۰
جمعه ۲۱ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۳
نویسنده آمریکایی:

۱۱ سپتامبر «پرل هاربر» جدید بود

۱۱ سپتامبر «پرل هاربر» جدید بود
دکتر «کوین برت»، استاد دانشگاه، نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی است که دکتری خود در رشته مطالعات اسلامی و جهان عرب کسب کرده است. این استاد آمریکایی یکی از مشهورترین منتقدان سیاست‌های جنگ‌طلبانه آمریکا به شمار می‌رود. وی یکی از بنیان‌گذاران اتحاد مسلمانان، یهودیان و مسیحیان برای افشای حقیقت ۱۱ سپتامبر است.

دکتر برت به شکل گسترده‌ای در سرتاسر آمریکا، کانادا و برخی کشورهای اروپایی و در کالج‌ها و دانشگاه‌های مهمی چون سان‌فرانسیسکو، پاریس و ویسکانسین مدیسن تدریس کرده است. او همچنین کتاب‌های مختلفی را در افشای حقایق حادثه یازده سپتامبر منتشر کرده که «جهاد حقیقی: مبارزه حماسی من بر ضد دروغ بزرگ ۱۱ سپتامبر» ازجمله آن‌هاست.

با گذشت دو دهه از یازده سپتامبر هنوز هم بسیاری از سؤالات و ابهامات در خصوص این واقعه بی‌پاسخ مانده است. هرچند نویسندگان مختلفی در کشورهای مختلف ازجمله آمریکا تلاش کرده‌اند تا زوایای ناگفته شده از این حادثه را مورد بررسی و کنکاش قرار دهند، اما این نویسندگان با واکنش‌های جدی رسانه‌های جریان اصلی و مقامات غربی مواجه شده‌اند. یکی از این نویسندگان دکتر کوین برت است که فعالیت‌های گسترده‌ای را برای افشای حقیقت یازده سپتامبر انجام داده است. به‌منظور بررسی آرا و نظرات این استاد دانشگاه و نویسنده آمریکایی با او به گفت‌وگو نشستیم.

متن گفتگو با این نویسنده در ادامه می‌آید:
*امسال نوزدهمین سالگرد حادثه یازده سپتامبر است و هنوز بسیاری از سؤالات و ابهامات در مورد این اتفاق بی‌پاسخ باقی مانده است. به نظر شما چرا ایالات‌متحده مانع از آشکار شدن حقایق این حادثه می‌شود؟
اگر حقیقت درباره ۱۱ سپتامبر رسماً تصدیق می شد، مردم آمریکا می‌فهمیدند که رهبرانشان در بدترین قتل عام تاریخ آمریکا و سرپوش گذاشتن بر آن شریک هستند اگر حقیقت در مورد واقعه یازده سپتامبر رسماً تصدیق می‌شد، مردم آمریکا با اطمینان کامل می‌فهمیدند که رهبرانشان (سیاستمداران برجسته، فرماندهان نظامی و اطلاعاتی، دانشگاهیان، روزنامه‌نگاران، دانشمندان و مهندسان و غیره) حداقل به صورت منفعلانه‌ای در بدترین قتل‌عام تاریخ آمریکا و سرپوش نهادن بر آن شریک هستند. آن‌ها می‌فهمیدند که معاون رئیس‌جمهور وقت ایالات‌متحده، دیک چنی و وزیر دفاع، دونالد مستفلد نقش برجسته‌ای در این قتل‌عام بازی کردند.

آن‌ها می‌فهمیدند که اسرائیل و عاملان جرائم سازمان‌یافته آن، ازجمله عاملان عملیاتی نظیر مأمور اطلاعات ارتش اسرائیل، جفری ایستین و همچنین استراتژیست های نئوکان، مهار سیاست‌های خصمانه ایالات‌متحده را به دست گرفتند و موفق شدند.

آن‌ها می‌فهمیدند که ملتشان، میلیون‌ها نفر را بر اساس یک دروغ به قتل رساند. می‌فهمیدند که رهبران ایالات‌متحده، فضایل حقیقت و عدالت را تحقیر می‌کنند. به صورت خلاصه، آن‌ها مجبور به مقابله با شکست کامل اخلاقی کل طبقه حاکم خود می‌شدند. نتیجه می‌توانست یک انقلاب و یا انفجار اجتماعی باشد.

اکثر آمریکایی‌ها با موقعیت‌های معتبر وزندگی‌های راحت نمی‌خواهند این نوع از بی‌ثباتی اجتماعی را تجربه کنند. آن‌ها برای راحتی شخصی خود، بیشتر از حقیقت و عدالت ارزش قائل هستند؛ بنابراین اساساً کل ساختار قدرت از سیاستمداران گرفته تا دستگاه قضاییه و طبقه علمی تصمیم گرفته‌اند تا نگاهشان را از واقعیت یازده سپتامبر ۲۰۱۱ دور نگه دارند. چیزی که آن‌ها قادر به درک آن نیستند این است که با بر باد دادن اعتبارشان در نزد عموم مردم، زمینه را برای سقوط اجتماعی آماده می‌کنند که بسیار بدتر از فروپاشی اجتماعی در حالتی است که با شجاعت با حقیقت روبه‌رو شده و عواقب آن را می‌پذیرفتند.

*به نظر شما می‌توان حادثه یازده سپتامبر را یک حمله تروریستی نامید؟
قاتلان ۱۱ سپتامبر تروریست بودند. سؤال این است که کدام تروریستها؟ بدترین تروریست‌های جهان یعنی تندروها در آمریکا و اسرائیل به طور واضح یازده سپتامبر یک حمله تروریستی بود. کسانی که تخریب کنترل شده مرکز تجارت جهانی را سازمان‌دهی کردند تقریباً ۳۰۰۰ غیرنظامی را به قتل رساندند. تعریف تروریسم «هدف قرار دادن غیرنظامیان برای اهداف سیاسی» است. بنابراین قاتلان دسته‌جمعی یازده سپتامبر تروریست بودند. سؤال این است که کدام تروریست‌ها؟ و پاسخ این است: بدترین تروریست‌های جهان، یعنی تندروها در دولت‌های ایالات‌متحده و اسرائیل.

همان‌طور که در اثر چامسکی و ولتچک تحت عنوان «تروریسم غربی» به صورت مستند آمده، دولت ایالات‌متحده از زمان جنگ جهانی دوم حدود ۶۰ میلیون غیرنظامی را به قتل رسانده است. از سوی دیگر اسرائیل اساساً یک کشور تروریستی است و موجودیت آن بر تخریب مداوم جمعیت غیرنظامی فلسطین بنیان نهاده شده است. این امر همان‌طور که در کتاب توماس سوارز تحت عنوان «دولت ترور: چگونه تروریسم، اسرائیل مدرن را ایجاد کرد» مطرح شده، پیشگام همه تکنیک‌های تروریسم است.

*نقش محافظه‌کاران و سازمان سیا تا چه میزانی در حادثه یازده سپتامبر برجسته است؟
فکر می‌کنم که نومحافظه کاران نقشی اساسی داشتند. آن‌ها نویسندگان فکری این جنایت بودند. درواقع، از دیدگاه نومحافظه کاران اشتراوسی، یازده سپتامبر تحسین‌برانگیزترین اقدامی است که می‌توان تصور کرد. اگر یازده سپتامبر وجود نداشت، نومحافظه کاران باید آن را به وجود می‌آوردند. در حقیقت، بدون آن‌ها یازده سپتامبری وجود نداشت؛ تقریباً چهار دهه است که هیچ هواپیماربایی موفق در ایالات‌متحده آمریکا انجام نشده است. احتمال موفقیت یک هواپیماربایی در سال ۲۰۰۱ آمریکا صفر بود.

احتمال برخورد خلبانان غیرحرفه‌ای با سرعت تقریباً ۶۰۰ مایل در ساعت در سطح دریا نیز به همین ترتیب نزدیک به صفر بود و احتمال اینکه عملاً تمام مرکز تجارت جهانی به ذرات زیر ۱۰۰ میکرون تبدیل شود، دقیقاً صفر بود. بنابراین، ازآنجایی‌که این اتفاق نمی‌توانست به وقوع بپیوندد، نئوکان ها آن را ایجاد کردند. شگفت‌آور آن‌که همه باور کردند که چنین واقعه غیرممکنی، اتفاق افتاده بود.

به نظر می‌رسد برخی از عناصر سازمان سیا نیز در یازده سپتامبر مشارکت داشته‌اند. به طور خاص آن دسته از عناصر سازمان که ۱۵ نفر از ۱۹ فریب‌خورده را از عربستان سعودی به ایالات‌متحده آوردند. این ۱۵ مرد جوان همه سرمایه‌های سیا بودند و آن‌ها با «ویزاهای جاسوسی» سیا به ایالات‌متحده آمدند - ویزاهای ویژه‌ای که برای پاداش به سرمایه‌های سیا برای خدماتشان استفاده می‌شود.

موساد اسرائیل که مانند بخش‌هایی از سازمان سیا ارتباط نزدیکی با جرائم سازمان‌یافته دارد، آن ۱۹ مرد جوانی را که بعدها به دروغ برای یازده سپتامبر مقصر شناخته شدند، آموزش داد. پس از یازده سپتامبر، بوش و سیا جشن مهمانی را در مقر سازمان برپا کردند که جزییاتش موجود است. اندکی پس از آن، یک مقام بلندپایه سیا مدعی شد که وقتی غبارها کنار رود، یازده سپتامبر نه به‌عنوان یک شکست اطلاعاتی، بلکه یک موفقیت اطلاعاتی تلقی خواهد شد.

*چه رابطه میان یازده سپتامبر و طرح نئوکان ها برای خاورمیانه بزرگ وجود دارد؟
نئوکان ها در سال ۲۰۰۱ با چالش روابط عمومی دشوار مواجه شدند؛ آنها فهمیدند عموم مردم آمریکا زمانی از جنگ حمایت می کنند که خود را زیر حمله گسترده ببینند نئوکان ها فهمیدند که عموم مردم آمریکا تنها زمانی از جنگ حمایت می‌کنند که خود را زیر حمله گسترده ببینند. مدل آن‌ها پرل هاربر بود. پیش از ۷ دسامبر ۱۹۴۱، تقریباً ۸۰٪ مردم آمریکا با ورود به جنگ جهانی دوم مخالفت می‌کردند. در ۸ دسامبر ۱۹۴۱، ۹۰٪ از ورود به جنگ حمایت کردند. بزرگ‌ترین تغییر در افکار عمومی که تاکنون ثبت شده به معنای واقعی کلمه یک‌شبه اتفاق افتاده بود.

نئوکان ها در سال ۲۰۰۱ با چالش روابط عمومی دشوار مشابهی روبرو شدند. آن‌ها به دنبال مجموعه‌ای از جنگ‌های شکستن تمیز بودند تا از این طریق خاورمیانه را به نفع اسرائیل بازسازی کنند.

به صورت ویژه آن‌ها قصد داشتند عراق و افغانستان را اشغال کنند تا ایران را که بزرگ‌ترین تهدید برای اسرائیل محسوب می‌شود، محاصره و به آن حمله یا آن را فلج کنند. فیلیپ زلیکوف، فیلم‌نامه‌نویس عملیات دروغین یازده سپتامبر، یک‌بار اعتراف کرد که منافع اسرائیل، نه آمریکا، با مسئله اصلی مواجه است: «چرا عراق می‌بایست به آمریکا حمله می‌کرد یا از سلاح هسته‌ای علیه ما استفاده می‌کرد؟» من به شما خواهم گفت تهدید واقعی [چیست] و از سال ۱۹۹۰ تاکنون وجود داشته است - این تهدید علیه اسرائیل است. این تهدیدی است که جرئت نمی‌کند نام خود را بر زبان بیاورد زیرا … دولت آمریکا خیلی نمی‌خواهد با لفاظی به آن تکیه کند زیرا این یک فروش عمومی نیست.»

تنها راه برای تبدیل جنگ‌های شکستن تمیز به یک «فروش عمومی»، به صحنه بردن یک پرل هاربر جدید بود. این به معنای ایجاد این توهم در مردم آمریکا بود که دشمنان اسرائیل را به‌عنوان دشمنان خودشان تصور کنند. یازده سپتامبر پرل هاربر جدید بود.

 
مرجع : خبرگزاری مهر
کد مطلب : ۸۸۵۵۸۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما