا برخوردار می باشد. طی 30 سال گذشته همین مرکز قدرت دو قدرت جهانی [آمریکا و روسیه] و ناتو را شکست داده است. طبق گفته مشاور امنیتی رئیس جمهور سابق آمریکا دیوید کیلکولن (Dهvid Kilkullen) "نابودی قدرت پشتونها خیلی ضروری است چون اینها در منطقه خطر بزرگی برای اهداف آمریکا بحساب می آیند".
مراکز قدرت شیعه ایران، عراق و بحرین می باشند. تاثیرات این قدرت تا لبنان، عربستان سعودی، افغانستان و پاکستان گسترش دارد. در این مناطق شیعه در اقلیت می باشد. هدف اصلی جنگ بین عراق و ایران [1980 تا 1988] جلوگیری از اتحاد این دو قدرت جهان اسلام با ایجاد تفرقه بین مسلمانان شیعه و سنی بوده است.
قدرتهای غربی بر عراق تسلط پیدا کردند ولی ایران تاکنون شکست ناپذیر باقی مانده است. ایران را همواره به‌عنوان خطر برای کشورهای همسایه سنی نشان می‌دهند تا نفرت بین کشورهای اسلامی را بیشتر کنند.
از طرف دیگر طی 7 سال گذشته کشورهای غربی به کشورهای اسلامی سنی بیش از 51 میلیون دلار سلاح و وسایل نظامی فروخته است. کشورهای خریدار این سلاح و ادوات نظامی شامل عربستان سعودی، مصر، اردن و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس می باشند.
این کشورها با خریدن این وسایل جنگی بزعم خود دارند برای خطر احتمالی از جانب "قدرت شیعه" خود را آماده می
اسلام تایمز: جناب ژنرال، شما اوضاع کنونی کشور بحرین را چگونه ارزیابی می کنید؟، در حال حاضر اکثریت مردم کشور بحرین دارند علیه یک حکومت دیکتاتور می جنگند ولی از طرف دیگر عربستان سعودی نظامیان خود را به آن کشور اعزام کرده است، آیا این مصداق بارز مداخله در کشور دیگر نیست؟
مرزا اسلم بیگ: در بحرین مسلمانان شیعه در اکثریت هستند و اقلیت سنی بر آنها حکومت می کند. دسته های نظامی خلیج فارس به سرکردگی عربستان سعودی برای محافظت از بحرین آنجا فرستاده شده اند.
این بمثابه مداخله در امور داخلی کشور بحرین بحساب می آید. ایران این اقدام را "تهاجم نظامیان خارجی" تلقی کرده است درحالیکه آمریکا در این باره این موضع اختیار کرده است که "ورود نظامیان خارجی در بحرین تهاجم بحساب نمی آید".
هدف معترضین اکثریت شیعه در بحرین پایان بخشیدن حکومت سنی 200 ساله می باشد درحالیکه مداخلت کشورهای همسایه(مانند عربستان) در امور داخلی بحرین طبق یک توطئه برنامه ریزی شده با تحریک قدرتهای سودجو صورت گرفته است.
هدف این توطئه تضعیف جهان اسلام با ایجاد درگیری بین کشورهای سنی و شیعی است. چون طی 30 سال گذشته درگیری فرقه ای در پاکستان و عراق در سطح گروههای محلی محدود بوده است ولی اکنون برای درگیر کردن ملتهای شیعه و سنی برنامه ریزی شده است. این همان بازی جدیدی است که با هدف نابودی اتحاد امت مسلمان آغاز شده است.
اسلام تایمز: جناب ژنرال، دخالت بیگانگان در کشور پاکستان تا چه حدی است؟، گفته میشود که با بهانه تروریسم یک جنگ بر پاکستان تحمیل شده است، این تا چه حد درست است؟
مرزا اسلم بیگ: آژانسهای جاسوسی آمریکا مستقر در افغانستان و پاکستان با کمک سازمانهای جاسوسی هند و کشورهای اروپایی مستقر در افغانستان موفق شده اند جنگ را به سمت پاکستان سوق دهند که بعلت آن ارتش پاکستان از سال 2005م با شهروندان قبیله ای خود در حال جنگ بسر می برد. علاوه بر این پاکستان برای کمک به نظامیان آمریکایی و متحدانش حدود 100 هزار نظامی خود را بر مرز افغانستان گماشته است. با این وضع پاکستان بطور ناخودآگاه شریک جرم نابودی قدرت پشتونها شده است که یک اشتباه بزرگی است.
این جنگ علیه تروریسم نیست بلکه به بهانه جنگ علیه تروریسم شرکت در یک بازی خطرناک از جانب قدرتهای توطئه گر برای ایجاد سلطه و نفوذ خود در منطقه است. قدرت پشتونها و قدرت شیعه هر دو بخشی از قدرت اجتماعی مسلمانان می باشند که میتوان با متحد و یکجا کردن آن دو امنیت ملی خود را حتمی نمود. مخصوصا در این دوران حساس وقتیکه بادهای تند و تیز انقلاب در جهان اسلام وزیدن گرفته است. مناطقی همچون پاراچنار و کرم ایجنسی در پاکستان تحت تاثیر درگیری فرقه ای و مذهبی قرار دارند که علت اصلی آن تسلط ارتشهای بیگانه بر افغانستان از سال 2001م و اقدامات توطئه آمیز علیه پاکستان می باشد.
اسلام تایمز: جناب ژنرال، آیا شما تاثیرات بیداری مردمی در کشورهای عربی را در پاکستان هم مشاهده می کنید؟
مرزا اسلم بیگ: تاثیرات انقلاباتی که برای عدالت اجتماعی در کشورهای عربی رخ داده است بر ذهن پاکستانیها هم تاثیر دارد ولی خوشبختانه ما دارای نظام دموکراتیک هستیم که کاملا قابلیت رفع نیازهای آزادی اجتماعی و عدالت را داراست. ضرورت دارد که ما به نظام دمکراتیک فرصت رشد و پیشرفت بدهیم تا بتواند قابلیت اصلاح ضعفهای خود را پیدا کند. ما نیاز به استحکام و امنیت سیاسی داریم و این فقط توسط ادامه یافتن نظام دمکراتیک ممکن است.
اسلام تایمز: جناب ژنرال، چه چیزهایی برای امنیت و استحکام ملی لازم است که کشور با کمک آنها دوباره بر راه صلح، امنیت و پیشرفت قرار گیرد؟
مرزا اسلم بیگ: خروج نیروهای نظامی بیگانه از کشور افغانستان برای امنیت ملی ما خیلی ضروری است چون این همان فتنه ای است که ریشه تمام بدی ها است. کشور ما در حال حاضر بر یک موقعیت تاریخی قرار دارد که در آن پاک نمودن فضای کشور از توطئه های بیرونی برای بقای حاکمیت دمکراسی لازم است.
این نکته امیدوار کننده است که ملت پاکستان نه فقط از تفرقه متنفر است بلکه توطئه های آمریکا و متحدانش را هم بخوبی درک می کند. ملت ما این را هم می داند که فرقه گرایی سم مهلکی برای امنیت ملی است و پادزهر آن فرایند دمکراسی و حکمت سیاسی می باشد. علاوه بر این لازم است که تمام مکاتب فکری نقش خود در وحدت ملی را ایفا کنند.
نسخه اردو
مرجع : سايت خبری اسلام تایمز
کد مطلب : ۶۲۸۲۱
منتخب
۳۰ فروردين ۱۴۰۳
۲۹ فروردين ۱۴۰۳
۲۹ فروردين ۱۴۰۳
۲۸ فروردين ۱۴۰۳
۲۷ فروردين ۱۴۰۳
۲۷ فروردين ۱۴۰۳
۲۶ فروردين ۱۴۰۳
۲۶ فروردين ۱۴۰۳
۲۵ فروردين ۱۴۰۳
پیشنهاد ما
