۰
شنبه ۳۰ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۲۸
نوذر شفیعی از ایده مودی برای نقش‌آفرینی در غرب آسیا می‌گوید

طراحی امنیتی _ اقتصادی هند

طراحی امنیتی _ اقتصادی هند
 تا پیش از اینکه امنیت کشتی‌های در مسیر سواحل رژیم‌صهیونیستی در دریای سرخ به چالش کشیده شود، هندوستان یکی از حامیان سر‌سخت این رژیم محسوب می‌شد. دولت هند که به عنوان اصلی‌ترین کشور کریدور آیمک در جهت عادی‌سازی روابط رژیم‌صهیونیستی با کشورهای خلیج فارس نقش مهمی را ایفا می‌کرد پس از عملیات 7 اکتبر تمام قد از رژیم‌صهیونیستی حمایت کرد. ‌نارندرا مودی، نخست‌وزیر این کشور طی توییتی عملیات حماس را تروریستی خواند.

پس از طولانی شدن جنگ و پر‌رنگ‌تر شدن نقش محور مقاومت به ویژه با حضور یمن هند نیز تا حد زیادی مواضع خود را تعدیل کرده است. این تغییر موضع به وضوح در اظهارات وزیر‌خارجه هند که طی سفری به ایران آمده بود مشهود است. جایشانکار در دیدار با امیرعبداللهیان پس از آنکه از انگیزه‌های هند برای توسعه بندر چابهار گفت به مباحث امنیتی منطقه پرداخته و لزوم کمک‌رسانی به مردم غزه را لازم دانست. این تغییر موضع هند باعث شده تا این نگاه به‌وجود بیاید که اتفاقات منطقه و اثرات اقتصادی که بر تجارت دریایی می‌گذارد موضع هند را در قبال ایران واقع‌بینانه کرده است. برخی رسانه‌ها  از این تعبیر نیز گام را فراتر گذاشته و مواضع جایشانکار را ملتمسانه توصیف کرده‌اند. برای بررسی چرایی اتخاذ چنین مواضعی و مقایسه آن با مواضع پیشین دولت هند با نوذر‌ شفیعی، کارشناس مسائل شبهه‌قاره به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

شفیعی دلیل اتخاذ مواضع پیشین را کنش احساسی نارندرا مودی، نخست‌وزیر این کشور دانسته و این کنش احساسی را متاثر از وابستگی مودی به حزب هندو(RSS) توصیف می‌کند. شفیعی معتقد است تغییر موضع واقع‌بینانه هند نیز ناشی از درک جایگاه ایران در منطقه است. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید. 

   هند علی‌رغم همکاری با آمریکا نمی‌خواهد دستش را درمقابل سایر گزینه‌های سودآور ببندد
یکی از مهم‌ترین مباحث مطرح‌شده در دیدار وزرای خارجه هند و ایران تاکید بر توسعه بندر چابهار با ایفای نقش هند است. این درحالی است که هند به دلیل تعلل در اجرای تعهداتش از پروژه راه‌آهن چابهار به زاهدان کنار گذاشته شده بود؛ مسیری که هند را به آسیای میانه وصل می‌کرد. نوذر شفیعی درباره احیای رویکرد فعالانه هندوستان در قبال پروژه چابهار اینگونه توضیح می‌دهد: «هند اصولا کشوری است که باید از گسترش مسیرهای ترانزیتی استقبال کند، علتش هم این است که یک قدرت نوظهور بوده و اقتصادش در حال رشد است. در عین حال تمایل دارد که با تنوعی از مسیرها مواجه باشد تا بتواند قدرت انتخاب خودش را افزایش بدهد. در مورد پروژه چابهار تعلل و کندی صورت گرفته که خیلی هم مشخص نیست آیا ‌اشکال از طرف ایرانی است یا هندی. به هر حال ایران و هند یکدیگر را به عدم جدیت در راه‌اندازی پروژه‌‌ چابهار متهم می‌کنند.  صحبت‌های وزیر خارجه‌‌ هند نشان می‌داد یک تغییر رویکرد در هند اتفاق افتاده است. یکی از نشانه‌های این تغییر تاکید بر فعال شدن مجدد بندر چابهار است. حالا اینکه چه چیزی باعث شده ‌نگاه تاخیر‌گرایانه‌‌ سابقش تغییر کرده و در جهت فعال کردن بندر چابهار جدیتی در دهلی‌نو دیده شود ناشی از این است که هند به این نتیجه رسیده است که اگرچه ناچار است در بعضی از حوزه‌های استراتژیک با آمریکایی‌ها همکاری داشته باشد اما آن همکاری نباید دست هند را در فعال کردن سایر گزینه‌های سودآور ببندد. دهلی می‌داند که اگر بخواهد در اجرای پروژه‌ها تعلل و تاخیر داشته باشد ممکن است رقیب این کشور یعنی چین گوی سبقت را برباید. مجموعه‌ای از این عوامل به اضافه‌‌ حل شدن بعضی از مشکلات فنی دهلی نو را وادار کرده در مسیر توسعه بندر چابهار پیش برود. به علاوه اینکه هند به این نتیجه هم رسیده است که اگر بخواهد در اجرای پروژه‌ها که در خارج از هند بر‌عهده می‌گیرد تعلل بورزد ممکن است به عنوان یک شریک غیر قابل اعتماد برای کشورها تلقی بشود.
این چیزی است که چینی‌ها دقیقا عکس آن را عمل می‌کنند. چین با اجرای پروژه‌ها درخارج از مرزهای خود به کشورها اثبات می‌کند که یک شریک مطمئن در انجام همکاری‌های اقتصادی و تجاری است. نکته‌‌ بعد که باز در این باره اهمیت دارد مشکلاتی است که در مسیر ترانزیتی هند خاورمیانه وجود دارد؛ مسیری که از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس می‌گذرد و از آنجا به اروپا می‌رود. این مسیر به دلیل بحران‌هایی که در خاورمیانه وجود دارد مخصوصا بحران غزه با تهدید جدی مواجه شده است؛ هندی‌ها الان به این نتیجه رسیده‌اند که چاره‌ای جز تنوع بخشیدن به مسیرها ندارند. یعنی این گزینه‌ یک انتخاب استراتژیک برای هند است. مجموعه‌ای از این عوامل هندی‌ها را ترغیب کرده تا به سمت فعال کردن بندر چابهار حرکت کنند. البته تیم حاکم بر سیاست خارجی هند یک تیم واقع‌گرا است و ضمن اعتقاد به بعضی از مولفه‌های واقع‌گرایی مثل ارتباط با قدرت‌های بزرگ تمایل دارد با کشورهایی که محور استراتژیک هستند مثل ایران هم همکاری‌شان را توسعه بدهند.»

   هند اراده‌ای برای در انزوا قرار دادن ایران ندارد
پس از 7 اکتبر کریدور آیمک که قرار بود هند را از طریق کشورهای حوزه خلیج فارس به سواحل رژیم‌صهیونیستی و از آنجا به اروپا برساند معلق مانده است. این امر اهمیت مسیرهای جایگزین از جمله ایران را برای هند بیشتر کرده است. این کارشناس حوزه شبه قاره در مورد اینکه آیا ارتباطی میان فعال‌سازی پروژه چابهار توسط هند و معلق ماندن کریدور آیمک وجود دارد یا خیر اینگونه پاسخ می‌دهد: «برای هند آنچه که در منطقه‌‌ خاورمیانه می‌گذرد مهم است، یعنی آنچه که در غزه می‌گذرد آنچه که در دریای سرخ می‌گذرد و آنچه که در سایر مناطق خاورمیانه می‌گذرد مهم است؛ این اهمیت به دو دلیل است. دلیل اول این است که هند به عنوان یک قدرت نوظهور اساسا تحولات امنیتی جهان را رصد می‌کند و بر اساس تاثیر این تحولات بر منافع ملی خودش درآنها دخالت می‌کند. در بحران غزه هند کشوری بود که موضع‌گیری‌های متناقضی داشت، یعنی در حالی که نخست‌وزیر هند به شدت از اسرائیل حمایت کرد وزیر خارجه سعی کرد بر روی راه‌حل تاکید کند. نکته دوم این است که هند برای گسترش‌ مناسبات تجاری و اقتصادی با جهان روی مسیرهای مختلفی سرمایه‌گذاری کرده است. ولی چون گاهی اوقات بعضی از مسیرها دچار تاخیر می‌شود ناچار است مسیرهای دیگری را پیش ببرد. اینکه هند مسیر آیمک را برای رسیدن به اروپا در پیش گرفته به هیچ عنوان به معنی این نیست که کریدور شمال جنوب یا سایر مسیرهای ویژه‌ای که از ایران می‌گذرد برای این کشور مهم نیست. به عبارتی هند اراده‌ای برای در انزوای استراتژیک قرار دادن ایران ندارد، منتها اولویت‌بندی می‌کند و بر اساس منافع خودش پیش می‌رود. اگر راه‌اندازی مسیری برای دهلی‌نو منفعت‌آور نبوده و دچار چالش‌هایی باشد بلافاصله گزینه‌های دیگر را بررسی می‌کند. به نظرم اصلا نظر وزارت خارجه هند این نیست که  بندر چابهار یک پاداش‌ به ایران در قبال کریدور هند خاور میانه و اروپا باشد. هندی‌ها رئالیستی عمل می‌کنند و منافع ملی‌شان در اولویت است. تاکید بر راه‌اندازی چابهار از متغیرهای دیگری ناشی می‌شود. 

   الزامات ژئوپلیتیکی ایران خودش را به هند تحمیل می‌کند
نوذر شفیعی جایگاه ایران در نقشه توسعه هند را اینگونه توصیف می‌کند: «مسیری که هند در پیش گرفته است مسیری نیست که ایران در آن جایگاه برجسته‌ای داشته باشد، ولی الزامات ژئوپلیتیکی ایران خودش را به هند تحمیل می‌کند، لذا هند هم چاره‌ای جز همکاری با ایران ندارد. البته زمینه‌های همکاری‌شان بسیار زیاد است، درحالی که هند از ناحیه‌‌ شمال و غرب یعنی از ناحیه چین و پاکستان کاملا در تنگنای استراتژیک است، ایران یک فرصت بسیار مغتنمی برایش محسوب می‌شود. در هر حال به نظر می‌آید هندی‌ها سعی کرده‌اند این فرصت را بازیابی کنند . همانطور‌ که خود وزیرخارجه‌هند گفته است آنها تلاش دارند مجددا آنچه را که تا الان معطل مانده فعال کنند. همکاری با این کشور برای تهران بسیار سودمند است، منوط به اینکه هم در تهران و هم در هند اراده بر این باشد که خطی عمل نکنند بلکه پویا عمل کنند، یعنی اینکه هر دو کشور بدانند در قبال همکاری با یکدیگر سود می‌برند. این دو کشور باید به این نتیجه برسند که روابط دو‌جانبه‌شان را نباید به کشورهای ثالث ارتباط بدهند. این امر هند و ایران را به  فرصت‌هایی بی‌بدیل برای هم تبدیل می‌کند.»

   ماموریت هند برای کاهش التهابات در خاورمیانه
با توقیف کشتی‌هایی که راهی مقصد اسرائیل هستند شرکای تجاری رژیم‌صهیونیستی نیز متضرر می‌شوند. یکی از اصلی‌ترین این شرکا هندوستان است. شفیعی اتفاقات رخ داده در دریای سرخ را عاملی موثر در تغییر موضع هند دانسته و توضیح می‌دهد: «تحولات دریای سرخ بسیار مهم است زیرا 30 تا 35 درصد تجارت جهان از تنگه باب‌المندب عبور می‌کند. اختلالی که الان در روند تجاری این تنگه پیش‌آمده کل اقتصاد جهان را تحت تاثیر قرار داده، یعنی قیمت‌ها را بالا برده، قیمت انرژی را بالا برده و بر رشد اقتصاد جهانی تاثیر منفی گذاشته است. این مساله بخصوص در زمانی که تنگه پاناما هم به دلیل پدیده ال‌نینو دچار مشکل شده یعنی حجم آب آن کم شده و کشتی‌ها از آنجا عبور نمی‌کنند، بسیار چالش‌زا است. الان هم که دریای سرخ ملتهب شده کشتی‌ها ناچارند بروند آفریقا را دور بزنند. در دماغه امید نیک در آفریقای جنوبی هم الان فصلی است که دریا متلاطم است. این موارد هزینه‌ کشتیرانی را بسیار افزایش داده است. در اروپا هم بحران اوکراین وجود دارد.  اوکراین کشوری است که روی زنجیره‌ تامین جهانی تاثیرگذار است. یعنی مجموعه‌ اینها الان اقتصاد جهانی را به شدت دچار مشکل کرده است. لذا هند هم از جانب خودش و هم احتمالا به نیابت از کشورهای دیگر ممکن است یکی از ماموریت‌هایش این باشد که بتواند التهابات در خاورمیانه را کاهش بدهد؛ چراکه التهابات در خاورمیانه پیامدها و تاثیراتش فراتر از آن چیزی است که در منطقه‌ می‌گذرد، یعنی پیامد‌هایش جهانی است. اگر بحران‌ها در منطقه طولانی بشود آثار بسیار تکان‌دهنده‌ای برای اقتصاد و امنیت جهان خواهد داشت، لذا برای کشوری مثل هند و سایر کشورها اهمیت دارد که تلاش کنند این بحران‌ها فروکش کرده و منطقه بیش از این ملتهب نشود. بنابراین چنین موضوعاتی در دستور کار وزیر خارجه هند بوده است.»
 
   استقبال هند از عضویت ایران در بریکس یک تعارف سیاسی بود

یکی دیگر از موضوعاتی که تا حدی تعجب‌برانگیز به نظر می‌رسد، اظهارت وزیرخارجه هند مبنی بر استقبال این کشور از عضویت ایران در بریکس است. این اظهار نظر درحالی مطرح می‌شود که هندوستان و برزیل دو مخالف اصلی اضافه شدن اعضای جدید به این گروه بوده‌اند که ایران نیز یکی از همین کشورها بوده است. شفیعی این تغییر نظر هند درباره اضافه شدن ایران به بریکس را یک تعارف سیاسی دانسته و می‌گوید: «هند یکی از کشورهایی است که دنبال محدود بودن اعضای بریکس است. این هم یک دلیل استراتژیک دارد. هند اسب تروای آمریکا در بریکس است و همین طور اسب تروای آمریکا در سازمان همکاری شانگهای است. یعنی آمریکا از طریق هند بر این دو سازمان تاثیر می‌گذارد. بنابراین همان‌طور که ممکن است بحث محدودیت اعضا به صورت یک دیدگاه مستقل مطرح شده باشد، علائم و نشانه‌ای از پیام آمریکایی‌ها هم بود ولی آنچه که اتفاق افتاده ایران عضو شده و لذا دو کشور چاره‌ای ندارند جز اینکه با حسن‌نیت به موضوع نگاه کنند اما اتفاقا در گروه بریکس هند در ارتباط با بحران غزه کشوری بود که تنها ماند یعنی درحالی‌که سایر کشورها به نوعی حملات اسرائیل به غزه را محکوم ‌کردند، هند خیلی واکنش نشان نداد یا بی‌تفاوت بود و یا تلویحا جانب اسرائیل را داشت. علی‌‌ایحال ما فرض را بر این می‌گذاریم که ممکن است کشورها در بعضی از حوزه‌ها اختلاف سلیقه و اختلاف عقیده داشته باشند منتها این معنی‌اش این نیست که اگر در یک حوزه ناهمسویی وجود دارد پس در تمامی حوزه‌ها هم ناهمسویی به وجود بیاید. مهم این است که برآیند روابط کشورها، استفاده از فرصت‌های متفاوتی باشد که برایشان فراهم است. امیدواریم که این سفر نخست‌وزیر هند به ایران هم درواقع فصل جدیدی در مناسبات ایران و دهلی‌نو بگشاید.»

   حمایت هندوستان از اسرائیل ناشی از نگاه احساسی نخست وزیر این کشور بود
این کارشناس حوزه شبه‌قاره علت تفاوت مواضع دولت هند در قبال مساله غزه را این‌گونه توجیه می‌کند: «آقای مودی، نخست وزیر هند در اصل در کنار دیدگاه اسرائیل قرار دارد. این موضع هم ناشی از تاثیر تفکرات آراس‌اس بر دیدگاه مودی است. دیدگاه آراس‌اس با دیدگاه نیروهایی که الان قدرت را در اسرائیل در دست دارند خیلی شباهت به هم دارد. بنابراین حرف دل آقای مودی در پیامی که در شبکه‌ ایکس یا توییتر در 7 اکتبر داده شد کاملا موضع هند را روشن کرد. الان آنچه که تحت عنوان طرح دودولتی مطرح می‌کند، بیشتر تحت تاثیر فشار افکار عمومی در داخل است. ضمن اینکه هند واقعا هم به چنین راه حلی اعتقاد دارد اما فشار کنگره فشار احزاب کمونیسم و سوسیالیسم و همین‌طور فشار افکار عمومی مسلمان‌ها باعث شد که در دیدگاه مودی تغییراتی ایجاد شود. حالا ما فرض را بر این می‌گذاریم که دیدگاه اولیه آقای مودی یک دیدگاه احساسی بوده و در ظاهر ناچار بود با نتانیاهو همراهی کند اما الان بعد از اینکه گرد و غبارها خوابیده، هند دارد  سیاست اصلی‌تر خودش را پیگیری می‌کند. سیاستی که الان در هند توسط مودی پیگیری می‌شود با سیاستی که درواقع سیاست اصیل و سنتی هند است، تفاوت کرده است. البته شرایط زمانی و موقعیت‌های جدید ممکن است باعث این تفاوت دیدگاه بشود. قرار نیست که در کشور یک سیاست گذشته، کماکان  ادامه یابد. ممکن است منافع و مصالح به گونه‌ دیگری اقتضا بکند.»

   زبان فارسی ابزار تلطیف فضای مذاکرات
یکی از استدلال‌های رسانه‌هایی که موضع وزیرخارجه هند را ملتمسانه ارزیابی کرده‌اند این است که جایشانکار در دیدار با امیرعبداللهیان هر گزاره مثبتی را دستاویز قرار داده و حتی به اضافه شدن زبان فارسی به آموزش رسمی این کشور نیز اشاره کرده است. شفیعی چرایی چنین اظهاراتی را این‌گونه توجیه می‌کند: «بحث زبان فارسی از گذشته‌های دور برای هندی‌ها اهمیت داشته است. اتفاقا خیلی از طیف‌های اجتماعی در جامعه هند که مورد تایید دولت آقای مودی هم هستند زبان فارسی را یک برگ برنده برای خودشان می‌دانند. اساسا ممکن است در تعارفات سیاسی چنین چیزهایی برای جلب نظر همدیگر مطرح کنند ولی در هر حال بحث زبان فارسی را از قدیم‌الایام مورد احترام قرار داده‌اند. الان هم همان روند را ادامه می‌دهند. در آغاز هر مذاکره‌ای معمولا کشورها سعی می‌کنند روی نقاط قوت روابط تاکید کنند که درواقع زمینه‌ طرح موارد اصلی است و فضای مذاکره را تلطیف می‌کند. بنابراین موضع وزیر خارجه هند بر اساس واقعیات بوده و صددرصد در آن منافع ملی هند وجود دارد. البته به این نتیجه هم رسیدند که در مناسبات‌شان با کشورهای مختلف باید نفع متقابل دیده بشود.»

   به روابط با هند با اغماض بنگریم
با وجود این تغییر مواضع هندوستان این سوال به وجود می‌آید که ایران چه رویکردی را باید در قبال تذبذب سیاسی هند نشان بدهد. شفیعی در این‌باره توضیح می‌دهد: «وقتی که وزیر خارجه هند به ایران سفر می‌کند فرض بر این است که ما باید از مسائل زیادی چشم‌پوشی کنیم و به آینده نگاه کنیم. امیدوار هستم آنچه که در مذاکرات ایران و هند گذشت، مذاکراتی رو به آینده باشد که بتواند اگر احیانا خلأها یا نگرانی‌هایی در گذشته بوده را حل کرده و رو به جلو حرکت کند. هند کشوری نیست که بخواهد در مقابل هر کشور دیگری رویکرد ملتمسانه داشته باشد؛ چراکه این کشور وسعت و جمعیت زیادی دارد و با تکیه به توانمندی اقتصادی رو به رشد و توان هسته‌ای خود به سمت یک افق‌ بزرگ حرکت می‌کند. مطلقا رویکردها ملتمسانه نیست. در ایران معمولا به دلیل ساده‌نگری این عبارات و تفسیرها را بحث می‌کنند. هند واقع‌بینانه کار می‌کند. می‌بیند ایران نقش موثری در منطقه‌ خاورمیانه دارد، می‌بیند که ایران نقش موثری در ارتباط با آسیای مرکزی دارد و لذا برای منفعت ملی خودش ورود می‌کند.» 

 
مرجع : روزنامه فرهیختگان
کد مطلب : ۱۱۱۰۳۷۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما