۰
چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۲۲
موسسه مطالعات جنگ مدعی شد:

نیروی دریایی ایران امنیت خلیج فارس را تهدید می‌کند

نیروی دریایی ایران امنیت خلیج فارس را تهدید می‌کند
 به گزارش اسلام تایمز به نقل از  اشراف ؛ موسسه مطالعات جنگ در اکتبر 2011 گزارشی تحت عنوان «نیروی دریایی ایران امنیت خلیج فارس را تهدید می‌کند» به قلم "دبلیو جاناتان رو" را منتشر کرده است.

دبلیو جاناتان رو تحلیلگر ارشد تحقیقات در موسسه مطالعات جنگ است. وی در سال‌های 2009 تا 2010 به عنوان افسر دریایی کادر ارتش در عراق خدمت کرد.

***
با اینکه بیشتر توجه جهان روی برنامه هسته‌ای ایران متمرکز شده است، ایران در سال‌های اخیر پیشرفت قابل توجهی در یک سیستم امنیتی دیگر داشته است- به عبارتی قدرت نیروهای دریایی خود را بیشتر کرده است.

اگر همه چیز آنطور که این کشور برنامه‌ریزی کرده پیش برود، هدفش این است که تا سال 2025 یک نیروی دریایی داشته باشد که بتواند مطابق یک مثلث استراتژیک به هر جایی، از تنگه هرمز تا دریای سرخ و تنگه مالاکا اعزام شود.

اگر این برنامه‌ها- که ایران در آن پیشرفت ثابتی دارد- عملی شوند، تهران محاسبات استراتژیک یک منطقه فرار را دوباره ترسیم خواهد کرد.

خلیج فارس از با ارزش‌ترین مسیرهای تدارکاتی است؛ خطوطی که برای ذخایر سوخت جهانی بسیار حیاتی است. در چند سال گذشته، ایران به شدت در صنعت دفاع داخلی سرمایه گذاری کرده و الان توانایی آن را دارد که کشتی‌های جنگی بزرگ، زیردریایی و موشک تولید کند.

پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال 1988، ایران عمدتا یک استراتژی بازدارنده را دنبال کرده است؛ که حدود 450 هزار نفر آموزش داده شده و مجهز می‌شوند تا در یک جنگ دفاعی نامتقارن طولانی در خاک خود خدمت کنند. نیروی هوایی ایران هم می‌تواند از محل‌های داخلی بسیار با ارزش، مثل تاسیسات غنی سازی اورانیوم نطنز و تعداد زیادی از قرارگاه‌های سیاسی و نظامی در تهران، حفاظت کند. اما توانایی حمله‌های طولانی خارجی را ندارد. ایران به سادگی توان این را ندارد که قدرت نظامی خود را به کشورهای همسایه تحمیل کند.

اما نیروی دریایی ایران متقاوت است. در میان تاسیسات نظامی مورد قبول در این کشور، نیروی دریایی سازمان یافته ترین و مجهزترین بوده و بیشترین آموزش را دیده است.

بیشتر از برنامه سلاح‌های هسته‌ای که ممکن است به عنوان یک بازدارنده منفی عمل کند، نیروی دریایی
ایران یک بخش فعال در سیاست خارجی عملگرای ایران می‌باشد. رهبری کشور، آیت‌الله علی خامنه‌ای، بارها گفته است که نیروی دریایی ایران یک سازمان بسیار مهم است که پیشرفت و توسعه ایران به آن وابسته است.

ایران در اصل دارای دو نیروی دریایی است: نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (IRIN) و نیروی دریایی سپاه انقلاب اسلامی ایران IRGCN)).
از سال 2007 مسئولیت‌های هر دو نیرو بیشتر شده است. نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران سکوهای سطحی و زیردریایی را اداره می‌کند. این نیرو بیشتر یک نقش دریایی سنتی را ایفا می‌کند.
این نیرو در حال حاضر مسئولیت دریای مازندران، خلیج عمان و آب‌های خارج از حلیج فارس را به عهده دارد.

نیروی دریایی سپاه انقلاب اسلامی ایران مسئول کنترل عملیات گروه‌های قایق‌های کوچکی می‌باشد که دفاع کشتی‌های بزرگتر را در هم می‌شکند. همچنین مسئولیت دفاع از خلیج فارس و تنگه هرمز را به عهده گرفته است.

این سازمان دهی مجدد تمایل تهران را برای تبدیل شدن به یک قدرت دریایی نشان می‌دهد؛ قدرتی که بتواند در آب‌های خارج ار خلیج فارس (با کمک نیروی دریایی ارتش) مستقر شده و به خوبی عمل کند؛ هم چنان که پدافندهای ساحلی خود را (با کمک نیروی دریایی سپاه) در خلیج فارس حفظ می‌کند.

شواهد قدرت رو به رشد نیروی دریایی ایران بارز است. در دسامبر 2010، ایران در یکی از بنادر جیبوتی در یک تمرین آموزشی با این کشور شرکت کرد.

ایران با یک توافق مشارکت از آنجا آمد. این توافق به ایران این اجازه را می‌داد تا از جیبوتی به عنوان یک پایگاه حمل و نقلی استفاده کند که به حضور بیشتر و مداوم‌تر ایران در خلیج عدن و دریای سرخ کمک می‌کرد. 2 ماه بعد، برای اولین بار پس از سال 1979، ایران دو کشتی را از طریق کانال سوئز به شرق مدیترانه فرستاد که موجب خشم اسرائیل و ایالات متحده شد.

هیچ‌کدام از این 2 کشور انتقام نگرفتند اما اسرائیل به دقت این 2 کشتی را هنگامی که در امتداد سواحل اسرائیل در حرکت بودند تعقیب کرد.

تابستان امسال، ایران یکی از زیردریایی‌های کلاس کیلوی خود را برای عملیات مقابله با دزدی دریایی به دریای سرخ فرستاد. و در آخر، ایران جدیدا برنامه‌هایی دارد تا به اطلس غربی گشت‌های
دریایی بفرستد.

با اینکه ممکن است ایران ظرفیت این ماموریت را نداشته باشد، این کلام بیان کننده آرزوهای بزرگ ایران بوده و تاکیدی بر دیدگاه آن درباره غیرقانونی بودن حضور نیروهای دریایی ایالات متحده در خلیج فارس است.

در سال‌های اخیر و در مواقع متعددی، قایق‌های کوچک نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به طور خطرناکی به ایالات متحده و کشتی‌های دریایی غربی مستقر در خلیج فارس نزدیک شده‌اند.

بدون شک، این یک اتفاق غیرعادی نیست و معمولا با دور کردن قایق‌های کوچک تمام می‌شود. اما یک تغییر تازه موجب افرایش خطر رو در رویی شده است.

از سال 2005، ایران کنترل و فرماندهی خود را تمرکز زدایی کرده است و دیگر فرمانداران تابع را ملزم نمی‌داند تا برای تمام فعالیت‌هایشان از رهبران ارشد در تهران کسب اجازه کنند.

بنابراین فرمانده یک قایق نیروی دریایی سپاه توانست پیشقدم شود و یک گروه کوچک از دریانوردان انگلیسی را در سال 2007 دستگیر کند، این یک اقدام تاکتیکی با پیامدهای استراتژیک بود. اگر نیروی دریایی سپاه انقلاب اسلامی بیش از این سلطه جو شود، این درگیری‌ها از کنترل خارج خواهد شد.

نیروی دریایی جسور ایران همچنین تاثیر این کشور را در منطقه افزایش می‌دهد. نیروی دریایی به کشورهایی که با ایران مرز مشترک ندارند دسترسی موثری دارد.

این دیدارها به ایجاد روابط سیاسی خوب کمک می‌کند اما از همه مهم‌تر، اساسی را برای روابط نظامی فراهم می‌آورد که می‌توانند منافع قابل استفاده‌ای به همراه داشته باشند. برای مثال استفاده از بنادر کشورهایی مثل جیبوتی به عنوان نقطه‌های تجدید تدارکات، به ایران اجازه می‌دهد تا میزان و زمان استقرار را، در آبهای خارج از مناطق عملیاتی قدیمی نیروی دریایی خود، افزایش دهد.

موضوع نگران کننده‌تر آن است که این دسترسی گسترده با نیروی دریایی انقلاب اسلامی این اجازه را می‌دهد تا به تعداد زیادی از گروه‌های نماینده ایرانی در خارج نیز سلاح بفرستد.

به علاوه، ایالات متحده باید با حضور کشتی‌های نیروی دریایی ارتش ایران در بیرون از خلیج فارس مخالفت کند. این برای فرماندهان و برنامه ریزان نظامی ایالات متحده معانی بسیاری دارد. برای
مثال، می‌تواند نیروی دریایی ایالات متحده را مجبور کند تا اقدامات حفاظتی بیشتری را در آب‌هایی مثل دریای سرخ که قبلا ثبات بیشتری داشت، اجرا نماید. ایران به زودی می‌تواند توان مخالفت با ورود ایالات متحده از طریق تنگه هرمز به خلیج فارس را بدست آورد.

ریشه‌های ساختار نیروی دریایی ایران از جهات بسیاری از ممنوعیت‌هایی نشات می‌گیرد که ایالات متحده بیش از 2 دهه پیش در زمان جنگش با عراق برای ایران ایجاد کرد.

از آن زمان به بعد، تهران برای "خودکفایی" تلاش کرده است. این کشور به شدت در پایگاه‌های صنعتی دفاع داخلی سرمایه گذاری کرده است. با بکارگیری تکنولوژی چین، روسیه و کره شمالی؛ ایران آغاز به ساختن موشک‌ها، کشتی‌ها و زیردریایی‌های خود کرده است.

اکنون این صنعت در حال تولید است. در سال 2010، ایران اولین جنگنده روی آبی، به نام ناوشکن موج، را که ساخت این کشور بود را به دریا فرستاد. تهران همچنین 4 کشتی اکتشافی موشک‌های هدایت شونده کمباتانت 2 را ساخته است. در آگوست 2010، ایران خط پیکاپ-تیر را گسترش داد.

پیکاپ- تیر یک کشتی حمله سریع است که قادر است بمب‌های ضدکشتی را حمل کند و یک کشتی با سرعت 55 نات را بزند. اداره اطلاعات دریایی ایالات متحده می‌گوید این برنامه‌ها "توانایی ایران را برای تولید کشتی‌های متوسط و بزرگ اثبات می‌کند." و " ممکن است دیگران نیز از آن تقلید کنند".

ایران همچنین در حال تولید موشک‌ها و زیردریایی‌های خود است. پس از سازمان دهی مجدد، ایران زیردریایی‌های کوچک غدیر متعددی به سازمان نیروهای خود اضافه کرده است.

در سال 2007، ایران تنها سه مورد را در دست داشت. اما الان دارای 11 مورد می‌باشد که 9 مورد دیگر هم قرار است تا 3 سال آینده به آن اضافه شود.

در سال 2008 ایران از افتتاح خط تولید زیردریایی بزرگتر و قوی تری به نام نوع 1000 تنی غدیر خبر داد. این کشور بعلاوه در حال کار کردن روی طرح‌های موشک‌های خود است و از بررسی فنی مدل‌های قدیمی‌تر چینی بهره می‌گیرد.

بهار گذشته نیروی دریایی سپاه انقلاب اسلامی یکی از این موشک‌ها را شلیک کرد و می‌گوید 186 مایل برد موثر داشته است. ماه گذشته تهران اعلام کرد تولید کامل یکی
از آنها را در آن آزمایشات آغاز کرده است.

واکنش به افزایش نیروهای نظامی در خلیج درهم آمیخته شده است. برای اکثر 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس، برنامه هسته‌ای ایران همچنان نگرانی اصلی برای امنیت منطقه است.

با ناوگان پنجم ایالات متحده که در بحرین مستقر بوده و ضامن اصلی امنیت دریانوردی در منطقه است، شورای همکاری خلیج فارس از رشد قدرت دریایی ایران ابراز نگرانی کرده است.

اما عربستان صعودی رشد قدرت تهران را جدی گرفته است. طبق گزارشات ، ریاض قصد دارد 30 میلیارد دلار دیگر برای تقویت نیروی دریایی سلطنتی عربستان صعودی هزینه کند (این مبلغ در صدر قرارداد 60 میلیارد دلاری برای جنگ افزار است که واشنگتن و ریاض در سال 2010 امضا کردند). تصمیم نهایی درباره توافق جدید ممکن است تا پایان سال اعلام شود.

در این اثنا واشنگتن از چند راه مختلف پاسخی به این موضوع داده است. ماه گذشته مایک مولن، رئیس ستاد مشترک ارتش، پیشنهاد کرد تهران و واشنگتن یک خط مستقیم ایجاد کنند تا از ابهام در گفت‌وگوها اجتناب کرده و از درگیری‌های دریایی تاکتیکی احتمالی که ممکن است از کنترل خارج شود جلوگیری کنند.

تهران این پیشنهاد را رد کرد، چراکه اگر آن را می‌پذیرفت بدان معنی بود که حضور نیروهای دریایی آمریکا در خلیج فارس را قانونی می‌داند.

هنگامی که درباره اعلام ایران در سپتامبر مبنی بر گسترش نیروهای دریایی خود به سواحل اقیانوس اطلس در ایالات متحده سوال شد؛ سخنگوی کاخ سفید، جی کارنی، امکان آن را رد کرد و گفت کاخ سفید چنین اعلان‌هایی را جدی نمی‌گیرد.

مسلما ایران هیچ‌گاه به برابری دریایی با ایالات متحده نمی‌رسد، اما به نظر می‌رسد کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، حتی با کشتی‌های غربی جدیدتر خود، در درگیری‌های دریایی با ایران احساس شکست می‌کنند.

این ممکن است به خاطر نیروی کمتر و ناتوانی آنها در ایجاد یک کمپین دریایی باشد.

تا زمانی که ایالات متحده امنیت دریایی را در خاورمیانه تامین می‌کند، شورای همکاری خلیج فارس باید خیالی آسوده داشته باشد. اما ایران نسبت به آنان برتری دارد و شورای همکاری خلیج فارس باید درباره مدرنیزه کردن دریایی و برنامه توسعه آن فکر کند.
کد مطلب : ۱۱۴۳۵۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما