دریافت لینک صفحه با کد QR
آنچه توهینکنندگان به اسلام نمیدانستند:
«بیداری اسلامی» هزینه اهانت به مقدسات اسلامی را سخت افزایش داده است
خبرگزاری فارس , 25 شهريور 1391 13:37
اسلام تایمز : با حاکم شدن موج بیداری اسلامی در برخی کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا، سران کاخ سفید چارهای جز درک این واقعیت ندارند که هزینه اهانت به مقدسات اسلامی در خاورمیانه به شدت افزایش یافته است.
اعتراضات گسترده در جهان اسلام به انتشار تیزر تبلیغاتی یک فیلم موهن به ساحت رسول اکرم (ص)، همچنان ادامه دارد و شبکههای عربی متناوبا به گزارش مستقیم از قاهره، صنعا و دیگر نقاط جهان اسلام اشتغال دارند.
در حالی که سفیر ایالات متحده و سه آمریکایی دیگر در کنسولگری این کشور در شهر بنغازی کشته شدهاند، در قاهره نیز پلیس با استفاده از تدابیر شدید امنیتی سفارت آمریکا را از تعرض مردم خشمگین مصر محفوظ داشته است.
روز پنجشنبه از صنعا نیز تصاویری به دست رسید که نشان میدادند گروهی از جوانان یمنی از دیوار سفارت آمریکا بالا رفته و پرچمی را که نام مبارک «رسول الله» بر آن نقش بسته است، برافراشتهاند. گروهی از جوانان در حال پرتاب سنگ به سوی سفارت و گروهی در حال آتش زدن لاستیک مشاهده شدند.
در همین شرایط، باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا در تماس با رئیسجمهور مصر و لیبی از این دو کشور خواسته است تا از سفارتخانههای آمریکا حفاظت کنند. گوگل نیز در این دو کشور دسترسی به کلیپ موهن را غیرممکن کرده است.
محمد مرسی، رئیسجمهور مصر در سخنانی توهین به مقدسات اسلامی را محکوم کرده اما گفته است که مصر به کسی تعدی نمیکند. وی همچنین کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی را محکوم کرده است.
این موج اعتراضات پس از آن شروع شد که کلیپ 14 دقیقهای از یک فیم موهن به نام «بیگناهی مسلمانان» در شبکه یوتیوب که یک شبکه اجتماعی برای اشتراکگذاری ویدئو است، منتشر شد. آنگونه که سانفرانسیسکو کرونیکل گزارش داده است، این فیلم پس از آن با اعتراض شدید فعالان مسلمان روبرو شد که ترجمه عربی آن در اوایل ماه سپتامبر منتشر گردید.
کارگردان فیلم مزبور شخصی به نام «سام باسیل» است که خود را در مصاحبه با اسوشیتدپرس، یک آمریکایی – اسرائیلی معرفی کرده است. این صهیونیست گفته است که برای ساخت فیلم مزبور 5 میلیون دلار از یکصد یهودی دریافت کرده است. اما نکته جالب در خصوص ساخت این فیلم آن است که باسیل برای تولید آن، حتی بازیگران آن را مورد سوءاستفاده قرار داده است.
راشاتودی گزارش داده است که یکی از بازیگران زن این فیلم گفته است که فیلم مزبور در هنگام فیلمبرداری هیچ ربطی به اسلام و پیامبر اسلام (ص) نداشته است و توهینهای ضداسلامی بعدا به این فیلم و در دوبله اضافه شدهاند. روشن است که احتمالا حتی بازیگران این فیلم هم حاضر نبودهاند در صورت دانستن اصل ماجرا در آن مشارکتی داشته باشند وگرنه دلیلی برای فریب آنها توسط باسیل وجود نداشت.
* موج بیداری اسلامی و اعتراضات اخیر
بیشترین اعتراضات به اهانت به ساحت مقدس رسول الله (ص)، در سه کشور مصر، لیبی و یمن رخ داده است. هر سه کشور مزبور در موج بیداری اسلامی، با انقلاب علیه دیکتاتورهای خود مواجه بودهاند. مردم هر سه کشور هنوز در فضای انقلاب به سر میبرند و افکار انقلابی همچنان بر آنها غالب است. نوع واکنش آنان به این فیلم موهن، بهخوبی نشان میدهد که تفکرات انقلابی مردم این سه کشور با اسلام گره خورده است و اطلاق موج بیداری اسلامی به تحولات اخیر در خاورمیانه و شمال آفریقا، کاملا صحیح است.
تا زمانی که حکامی چون حسنی مبارک، علی عبدالله صالح و معمر قذافی بر کشورهای مزبور حکومت میکردند، جوامع عربی اهانت به رسول خدا (ص) را با چنین پاسخهای قاطعی نمیتوانستند روبرو کنند، اما اکنون فضا برای مردم این کشورها باز شده است.
اگرچه سران به روی کار آمده در این کشورها، بهخصوص در لیبی و مصر به محکوم کردن حمله مردم کشورشان به سفارتهای ایالات متحده مبادرت ورزیدند اما باید توجه داشت که این افراد اولا با الزامات دیپلماتیک مواجهاند و ثانیا انقلابهای عربی وابسته به آنها نیست، بلکه آنها وابسته به این انقلابها هستند پس اگر روزی از این مسیر منحرف شوند، طبعا کنار گذاشته خواهند شد.
به عبارت دیگر، اهانت به اسلام این بار به سدی به نام «بیداری اسلامی» برخورده است. کشور اهانتکننده دیگر نمیتواند اهانت کند و انتظار داشته باشد که سفیرانش در کشورهای اسلامی در امان باشند. بیداری اسلامی هزینه اهانت به مقدسات اسلامی را سخت بالا برده است.
اکنون دیگر این تنها سام باسیل نیست که باید پنهان شود، بلکه سفیران کشور توهینکننده در کشورهای اسلامی نیز دیگر احساس امنیت نخواهند کرد، هرچند که پلیس مصر و پلیس یمن، به روی تظاهرکنندگان آتش بگشایند.
* همزمانی اهانت با یازده سپتامبر و واکنش مسلمانان
ترجمه کلیپ اهانتآمیز مزبور به زبان عربی، در آستانه سالگرد یازده سپتامبر رخ داده و حمله به سفارتهای ایالات متحده توسط مسلمانان خشمگین نیز در همین زمان رخ داده است. سفیر ایالات متحده در لیبی نیز در یازده سپتامبر کشته شده است. حتی گفته میشود برخی شبکههای رسانهای در آمریکا بدون بیان انگیزه اصلی اعتراضات که همان اهانت به مقدسات اسلامی باشد، تنها به پوشش خبری حمله به سفارتخانه آمریکا در یازده سپتامبر پرداختهاند. با توجه به ضعف عمومی اطلاعات سیاسی در آمریکا، اینگونه تبلیغات به نفع کسانی است که میخواهند مسلمانان را به راه انداختن یازده سپتامبری دیگر متهم کنند، بدون اینکه اشارهای به ریشه اعتراضات داشته باشند.
یازده سپتامبر اگرچه برای آمریکاییها یادآور خاطراتی تلخ است اما برای مسلمانان جهان یادآور خاطراتی تلختر است. پس از این واقعه مشکوک بود که اسلامستیزی در غرب وارد مرحلهای تازه شد و دو کشور اسلامی به اشغال دولت هژمون نظام سرمایهداری درآمدند.
حمله به سفارتخانههای آمریکا در خاورمیانه در پی اهانت به مقدسات دینی دستکم دو پیام روشن برای کاخ سفید دارد، اول آنکه تمدن اسلامی در خاورمیانه بهپا خاسته است تا نظام تکقطبی را در سطح جهان به چالش بکشد و ثانیا، مردم این منطقه اهانت یک آمریکایی به اسلام را صرفا به پای آن شخص نمیگذارند، بلکه سیستمی را که به تفکر اسلامستیزانه در غرب دامن زده است مسوول آن میدانند، لذا ابایی از در خطر قرار دادن منافع ایالات متحده نخواهند داشت.
ایالات متحده و نظام سرمایهداری جهانی به منابع انرژی کشورهای اسلامی محتاجاند، پس تمدن اسلامی حق دارد از آنها انتظار داشته باشد که به عقاید مسلمانان احترام بگذارند.
* بنغازی برای دومین بار نقطه آغاز بود
در جریان انقلاب مردم لیبی علیه دیکتاتور این کشور، شهر بنغازی مرکز انقلاب و نقطه آغازین آن بود. نیروهای قذافی چندین بار تا دهانه این شهر پیشروی کردند اما قادر به اشغال آن نشدند.
پس از دخالت نظامی ناتو در لیبی و حملات هوایی مستمر این ائتلاف به نیروهای قذافی که ظاهرا با هدف حمایت از نیروهای انقلابی و باطنا برای کنترل منابع نفت لیبی به جهت نیاز شدید کشورهای اروپایی به آن انجام میشد، شاید تصور طرف غربی این بود که نظر مردم لیبی نسبت به غرب مثبت است.
اما بنغازی نه تنها نقطه آغاز انقلاب لیبی، بلکه نقطه آغاز کشته شدن سفرای آمریکا در منطقه نام گرفت، پدیدهای که ادامه یافتن آن محتمل است و اگر هم تا به این شدت پیش نرود، ممکن است منجر به احساس ناامنی دائم دیپلماتهای آمریکایی در خاورمیانه شود.
این اتفاق پیامی دیگر نیز میتواند برای نظام سرمایهداری جهانی داشته باشد و آن اینکه مردم لیبی نسبت به ماهیت اهداف غرب از تجاوز نظامی به لیبی آگاهاند و اجازه چپاول منابع خود را به شرکتهای غربی و بالاخص اروپایی نخواهند داد.
* آنچه حکام کشورهای انقلابی عرب باید بدانند
حکامی که اکنون بر کشورهای عربی انقلابکرده حکومت میکنند، پس از وقایع اخیر طبعا باید نسبت به ماهیت ضدغربی و ضدصهیونیستی انقلابات ملل خود مطمئنتر شده باشند. بنابراین بدیهی است که اگر بخواهند به بلوک غرب نزدیک شوند و اسلام را فدای لیبرال دموکراسی کنند، در مقابل خواست ملت خود ایستادهاند و نباید عاقبت خوشی را انتظار بکشند.
سخنان محمد مرسی پس از حمله به سفارت آمریکا در لیبی و مصر، شایان توجه است. وی در عین اینکه گفت اجازه نمیدهد به سفارت آمریکا در مصر حمله شود، تلاش زیادی کرد که اقدام موهن سام باسیل را شدیدا محکوم کند. سخنرانی مرسی چندوجهی بود، بهگونهای که هم یک فعال اسلامگرا را تا حدودی راضی میکرد و هم یک سیاستمدار غربی را تا حدودی دلگرمی میبخشید. این موضع را میتوان موضعی سیاستمدارانه دانست اما یقینا محمد مرسی نیز فهمیده است که در حال حاضر، در کشورش احساسات ضدغربی احساسات غالب هستند. البته مرسی خود به اخوانالمسلمون وابسته است و از احساسات ضدغربی طبعا بیبهره نیست.
سران کشورهای دخیل در موج بیداری اسلامی دستکم باید به این درک رسیده باشند که مواضع غربگرایانه ممکن است برای آنها گران تمام شود، لذا طبعا احتیاط بیشتری را در پیش خواهند گرفت.
* حمله به سفارتخانههای آمریکا و انتخابات این کشور
در سال 1979 که سفارت آمریکا در تهران به تسخیر دانشجویان پیرو خط امام (ره) درآمد نیز دموکراتها در آمریکا بر سر کار بودند. شکست سنگین کارتر در ایران یکی از اصلیترین ادله شکست وی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در مواجهه با رونالد ریگان بود.
باراک اوباما، رئیسجمهور دموکرات فعلی آمریکا نیز اکنون در نبرد سخت انتخاباتی با میت رامنی، رقیب جمهوریخواهش به سر میبرد که بیتردید از فرصت حاصل شده با حمله به سفارتخانهها، برای حمله به رئیس دولت فعلی استفاده خواهد کرد و اوباما را مسوول خدشهدار شدن شان و چهره آمریکا در جهان معرفی میکند.
میت رامنی در همان آغازین ساعات پس از حمله به کنسولگری ایالات متحده در لیبی نسبت به این واقعه واکنش نشان داد. وی مدعی شد که «شرمآور است که دولت اوباما در واکنش نخست به این حملات، آنها را محکوم نکرده بلکه به ابراز همدردی با آن کسانی که این حملات را به راه انداختهاند نیز پرداخته است.»
هرچند رامنی از این فرصت برای کوبیدن حداکثری اوباما استفاده خواهد کرد اما خود نیز بهتر میداند که وجهه ایالات متحده در دوران ریاستجمهوری بوش پسر بیش از هر زمان دیگری در جهان اسلام مخدوش شد و بوش پسر نیز همحزبی اوست. بنابراین آنچه در جهان اسلام بر سر آمریکا آمده است بیش از دموکراتها، به عملکرد جمهوریخواهان بازمیگردد.
روز پنجشنبه، 13 سپتامبر، آمارهای گالوپ حاکی از آن بود که اوباما صاحب 50 درصد آرا و رامنی صاحب 43 درصد آراست. باید دید آیا طی روزهای آتی و با توجه به فرصت بهدست آمده، رامنی میتواند از این اختلاف بکاهد یا نه؟
* مرگ سفیر آمریکا در لیبی و خراشیده شدن چهره هژمون سرمایهداری
نمیتوان گفت که هژمونی آمریکا در نظام سرمایهداری جهانی با حمله به سفارتخانههای این کشور در خاورمیانه از بین رفته است اما باید توجه داشت که داشتن وجهه یک هژمون برای آمریکاییها بسیار مهم است.
واقعیت آن است که در منطقه خاورمیانه یک خراش جدی بر صورت این هژمونی افتاده است که همچنان در حال خونریزی است و به شدت از ابهت آمریکاییها کاسته است. مرگ سفیر آمریکا در لیبی تنها اندکی از خونی است که از این خراش عمیق به زمین ریخته است.
ادامه شکسته شدن ابهت ایالات متحده در خاورمیانه که با موج بیداری اسلامی تشدید شده است، میتواند تبعات جدی برای این کشور داشته باشد.
در قرن بیست و یکم، خاورمیانه به جهت داشتن منابع سرشار انرژی، رگ حیاتی اقتصاد جهان است و تنها دولتی میتواند خصلت هژمونیک داشته باشد که بر این رگ حیاتی مسلط شود. تخریب وجهه آمریکا در منطقه، یقینا به خصلت هژمونیک آمریکا ضربه خواهد زد.
اگر سران آمریکا نیز به این سخن «جان مرشایمر» باور داشته باشند که تنها هژمونی است که بقا را تضمین میکند، اکنون باید سخت نگران بقای خود باشند.
کد مطلب: 195586
اسلام تايمز
https://www.islamtimes.org