"نظم نوین جهانی ایران "چالشی برای "نظم جهانی آمریکا "

به گزارش اسلام تایمز به نقل از رجانيوز، اين روزنامه امريكايي نوشت : ایران با محدود کردن نفوذ و قدرت آمریکا در منطقه بدنبال آن است که به جهانیان نشان دهد، این قدرت پوشالی و در حد حرف است.یکی از این راه ها ایجاد شکاف و جدا كردن چین و روسیه در نشست گروه 1+5 بود که ایران با اين شيوه توانست تحریم ها را ناكام بگذارد، ایران با این اقدام خود خواست نشان دهد که قدرت آمریکا و همفکرانش آنقدر که به نظر می رسد پر نفوذ نیست.
وال استريت ژورنال در ادامه با اشاره به نقاط قوت ايران در منطقه خاورميانه نوشت: یکی از نقاط قوت ایران افزایش روابطه با حزب الله و حماس است ، ایران همچنین توانسته است روابط دیپلماتیک ،اقتصادی و نظامی با کشورها ی آمریکا لاتین برقرار کند وهمچنین در حال گسترش نفوذ خود در این کشورها است و توانسته است که برای اولین بار بعد از اعلام دكترين‌ مونرو درسال 1823( سياست‌ خارجي‌ امريكا مبني‌ بر مخالفت‌با گسترش‌ نفوذ اروپا درنيمكره‌ غربي‌ ) نفوذ خود رابه نیمکره غربی گسترش دهد.
این روزنامه آمریکایی که متعلق به رابرت مورداک صهیونیست است می نویسد : احمدی نژاد در جواب خبر نگاري در دسامبر سال 2009 گفت: "جهان در آستانه پیشرفت های بزرگی قرار دارد....و دو یا چند کشور فکر می کنند...که آنها تنها منبع تصمیم گیری برای جهانیان هستند و باید دیگر کشورها از آنها تبعیت کنند ولی باید بدانند که این دوران به پایان رسیده است."
روزنامه وال استریت ژورنال در ادامه می گوید که جمهوری اسلامی براین عقیده است که قدرت جهانی آمریکا به کلی تحلیل رفته است ودیگر قدرت عرضه شدن به جهانیان را ندارد.
پرفروشترین روزنامه اقتصادی در جهان در ادامه می نویسد: اوباما و کلینتون چندی پیش گفته بودند که آمریکا باید رهبری جهان را بدست بگیرد، زیرا آمریکا رهبر جهان آزاد است و بیش از هر کشوردیگری اولویت خود را در پرپایی حقوق بشر در جهان کار کرده است.
اما باید دانست که اين کلمات نارساست . بعد ازتهدیدهای و فشارهای پراکنده علیه ایران و اعمال تحریم ،آمریکا درگیر یک آزمایش بزرگ در رهبری جهان با ایران مواجه شده است و آمریکا برای حفظ موقعیت تاثیر گذار و بی همتا باید بتواند نشان دهد و ثابت کند که آمریکا دارای این قدرت است که برنامه هسته ای ایران و بلند پروازی در جهان را سرکوب کند.
اين در حالي است كه پيش از اين كاندوليزا رايس وزير خارجه افراطي جرج بوش در جريان حمله نظامي امريكا به خاورميانه، از خاورميانه جديد آنهم با محوريت نقشه نيل تا فرات و ميدان داري امريكا سخن گفته بود. ولي به نظر مي رسد پيروزهاي پياپي جريان مقاومت در ايران، عراق، سوريه، تركيه، فلسطين و لبنان و تقويت اين محور در خاورميانه، اين منطقه را به سمت ايجاد نقشه جديد خاورميانه آنهم با محوريت خط مقاومت سوق داده است.