۰
شنبه ۷ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۰۶

نتانیاهو و مقدمات تحمیل دور جدیدی از جنگ و یورش علیه ملت فلسطین

نتانیاهو و مقدمات تحمیل دور جدیدی از جنگ و یورش علیه ملت فلسطین
به گزارش اسلام تایمز ؛ روزنامه الحیاه الجدیده نوشت : تقریبا بر ما روشن است که چرا بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل با این حجم «حماس» را هدف قرار داده و می خواهد مساله ربوده شدن سه شهروند اسراییلی را به گردن آنها بیندازد. هدف او از این هذیان گویی های عمدی و حساب شده آن است که خود را از تنگنایی که در آن گرفتار آمده خلاص کند. او تلاش کرد تمام فرصت هایی را که به اسراییل داده شد تا صلح را در منطقه محقق کند نابود کند و حالا در صدد راهی برای توجیه اعمال خود است. فرصت هایی که حتی بن گورین یا بنیانگذاران اسراییل نیز خوابش را نمی دیدند.
 
شاید این مساله به همین هذیان گویی ها ختم شود. اما می بینیم  درکنار این هذیان گویی ها، اسراییل دست به حملات سنگینی زده و هدف آشکارش نیز کشاندن ملت فلسطین به قربانگاه دیگری است. او می خواهد کار را به جایی برساند که خشم مردم شعله ور شده و کاسه صبرشان لبریز گردد. بخصوص آنکه از مدت ها پیش اسراییل بر روی این مساله کار کرده است که اینهمه صبر چه فایده ای دارد، از تدبیر به چه کاری می آید و سیاست چه خاصیتی می تواند داشته باشد!
 
نتانیاهو دیدگاه های محمود عباس رییس جمهور دولت فلسطین را که در مقابل سازمان همکاری اسلامی بیان می شد، نپذیرفت. او در آنجا گفته بود ما عمل می خواهیم نه حرف! و بعد ماهیت افعالی را که باید انجام داد شرح داده بود. عباس یاد آور شده بود که نتانیاهو خواستار استمرار شکاف بین گروه های فلسطینی است و می خواهد جنبش حماس را در وضعیتی خاص قرار داده و اجازه ندهد که آشتی فلسطینی به نتیجه برسد.
 
در رابطه با همین رویکرد می توان گفت اسراییل ابتدا مسوولیت ربوده شدن سه شهروند اسراییلی را به گردن حماس انداخت. بعد محمود عباس رییس دولت فلسطین را مسوول غیرمستقیم ربوده شدن آنها دانست و  درنهایت نیز خواستار انصراف دولت وحدت ملی فلسطین از برنامه آشتی ملی شد! به این ترتیب اسراییل نشان داد که هدفش ملحق کردن رهبری فلسطین به استراتژی خودش است. حال آنکه نتانیاهو خود نیز می داند همه داستان این نیست زیرا آن چیزی را که محافل تندرو اسراییلی از او می خواهند نابود کردن دو تفکر به صورت همزمان است. یعنی هم تفکر سیاسی وهم تفکر مقاومت نزد فلسطینی ها. یعنی به طور مشخص همه آنچه را که الان ما در اختیار داریم همین دو تفکر است و نه حتی روش ها و شیوه های عملی آنها زیرا بن بست فعلی ایجاد شده از سوی اسراییل هردو راه مقاومت یا سیاست را مسدود کرده است.
 
با این حال نحوه مواجهه با اشغالگران چه به صورت مسالمت آمیز یا ستیزه جویانه نیازمند اندکی وقت است تا این دو تفکر حفظ و درهم آمیخته شوند. طبعا در این راه حفظ همبستگی فلسطینی ها برخلاف تمایل نتانیاهو یک امر الزامی است. تا ما به یک آشتی متوازن و قابل زندگی دست یابیم. روندی که بتواند پاسخگوی شرایط واقعی ما در ادامه این مبارزه باشد یا ما را به این نقطه برساند که با انصراف از تعاملات سیاسی دوباره به مقاومت بازگشته و با هر وسیله ممکن تا اشغالگری پابرجاست بر آن راه قدم بگذاریم.
 
از این رو باید بقایای
دلایل خصومت ورزی نسبت به حماس را کنار بگذاریم و در عوض زبانی سیاسی و دیپلماتیک را در پیش گیریم. تا بتوانیم یک داستان محکم و متکامل را از خود روایت کنیم. باید دانست که تنها مشکل ما افراط گرایان تروریستی است که نتانیاهو آنها را وارد دولت  خودش کرده است. زیرا آنها و فقط آنها هستند که بر آتش این جنگ های خونین علیه فلسطینی ها می دمند. دراین میان حادثه مفقود شدن سه اسراییلی بهانه ای در دست آنهاست تا اعمال جنایت کارانه خود را از سربگیرند.
 
برخی از واکنش ها نسبت به سخنان «ابومازن» که از درون دولت نتانیاهو یا خارج آن شنیده می شود در ظاهر با هذیان هایی که پیوسته نتانیاهو آن ها را برزبان می آورد متفاوت است اما در نهایت قصدش اینکه اثبات کند هر واکنشی که از سوی هر فلسطینی علیه اشغالگری یا شهرک نشینی سربزند در واقع از بین برنده روند «صلح» به گمان آنهاست.
این ها کسانی هستند که برداشت نتانیاهو را از دیدگاه های محمود عباس قبول ندارند. مثل اسحاق هرتسوگ و ییر لیپید رییس حزب « آینده ای هست » یا تزیپی لیونی ریس حزب « حرکت » و سایر گروه های چپ اسراییلی. این ها می خواهند سیاست های فلسطینی به همان شکلی باشد که باب طبع  آنهاست و به این مساله اهمیتی نمی دهند که رهبری فلسطین در برابر اقدامات اشغالگران تاکنون تا چه حد صبر و حوصله به خرج داده است.
 
البته آنها به خوبی می دانند که یک موضع سیاسی قوی از سوی فلسطینی ها صرف نظر از نمایش های بنیامین نتانیاهو، این است که بتواند یک برنامه سیاسی قوی را برای رهبری فلسطین ترسیم کند. بعد هماهنگی بین رهبری سیاسی و افکار عمومی مردم فلسطین است که دیگر اجازه نمی دهد انرژی فلسطینی ها صرف یک جنگ شکست خورده یا ماجراجویی های حساب نشده گردد بلکه آن را به نحوی هدایت می کند که در جهت منافع مردم فلسطین و در مسیر تحقق برنامه ثبات و استقلال ملی باشد.

در واقع، واکنش های رسمی و اولیه فلسطینی ها به حادثه ربوده شدن سه شهروند اسراییلی به نتانیاهو بهانه ای نمی دهد بلکه در عوض و به طور مشخص پیامی را نه به نتانیاهو بلکه به افکار عمومی جهان می دهد زیرا از نتانیاهو دیگر هیچ انتظاری نمی توان داشت.
 
ما همچنان می توانیم نسبت به حادثه ربوده شدن سه اسراییلی تحلیل های خودمان را داشته باشیم و با کلمات سیاسی حساب شده ای از آنها سخن بگوییم. به طوری که نه زیاد باشد و نه کم. به این معنا که بگوییم این اشغالگری و شهرک نشینی است که زمینه را برای وقوع همه فجایع از جمله این حادثه فراهم می سازد. بنابراین باید رفت اصل مطلب و به مساله اشغالگری پرداخت. آن وقت این نتانیاهو و در کل اسراییل است که در مقابل افکار عمومی جهان قرار می گیرد و باید نسبت به ادامه این اشغالگری توضیح دهد.
 
به هرحال به نظر ما طرح دست داشتن حماس در ربودن شهروندان اسراییلی چیزی جز یک تله نیست و می خواهد مقدمات لازم را برای تحمیل دور جدیدی از جنگ و یورش علیه ملت مظلوم فلسطین که سال هاست زیر سایه اشغالگری زندگی می کند، فراهم سازد.
 

منبع : الحیاه الجدیده، فلسطین
 ترجمه: شفقنا
کد مطلب : ۳۹۵۷۳۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما