۰
چهارشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۰

آخرین دست و پا زدن‌های «اسرائیل ناآرام»

آخرین دست و پا زدن‌های «اسرائیل ناآرام»
موضوع حملات اخیر رژیم صهیونیستی به خاک عراق و لبنان از مهمترین تحولات منطقه در نگاه رسانه ها و کارشناسان طی روزهای گذشته بوده است. روند تحولات منطقه غرب آسیا با شتاب فراوانی به سوی تعیین هندسه نظام امنیتی جدید منطقه در حال طی شدن است و در این میان اتفاق نادر پذیرش مسئولیت حملات به مواضعی در خاک عراق و لبنان از سوی رژیم صهیونیستی یک تحول مهم و جدید برشمرده می شود که می تواند نقش تأثیرگذاری بر کم و کیف چگونگی سامان یافتن نظام جدید امنیتی منطقه داشته باشد. در بررسی بیشتر این موضوع الوقت به گفتگو با سعدالله زارعی کارشناس ارشد مسائل بین‌المللی پرداخته است که مشروح آن را در ادامه از نظر می‌گذرانیم.
 
اهداف رژیم صهیونیستی از این حملات و شاید مهمتر از آن پذیرش ضمنی مسئولیت چنین حملاتی را چه میدانید؟

اگر بخواهیم یک تعبیر برای نوع رفتار این روزهای رژیم صهیونیستی بکار ببریم مناسبترین تعبیر«اسرائیل ناآرام» می باشد. اقداماتی که در لبنان، سوریه، غزه و عراق انجام می‌دهد نشاندهنده این است که اسرائیل به صورت بی‌سابقه‌ای به یک وضعیت ناآرام و هیجانی رسیده است. اکنون سوال مهم این می باشد که چرا رژیم صهیونیستی این روش را برگزیده است؟ مگر آنها فراموش کرده‌اند که در جنگ با حزب الله لبنان چه شکستی را متحمل شدند؟ مگر فراموش کرده‌اند که حتی حماس شکست خوردند؟ و یا اینکه در جنگ با ایران دچار شکست هستند؟ بنابراین این اقدامات را نباید به عنوان تحرکات یک طرف پیروز در میدان تلقی کرد بلکه دست و پا زدن بازیگری است که در مقیاس های بسیار کوچکتر از آنچه اکنون جولان می‌دهد شکست خورده است.

از این رو باید گفت حملات اخیر نه محل قدرت‌نمایی بلکه نمایش نگرانی‌های اسرائیل می باشد زیرا فضای منطقه اساساً طی ماه‌های اخیر سمتی رفته است که موجب این نگرانی و دلهره برای سران رژیم صهیونیستی شده است. دراین رابطه این موارد قابل ذکر می باشد: اول پیروزی های انصارالله در یمن و تسلیحات بسیار حساسی که به دست انصارالله رسیده و تولید کرده، ثانیاً تثبیت وضعیت امنیتی عراق پس از شکست تروریسم و تثبیت همکاری‌های راهبردی ایران و عراق بویژه در حوزه های امنیتی، سوم حرکت سوریه به سمت یکپارچگی و سیادت، چهارم هم شان و جایگاهی که حزب الله در سالهای 2018 و 2019 به دست آورده است که یک نوع بازیابی هویت پس از آنکه به دلیل مشارکت در دفاع از مردم و دولت سوریه مقداری دچار افت محبوبیت در جهان عرب شده بود با شکست تروریست ها و افشای ماهیت تروریست‌ها این محبوبیت بازسازی شد. اینها منشا نگرانی های اسرائیل هستند و برای تغییر صحنه به میدان آمده اند هزینه می‌کنند، وحشت کوچک را می‌خرند تا از وحشت و نگرانی بزرگ رهایی پیدا کنند. وحشت بزرگ قرار گرفتن کل منطقه در اختیار جبهه مقاومت است چرا که در این صورت دیگر فضایی برای تنفس کشیدن و تداوم حیات رژیم صهیونیستی باقی نخواهد ماند و نگرانی کوچک آن است که در جایی ضربه بخورند و در مقابل تجاوزات مورد حمله واقع شوند. بنابراین طبیعی است که صهیونیست ها نگرانی کوچکتر را انتخاب کرده اند.
 
نقش رقابت‌های انتخاباتی اسرائیل را در انجام این حملات تا چه اندازه دخیل می‌دانید؟

ببینید مساله در درجه اول مسأله امنیت اسرائیل است. در واقع اکنون مخالفین نتانیاهو در مورد چرایی انجام حملات و اقدامات اسرائیل در سوریه و عراق و لبنان و غزه مخالفتی ندارند بلکه این انتقاد را بر وی وارد میکنند که چرا نتانیاهو زمان را از دست داده و چرا اقدامات متناسب با تهدیدات را انجام نداده است؟ بنابراین مسأله مربوط به رقابت های انتخاباتی نیست بلکه مسأله وضع امنیتی اسرائیل می باشد به همین دلیل اگر نتانیاهو از عرصه کنار برود یا در قدرت بماند این وضعیت برای رژیم صهیونیستی ادامه پیدا می‌کند.
 
نتانیاهو بر دامنه دار بودن حملات تأکید کرده است. به نظر شما حملات اسرائیل تا چه زمانی در عراق و لبنان قابل استمرار است و تا چه اندازه این حملات آنگونه که مورد انتظار صهیونیست‌ها می‌باشد موجب تضعیف محور مقاومت شده است؟

اسرائیلی‌ها دچار مشکل و چالش بزرگ امنیتی شده اند و تا زمانی که به یک نقطه ثباتی نرسند این اقدامات و حملات ادامه پیدا خواهد کرد اما ممکن است شتاب و شیب حملات، مکان حملات و بهانه های حمله تغییر کند اما اساس ماجرا آن است که صهیونیست‌ها دچار چالش امنیتی شده اند و این بحران ربطی به حزب خاصی هم ندارد و به عوامل بیرونی مربوط است. لذا باید در انتظار تداوم اینگونه حملات در آینده بود. البته شاید همین امر موجب فروپاشی این رژیم شود زیرا یک عنصر مزاحم در شرایط مزاحمت سریع‌تر به سمت قربانگاه سوق می یابد و ضرورت دفع شر آن از سوی دیگر کشورهای منطقه بیشتر حس خواهد شد. لذا آن تهدیدی که سردار سلیمانی کردند که گفتند این اخرین دست و پا زدن های اسرائیل است را می توان از این زاویه مورد ارزیابی قرار داد.

در مورد تأثیرات این حملات نیز باید گفت آن بخش از عراقی هایی که چندان ضد صهیونیستی نبوده اند در هفته‌های اخیر گرایشات ضداسرائیلی پیدا کرده اند. در دخل دولت عراق، احزاب عراقی و شخصیت های مردمی عراق صحبت از اینکه باید به تجاوز اسرائیل پاسخ داده شود شنیده می شود و این تحول جدیدی است که روی داده است. همچنین اینکه منطقه به طور کلی به این جمع‌بندی رسیده است که این عنصر مزاحم و ناامن کننده را باید زودتر از بین برد و کنار زد، از آثار و نتایج حملات صهونیست‌ها بوده است. این در حالی است که تا پیش از این تئوری ما در مورد نابودی اسرائیل تئوری بحران درونی بود و دیدگاه ما بر مبنای فروپاشی رژیم صهیونیستی از درون قرار داشت اما اکنون که به این تهاجمات روی آورده است ما باید در نظریه و دیدگاه خود مقداری تجدیدنظر کنیم نه به عنوان اینکه تئوری فروپاشی از درون و بحران های داخلی اسرائیل را منتفی قلمداد کرد بلکه از این حیث که بحران‌آفرینی های این رژیم لزوم اتخاذ تصمیم سیاسی جدید از سوی منطقه در رابطه با آن را بوجود آورده است.
 
گمانه‌هایی از استفاده پهبادهای اسرائیلی از پایگاه‌های آمریکایی در انجام حملات علیه مراکز حشدالشعبی در عراق مطرح شده. نقش و دیدگاه آمریکا را در موضوع حملات رژیم صهیونیستی به عراق چگونه ارزیابی می‌کنید؟

فضای عراق در بعد بازیگر بیرونی، دو بازیگر بیشتر ندارد آمریکا و ایران. اقدامات علیه حشد، نجباء و دولت عراق به طور طبیعی نمی تواند کار ایران باشد زیرا اینگونه شهرت یافته است که دولت عراق با پشتگرمی ایران تشکیل شده که البته اتهام درستی نیست. بنابراین ما نمی توانیم عامل ناامنی باشیم لذا عامل دیگری غیر از آمریکا باقی نمی ماند. ما نمی گوییم که این اقدام از طرف آمریکا روی داده است اما به طور حتم صهیونیست‌ها از داخل عراق این اقدام را عملیاتی کرده‌اند. داخل عراق یعنی از داخل پایگاه‌های آمریکا زیرا صهیونیست‌ها هویت مستقلی در عراق ندارند لذا هرکاری که اسرائیل بتواند انجام دهد از طریق آمریکا و از داخل پایگاه‌های آمریکایی قابل انجام است. آمریکا اکنون بیش از 10 پایگاه مهم در عراق دارد بنابراین مسئولیت این تجاوزات بر عهده آمریکا خواهد بود و آنها باید منتظر عواقب آن باشند.
 
بهترین راهبردی که دولت‌های لبنان و عراق برای مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی می توانند اتخاذ کنند چیست؟

ببینید ابتدا باید خط اسرائیل را خواند. صهیونیست‌ها پس از انجام عملیات فکری به حال بعد از انجام عملیات هم می‌کنند و یک مقدار هم واکنش‌های ما را ارزیابی می‌کند. لذا باید مراقب بود که نه انفعال محور مقاومت موجب تجری و بی مهابا شدن اسرائیل شود همانند آنچه در سوریه به یک اعتیاد برای صهیونیست‌ها تبدیل شده و نه از طرف دیگر در میدان آنها بازی کرد. محور مقاومت باید شرایط بازی را خود تعیین کند. در مورد عراق این راهبرد به صورت متوجه کردن مسئولیت پاسخگویی به سمت آمریکا می باشد که بر اساس پروتکل‌های بین المللی با داشتن بیش از 10 پایگاه نظامی بزرگ در سراسر عراق مسئولیت مستقیم جلوگیری از چنین حملاتی را بر عهده دارد.
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۸۱۳۰۶۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما