همزمان با سفر اين دو مقام، لبنان و عراق شاهد دور جديدي از اقدامات تروريستي پر شدت بود كه تاكتيكها و راهبردهاي پشت پرده اين اقدامات بر اهميت سفر مقبل و العبادي به تهران افزود تا جاييكه آمريكاييها اعلام كردند يك هيات عالي رتبه نظامي را براي اطلاع از نتيجه سفر وزير دفاع لبنان به بيروت اعزام ميكنند.
اما اقدامات تروريستي ياد شده در عراق و لبنان چيست؟ اهداف پشت پرده آن چگونه است؟ همزمان با شدت گرفتن اوضاع در منطقه كوباني سوريه و پيش روي گروه تروريستي داعش در اين منطقه، استان الانبار عراق شاهد درگيريهاي شديدي ميان گروهك داعش و ارتش عراق از يك سو و انتشار اخباري مبني بر سقوط قريب الوقوع بغداد از سوي ديگر بود. در سوي ديگر همزمان با اين دو تحول در سوريه و عراق منطقه عرسال لبنان نيز دست خوش تحركات شديد امنيتي گروههاي تروريستي مستقر در سوريه بود كه اين تحركات با حضور توامان حزبالله لبنان و ارتش اين كشور تا حدودي متوقف شد. ليكن اطلاعات درز رفته حكايت از احتمال دور جديد ناامنيها در اين منطقه دارد.
وقوع دو تحول امنيتي خطرناك درعراق و لبنان همزمان با تحركات غير عادي گروهك داعش در كوباني سوريه، سكوت تركيه و همچنين رفتار ائتلاف آمريكايي ضد داعش نسبت به اين تحول حكايت از طراحيهاي پشت پردهاي دارد كه همزمان ايران، لبنان، سوريه و عراق را مد نظر گرفته است.
اساسا تحولات سوريه و مشخصا پيروزي در تحولات منطقه كوباني اين كشور براي تركيه از يك سو و ائتلاف نمايشي ضد داعش از سوي ديگر اهميتي حياتي دارد. هرگونه موفقيت در سوريه براي اين ائتلاف در گرو چشم پوشي ايران در حمايت از دمشق و يا سرگرم شدن تهران به مشكلات امنيتي و اقتصادي ديگر است. از آنجا كه تهران حمايت از سوريه را حمايت از خط مقاومت در منطقه عليه نظام سلطه تعريف كرده است بنابراين هرگز از اين اصول ثابت خود چشم نخواهد پوشيد و لذا در چنين وضعي تنها راه وادار كردن ايران به عدم حمايت از زنجيرههاي مقاومت، مشغول كردن او به مباحث انحرافي ديگر و به عبارتي مخير كردن ايران به انتخاب يكي از سه اولويت اصلي است. اين در حالي است كه هم عراق و هم لبنان جزو اولويتهاي منطقهاي ايران محسوب ميشوند چه اينكه نبود اين دو كشور مانع بزرگي در مسير كمك به ملت سوريه در برابر تروريستهايي محسوب ميشد كه پس از سوريه بنا داشتند ساير كشورهاي منطقه را نيز به ناامني بكشانند. نتيجه اينكه قرار دادن ايران در مصاف با دو تحول امنيتي (دو اولويت اصلي يعني عراق و لبنان)كه به نوعي مستقيما با منافع تهران ارتباط دارد ميتواند به زعم ائتلاف آمريكايي از توجه ايران به اولويت سوريه بكاهد. الانبار به دليل نزديكي به اماكن مقدس شيعه در كربلا و نجف تهديدي مستقيم عليه تهران محسوب ميشود و وجود ثبات در لبنان نيز براي تهران اهميتي حياتي دارد. به اين معني كه ثبات در عراق و لبنان به زنجيره مقاومت كمك ميكند تا همچون گذشته در كنار نظام سوريه در مقابل تهديدات تروريستي بايستد و مانع از ماجراجوييهاي رژيم صهيونيستي شود. ائتلاف آمريكايي دقيقا حذف همين معادله را نشانه رفته است.
پاسخ ايران اما دقيقا نقطه مقابل آنچيزي است كه ائتلاف در صدد بود تحميل نمايد. هديه نظامي ايران به ارتش لبنان و متعاقب آن سفر سمير مقبل وزير دفاع و معاون نخستوزير لبنان و همچنين سفر آقاي العبادي نخستوزير عراق به تهران حكايت از ارادهاي است كه بين مقامات ايراني، لبناني و عراقي براي حفظ معادله برتر مقاومت وجود دارد. بدون شك حاصل سفر وزير دفاع لبنان به تهران، پيوند بيشتر مقاومت و ارتش اين كشور در مقابله با تروريستهاي تكفيري را به دنبال خواهد داشت و حاصل سفر آقاي العبادي نيز به مفهوم هماهنگي بيشتر و تمركز همكاريها ميان تهران و بغداد عليه تروريستها خواهد بود. براي جمهوري اسلامي ايران، عراق، سوريه و لبنان اولويتهاي هم تراز منطقهاي محسوب شده و تهران برخلاف تمايل ائتلاف آمريكايي هرگز حاضر نخواهد شد اولويتهاي هم تراز خود را رتبه بندي نمايد.
اين دو سفر تاكيدي بر وجود يك سيستم امنيتي منطقهاي با حضور سوريه، لبنان و عراق است با محوريت ايران. ائتلاف آمريكايي بنا داشته و دارد با پروژه داعش محور مقاومت منطقهاي را منفعل نمايد ليكن اين محور با تبديل تهديد به فرصت گام بلندي را به سمت اقتدار و انسجام منطقهاي برداشت. گامي كه نظم امنيتي منطقهاي جديدي را ايجاد ميكند.
* اين دو سفر تاكيدي بر وجود ارادهاي ناگسستني براي ايجاد سيستم امنيتي منطقهاي با حضور سوريه، لبنان و عراق و با محوريت ايران است و محور مقاومت تلاش دارد با تبديل تهديدات اخير ائتلاف آمريكايي به فرصت، گام بلندي به سمت اقتدار و انسجام منطقهاي بردارد