«کاوش مفهومی»، «مختصات بی اعتمادی رهبری انقلاب ایران نسبت به تعامل با دولت آمریکا» و «استکبارستیزی بهمثابه نشانه مرکزی گفتمان سیاست خارجی رهبری انقلاب ایران»، «آمریکا در رأس نظام سلطه بهمثابه غیریت»، «زنجیره نفیها و تمایزات در گفتمان سیاست خارجی رهبری انقلاب ایران»، «زنجیره همارزی»، «دقایق گفتمانی سیاست خارجی رهبری انقلاب ایران»، عناوین فصل های مختلف این کتاب هستند.
در بخشی از مقدمه این کتاب می خوانیم:
«در جبههی ایران، میتوان چهار قسم نگرش و ادبیات سیاسی متمایز را نسبت به ضرورت و چشمانداز تعامل با آمریکا را مشاهده نمود:
1. الگوی «تسلیم»: قائل به لزوم برقراری رابطهی همهجانبه و تسلیم بدون قیدوشرط در برابر خواستههای آمریکا.
2.الگوی «تقابل-تخاصم»: قائل به امتناع برقراری رابطه با آمریکا و مهمل بودن مذاکره با آمریکا.
3. الگوی «تعامل محدود»: قائل به لزوم تعامل با تمام کشورها برای حل مسائل اقتصادی و سیاسی ایران در سطح منطقهای و بینالملل از طریق مذاکرهی محدود با آمریکا.
4. الگوی «تعامل مشروط»: قائل به لزوم تعامل مشروط با تمام کشورها برای حفظ و بسط منافع و اهداف ملی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر یک برنامهی جامع راهبردی (عزت، حکمت و مصلحت).
با عطف به مواضع و رویکرد حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) رهبر انقلاب اسلامی ایران، نسبت به رفتار دولت آمریکا، پرسش اصلی این پژوهش آن است که الگوی سیاست خارجی ایران پیرامون تعامل با دولت آمریکا چیست؟ و اینکه چشمانداز رابطهی ایران با ایالات متحدهی آمریکا چیست؟ در کنار این پرسش اصلی، پرسشهای فرعی دیگری نیز ناظر بر سوابق روابط و سیاستهای آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران، مدنظر قرار دارد که به فراخور موقعیت، مورد اشاره قرار خواهد گرفت. فرضیهی پژوهش آن است که اگر رفتار دولت آمریکا از آنچه استکبارورزی خوانده میشود خارج شود، آنگاه شاهد صورتبندی اعتماد خواهیم بود. این از لحاظ نظری بدین معناست که اعتماد رمز تعامل ایران و آمریکاست و ضرورت پژوهش ناشی از همین است.
قابل ذکر است با تحلیل بیانات آیتالله خامنهای و عطف نظر بر پیشینهی تاریخی-هویتی مواجههی ایرانیان یا آمریکا، درمییابیم که «اعتماد در برابر استکبار اشتباه است.» از این رو، گزارهی مذکور بهعنوان مفروضِ گفتمان سیاست خارجی ایشان است که بر تعامل و مذاکره با دولت آمریکا سایه افکنده است؛ بهنحویکه موجب تسلط الگوی تعامل مشروط و اتخاذ پویش عکسالعملی در رابطه با آمریکا میگردد.
در این پژوهش، با نگاهی توصیفی-تحلیلی به امر واقع، بیشتر قصد معرفی مواضع آیتالله خامنهای را با نیمنگاهی به پیشینهی روابط داریم؛ بهگونهای که با تکیه بر گفتار سیاسی حضرت آیتالله خامنهای (بهعنوان رهبر انقلاب ایران و شارح گفتمان اسلامی ایران در عرصهی روابط بینالملل) نخست به تبیین منطق درونی این گفتمان میپردازیم، سپس شواهد تجربی نشاندهندهی بیاعتمادی به آمریکا را بیان مینماییم و نهایتاً به ارائهی سناریوهای «امکانی» در تبدیل «رابطهی تقابلی» به «رابطهی تعاملی» بین ایران و آمریکا در چارچوب نظریهی روزنا میپردازیم.»