۰
چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۲۳

مبارزه با اسرائیل در راستای تحقق حاکمیت الله در زمین است

مبارزه با اسرائیل در راستای تحقق حاکمیت الله در زمین است
به گزارش اسلام تایمز، مسأله فلسطین و دفاع از مردم مظلوم فلسطین یکی از مباحث مهم در عرصه سیاست خارجه جمهوری اسلامی است و حتی مسأله فراتر از مناقشه کشوری است، بلکه بحث بر سر نزاع جبهه حق و باطل است؛ اما در این بین، برخی دفاع و حمایت از مردم فلسطین را جزء وظایف دولت اسلامی و نظام اسلامی نمی دانند و معتقدند جمهوری اسلامی نباید منافع ملی را برای دفاع از مردم فلسطین هزینه کند. بنابراین لازم است در راستای شبه زدایی، نگاه فقهی به مقاومت در خصوص مسأله قدس و فلسطین انجام گیرد. از این رو، پایگاه فقه حکومتی وسائل گفتگویی با حجت الاسلام مهدی مهدوی اطهر نویسنده کتاب «مقاومت اسلامی از منظر امام خامنه‌ای» داشته است که متن آن در ادامه تقدیم می شود.
 
وسائل ـ آیا معاهده وستفالیا که به دنبال آن مرزبندی جغرافیایی مطرح شد، در فقه سیاسی شیعه جایگاهی دارد؟ به عبارت دیگر، آیا عناوین دارالاسلام و دارالکفر که در متون تراث فقهی وجود دارد، امروزه قابلیت اجرا شدن دارد و در خصوص حمایت از مسأله فلسطین می تواند راهگشا باشد؟

بعد از معاهده وستفالیا تقسیم بندی کشورها به خصوص در اروپا با عنوان دولت و ملت شکل گرفت. مرز ملت و دولت از نظر اروپایی ها مرز انسان ها بود، یعنی ملیت ها مشخص شد، ملیت ایتالیایی، آلمانی، انگلیسی و ... . با این مرزبندی در واقع فاصله گذاری انسان ها شکل گرفت، نه کشورها. حال این سؤال مطرح است که اسلام این مرز را به رسمیت می شناسد یا خیر؟

اسلام مرزها را اعتقادی تعریف می کند نه جغرافیایی که ملیت ها باعث فاصله گذاری انسان ها شود. نهایت چیزی که اسلام قبول دارد مرز استان ها و مدیریتی است تا مشخص باشد که مثلا این فرد، حاکم فلان منطقه است. در دارالاسلام مرز ملیتی و جغرافیایی به این معنا نداریم بلکه مرز، اعتقادی است و مسلمانان و افرادی که تحت حکومت اسلام هستند ذیل دارالاسلام تعریف می شوند. بله، در دارالاسلام کشورهایی وجود دارد که در قدیم هم بوده است، مثل مصر، یمن و ایران، اما این مرز بندی برای مدیریت و حاکمیت است نه فاصله گذاری انسانی. تفاوت این دو در این است که مرز بندی کشور ها و یا شهر ها در دارالاسلام برای مدیریت و اداره آن شهر و یا کشور بر اساس منابع و ظرفیت های آن مکان است. 

مقام معظم رهبری نیز همین اعتقاد را دارند که فلسطین در دارالاسلام قرار دارد، پس بحث اعتقادی است نه مرز جغرافیایی. همه ما مسلمان هستیم و دفاع از مسلمان واجب است و این حکم، تنها مربوط به مسلمانان داخل دارالاسلام هم نیست بلکه مسلمانان اگر خارج از دارالاسلام باشند نیز، وظیفه یاری آنها بر تمام مسلمین است. افزون بر آنچه گفته شد، اسلام دیدگاهی بالاتر دارد که بر اساس آن، اگر به هر کسی در عالم ظلم شد حتی اگر مسلمان هم نباشد تمام مسلمین موظف به یاری او هستند. 

اما اینکه منظور از «دار» در دارالاسلام چیست؟ در این خصوص اختلاف وجود دارد؛ برخی معتقدند که منظور، منطقه ای است که حاکمیت اسلام در آنجا وجود دارد؛ دیدگاه دوم این است که مقصود، منطقه ای است که مسلمانان جمعیت بیشتری دارند؛ و دیدگاه سوم جمع دو دیدگاه قبلی است، یعنی منطقه ای که هم مسلمانان در آن بیشتر باشند و هم حاکمیت آن منطقه مسلمان باشد.

طبق این بیان، مدیریت این کشور ها از لحاظ منابع مالی و مانند آن، تابع خودشان است. بهترین حالت حکومت مرکزی در دارالاسلام است؛ اما سوال این است که در زمان حال که هر منطقه حاکمیت خودش را دارد، آیا دارالاسلام مطرح است؟ در پاسخ می گوییم بله، آن مرز اعتقادی هنوز پابرجاست، اما به لحاظ مدیریتی هر کشور تابع قوانین خودشان است.
 
وسائل ـ طبق دیدگاه شما، اختیارات ولی فقیه محدود به مرز جغرافیایی نمی شود؟
از آنجا که اختیارات، تابع قدرت است اگر حکومت مرکزی و مدیریت واحده وجود داشته باشد، بله، بهترین حالت این است که یک ولی فقیه باشد اما در شرایط حاضر که هر کشور قلمرو مدیریتی مشخصی دارد، مسلمانان تابع مدیریت کشورهای خودشان هستند اما در حوزه اعتقادی، مثلا ولی فقیه حکم می کند که باید با نظام استکبار مبارزه شود این فتوا برای همه حجت است. روشن است که حوزه فتوا با حوزه مدیریت یک منطقه متفاوت است.
 
وسائل ـ آیا حمایت از ملت فلسطین با منافع ملی ما در تضاد است؟
بحث حمایت از مستضعفین جزء اصول قانون اساسی ما و از اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. در قانون اساسی هم بحث دفاع و پاسداری از اسلام مطرح است و هم حمایت از مستضعفان و محرومان جهان. یعنی اگر شخصی ملی گرا هم باشد طبق قانون که آنها خود را ملتزم به قانون می دانند، حمایت از مستضعفان عالم را وظیفه ما می داند چون کشور ما کشور ایدئولوژی است، کشوری بر اساس ارزش هاست و نه فقط بر اساس منافع ملی گرایی. بنابراین باید دفاع از فلسطین را جزء اهداف و سیاست خارجه خود بدانیم که این هم جزء منافع ملی است؛ چون منافع ملی فقط در چارچوب مرز جغرافیایی نیست بلکه منافع ما همان هدف جمهوری اسلامی است که  که در مقدمه قانون اساسی به آن اشاره شده  و آن، اعتلای اسلام است. 

اتحادیه اروپا برای این تشکیل شد که کشورهای اروپایی هماهنگ با هم کارها را انجام دهند، چون در اتحاد آنان منافع آنها تأمین می شود، آیا اگر کشورهای اسلامی با هم وحدت داشته باشند، منافعشان تأمین نمی شود، حتی منافع ملی آنها نیز تأمین می شود. آیا می توان پذیرفت که اسرائیل که به دنبال خاورمیانه جدید بود به مرز ما نظر ندارد؟ خلاصه آنکه، دفاع از فلسطین حتی به لحاظ مادی نیز دفاع از منافع خودمان است.

نکته بعدی این است که آیا دفاع از مردم فلسطین، تأمین کننده منافع ملی ما نیست؟! همیشه باید دشمن را بیرون از مرزها نگه دارید، اگر دشمن نزدیک مرزهای ما شود، به فرموده حضرت امیر (ع) در نهج البلاغه: «ذلیل می شوید». بنابراین با حمایت از مردم فلسطین، هم از مرزهای خودمان و هم از منافع ملی پاسداری می کنیم.

نظام استکبار چندین بازو دارد که بازوی اجرایی آن امریکا و اسرائیل است، منابع مالی استکبار را کشورهای ظالم و با حربه های انگلیسی تامین می کنند. این ها نظام استکبار هستند و هدفشان مستعمره کردن کشورها، یعنی چپاول ملت ها است و بر این اساس، هدف اصلی ما باید مبارزه با کشورهای استکباری باشد که می خواهند استقلال مالی، سیاسی و فرهنگی ملت های مسلمان را از بین ببرند.

وسائل ـ آیا تجهیز نظامی کرانه باختری در همین راستا تعریف می شود؟
مقام معظم رهبری نگاه کلان به موضوعات دارند و مسائل خرد را در آن کلان موضوع ملاحظه می فرمایند. از منظر ایشان جبهه استکبار در مقابل ضد استکبار قرار دارد، یعنی کشورهایی که می خواهند بقاء داشته باشند و خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند منافعشان را در چارچوب اهداف خودشان مصرف کنند. به تعبیر دیگر، از آنجا که استکبار می خواهد سیطره بر عالم داشته باشد با کشوری که می خواهد مستقل باشد به ستیز درمی آید و درصدد ضربه زدن به اوست. 

نکته مهم بعدی این است که از منظر مقام معظم رهبری، یکی از اهداف جمهوری اسلامی مسأله توحید است و این امر، دو جنبه دارد؛ اطاعت از خداوند و اطاعت نکردن از غیر خداوند، یعنی همان اجتناب از طاغوت. ایشان در رابطه با اطاعت از خداوند می فرمایند: دو نوع اطاعت از خداوند داریم؛ یکی اطاعت موردی و دیگری اطاعت خطی.

اگر ما نفهمیم که اطاعات موردی در راستای چه هدفی هستند و این عبادات را به آن هدف اصلی وصل نکنیم، گویا اطاعات ما جزایر جداگانه هستند و در نتیجه، طاعات و عبادت ها به هم وصل نمی شود. اما اگر دانستیم که هدف در عالم چه بوده و این عبادات را وصل کنیم به آن هدف اصلی، عبادت خطی به وجود می آید، یعنی کشف هندسه الهی عالم.

ایشان در ادامه می فرمایند: هدف اصلی خداوند در عالم، حاکمیت الله در زمین است و مصداق آن، حکومت اسلامی است که در عرصه داخلی و خارجی خداوند حاکم می شود.[1]

اگر این نگاه حاکم باشد، مسلمانان به عنوان معتقدین به اسلام و فرامین الهی، موظفند با اسرائیل یعنی کشوری که می خواهد قبله اول مسلمین را نابود کند و فرامین غیر خدا را در زمین پیاده کند، مبارزه کنند. در  نهایت، در راستای اطاعت خطی که تحقق هدف اصلی خداوند در زمین یعنی حاکمیت الله است، باید با اسرائیل و نظام استکباری در عالم، مبارزه و از مردم فلسطین دفاع کرد.

 
پی نوشت:
[1] . دیدار با خبرگان اسفند سال 88
 
مرجع : پایگاه تخصصی وسائل
کد مطلب : ۸۶۳۷۴۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما