پاکستان در طی ماههای اخیر تحولات زیادی را سپری کرده است. یکی از مهمترین این موضوعات بروز اختلافات سیاسی میان اسلام آباد و واشنگتن طی ماههای اخیر در ارتباط با پرونده افغانستان میباشد. اما اوایل هفته جاری، ژنرال قمر جاوید باجوا رئیس ستاد ارتش پاکستان در رأس هیئت عالی رتبه نظامی وارد تهران شد تا با مقامات ایرانی دیدار کند. دیدار این مقام بلندپایه ارتش پاکستان در شرایط کنونی گمانهزنیهای مختلفی را در ارتباط با اهداف مقامات پاکستانی از انجام این سفر در پی داشته است. با عنایت به این موضوع پایگاه خبری تحلیلی الوقت گفتگویی را با اسماعیل باقری، کارشناس مسائل افغانستان و پاکستان انجام داده است که به شرح زیر می باشد
الوقت- لطفاً در ابتدا بفرمایید پاکستان چه اهدافی را از فرستادن رئیس ستاد ارتش این کشور به تهران دنبال میکند؟
سفر مقامات نظامی پاکستان به ایران به دعوت رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت. ایران علاقه مند است که روابط و همکاریهای نظامی، اطلاعاتی و امنیتی خود را با پاکستان بیشتر کند. مهم ترین موضوعات مورد نظر دو کشور بحث مبارزه با تروریسم، امنیت مرزها، مبارزه اشرار و همچنین برخی مسائل فرقهای در مناطق مرزی بین پاکستان و ایران میباشند. در واقع بیشتر گروههای اشرار و تروریستی خرد عمدتا توسط سرویس های اطلاعاتی ناتو و آمریکا در مناطق مرزی پاکستان آموزش داده میشوند و مورد حمایت مالی و پشتیبانی قرار میگیرند.
جمهوری اسلامی ایران براساس اهداف و منافعی که در منطقه دارد بدنبال امنیت و ثبات در جنوب شرق آسیا ست و تلاش دارد تا در این راستا ارتباطات خود را با نظامیان پاکستانی در حوزههای مطرح شده گسترش دهد.
از دیگر مسائل مشترک میان پاکستان و ایران مسئله طالبان است. در واقع عمدهترین دلیل سفر فرمانده ارتش پاکستان به ایران مسئله افغانستان است که به احتمال زیاد در دیدارهای مقام نظامی پاکستان از ایران مورد اشاره قرار خواهد گرفت.
آیا سفر فرمانده ارتش پاکستان به ایران که پس از سفر دیگر مقامات بلندپایه پاکستانی به چین و روسیه صورت میگیرد، حاکی از ایجاد تغییرات کلی در سیاست خارجی اسلامآباد نسبت به واشنگتن است؟
پاسخ به این سوال را باید در نوع روابط پاکستان با دیگر قدرتها از جمله آمریکا و روسیه و حتی چین و انگلیس دنبال کرد. ما می بینیم که بعد از سال 2001 پاکستان متحد استراتژیک آمریکا در مبارزه با تروریسم عنوان شد. اما در استراتژی جدید آمریکا نسبت به افغانستان که ترامپ در اوایل مردادماه به آن اشاره کرد، پاکستان را بطور ضمنی به عنوان کشوری معرفی کرد که از تروریسم حمایت میکند و همین موضعگیری نیز هم اکنون از جانب مقامات آمریکایی علیه پاکستان عنوان میشود. از طرف دیگر با توجه به این که آمریکا هند را در اولویت ارتباطات خود بویژه در افغانستان قرار داده پاکستان نیز تلاش کرد برای جبران خلا ارتباطات خود با امریکا، به چین، ترکیه و روسیه سفر کند. براین اساس این رویکرد پاکستان به چین و روسیه و در کل به شرق به نوعی برای جلب توجه و امتیازگیری از آمریکاست و بیشتر یک تاکتیک و مقطعی ارزیابی میشود تا تغییر جهت کلی در سیاست خارجی. در واقع ارتباطات تنگاتنگ پاکستان با آمریکا در حوزههای امنیتی، مالی، نظامی و سیاسی و اطلاعاتی موجب می شود تا اقدامات پاکستان در راستای توسعه روابط با شرق صرفا تاکتیکی و ابزاری باشد.
در واقع پاکستان نمیخواهد هند حضور فعالی در افغانستان داشته باشد، اما در مقابل، آمریکا برای مدیریت ناامنی در افغانستان و کاهش هزینهها به سمت هند متمایل شده است و این برای پاکستان آزار دهنده است، اما در موضوعات استراتژیک و مدیریت ناامنی، اختلاف دیدگاه عمدهای میان دو طرف مشاهده نمی شود، هرچند ایده آل پاکستان این است که آمریکاییها در افغانستان نباشند، اما چون این خواسته در حال حاضر برای اسلامآباد ممکن نیست، به نوعی بدنبال امتیازگیری از آمریکاست و از این رو مقامات اسلام آباد با هدف جلب نظر آمریکا، بصورت تاکتیکی سفرها و دیدارهایی را با مقامات چینی، روسی و ایرانی دنبال میکنند.
با توجه به اینکه یکی از مهمترین مسائل مشترک میان پاکستان و ایران موضوع افغانستان است، بطور کلی همکاری ایران و پاکستان در مورد افغانستان حول چه موضوعاتی میتواند دنبال شود؟
مهمترین موضوع همکاری ایران و پاکستان در مسئله افغانستان مسئله تروریسم و بطور مشخص مسئله طالبان و داعش است. واقعیت این است که اسلام آباد برخلاف تهران موافق صلح دولت و گروههای مخالف نیست چون اسلامآباد به افغانستان به عنوان عمق استراتژیک خود نگاه میکند، همیشه بدنبال دولتی ضعیف و تحت نفوذ در افغانستان بوده است. در واقع پاکستان تلاش دارد تا طالبان یا گروهی شبیه به طالبان که نزدیک به مواضع پاکستان باشد را به مهمترین بازیگر در افغانستان تبدیل کند. هرچند هم اکنون نیز دولت وحدت ملی افغانستان با وضعیت فعلی دولتی تضعیف شده است که قدرت کنترل بیشتر مناطق این کشور را ندارد و پاکستان هم از این وضعیت استفاده میکند. ارتباطات جمهوری اسلامی ایران با مقامات پاکستان عمدتا ایجاد یک فهم مشترک از تحولات افغانستان است و برای رسیدن به این تفاهم این تعاملات و روابط دوجانبه میان دو کشور لازم می باشد.
تحلیل شما از چشم انداز بلندمدت روابط ایران و پاکستان چگونه است؟
موضوعات پاکستان و ایران مرتبط با سایر پروندههایی است که در منطقه وجود دارد. بحث یمن، سوریه، عربستان، عراق، افغانستان و حتی آسیای مرکزی موضوعات مشترک تهران و اسلام آباد است که هرکدام اهداف و منافع خاص خود را در این پروندهها دنبال میکنند. به علاوۀ این که نوع نگاه پاکستان و ایران به آمریکا، طالبان، مسئله افغانستان، داعش و روابط با هند متفاوت است. در واقع ایران و پاکستان دارای مجموعه ای از منافع همسو و اختلافات عمیق در برخی موضوعات می باشند. لذا هرکدام از این پروندهها در جای خود در روابط ایران و پاکستان تاثیرگذار هستند.
اگر فقط روابط دو کشور را بررسی کنیم هر دو کشور در سیاست های اعلامی، فرهنگی، تقویت همکاریهای امنیتی و سیاسی یکسری اشتراکات را دنبال میکنند، اما این موضوعات تنها در حد سیاست های اعلامی باقی می ماند و ما دارای تغییرات کلی در روابط دو کشور نخواهیم بود، هرچند طی چند سال گذشته حجم مراودات تجاری دو کشور تا 30درصد رشد داشته است.