ترور العولقي ٰالعولقي، از رهبران شبکه القاعده در يمن
العولقي تبعه امريکا بود، در امريکا به دنيا آمده بود، در همانجا درس خوانده و رشد کرده بود. نيروهاي امريکايي در واقع يکي از هموطنان خود را در يمن کشتند. شايد بتوان گفت که العولقي به تير نيروهاي خودي کشته شده است. با اين حال، نميتوان اين نکته را نيز در نظر نگرفت که سابقه خانوادگي العولقي از وي فردي خاورميانهاي مي سازد.
بيشتر افرادي که تا کنون از رهبران القاعده کشته شدهاند شايد مدتي را در امريکا گذرانده و در آنجا تحصيل و کار کرده باشند. حتي برخي از اين افراد ممکن است در مرحلهاي از عمر خود امريکا را به سبب قدرتش ستايش کرده باشند. 15 نفر از کساني که نامشان در فهرست عاملان حمله به برجهاي دوقلو برده ميشود تابعيت سعودي دارند. اين عده براي تحصيلات و آشنايي با غرب به امريکا فرستاده شده
بودند.
تفاوت ترور العولقي با ترور بن لادن تنها به تابعيت آنها محدود نميشود، بلکه بن لادن در کشوري ترور شد که رسما تخت اشغال امريکاست و نزديک به يک دهه از حضور سربازان امريکايي در آن ميگذرد، ولي يمن رسما کشوري اشغالشده نيست. با اين حال، ارتش امريکا به راحتي در آن عمليات اجرا ميکند. توافق ميان علي عبدالله صالح و دولت امريکا براي حمله به افراد شبکه القاعده در اين کشور در حدي نيست که گفته شود حاکميت ملي يمن خدشهدار نميشود.
العولقي زماني ترور شد که علي عبدالله صالح در صنعا به سر ميبرد و از سفر درماني به رياض بعد از 3 ماه بازگشته بود. آيا بازگشت وي تصادفي بوده يا وي ميخواسته در جشن نابودي يکي از رهبران بسيار خطرناک القاعده در کشورش حضور داشته باشد؟
ترديدي نيست که رئيس جمهور
در معرض سقوط يمن، سعي ميکند پاداش همکاري خود با امريکا را دريافت کند. آن چه حضور شبکه القاعده در يمن و حملات افراد آن به برخي شهرهاي جنوبي خوانده ميشود همواره بهانهاي براي ادامه همکاري امريکا با علي عبدالله صالح بوده است.
به رغم آن که تظاهرات در يمن فصل سوم خود را پشت سر ميگذارد، خيزش مردم اين کشور هنوز موفق به سرنگوني ديکتاتور صنعا نشده است.
نه تنها امريکا، بلکه عربستان سعودي نيز مايل نيست وي به صورتي کنار برود که همکاريها براي مقابله با آن چه سازمان القاعده خوانده ميشود لطمهاي ببيند. چاههاي نفت در شبه جزيره عربستان و گذرگاه سوق الجيشي باب المندب نيز از نگاههاي نگران دور نميشوند.
هم امريکا و هم عربستان سعودي رئيس جمهوري يمن را به پذيرش انتقال قدرت تشويق
ميکنند. اين تشويق زماني افزايش مييابد که حمله نيروهاي وفادار به علي عبدالله صالح به مردم قربانيان زيادي برجا ميگذارد.
طرح انتقال قدرت نيز آماده است. شوراي همکاري خليج فارس از ماهها قبل اين طرح را آماده کرده است، ولي رئيس جمهوري يمن هنوز آن را نپذيرفته است.
وي براي رهايي از فشارهاي سياسي خارجي، مي گويد به معاون خود اجازه داده است پس از گفتگو با مخالفان، اين طرح را امضا کند؛ گفتوگويي که هيچ نشانهاي از اجراي آن در يمن به چشم نميخورد.
علي عبدالله صالح شرط ديگري را بر طرح شوراي همکاري افزوده که عملا اجراي آن را تا زماني طولاني به تعويق مياندازد. وي بعد از بازگشت به صنعا اعلام کرد که برگزاري انتخابات همزمان شهري و پارلماني و رياست جمهوري بايد به اين طرح افزوده شود.
با عبرت گرفتن
از سرنوشت زين العابدين بن علي در تونس و حسني مبارک در مصر، رئيس جمهوري يمن تلاش ميکند تا آخر دوره رياست جمهوري در مسند قدرت بماند و قدرت را از طريق انتخابات صوري به يکي از نزديکان خود واگذار کند.
براي عربستان سعودي اهميت زيادي دارد که تغيير قدرت در يمن تنها به فشار تودههاي مردم منتسب نشود، بلکه رياض از طريق شوراي همکاري خليج فارس نقش خود را در آينده يمن حفظ کند.
هرگونه تغيير انقلابي در يمن بر وضعيت داخلي عربستان تأثير مستقيم مي گذارد، زيرا جامعه هاي دو کشور شباهتهاي زيادي به يکديگر دارند. در شرايطي که زنان عربستان حتي اجازه رانندگي ندارند با حسرت به زنان قبيله اي در يمن مينگرند که در تظاهرات شرکت دارند و بخش مهمي از نهضت تغيير در کشورشان را به عهده گرفتهاند.
در ارتباط با
موضوع ترور العولقي، دولت يمن همواره موافقت خود با پرواز هواپيماهاي بدون خلبان امريکايي را بر فراز اين کشور تکذيب کرده است. ارتش يا سازمان امنيت مرکزي امريکا از اين هواپيماها براي کشتن العولقي و شش تن از نيروهايش استفاده کرده است. همين امر ممکن است شيريني اين پيروزي را به کام رؤساي جمهوري امريکا و يمن تلخ کند.
امريکا با يمن همان رفتاري را دارد که با افغانستان دارد. اين امر براي مردم يمن خوشايند نيست، به ويژه که در تظاهرات خود همواره مداخله امريکا در امور داخلي کشورشان را رد ميکنند.
دولت امريکا، بر خلاف رفتارش با معمر قذافي در ليبي و بشار اسد در سوريه، هيچگاه علي عبدالله صالح را به تحريم و مجازات سياسي و اقتصادي تهديد نکرده است.