۰
دوشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۰۸:۳۴

درهم شکستن منظومه عملیاتی رژیم متجاوز صهیونیستی

درهم شکستن منظومه عملیاتی رژیم متجاوز صهیونیستی
 اقدام قاطعانه و غرورآفرین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در واکنش به تجاوز آشکار دشمن صهیونیستی به ساختمان کنسولگری کشورمان در دمشق، مولد دغدغه ها و نگرانی های عمیقی میان راهبردنویسان  و سیاستمداران غربی  بوده است که بسیاری از آن‌ها از سوی دولتمردان و رسانه های آمریکایی-اروپایی قابل بیان نیست.

سردرگمی آشکار، تناقض گفتاری بی‌سابقه و ادبیات سیاسی بازیگران غربی درقبال واکنش  مشروع و قانونی اخیر جمهوری اسلامی ایران، نشان دهنده ترس آن‌ها از شکل‌گیری پیش‌شرط ها و مقدمات نظم نوین منطقه ای در غرب آسیاست.
 
دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان آمریکا پس از گذار به قرن جدید، بارها از «خاورمیانه جدید» و نظم نوین جهانی (با قرائتی نئولیبرالیستی) سخن گفتند و با استناد به نظریاتی مانند پایان تاریخ و جنگ تمدن‌ها مدعی شدند جهان چاره‌ای جز تمکین و اطاعت مطلق از نظم غربی نخواهد داشت.
 
نظم ادعایی غرب در نظام بین الملل، به‌ویژه غرب آسیا، مبتنی بر انگاره انتزاعی تفسیر می شود و آن «شکست ناپذیری واشنگتن و تل آویو» بود. 
 
با وجود این، شکست ناتو در افغانستان، استیصال آمریکا در عراق و ناکامی رژیم اشغالگر قدس در چندین نبرد میدانی با حزب الله و حماس و وقوع عملیات «طوفان الاقصی» و به‌دنبال آن شکست مطلق تل آویو در تحقق اهداف عملیاتی اش در غزه، جملگی به مثال نقضی برای این گزاره  ذهنی و غیر واقعی تبدیل شدند. 
 
افکار عمومی جهان هم اکنون نه تنها دال مرکزی منظومه تئوریک و عملیاتی واشنگتن-تل آویو را در غرب آسیا درهم شکسته می بیند، بلکه به نظم نوین جهانی بر مبنای
واقعیت‌های جدید خیره شده است. 
 
عملیات پهپادی و موشکی اخیر جمهوری اسلامی ایران از آن لحاظ غرب را آشفته کرده که فارغ از تأثیرات میدانی، روند گذار از نظم ادعایی غربی و ورود به نظم نوین واقعی در جهان را کلید زده است. 
 
در غرب آسیای جدیدی که غرب و صهیونیست‌ها درصدد تبلور آن بودند، تل آویو نقش نقطه ثقل راهبردی منطقه را ایفا می کرد و واشنگتن معمار ژئواستراتژیک منطقه به‌شمار میرفت؛ اما در نظمی که هم اکنون در حال شکل گیری است، تل آویو حکم بازیگری محکوم به فنا و واشنگتن حکم بازیگری مداخله گر دارد که باید نسبت به مهار حداکثری آن اقدام کرد.
 
در نظم منطقه‌ای ادعایی غرب، الگوهای کلان فرامنطقه ای بر مدل‌ها و ائتلاف‌های منطقه ای تسلط دارد، اما در نظم نوینی که مقدماتش اتقان یافته است، رویکرد بازیگران فرامنطقه ای متغیری وابسته به مناسبات اصیل و درونی منطقه خواهد بود. 
 
یعنی بازیگران غربی نه تنها قدرت تعیین تکلیف راهبردهای کلان جاری در منطقه را ندارند، بلکه در تعیین نسبت تاکتیکی خود با منطقه نیز ناچارند خطوط قرمز راهبردی ترسیم شده از سوی بازیگران مستقل از غرب در منطقه را به صورتی پررنگ مدنظر قرار دهند. 
 
آنچه امروز در منطقه غرب آسیا رخ می دهد، مصداق نوعی گذار راهبردی آشکار است که قطعاً قرابتی با راهبردها و ثوابت سیاست خارجی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس در این منطقه حساس ندارد.
 
درک این  ملاحظات فرامتنی گام مهمی در رمزگشایی از وحشت‌زدگی اخیر غرب از عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌شمار می‌رود. 

حنیف غفاری؛ کارشناس مسائل بین‌الملل
 
مرجع : راهبرد معاصر
کد مطلب : ۱۱۳۰۲۷۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما