با آغاز بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه که جرقه آن در تونس زده شد، بحرین نیز در 14 فوریه 2011 یعنی دقیقا یک ماه پس از پیروزی انقلاب 14 ژانویه تونس شاهد رقم خوردن قیام مردمی خود بود تا این قیام به سرعت سراسر این جزیره کوچک فراگیرد که اکثر ساکنان آن را شیعیان سرکوب شده تشکیل میدهند، فرا بگیرد.
انقلاب بحرین در ابتدا با شعار اصلاحات سیاسی، یعنی انحلال پارلمان و دولت آغاز شد و به سرعت "میدان اللؤلؤه" (شهدا) در مرکز منامه، پایتخت بحرین را مانند "میدان التحریر" در قاهره به نماد جنبش اعتراضآمیز مردم بحرین تبدیل کرد.
نقض حقوق بشر و سرکوب معارضان رژیم"حمد بن عیسی آل خلیفه"، پادشاه بحرین که در ابتدا به این مطالبات بیتوجه بود و آنها را صرفا اعتراضهایی از سوی گروهی اقلیت برشمرد که از خارج حمایت میشدند، اما با توسعه و گسترش دامنه اعتراضهای مردمی رژیم آلخلیفه که آن را خطری علیه تاج و تخت خود میدید، به سرکوب شدید و بیرحمانه آن روی آورد، سرکوبها در ماه مارس یعنی تنها یک ماه پس از آغاز قیام مردمی بحرین به حدی بود که تنها ظرف یک ماه تنها 35 شهروند بحرینی به شهادت رسیدند و صدها نفر مجروح و بازداشت شدند و این نکتهای است که حتی در گزارش کمیته حقیقتیاب بحرین معروف به گزارش "البسیونی" نیز به آن اشاره و تاکید شد.
رژیم آلخلیفه در سرکوبگریهای خود علیه مردم بیدفاع و مظلوم بحرین از تمام انواع سلاحهای از جمله انواع گازهای اشکآور و سمی و گلولههای پلاستیکی و ساچمهای تحریم شده بین المللی و حتی شلیک مستقیم و عمد و زیر گرفتن معترضان بیدفاع استفاده و در برابر دیدگان جامعه بین المللی تمام قوانین حقوق بشر را نقض کرد، بیآنکه هیچیک از کشورهای قدرتمند جهان و یا رژیمهای عربی لب به سخن بگشایند و متعرض این اقدامات آلخلیفه شوند.
براساس آمارهای ارائه شده، از اواسط آگوست 2011 تا فوریه 2012 رژیم آلخلیفه حدود 350 شهروند بحرینی را بازداشت و بسیاری از پایگاههای اطلاع رسانی و روزنامههای وابسته به جمعیتهای سیاسی معارض را تعطیل کرد.
رژیم آلخلیفه به بازداشت شهروندان اکتفا نکرد، بلکه به سرعت 25 شخصیت برجسته معارض این کشور را به اتهام "نشر اکاذیب علیه رژیم"، "حضور در نشستهای خارجی" و "اقدام علیه رژیم" در همان ابتدای انقلاب 14 فوریه بازداشت کرد و تحت شکنجه قرار داد.
تمام کسانی که در طول زمان بازداشت و پیش از برگزاری اولین جلسه محاکمه از دیدار و گفتوگو با وکلا و خانواده و بستگان خود محروم بودند و تمام این فعالان برجسته که محاکمه آنها از 28 اکتبر 2011 آغاز شد، در جلسات محاکمه خود تاکید کردند که در معرض انواع شکنجهها قرار داشتند.
طرح ولیعهد بحرین برای حل بحران هرچه بازداشتها افزایش پیدا میکرد و سرکوبها تشدید میشد، مردم بحرین بر تحقق خواستههای برحق خود پافشاری بیشتری میکردند، به همین منظور وقتی رژیم آلخلیفه خود را در سرکوب معارضان ناکام دید، برای تحریف افکار عمومی و آرام کردن معارضان و تشویق آنها به گفتگو و مذاکره با رژیم طرح موسوم به "ابتکار ولیعهد" را ارائه داد، اما نقش مهمی که روحانیون بحرینی مانند شیخ "عیسی قاسم"، رهبر شیعیان بحرین و شیخ "علی سلمان"، دبیرکل جمعیت "الوفاق"، بزرگترین جمعیت معارض بحرینی در بیداری و آگاهی مردمی ایفا کردند و اعلام موضع قاطع در برابر این ترفند آلخلیفه موجب شد تا این طرح به سرعت به واسطه مردم بحرین رد شود و ترفند آلخلیفه جهت مصادره یا تحریف انقلاب با شکست مواجه شود.
آلخلیفه که خود را در آرام کردن معترضان بحرینی ناتوان و ناکام میدید و از سوی دیگر حاضر نبود خواستههای بر حق مردم خود را برآورده کند، برای حفظ تاج و تخت خود که برای نخستینبار آن را با خطری جدی مواجه میدید، رو به متحدان و همپیمانان خود در شورای همکاری خلیج فارس آورد.
ورود نیروهای سپر جزیره به بحرینوزیران خارجه عضو شورای همکاری خلیج فارس در 4 مارس 2011 برای بررسی درخواست آلخلیفه جهت اعزام نیروهای موسوم به "سپر جزیره" به بحرین جهت سرکوب انقلابیون بحرینی نشستی فوری و فوق العاده برگزار کرد که حاصل آن ورود نظامیان رژیمهای عربی از جمله نظامیان اشغالگر سعودی در 13 مارس به این کشور بود، اقدامی که بسیاری از کشورها آن را محکوم کردند و نقض حاکمیت ملی یک کشور و اشغال آن به واسطه کشورهای بیگانه اعلام کردند.
پس از ورود نیروهای سپر جزیره که اکثر آنها را نظامیان اشغاللگر وابسته به آلسعود تشکیل میدادند، نیروهای امنیتی و نظامی آلخلیفه با حمایت و پشتیبانی این نیروها دور جدید و در عین حال شدیدتری از سرکوب و قتل و کشتار را علیه مردم بیدفاع بحرین آغاز کرده و با حمله به میدان اللؤلؤه دهها نفر را شهید و مجروح و شمار زیادی را بازداشت و نماد این میدان را کردند، به این امید که محو این میدان محو و نابودی انقلاب مردمی آن را نیز به دنبال خواهد داشت.
به این ترتیب سرکوب خونین اعتراضها و تظاهرات مسالمتآمیز مردمی نه تنها شعله این انقلاب را خاموش نکرد، بلکه با گسترش آن به تمام مناطق بحرین، بحران این کشور را وارد مسیری برگشت ناپذیر کرد و اعتراضها به انقلاب مردمی فراگیر علیه آلخلیفه تبدیل شد تا سراسر این جزیره را در برگیرد.
سکوت رسانههای دولتی منطقهای و فرامنطقهای در طول حوادث خونین یک سال گذشته که مردم بحرین از قتل عام و بازداشت و شکنجه و آزار و سرکوب شدید را شامل میشد، چه رسانههای منطقهای و فرا منطقهای و چه رژیمهای منطقه و جامعه جهانی ترجیح دادند، در برابر جنایات آلخلیفه موضع سکوت اختیار کنند یا چشم بر روی آنها بندند.
اندک خبرنگاران آزاده و آزاد اندیشی که در جهان یافت میشدند که خبرهای بحرین را پوشش داده و آن را به اطلاع جامعه جهانی برسانند، نیز به واسطه مزدوران رژیم آلخیلفه بازداشت، سرکوب و از کشور اخراج شدند.
این موضوع به شکلی فراگیر در سالروز گرامیداشت قیام مردمی بحرین قابل ملاحظه بود. در این مدت رژیم آلخلیفه یا از ورود خبرنگاران به بحرین خودداری کردند، یا آنها را به دلیل پوشش خبرهای سرکوبگری رژیم و مشارکت در تظاهراتهای مسالمتآمیز مردمی و اعلام همبستگی با آنها از بحرین اخراج کردند.
گزارشها نشان میدهد که در آستانه گرامیداشت سالروز قیام مردمی بحرین 6 خبرنگار خارجی از جمله آمریکایی توسط رژیم بحرین از این کشور اخراج شدند.
چراغ سبز آمریکا و غرب به رژیم بحرینتشدید و افزایش روند سرکوبها موجب شد، تحرکات دیپلماتیکی در منامه در قالب دیدار برخی از مسئولان آمریکایی و غربی با رژیم بحرین آغاز شود، اما پیام این دیدارها نه حمایت از مردم بحرین که حمایت از رژیم آلخلیفه و نشان دادن چراغ سبز به آن برای ادامه سرکوب خونین قیام مردمی بود، به عبارت دیگر این دیدارها بیش از آنکه اقدامی برای واداشتن رژیم آلخلیفه برای جلوگیری از سرکوب مردم باشد، نشان دادن چراغ سبز به آلخلیفه برای ادامه جنایات بود.
حمایتهای آمریکایی و غربی از جنایات آلخلیفه در تمام طول این مدت خود را به صورت امضای قراردادهای تسلیحاتی آمریکایی و انگلیسی نمایان ساخت، این حمایتها چنان آشکار و عیان بود که طی سال گذشته سازمانهای حقوق بشر از جمله عفو بین الملل و دیدهبان حقوق بشر انعقاد چنین قراردادهایی را محکوم و از کشورهای آمریکا و انگلیس خواستار عدم امضای چنین قراردادها و تحویل این سلاحها که در سرکوب اعتراضهای مسالمتآمیز مردم بحرین بکار میروند، خودداری کنند.
با این حال سیاست خاموش کردن انقلاب و ارسال سلاح به رژیم آلخلیفه و با استفاده از همه ابزارها و راهکارها حتی ابزارها و راهکارها تحریم شده بین المللی ادامه یافت و در این راه اعتراض و محکومیت بسیاری از سازمانهای بین المللی حقوق بشر نتوانست آلخلیفه را از ادامه جنایاتش بازدارد.
به این ترتیب رژیم آلخلیفه نه تنها این گزارشها و هشدارها را نادیده گرفت، بلکه در پنجمین ماه از آغاز انقلاب 14 فوریه بحرین سیاست سرکوب خود را وارد فاز جدیدی کرد. در این مرحله از سرکوب انقلاب مردم بحرین آلخلیفه علاوه بر سیاست سرکوب خونین معترضان، سیاست تخریب مساجد و حسینیهها را نیز پیش گرفت و به این ترتیب بیش از 30 مسجد و دهها حسینه در این کشور توسط ماموران وابسته به رژیم تخریب و با خاک یکسان شدند.
بازداشت پزشکان و اخراج کارمندانپس از آن رژیم آلخلیفه بازداشت پزشکان و پرستاران بحرینی را که به مجروحان انقلاب کمک میکردند، در دستور کار خود قرار داد و به این ترتیب بسیاری از متخصصان و پزشکان و پرستاران بیمارستانهای بحرین به ویژه "بیمارستان سلیمانیه" از کار اخراج، بازداشت و راهی زندان شدند.
این پزشکان و پرستاران تنها به صرف مداوای مجروحان و یا حضور در اعتراضهای مسالمتآمیز مردمی و بیان عقیده خود پس از اخراج و بازداشت در دادگاههای نظامی بیآنکه حق گرفتن وکیل یا دفاع از خود و یا در بسیاری از موارد حتی گفتن یک کلام محاکمه و به شدیدترین و سنگینترین وجه محکوم شدند.
در کنار بازداشت پزشکان بحرینی آلخلیفه سیاست اخراج صدها کارگر و کارمند را تنها به خاطر انتساب مذهبی (شیعی بودن) و شرکت در اعتراضهای مسالمتآمیز و بیان خواستهها و دیدگاههای خود از مشاغلی که داشتند، اخراج کرد.
تشکیل کمیته حقیقتیاب موسوم به کمیته "البسیونی"در چنین شرایطی بود که جوانان انقلابی بحرین موفق شدند، فشار رسانهای و تبلیغاتی بر رژیم آلخلیفه را افزایش دهند و این رژیم وادار به تشکیل "کمیته حقیقتیابی" موسوم به "کمیته البسیونی" شد که این کمیته به ریاست "محمود شریف بسیونی" کار خود را آغاز کرد.
گزارش کمیته حقیقتیاب بحرین 23 نوامبر 2011 منتشر شد. در این گزارش اگرچه به جنایات آلخلیفه اعتراف شده بود، اما رژیم بحرین و نیروهای موسوم به سپر جزیره از دخالت در این جنایات تبرئه شده بودند.
تبرئه رژیم آلخلیفه توسط البسیونی عاملی شد تا بار دیگر رژیم آلخلیفه به سرکوبگریهای خود ادامه دهد، این درحالی است که از زمان ارائه گزارش البسیونی بارها کمیته حقیقتیاب بحرین بر عدم اجرای توصیههای گزارش خود تاکید کرده بود.
استفاده از گازهای اشکآور و سمی علیه مناطق مسکونی یا مجازات جمعیگزارش البسیونی نه تنها از جنایات آلخلیفه نکاست بلکه بر شدت آن نیز افزود، هنگامیکه آلخلیفه خود را در سرکوب قیام مردمی بحرین ناتوان دید سیاست مجازاتهای جمعی را پیش گرفت، به این ترتیب نیروهای امنیتی و نظامی آلخلیفه تمام مناطق مسکونی بحرین و از جمله مناطق مختلف منامه، پایتخت این کشور را به گلولههای اشکآور و سمی بستند، میزان و حجم استفاده از این گلولهها به حدی بود که مناطق مختلف مسکونی بحرین در هائلهای از دود محو شده بود.
استفاده بیش از حد این گازهای سمی مسمومیت و شهادت بسیاری از شهروندان بیدفاع بحرینی به دلیل استنشاق گازهای سمی و بروز حالتهای خفگی شدید در آنها را به دنبال داشت، به گونهای که بسیاری از قربانیان استفاده از این سلاحها کودکان و نوزادان بحرینی بودند که در میدان شهدای سال گذشته بحرین یک نوزاد 10 روزه و یک نوزاد 45 روز نیز مشاهده میشد و موارد بسیاری از سقط جنین در زنان باردار بحرینی به دلیل استنشاق این مواد سمی نیز به ثبت رسید.
گرامیداشت با شکوه سالروز قیام 14 فوریهبا نزدیک شدن به اولین سالروز قیام مردمی بحرین در حالیکه رژیم تصور میکرد با تشدید سرکوبها و حلقه فشار بر معترضان میتواند، آنها را از هرگونه اقدام به این مناسبت بازدارد، مراسم اولین سالروز انقلاب 14 فوریه با شکوه هرچه تمامتر در میدان شهدا (اللؤلؤة) منامه با برگزاری تظاهراتهای سراسری و تحصن برگزار شد.
تظاهرات "لیبک یا بحرین" و آغاز مرحلهای جدید از مبارزهدر 2 مارس 2012 آیت الله شیخ "عیسی قاسم" با دادن فراخوانی از مردم این کشور دعوت کرد تا در راهپیمایی سراسری باشکوهی در جمعه 9 مارس شرکت کنند و ضمن تاکید بر ادامه اعتراضهای مسالمتآمیز خود به رژیم آلخلیفه گوشزد کنند که آنها گروهی اندک و اقلیت در بحرین نیستند که توسط طرفهای خارجی حمایت و پشتیانی میشوند.
اندکی پیش از برگزاری این تظاهرات پادشاه بحرین طی سخنان در واکنش به دعوت شیخ عیسی قاسم اظهار کرد که تنها جمع اندکی در این تظاهرات شرکت خواهند کرد، این موضوع موجب شد تا شخص رهبر شیعیان بحرین و دیگر روحانیون بحرینی نیز در این تظاهرات شرکت کنند و رسانهها نیز اعلام کردند بیش از 500 هزار شهروند بحرینی در این تظاهرات شرکت کرده بودند تا به پادشاه بحرین ثابت شود که این 500 هزار نفر در کشوری که جمعیت آن بیش از 700 هزار نفر نیست، اقلیت به شمار نمیآیند.
13 مارس روز ملی مبارزه با اشغالگرانتظاهرات 9 مارس یا لبیک یا بحرین مردم بحرین بیتردید مبارزات مردم بحرین را وارد مرحله جدیدی کرده است، چراکه تنها یک هفته پس از این تظاهرات جریان "الوفاء الاسلامی" بحرین با صدور بیانیهای و نامیدن روز 13 مارس تحت عنوان "روز ملی مبارزه با اشغالگران نظامی بحرین" خواستار برگزاری راهپیمایی و اعتراض به حضور نظامیان اشغالگر سعودی در بحرین شود.