۰
پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۵۷

واکاوی انتخابات ریاست جمهوری ترکیه؛ نحوه توزیع آرا،‌ میزان مشارکت و پدیده‌های جدید

واکاوی انتخابات ریاست جمهوری ترکیه؛ نحوه توزیع آرا،‌ میزان مشارکت و پدیده‌های جدید
نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ترکیه با توجه به نظرسنجی‌های مؤسسات معتبر نظرسنجی و مطالعاتی مثل آنار (ANAR)، گزیجی (Gezici)، کوندا (Gezici)، سونار (SONAR)، پل مارک (POLLMARK)، توسیار (TUSIAR) و .. از هفته‌ها قبل قابل پیش‌بینی بود و برای من نتیجه انتخابات اصلاً تعجب‌آور نبود. آنچه برای من در این انتخابات مهم تر از نام برنده انتخاب بود نحوه توزیع آراء در جامعه ترکیه، میزان مشارکت مردم و کنش‌های گفتاری و عملی احزاب مهم و تأثیرگذار بود. در این جستار نگاهی کوتاه به این انتخابات و دلایل آن خواهم انداخت تا بتوانم فضایی هر چند کوتاه در این زمینه ترسیم کنم.

آنچه بیش از هر چیز درباره این انتخابات می‌توان گفت این است که میزان مشارکت 75 درصدی در این انتخابات در مقایسه با انتخابات دیگر در ترکیه، پایین است. دلایل متعددی را می¬توان در این زمینه مطرح کرد. به احتمال زیاد اکثر مردم ترکیه فکر می‌کردند که برنده این انتخابات از قبل شناخته شده است بنابراین نیازی به رفتن به مراکز رأی‌دهی را ندیدند. یا احساس کردند که نتایج این انتخابات تغییر مشخصی در زندگانی آن‌ها نخواهد داشت به طوری که زندگی روزمره را رها نکرده و زمان خود را صرف انتخابات ننمودند. دلیل دیگر، شاید این باشد که برخی از مردم ترکیه فکر کردند که تفاوت چندانی بین رجب طیب اردوغان نخست‌وزیر و رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور نخواهد بود بنابراین انگیزه‌ای برای انتخابات نداشته و برای آن‌ها انتخابات مهم نبوده است.

البته احزاب مخالف ترکیه نیز در این مشارکت نسبتاً ضعیف نقش مهمی داشتند. نامزد مشترک دو حزب اصلی مخالف ترکیه؛ استاد اکمل الدین احسان اوغلو که شخصیتی اسلامی و بین‌المللی و یک چهره برجسته دانشگاهی به شمار می‌رود طرفداران دو حزب را نتوانست متقاعد کند. اکثر افرادی که به ایشان رأی داده‌اند فقط به خاطر این بود که نمی¬خواستند به اردوغان رأی بدهند (دوست نداشتند اردوغان رأی بیاورد). حزب جمهوری‌خواه خلق ترکیه (CHP) به عنوان دومین حزب تأثیرگذار کنونی ترکیه و حزب جنبش ملی¬گرای ترکیه (MHP) به عنوان سومین حزب تأثیرگذار کنونی ترکیه قدمتی دیرینه در تاریخ سیاسی ترکیه دارند و همیشه در مقاطع مختلف تاریخی و سیاسی ترکیه، یک کنشگر موثر بوده¬اند. این دو حزب معمولاً با دیدگاه ملی¬گرا، سوسیال دموکرات و سکولار و طرفدار ایدئولوژی کمالیستی شناخته می¬شوند فردی را به عنوان نامزد ریاست جمهوری انتخاب کرده‌اند که شخصیتی اسلامی بود. طبیعی است که ایشان نمی‌تواند موجی از هیجان را در بین طرفداران این دو حزب ایجاد کند و حتی سرسخت‌ترین مخالفان اردوغان را پای صندوق‌های رأی بیاورد. انتخاب یک شخصیت اسلام‌گرا برای کاندیداتوری این دو حزب را می‌توان از زوایای دیگری نگریست. نخست این انتخاب ناشی از برداشت رهبران این احزاب است که اذعان دارند ترکیه کشوری اسلامی است و مردم گرایش به افرادی دارند که پایه و جهان‌بینی اسلامی دارد بنابراین انتخاب یک فرد با گرایش اسلامی می‌تواند آن‌ها را به اهداف سیاسی خود در جامعه ترکیه برساند. دوم، زدودن چهره ضد اسلام‌گرا و سکولاریستی از احزاب خود در جامعه ترکیه و گرفتن رأی برخی از افراد ملی گرای مذهبی در جامعه ترکیه بوده است. دلیل دیگری را می‌توان در راستای این مسئله مطرح کرد که انتخاب اکمل الدین احسان اوغلوی اسلام‌گرا بدین معناست که این احزاب مخالف با احزاب و افراد اسلام‌گرا در رأس حاکمیت قدرت ترکیه نیستند و اگر شخص مهم و بین‌المللی مثل ایشان در رأس حاکمیت قرار بگیرد ما نیز از ایشان حمایت می‌کنیم و این یعنی زیرسوال بردن عملکرد رجب طیب اردوغان و اسلام‌گرایی او در 12 سال گذشته است. مسئله دیگر و مهم در این زمینه، نداشتن راهبرد عمیق این احزاب در راستای تربیت شخصیتی در حد و اندازه ریاست جمهوری ترکیه است که بتواند با رقبای خود به ویژه اسلام‌گرا مثل حزب عدالت و توسعه در ترکیه رقابت کند.

علی‌رغم این مسائل، معتقدم که پیروزی اردوغان در مراحل مختلف تنها نشأت‌گرفته از شخصیت او و سیاست‌های موفقیت آمیزش در ترکیه نیست بلکه از اشتباهات راهبردی و بی‌وقفه اپوزیسیون اصلی ترکیه است؛ بنابراین، در جریان مبارزات انتخاباتی، احزاب مخالف و تحلیل گران سیاسی ترکیه ادعا می‌کردند که اردوغان در جریان تبلیغات انتخاباتی از امکانات دولتی به نفع خود استفاده کرده، درحالی‌که دیگر نامزدها از این امکانات محروم بوده¬اند. به نظرم حتی بدون هیچ‌گونه مبارزه و تبلیغات انتخاباتی، اردوغان پیروز انتخابات می‌شد زیرا اپوزیسیونِ حزب عدالت و توسعه در بسیاری از ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماع در جامعه ترکیه بی‌اثر هستند و با اشتباهات اساسی خود، زمینه شکست هر چه بیشتر خود و فضای پیروزی برای عدالت و توسعه را فراهم می‌کنند و این موضوعی است که نمی‌توان به راحتی از آن چشم‌پوشی کرد.

با وجود موفقیت آشکار اردوغان باید این نکته را ذکر کرد که اردوغان با درصد بالایی به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب نشده است و باید به تدریج قدم‌های اساسی را بردارد. این به معنای عدم اعتماد مردم ترکیه به او نیست بلکه انتظارات مردم ترکیه بیشتر از قبل شده است و سخنان تند و تمایزگونه او را قبول نخواهند کرد و رئیس‌جمهور باید پیام مردم را به خوبی در مسائل داخلی و سیاست خارجی و منطقه‌ای درک کند.

مردم ترکیه تغییر می¬خواهند و این را در دهه گذشته نشان داده‌اند اما همواره می‌ترسند که تغییر رادیکال ممکن است ثبات ترکیه را مختل کند چیزی که بیشتر مردم ترکیه به دنبال آن هستند. مشکل این است که نتیجه این انتخابات نشانه کافی برای موافقت یا عدم موافقت مردم برای انتقال از یک سیستم پارلمانی به سمت یک سیستم ریاست جمهوری نیست؟

یکی دیگر از جنبه‌های مهم این انتخابات صعود سیاستمدار کرد صلاح الدین دمیرتاش بوده است. او سهم قابل‌توجهی از آرای انتخاباتی را به دست نیاورد اما رأی او بالاتر از حزب خود، حزب دموکراتیک خلق (HDP) بود. علی‌رغم این که ایشان نامزد کرد بود اما بررسی کنش‌های گفتاری او در طی مبارزات انتخاباتی نشان داد که او در تبیین تبدیل حزب دموکراتیک خلق به یکی از احزاب ترکیه موفق بوده است زیرا این حزب به عنوان یک نیروی سیاسی جدید در ترکیه در این انتخابات به دنبال سبک و سنگین گردن فضای انتخاباتی بود که می‌خواهد فراتر از رأی کردها رفته و رأی‌دهندگان دیگر را خارج از جنبش سیاسی معمول و کردی خود به دست بیاورد. نتیجه انتخابات نشان از توانایی¬های او برای جمع‌آوری برخی از بخش‌های متفاوت جامعه را ثابت می‌کند و این مسئله عمیقاً در آینده سیاسی ترکیه تأثیر خواهد گذاشت.

همچنین داشتن یک نامزد سوم در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه بدین معناست که اردوغان و رقبای اصلی او در ترکیه تنها عاملان تأثیرگذار در آینده سیاسی ترکیه نیستند زیرا اگر دمیرتاش رأی بالاتری از آنچه کسب نموده به دست می‌آورد فرایند انتخاب نهایی رئیس‌جمهور را برای دو هفته به تأخیر می‌انداخت؛ بنابراین، دمیرتاش علی‌رغم این که همه می‌دانستند او رأی بالایی ندارد اما می توانست نقش تعیین کننده در این انتخابات ایفا کند بنابراین او با حداقل چشم‌انداز خلاق‌ترین نامزد در بین نامزدها بوده است.

از سوی دیگر، کل آرای دمیرتاش و اردوغان ثابت می‌کند که اکثر مردم ترکیه روند مذاکرات صلح با کردها را حمایت می‌کنند و این مسئله مهمی است که باعث می‌شود دمیرتاش و متحدان آن، با پشتوانه بیشتر و با چانه‌زنی سیاسی موثر فشار خود را بر پ.ک.ک و حزب عدالت و توسعه ادامه خواهند داد تا روند صلح به نتیجه برسد.

مسلماً فضای جدید سیاسی ترکیه، تأثیراتی را در احزاب و گروه‌های دیگر در ترکیه خواهد گذاشت. به عنوان مثال، ممکن است بین سکولارهای دموکرات و ملی گرایان حزب جمهوری‌خواه ترکیه شکافی ایجادشده و ملی‌گراها به سمت حزب جنبش ملی¬گرای ترکیه کشیده شوند و سکولارهای دمکرات به سمت دمیرتاش. برخی از ملی گرایان حزب عدالت و توسعه نیز ممکن است جنبش ملی¬گرای ترکیه بپیوندند زیرا آن‌ها از پیشروی مذاکره با کردها را دوست ندارند. به هر حال باید منتظر ماند که اپوزیسیون حزب حاکم چگونه در سیاست¬های خود بازاندیشی کرده و اردوغان نیز چه ارکستری را در زمینه سیاست داخلی و خارجی خواهد نواخت تا به گفته خودش، «ترکیه جدید» ی را بسازد.

 علی حاجی محمدی
کد مطلب : ۴۰۴۷۰۳
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما