۱
يکشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۰۰
مصاحبه اختصاصی اسلام تایمز با آقای حسن کاظمی قمی؛

تغییر معادلات منطقه‌ غرب آسیا در اثر مقاومت مردم یمن

مقاومت انصار الله در برابر هفت سال تجاوز سعودی- آمریکایی
تغییر معادلات منطقه‌ غرب آسیا در اثر مقاومت مردم یمن
بیش از ۷ سال از آغاز تجاوز نظامی عربستان سعودی و ائتلاف ساختگی‌اش در ششم فروردین ۱۳۹۴به کشور یمن، می‌گذرد. عملیاتی که در ابتدا طوفان قاطعیت (عملیة عاصِفة الحزم) نامیده شد و پس از ناکامی در دستیابی به اهداف اعلامی با عنوان عملیات احیای امید (عملیة إعادة الأمل) ادامه یافت.
 
این تجاوز که با محاصره و تحریم اقتصادی ضعیف‌ترین کشور عربی نیز همراه بود، به وقوع یک بحران انسانی گسترده در یمن انجامید؛ کشتار غیرنظامیان شامل زنان و کودکان، حمله به اماکن غیر نظامی، ایجاد شرایط منجر به قحطی فراگیر، گسترش بیماری‌های فراگیر مانند وبا و کرونا، تخریب گسترده زیرساخت‌ها و میراث تاریخی از جمله عوارض حمله نظامی این کشور ناقض حقوق بشر بوده است.
 
حالا پس از گذشت بیش از هفت سال از شروع تجاوز نظامی عربستان سعودی به یمن، صحنه معادلات منطقه دستخوش تحولات گسترده ای شده است. برای اطلاع بیشتر در خصوص ریشه این تجاوز نظامی و اثرات آن بر جغرافیای سیاسی منطقه، گفت‌وگویی با «آقای حسن کاظمی قمی» ترتیب داده‌ایم.
 
آقای کاظمی قمی، که چند ماهی است در سمت نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان مشغول به کار شده است، در سال‌های گذشته نیز مسئولیت‌های مهمی را در عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر عهده داشته است.
حاصل گفت‌وگوی اسلام تایمز با این کارشناس ارشد مسائل منطقه‌ غرب آسیا در اختیار مخاطبان محترم قرار می گیرد.
 
  در خصوص دلایل و ریشه‌های تجاوز نظامی عربستان به یمن به چه مواردی می‌توان اشاره کرد؟
 

در موضوع یمن اگر بخواهیم خیلی خلاصه و فشرده مطالبی را بگویم، بحث را از اینجا آغاز می‌کنم. عربستان سعودی برای عملیات نظامی در یمن که یک تجاوز آشکار علیه ملت مظلوم یمن بود، این چهار هدف را بهانه کرد، تاکید دارم که بگویم بهانه کرد.
 
 1- رئیس جمهور فراری یمن «عبد ربه منصور هادی» باید به صنعا برگردد.
 2- انصارالله یک جریان تروریستی است و باید از میان برود.
 3- امروز امنیت منطقه و عربستان از سوی یمن مورد تهدید است.
 4- جلوگیری از گسترش امپراطوری فارس.
 
اینها بهانه های سعودی‌ها برای تجاوز علیه مردم مظلوم و بی دفاع یمن بود، که هیچکدام ازجایگاه حقوقی هم برخوردار نیستند.
 
موضوع « رئیس جمهور فراری باید برگردد» در حالی مطرح شد که رئیس جمهور فراری قبل از خروج از یمن از سمت خود استعفا داده بود.

 این جنگ و این تجاوز زمانی انجام شد که گروه‌های یمنی به خصوص خود انصارالله بر تمدید مدت ریاست جمهوری عبد ربه منصور هادی در حال توافق بودند. پس اصلا بحث این نبود که ایشان استعفا بدهد و فرار کند. بلکه استعفای منصورهادی بهانه و توطئه‌ای بود که وی خارج بشود تا عربستان سعودی عملیات نظامی‌اش را انجام بدهد.

 بهانه دیگر اینکه امنیت منطقه از ناحیه یمن مورد تهدید است؛ یمنی که از سال ۱۹۹۰ چالش سیاسی دارد و از ۲۰۰۱ به بعد در درونش درگیری‌های نظامی مختلف از جمله چهار جنگ حکومت علیه حوثی‌ها را داشته و بعد از آن نیز از ۲۰۰۹ به بعد با بیداری اسلامی مواجه شده است و درگیر مسائل داخلی است که نمی‌تواند امنیت منطقه را تهدید کند.

بهانه سوم ادعای تروریستی بودن انصار الله است،
خب انصار الله در کدام صحنه کار تروریستی انجام داده است؟ انصار الله هر کاری کرده در موضع دفاع و دفع تهدید بوده است؛ مثلا در چهار جنگی که «علی عبدالله صالح» به حوثی‌ها تحمیل کرد چه در مراحل بعدی که اقدامات انصارالله صرفا در دفاع صورت گرفته است. و در این زمینه هیچ مصداقی وجود ندارد. انصارالله نیرویی مردمی است و سابقه مبارزاتی طولانی که دارد؛ شما در هیچ کجا نمی‌بینید که در درگیری‌هایی که دولت با انصار الله انجام داده است انصارالله علیه مردم اقدامی کرده باشد؛ یا حرکت‌هایی که مصداق اقدامات تروریستی باشد از انصارالله مشاهده نشده است.
 
 ادعای چهارم عربستان هم این است که جلوی گسترش امپراطوری فارس را بگیرد که این هم ادعایی واهی و پوچ است؛ چرا که اگر شما نگاه کنید در دوره علی عبدالله صالح، ایران روابط خوبی با دولت یمن داشت.
 
اینها همه بهانه‌هایی بود که عربستان برای این حمله و تجاوز نظامی به یمن مطرح کرد.

اما هدف اصلی تجاوز آل سعود به یمن، سلطه عربستان و آمریکا بر یمن بود. عربستان یمن را در حقیقت ضمیمه خود می داند و از لحاظ موقعیت ژئوپلتیک آن را متصل به شبه جزیره عربستان می‌داند و در طرح‌های دیپلماسی انرژی هم به دنبال استفاده از ظرفیت یمن و یکپارچگی با این کشور را برای رهایی از وابستگی صادرات نفتش از خلیج فارس است. که اگر هر وضعیت بحرانی هم در خلیج فارس رخ داد به صادرات نفت عربستان آسیبی نرسد.

سیاست آمریکا در خصوص اینکه یمن را تحت کنترل خود داشته باشد مسئله‌ای جدی است و الان در منطقه جنوب در «العند» آمریکا پایگاه نظامی دارد و درست در نقطه مقابل انصارالله حرکت کرده است.

لذا می بینید همه این بهانه‌ها کذب است و هدف اصلی سلطه عربستان سعودی و آمریکا بر یمن است. این را می شود این‌طور جمع بندی کرد که این تجاوز مبنای حقوقی هم ندارد. به رغم اینکه قطعنامه‌هایی گذراندند ولی چون این تجاوز مبنا نداشت،  قطعنامه‌ها هم نتوانست موثر باشد و در عرصه ظهور و عمل موفق نشد.
 
  تجاوز نظامی عربستان به یمن چگونه صورت گرفت و چه ابعادی داشت؟
 
اول اینکه تجاوز عربستان به یمن تجاوزی همه جانبه بود یعنی حمله از زمین، دریا و هوا صورت گرفت.

دوم اینکه حمله نظامی عربستان و ائتلاف ساختگی‌اش به یمن یک عملیات متجاوزکارانه ترکیبی بود؛ یعنی عربستان تنها نبود،‌ بلکه آمریکا برخی کشورهای عربی و اروپایی‌ها هم بودند و به تعبیر خودشان یک ائتلاف علیه انصارالله و تروریست را شکل دادند و پیشرفته‌ترین سلاح‌ها و تجهیزات را در اختیار نیروهای متجاوز گذاشتند.

سومین ویژگی حمله نظامی عربستان به یمن فراگیری حمله و تجاوز نظامی بود؛ یعنی این علمیات نظامی صرفا علیه انصارالله نبود، بلکه همه مردم و همه خاک یمن هدف این حمله بود و حتی زیرساخت‌های یمن تحت حمله بود و خود این نشان می‌دهد که این ادعا که حمله علیه انصارالله بوده است کذب و دروغین است.

ویژگی چهارم این تجاوز نظامی این بود که همزمان با عملیات نظامی تحریم‌های گسترده و ظالمانه و محاصره همه جانبه علیه این ملت صورت گرفته است و دیگر نمی‌شود شما قبول کنی هدف این حمله انصارالله است.

مسئله پنجم اینکه این جنایت همراه با محاصره همه جانبه اقتصادی
با سکوت جامعه جهانی در برابر هر نوع وحشیگری و جنایت صورت گرفت. جامعه جهانی شامل سازمان ملل، سازمان‌های حقوق بشری، اتحادیه اروپا و ...

البته بعد که اینها نتوانستند به اهداف نظامی برسند، سازمان‌های بین‌المللی آمدند برای اینکه متهم به سکوت در برابر جنایات عربستان در یمن نشوند برخی اقدامات عربستان را محکوم کردند که بعداً کمترین محکومیت‌های ظاهری هم با دلارهای نفتی عربستان  مسکوت شد.
 
 پس اگر هدف عربستان از تجاوز نظامی به یمن صرفا انصارالله نبوده است، چه دلیل یا دلایل دیگری را می‌توان برای چنین حمله‌ نظامی با هزینه‌های مادی و معنوی زیاد ذکر کرد؟
 
همان‌طور که گفته شد هدف این تجاوز، صرفا انصارالله نبود، بلکه تجاوز علیه همه مردم یمن، زیرساخت‌های یمن و علیه یکی از ارکان مهم جبهه مقاومت بود. این جنگ هم ژئواکونومیک، هم ایدئولوژیک و هم استراتژیک بود. چرا که سلطه آمریکا بر یمن یعنی سلطه آمریکا بر منطقه مهم «تنگه باب المندب»، یعنی کنترل آب‌راه‌ها، یعنی آن‌وقت وقتی که آمریکا می‌خواهد تجارت چین را مهار کند این سلطه بر باب‌ ‌المندب برایش کارآمدی دارد؛ چرا که بیش از ۷۰ درصد تجارت چین از آب‌های آزاد است و یک بخشی از آن از این گذرگاه مهم و استراتژیک صورت می‌گیرد و آمریکا از این اهرم علیه رقیب خود چین استفاده می کند.

شکستن محور مقاومت از اهداف مهم این حمله و تجاوزگری نظامی بود؛ چرا که بیشترین شعار علیه صهیونیست‌ها را یمنی‌ها سر می‌دهند و بیشترین اتحاد را در محور مقاومت از نظر ایدئولوژیک دارند. قدرت مقاومت یمنی‌ها در مقایسه با سایران بسیار بیشتر است و یمنی‌ها نیروهایی کم‌هزینه و پر‌فایده است.

این تهاجم نظامی که از اوایل فروردین ۱۳۹۴ آغاز شد قرار بود در مدت ۲ هفته تمام بشود، حالا پس از ۷ سال برآیند این تجاوزگری نظامی، چه شد؟

خب طبیعتا اگر عربستان در این تجاوز نظامی با مقاومت یمنی‌ها مواجه نمی‌شد و در دستیابی به اهدافش موفق می‌شد، سلطه‌اش فقط بر صنعا نبود و در منطقه جنوبی خلیج فارس تسلط بیشتر و هژمونی پیدا می‌کرد و راهبرد تکفیری‌ها جان می‌گرفت و تقویت می‌شد.
 
  در همان ماه‌ها شاهد برخی تحرکات و اقدامات علیه سایر ارکان محور مقاومت در منطقه غرب آسیا بودیم، آیا می‌توان این اقدامات را در یک راستا و هماهنگ با هم ارزیابی کرد؟
 
نکته قابل توجه اینکه حمله نظامی داعش به عراق در خرداد ۹۳ است، حمله ۵۱ روزه رژیم اشغالگر قدس در همین حوالی است، تشدید فشارهای تحریم اقتصادی علیه ایران در این مقطع است و حمله نظامی عربستان و متحدانش به یمن نیز در این مقطع است.

ویژگی مشترک حمله داعش به عراق، حمله رژیم صهیونیستی علیه غزه، تحریم علیه مردم ایران و حمله عربستان به یمن این است که، این عملیات‌ها تمرکزشان بر روی افزایش فشار بر مردم است.

رژیم صهیونیستی در غزه به جای اینکه حماس را بزند شروع کرد به زدن مدارس و بیمارستان‌ها و نیروگاه‌ها یعنی می‌خواست فشار را بر مردم زیاد کند تا مردم علیه حماس قیام کنند؛ تا مثلا مردم به خاطر فشاری که متحمل می‌شوند بگویند حماس تو به حقی ولی ما دیگر تاب مقاومت نداریم.

داعش در عراق آن‌طور مردم را بزند،
جنایت کند و رعب و وحشت ایجاد کند که مردم عراق بگویند اصلا درست! آمریکا شیطان بزرگ! اما همین بیاید ما را از دست داعش نجات دهد.

وقتی به هیلاری کلینتون وزیر آمریکا می‌گویند خب فشارها به مردم می‌آید، می‌گوید، درست است ما فشار می‌آوریم که مردم علیه نظام قیام کنند.

در یمن هم این اتفاق طرح‌ریزی شده بود که مردم بگویند انصارالله تو خوب! اما ما نمی‌توانیم این فشار را تحمل کنیم.

این مسئله پیام مهمی دارد و آنچه که داعش، سعودی، اسرائیل و آمریکا به ترتیب علیه مردم عراق، یمن، غزه و ایران انجام دادند یک روش و هدف دارد و آن هدف قرار دادن مردم به منظور ایجاد نارضایتی است.

که اینها هیچ‌کدام جواب مد نظرشان را نگرفتند و این نشان می‌دهد که مقاومت می‌تواند تمام این اراده‌ها را شکست دهد و بر آن غلبه کند.
 
 دستاوردهای مقاومت یمنی‌ها در این ۷ سال مبارزه علیه تجاوز عربستان به یمن چه بوده است؟
 
برآیند ۷ سال مقاومت مردم یمن این شد که امروز دنیا به حقانیت و مشروعیت این مردم و انصارالله معترف است و دنیا در حال تعامل با انصارالله است.

امروز دولتی تحت عنوان «نجات ملی» در سمن تشکیل شده است، که مشروعیت و قانونی بودن خود را از قانون اساسی یمن گرفته است؛ چرا که طبق قانون اساسی در چنین شرایطی پارلمان است که دولت را تعیین می‌کند و انصارالله توانست نمایندگان را جمع کند و این دولت را شکل دهد.

رابطه ملت با انصارالله بسیار تقویت شد و جلوه‌های آن نیز در راهپیمایی‌های روز قدس و سایر تظاهرات و تجمعات به روشنی دیده می شود؛ یعنی انصارالله امروز در کنار توان رزم یک تجربه حکمرانی مناسبی نیز پیدا کرده و جبهه مقاومت نه تضعیف که در پی مقاومت ۷ ساله خود در یمن تقویت شده است.

امروز وضع در یمن به‌گونه‌ای است که بیشتر تراکم جمعیت مردم این کشور در مناطق تحت کنترل انصار الله زندگی می‌کنند.

دیگر دستاورد مقاومت یمنی‌ها این است که عربستان و آمریکا چه در اهداف آشکار و بهانه‌ای و چه در دستیابی به اهداف پنهان ناکام ماندند.

چهره نفاق خودش را نشان داد. عربستان سعودی امروز در درون آل سعود دچار چالش است و امروز بزرگترین چالش عربستان و امارات چالش امنیتی از ناحیه انصارالله است. این چالش قبل از حمله واهی بود ولی الان واقعی شد.

محور مقاومت در اینجا قدرت گرفت. یکی از تهدیدهای رژیم اشغالگر قدس امروز یمن است، چسبندگی انصارالله و یمن به جمهوری اسلامی تقویت شد.

در پرتو ۷ سال مقاومت و ایستادگی مقاومت در یمن امروز در بعد دفاع و امنیت به مرز خودکفایی رسیده است.

از طرف دیگر سکوت جامعه جهانی برابر این جنایت‌ها رسوایی این مجامع را به دنبال داشت و نشان داد که ادعای این مجامع واهی است.
 
حاصل تجاوز عربستان سعودی و امارات متحده عربی به یمن بعد از ۷ سال برای این دو کشور چه بوده است؟
 
امروز عربستان و امارات در مقایسه با یمن به پایان تجاوز و مخاصمه خودساخته‌شان در این کشور محتاج‌تر هستند، اما عربستان به دلایل مشکلاتی که در داخل برایش ایجاد می‌شود خروج برایش دشوار است. به نحوی که هر نوع سازش و تفاهم سیاسی در درون برای عربستان چالش ایجاد می‌کند و هزینه زا است.

عربستان سالانه حدود ۷۲ میلیارد دلار هزینه جنگ کرده است؛
یعنی حدودا روزی ۲۰۰ میلیون دلار هزینه کرده است و در کنار آن تلفات و خسارات سنگینی هم داده است. امارات سالی حدود ۱۸ میلیارد هزینه جنگ در یمن کرده است.
 
برخی مدعی هستند که انصارالله با تکیه بر نظامی‌گری مانع از پایان درگیری‌ها شده است، پاسخ این ادعا با توجه به واقعیات میدانی چیست؟
 
انصارالله در حالی که مقاومت را در دستور کار داشت از همان ابتدا مسیر دیپلماتیک را نیز پیگیری می‌کرد  و خواهان حل بحران از مسیر مذاکره بود. چه مذاکراتی که در سوئد انجام داد، چه مذاکراتی که در کویت انجام داد و حتی رفت داخل عربستان توافقنامه امنیتی امضا کرد. در نتیجه انصارالله در حالی که می‌جنگد و مقاومت می‌کند، همزمان مسیر مذاکره را نیز پیش می‌گیرد و البته این نوع رویکرد نوعی الگوگیری از حزب الله لبنان است.
 
 نقش جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات یمن چه بوده است؟
 
امروز بزرگترین پشتیبان انصارالله در میدان حمایت‌های معنوی، سیاسی، مستشاری و ... جمهوری اسلامی ایران است؛ اینکه امروز ما تبادل سفیر می کنیم نشان دهنده بلوغ سیاسی طرفین است.

در اینجا یادی کنیم از شهید حسن ایرلو، سفیر جمهوری اسلامی ایران در یمن که ان شاء الله خدا این شهید عزیز را با اولیای خودش محشور کند!
 
 مقاومت یمنی‌ها در برابر تجاوز سعودی‌ها چه درس‌ها و پیام‌هایی را به همراه دارد؟
 
مطالعه مقاومت مردم یمن و انصارالله در حقیقت می‌تواند چراغ راهی برای آزادی‌خواهان در جهت تقویت محور مقاومت باشد.

انصار الله امروز در حالی که در محاصره و تحریم اقتصادی است، کشاورزی را تقویت کرده و تجارتش را با عمان و قطر و برخی مناطق عربستان دارد و نکته مهم، تبادلات تجاری انصارالله با مناطق جنوبی تحت اشغال است. این نشان می‌دهد که آنجا واقعا جنگ فرقه‌ای و طایفه‌ای که دشمن تبلیغ می‌کند، وجود ندارد.

با این اوصاف می‌توان گفت یکی از برگ‌های زرین محور مقاومت در یمن رقم خورده است و یکی از صحنه‌های افول آمریکا و شکست ارتجاع و صهیونیست در یمن به نمایش درآمده است.
 
 آینده تحولات یمن به چه سرانجامی خواهد رسید؟
 
این شرایط درگیری عربستان در یمن همچنان تداوم دارد تا جایی که عربستان دچار تغییر و دگرگونی شود. همانطور که گفته شد عربستان سعودی امروز بیش از یمنی‌ها محتاج خاتمه دادن به درگیری‌ها است اما هرگونه سازش مشکلات داخلی را برای سعودی‌ها به همراه می‌آورد؛ لذا تغییر اساسی در عرصه درگیری‌ها منوط به تغییر و دگرگونی در سیاست‌های سعودی است.

البته باید توجه داشت که منافع آمریکا آن است که این بحران‌های منطقه‌ای وجود داشته باشد، تا بتواند سلاح بفروشد و مداخله‌گری کند و طبیعتا صلح برای آمریکایی‌ها نفعی ندارد و این واقعیت سیاست امروز آمریکایی ها است.

البته مردم آمریکا بیش از آنچه درآمد کسب کنند ضرر کرده‌اند؛ لکن چون این درآمد جنگ افروزی و بحران زی بودن آمریکا در جیب عده‌ای خاص می‌رود، دخالت‌های آمریکا  ادامه پیدا کرده است ولی عمده مردم آمریکا که مالیات دهنده هستند از این امر بسیار متضرر شده و می‌شوند.
 
 مردم یمن چگونه توانستند در این شرایط سخت تحریم، محاصره اقتصادی و درگیری نظامی در
برابر بیش از
۷ سال تجاوز عربستان سعودی و امارات متحده عربی مقاومت کنند؟

 
یکی از ویژگی‌های یمنی‌ها غیر از اخلاص و مقاومت، ساده زیستی‌شان است. مردم یمن با کمترین امکانات بیشترین کارآمدی را دارند. به قول معروف «قلیل المؤنه كثير المعونه» هستند، یعنی کم خرج و پرسود.

مردم یمن مردمی بی‌مانند هستند و با این همه سختی، شکم خالی و گرسنگی، شهید دادن و آسیب زیرساخت‌ها مقاومت می‌کنند و انصارالله با حمایت همین مردم طرح آمریکا را شکست داد، طرح عربستان را شکست داد، چهره نفاق آمریکا را کنار زد و باعث شد عربستان در دنیا منزوی شود.
 
در پایان جمع بندی شما از برآیند ۷ سال مقاومت در برابر ۷ سال تجاوز عربستان و ائتلاف ساختگی‌اش چیست؟
 
امروز می‌بینید که در پی این مقاومت ۷ ساله مردم یمن، عربستان به خاطر مسائلی چون تجاوز نظامی به یمن و عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی جایگاه خود را از دست داده است؛ البته نداشتن دموکراسی، ‌دیکتاتوری و موروثی بودن حکومت عربستان نیز از جمله عوامل اثرگذار بر این افول است. پس یکی دیگر از دستاورهای مقاومت یمن به شکستن نفوذ و سیادت عربستان بود.

ماموریت دیگر انصارالله در کنار شکستن تجاوز عربستان، حفظ تمامیت و یکپارچگی یمن بود. انصارالله یمن را در جبهه مقاومت قرار داد و تقویت کرد و نگذاشت موقعیت ژئواستراژیک باب المندب در اختیار دشمنان قرار بگیرد.

ارتباطاتش را با جمهوری اسلامی و متحدان جمهوری اسلامی افزایش داد و امروز تبادلات و تعاملات بین رهبری ایران و یمن بسیار مستحکم است.

شما تجلی ارتباط نزدیک ایران و انصارالله را می‌توانید در مقایسه برخورد رهبر معظم انقلاب اسلامی با هیئت ژاپنی که حامل پیام آمریکایی‌ها بود و هیئت یمنی که حامل پیام عبدالملک الحوثی بود مشاهده می‌کنید.

در حالی که رهبر معظم انقلاب اسلامی با نخست وزیر ژاپن طوری رفتار کرد که او پیام آمریکایی‌ها را زیر پایش می‌گذارد، در برخورد با هیئت یمنی پس از گرفتن پیام آقای «عبدالملک الحوثی» برخلاف عرف موجود پیام را در همان جلسه باز کرده و با تامل مطالعه می‌کنند. .

دستاورد دیگر جبهه مقاومت در یمن، ایجاد شکاف و اختلاف در جبهه دشمن یعنی بین عربستان سعودی و امارات متحده عربی است. سعودی‌ها امروز به خاطر همان استراتژی انرژی که قبل‌تر گفتم با تجزیه مخالف هستند و به دنبال حفظ یکپارچگی یمن هستند؛ اما در سوی دیگر اماراتی‌ها دنبال تجزیه و تسلط بر برخی نواحی جنوبی یمن هستند و از تبدیل عدن به جایگزین امارات به‌شدت هراس دارند.

دستاورد دیگر جبهه مقاومت در یمن که باید به آن اشاره کرد مقابله با تکفیر و داعش است؛ انصارالله امروز با داعشِ وارد شده در یمن نیز در حال مبارزه است.

پس آن‌طور که بیان شد دستاوردهای مقاومت یمن محدود به نجات یمن نیست و ابعاد این مقاومت بسیار گسترده و قابل توجه است.

 و در راهبرد علمیاتی آنچه که الان مهم و برای انصارالله ملاک است حفظ هویت است شما ببینید حزب‌الله در لبنان با اینکه می‌توانست در پارلمان و دولت وارد شود وارد نمی‌شود بلکه دنبال دولتی است که از حزب الله حمایت کند. الان راهبری انصارالله نیز راهبری مشابه حزب الله است.

محمد صادق نجفی

 
کد مطلب : ۹۹۴۲۳۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما