۰
شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۱۱

تکیه بر مبانی ولایت فقیه؛ رمز پایداری انقلاب اسلامی ایران

تکیه بر مبانی ولایت فقیه؛ رمز پایداری انقلاب اسلامی ایران
مردم ایران روز گذشته، چهل و دومین بهار انقلاب را به رسم هر سال جشن گرفتند. علی‌رغم شرایط ویژه کرونایی، ایران بار دیگر در صحنه حاضر شدند و با آرمان‌های امام و انقلاب بیعت کردند. اکنون که دهه‌ها از عمر انقلاب می‌گذرد و مسیر پیموده شده را می‌نگریم، فراز و نشیب‌ها را به خوبی بیاد می‌آوریم. شیرینی‌های پیشرفت در حوزه‌های مختلف و البته چالش‌های آموزنده در این بازه زمانی، نوید روز‌های درخشان‌تری را می‌دهد.

شنیدن عظمت و شکوه جمهوری اسلامی از زبان یک تحلیلگر خارجی، آن هم آمریکایی، لُطف دیگری دارد.

دکتر کوین بارت تحلیلگر آمریکایی ساکن در ایالت ویسکانسین، استاد دانشگاه ویسکانسین و نویسنده کتاب «جهاد حقیقی» (truth Jihad) به ما گفت که ایران چطور توانسته طی این سال‌ها در برابر یک ابر قدرت متخاصم ایستادگی کند. ویدئو و متن مکتوب مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌بینید و می‌خوانید.

باشگاه خبرنگاران جوان: روز بخیر، جمهوری اسلامی ایران چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب را جشن گرفت. در این دوران، ایران شاهد پیشرفت‌های طلایی در زمینه‌های مختلف بوده و البته در برخی زمینه‌ها هم وارد چالش شده است. امروز من قرار است با دکتر کوین برت از ویسکانسین آمریکا بیشتر در مورد این موضوع صحبت کنم. کوین ممنونم که امروز همراه مایید. به عنوان سوال اول برداشت شما در این چهل و دو سال پس از انقلاب از قدرت و توانایی جمهوری اسلامی ایران در زمینه‌های مختلف چیست؟
کوین بارت
: من تصور می‌کنم جمهوری اسلامی با مقاومت و تحملی که این سال‌ها از خودش نشان داده دنیا رو شگفت زده کرده است. در ابتدای راه تمامی قدرت‌های بزرگ جهان مثل کشور‌های غربی و شوروی سابق با این کشور به مخالف برخاستند و این کشور را به خاطر روند جدیدی که در پیش گرفته بود تهدید کردند. من فکر می‌کنم این کشور‌ها اصلاً توقع نداشتن که ایران بتواند طاقت بیاورد. تصور می‌کنم آن‌ها فکر می‌کردند این مقاومت موقتی است.

به موجب برخی تحولات منطقه‌ای و بعد از آن موج بیداری اسلامی که همگی از انقلاب اسلامی ایران الهام گرفته بودند، تقریباً همه جای جهان آتش مقاومت به پا شد که البته بعضی‌ها ثمربخش بود و برخی دیگر هم ثمری نداشت. از این رو معتقدم که مقاومت جمهوری اسلامی ایران و توانایی این کشور در حفظ یک سیاست واحد و بدون خدشه در زمینه برقراری تعادل بین ملی گرایی ایرانی و آرمان‌های انقلاب اسلامی براساس تعاریف فیلسوفان و نظریه پردازان این انقلاب به ویژه امام خمینی خیلی خوب عمل کرد.

این یک چالش بزرگ بود و به نظرم جمهوری اسلامی ایران خیلی خوب توانست با این چالش مواجه شود. حتی کشور‌های غربی تصور این را هم نمی‌کردند. آن‌هایی که از خارج از کشور این انقلاب را دنبال می‌کردند می‌گفتند این انقلاب دیر یا زود سقوط خواهد کرد. همان طور که در دهه ۱۹۹۰ آن‌ها مدام تکرار می‌کردند که ایران فقط شش ماه تا یک سال تا رسیدن به سلاح هسته‌ای فاصله دارد و یا می‌گفتن که جمهوری اسلامی دارد آخرین قدم‌های خود را برمی دارد و در حال نابودی است. یا اینکه افرادی در دولت ترامپ یا اوباما مدام برچسب تروریستی به این کشور می‌زدند و جمهوری اسلامی را محکوم به فعالیت‌های تروریستی می‌کردند.

ولی جمهوری اسلامی یک نمایش جدیدی از خودش نشان داد و با وجود تمام مشکلات دامنه سیاسی خود را گسترش داد؛ و تمام این کار‌ها را با موفقیت از زمان انقلاب ۱۳۵۷ پشت سر گذاشت. این کشور در زمینه‌های مختلف مثل فناوری و علم، پرتاب ماهواره به فضا و ... پیشرفت‌های خوبی انجام داده و همه این کار‌ها را با اقتدار پیش برده تا خودش را در جهان به اثبات برساند و همه این کار‌ها را در حالی انجام داد که تمام جهان مخالف استقلال این کشور در چنین منطقه حساسی بودند. این واقعاً یک دستاورد مهم است و به نظرم ما باید حتماً به جنبه‌های مثبت این انقلاب نگاه کنیم.


باشگاه خبرنگاران جوان: شما اشاره کردید که چهره‌های سیاسی غربی معتقد بودند که انقلاب اسلامی در ایران موقتی است، ولی امروز ما شاهدیم که بیش از چهل سال از این انقلاب می‌گذرد و ما چهل و دومین سالگرد آن را جشن گرفتیم؛ سوال اصلی من این است که به نظر شما معیار اصلی جمهوری اسلامی ایران چه بوده که موجب شده بیشتر از چهار دهه از انقلاب را پشت سر بگذارد و حالا هر روز قدرتمندتر شود؟

کوین بارت: به نظر من نقطه قوت جمهوری اسلامی ایران تکیه این کشور به فلسفه ولایت فقیه است؛ نظریه‌ای که بین خواسته و رویکرد‌های انقلابیون جمهوری خواه تعادل ایجاد می‌کند. این همان چیزی است که ما سالهاست در تلاشیم که در آمریکا به آن برسیم. بنیانگذاران حزب جمهوری خواه در آمریکا سالهاست در تلاشند تا بین نظریه دموکراسی و جمهوری خواهی تعادل برقرار کنند و می‌بینند که جمهوری خواهی برای آن‌ها دموکراسی به همراه ندارد، چون هیچ رهبر و گروهی نیست که بتواند هدایت و رهبری این نظریه را به دست گیرد؛ بنابراین بنیانگذاران این نظریه هنوز نتوانسته اند به اجماعی بین دموکراسی و جمهوری خواهی برسند.

حتی این نظریه‌ها باعث جدایی قدرت‌های قضایی و اجرایی در بطن دولت آمریکا شده است. من معتقدم انقلاب اسلامی توانسته تعادل خیلی بهتری را بین شاخه‌های مختلف دولت برقرار کند و به نظر من دلیل عمده این موفقیت به دلیل وجود رهبری هوشمندانه‌ای است که در ایران وجود دارد و بسیاری از کشور‌ها در غرب حکومت دولت‌های اسلامی را رد می‌کنند چراکه نمی‌توانند تصور کنند چگونه یک قدرت مذهبی می‌تواند در جامعه‌ای توازن سیاسی برقرار کند. ولی من حس می‌کنم اگر ما با دقت به روند کشور‌ها نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که ارزش داشتن یک بنیان مذهبی و اعتقادی با تکیه بر رهبری مذهبی می‌تواند یک کشور را در اهداف سیاسی مصمم‌تر و قدرتمندتر کند. این همان چیزی است که ما در غرب آن را در اختیار نداریم.

فقدان یک قدرت مذهبی و اعتقادی حتی در حکومت‌های سلطنتی و پادشاهی هم احساس می‌شود. در حکومت‌های سلطنتی وقتی یک شاهزاده جوان می‌خواهد به قدرت برسد معلوم نیست که بتواند به رهبری با ذکاوت و با درایت تبدیل شود یا نه که البته در بیشتر موارد هم این اتفاق نمی‌افتد. ولی جمهوری اسلامی نظامی را در اختیار دارد که بخشی از آن دموکراتیک است و بخش دیگری در دست کارشناسان و نظریه پردازان اداره می‌شود که رهبری جامعه را انتخاب می‌کنند که به نوعی یک شاخه قضایی عالی رتبه است که به موازات دولت کار می‌کند و مسئولیت انتخاب فردی با درایت برای ورود به عرصه رقابت سیاسی را برعهده دارد. این مفهوم یک مفهوم جدید است که می‌توان گفت توسط انقلاب اسلامی ایران ظهور کرد و بعد از انقلاب مذهبی که در سال ۱۳۵۷ اتفاق افتاد ظهور و بروز پیدا کرد.

این یک نظریه جالب توجه و هوشمندانه بود که تعریف شد و من معتقدم که خیلی هوشمندانه بود چرا که رهبری اسلامی در ایران فقط براساس قوانین اسلامی شیعی نیست بلکه براساس تمامی مبانی اسلامی است و آن فردی که رهبری را بر عهده دارد متدین¬ترین و مقیدترین فرد به مبانی اسلامی است. این همان مبنای عقیدتی است که توسط پیامبر اسلام (ص) پایه ریزی شد؛ و حضرت محمد (ص) آن را پایه گذاری کرد و از آن زمان هرچند که این موضوع همواره در عمل اجراء نشده، اما این یک اصل است که شما همواره می‌خواهید تا بهترین فرد را برای رهبری انتخاب کنید. نظام ولایت فقیه در واقع سازوکاری است که بتواند در عمل این قاعده را اعمال کند و واقعا هوشمندانه هم است. سایر کشور‌ها هم باید به چنین سیستمی دست پیدا کنند، البته نه الزاما مدل اسلامی آن، بلکه راهی را انتخاب کنند که در آن بهترین افراد برای رهبری انتخاب شوند.

این قاعده در اکثر نقاط جهان رعایت نمی‌شود، مثلا همینجا در ایالات متحده، بدترین انسان‌ها به قدرت دست پیدا می‌کنند. به ترامپ نگاه کنید، البته این واقعیت تنها به ترامپ محدود نمی‌شود هرچند که او بارزترین نمونه است. در ایران اوضاع متفاوت است اگر رهبران عالی‌رتبه ایران و سران عالیرتبه آمریکا را با یکدیگر مقایسه کنیم، مشخص می‌شود که افراد بهتری رهبری ایران را برعهده دارند. بنظرم این موفقیت تا حد زیادی به امام خمینی و ولایت فقیه باز می‌گردد.


باشگاه خبرنگاران جوان: آقای بارت شما در آمریکا زندگی می‌کنید و با فضای سیاسی و رسانه‌ای غرب آشنا هستید. به عنوان یک ناظر خارجی، مهترین چالش بین‌المللی جمهوری اسلامی از الان به بعد چیست؟ در کدام موضوع باید بیشتر از همه متمرکز باشیم؟
 
کوین بارت: بنظر من مهمترین چالش جمهوری اسلامی این است که بتواند جایگاه جدید خود را در دوران پسا استعمارطلبی (post imperialism) یا همان دوران پس از هژمونی آمریکا پیدا و حفظ کند. هرچند که پیش از این‌ها هم به جایگاه پیشرفته خود دست پیدا کرده است. جمهوری اسلامی از همان سال اول مجبور بود تا با یک ابر قدرت متخاصم بجنگد. آمریکا در آن زمان ابر قدرت شماره یک بود و بعد‌ها به تنها ابر قدرت جهان تبدیل شد. این تقابل ایران را در شرایط سختی قرار داد.

مثلا کشوری مانند کوبا هم شرایط مشابه‌ای را تجربه کرد. پس از انقلاب کوبا حدودا در سال‌های پس از ۱۹۶۰، علی‌رغم اینکه رابطه خود را با آمریکا از دست داد و مجبور به تقابل با این کشور شد، اما توانست زیر بار این فشار‌ها دوام بیاورد. کوبا بار‌ها تا آغاز جنگ با آمریکا پیش رفت. ترور رهبران کوبایی و حملات بیولوژیک در آن زمان وجود داشت، اما کوبا راه درست برای مقابله و دفع این فشار‌ها پیدا کرد.

ایران هم شرایط مشابهی را تجربه کرد، حتی با آنکه در گوشه دیگر دنیا بود. ایران از همه ابزار‌ها برای مقابله با آمریکا و دفع تهدیدات این کشور استفاده کرد؛ و باید گفت که واقعا لطف خداوند بوده است. چون انواع مختلف درگیری‌ها علیه ایران ایجاد شد. از جنگ تحمیلی گرفته تا دوران پرتنش پس از حادثه ۱۱ سپتامبر و زمزمه‌های جنگ علیه ایران، همه این‌ها خطراتی است که ایران از آن عبور کرده است.

ایران همواره در این مدت چهل سال اخیر با مشکلاتی بواسطه تقابل با یک قدرت فوق‌العاده متخاصم روبرو بوده است. اما اکنون دنیا در حال تغییر است. آمریکا آخرین ابر قدرت است و دیگر همچون سابقه بر اوضاع جهان مسلط نیست. قدرت‌ها اوراسیا در حال ظهوراند و اکنون در حال گذار به سوی دنیای چندقطبی هستیم.

ایران به خوبی توانسته خود را در قبال صهیونیست جهانی و امپرالیسم کشور‌های غربی حفظ کند. به ویژه در قبال صهیونیسم معتقدم که ایران بهترین رویکرد را انتخاب کرده است چراکه صهیونیست نوعی سیاست استعمارگری را در جهان اعمال می‌کند همان سیاستی که از خیلی زمان‌های پیش کشور‌های اروپایی آن را در سرزمین‌های استعماری خود اعمال کرده اند و حالا صهیونیست‌ها دارند سیاست‌های نسل کشی خود را توسعه می‌دهند و سرزمین اشغالی فلسطین را تصرف می‌کنند؛ و به نظر من بهترین راهکار در زمان فعلی تشکیل امت واحده اسلامی است و از آنجایی که جمهوری اسلامی یک دولت مستقل در جهان و منطقه است و جایگاه خودش را در جهان اسلام به تثبیت رسانده است از این رو می‌تواند در این زمینه هم نقش ویژه‌ای را در جهان ایفا کند؛ زمانی که بسیاری از عروسک‌های خیمه شب بازی عدالت قصد دارند فلسطین را از آنِ خود کنند به نظرم این یک چالش بزرگ برای ایران و جهان است چراکه صهیونیست دیگر قدرتی در جهان ندارد و ایران می‌تواند با تکیه بر نظریه‌های فلسفی خود با این چالش در جهان مواجه شود و با تکیه بر مبانی انقلابی خود می‌تواند در جنگ امپریالیستی آمریکا پیروز شود؛ بنابراین می‌تواند پرچم¬دار خوبی برای مظلومان، مستضعفان، بی پناهان عالم باشد. این همان مبانی نظری است که جمهوری اسلامی ایران بر مبنای آن‌ها پایه ریزی شده و می‌تواند در برابر قدرت صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها ایستادگی کند، البته ایستادگی در برابر صهیونیست‌ها متاسفانه پرمخاطره‌تر به نظر می-رسد، چون به نظرم قدرت جهانی آمریکا خیلی وقت است که از بین رفته است و دیگر وجهه‌ای ندارد

 
مرجع : باشگاه خبرنگاران
کد مطلب : ۹۱۶۰۰۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما