۱
۰
سه شنبه ۲۳ تير ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۲۶

نگاهی به روابط روسیه و آمریکا (تاکتیک یا راهبرد؟)

نگاهی به روابط روسیه و آمریکا (تاکتیک یا راهبرد؟)
نویسنده : سید جواد آرامی
روابط روسیه و آمریکا که در 5 ساله اخیر بخاطر افزایش حضور و نفوذ آمربکا در حوزه پیرامونی روسیه به شدت دچار تنش شده بود و هر از گاهی جهان شاهد رجزخوانی ها و انتقادات و اتهامات تند طرفین نسبت به یکدیگر بود با روی کار آمدن اوباما و وعده های وی برای از سرگیری روابط حسنه و استراتژیک و سفر هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا به روسیه و فشار نمایشی دکمه "ری ست" در روابط دو طرف وارد مرحله تازه ای شد و بعد از این سفر ، گروه کاری روابط روسیه و آمریکا به ریاست "یوگنی پریماکوف" و "هنری کیسنجر" تشکیل شد که وظیفه آنها بررسی روابط دو جانبه و ارائه راه حل هایی برای بهتر کردن روابط دو کشور بود ، که این گروه نیز در نهایت لیستی از راهکارهای مناسب در روابط روسیه و آمریکا را به مقامات آمریکایی پیشنهاد کرد که عبارتند از :
1. آمریکا نباید برای عضویت روسیه در سازمان تجارت جهانی مانع تراشی کند و باید موافقت خودش را برای ورود روسیه به این سازمان اعلام کند ، موضوعی که روسیه 8 سال است بدنبال آن می باشد.
2. آمریکا نباید از وضعیت حقوق بشر در روسیه انتقاد کند و اگر اقدام به اینکار می کند این کار نباید با هیاهو همراه باشد
3. آمریکا باید نفوذ سنتی روسیه را در حوزه شوروی سابق به رسمیت بشناسد.
4. آمریکا نباید در کوتاه مدت اصراری بر عضویت گرجستان و اوکراین درناتو داشته باشد
5. آمریکا باید تلاش نماید روسیه را به یکی از شرکای خود در مسئله هسته ای ایران تبدیل نماید.
6. آمریکا باید در مسئله استقرار سیتم دفاع موشکی در شرق اروپا تجدید نظر نماید.
7. آمریکا باید روسیه را در سیستم امنیت اروپا سهیم کند.
در یک نگاه کلی تمامی این پیشنهادات ، همان خواسته های مورد نظر روسها در روابطشان با آمریکاییها می باشد و اگر آمریکاییها با این پیشنهادات موافقت کنند دیگر تنشی در روابط دو طرف باقی نمی ماند ، البته آمریکاییها ممکن است با بعضی از این پیشنهادات مثل عضویت روسیه در سازمان تجارت جهانی موافقت کنند ، اما سوالی که اینجا مطرح می شود این است که آیا مقامات جدید آمریکا حاضر می شوند با تمامی این پیشنهادات موافقت کنند ، جواب این سوال مشخص است و پاسخ آن نه می باشد زیرا هدف فعلی و بلند مدت و استراتژیکی آمریکا ایجاد هژمونی در جهان است و این مسئله با تغییر رییس جمهور در آمریکا تغییر نمی کند بلکه روش رسیدن به این هدف تغییر می کند ، بوش رییس جمهور قبلی آمریکا نیز بدنبال این هدف بود اما روش وی ، سخت افزاری بود و اقدامات وی در دنیا باعث شد که چهره آمریکا در جهان منفور شود ، اما رییس جمهور جدید آمریکا سعی دارد با ترمیم چهره آمریکا و نمایی جدید از آمریکا به این هدف دست پیدا کند. لذا با توجه به بحران اقتصادی در جهان و افزایش درگیری ها در افغانستان و غیره ، دولت جدید آمریکا بدنبال این مسئله است تا شرکای قدیمی خود مثل روسیه ، آلمان و فرانسه را دوباره به دور خود جمع کند و آنها را در مشکلات خود شریک کند امری که برای شرکای آمریکا یک فرصت نیز تلقی می شود.
روابط روسیه و آمریکا در دوره بوش بخاطر زیاده خواهی و فشارهای آمریکا دچار تنش شده بود و در نهایت نیز به جنگ گرجستان ختم شد ، هنوز نیز این تنش در قالب مانور یک ماهه ناتو در گرجستان ادامه دارد ، لذا نمی توان گفت که این روابط خوب شده است بلکه مشکلات اقتصادی و داخلی و امنیتی که آمریکا را در داخل و خارج با آن مواجه کرده است باعث شده است که آمریکا در برخی از اظهارنظرهای خود تجدید نظر کند ولی در عمل طور دیگری عمل نماید. اختلافات در روابط روسیه و آمریکا به 4 دسته تقسیم می شوند:
• دسته اول : اختلافاتی که از قبل در روابط روسیه و آمریکا وجود داشته است ، مثل قدرت طلبی و سلطه هژمونی آمریکا بر جهان باقی مانده از جنگ سرد.
• دسته دوم : اختلافاتی که در حال حاضر فعال هستند و روابط دو کشور را تحت الشعاع قرار داده است مثل حضور در قلمروی شوروی سابق مانند گرجستان و نوع تعامل بر سر پرونده هسته ای ایران.
• دسته سوم : اختلافاتی که در حال حاضر خفته و پنهان هستند و هر لحظه ممکن است بروز نمایند
• دسته چهارم : اختلافاتی که در آینده بروز می نمایند و برای ما قابل پیش بینی نیستند.
لذا با وجود این 4 دسته ، روابط روسیه و آمریکا در بعضی از مسائل قابل پیش بینی نیست و روابط دو طرف هیچ گاه به سطح عالی نخواهد رسید ، اما ممکن است با توجه به موقعیت زمانی و نیازمندیهای طرفین به یکدیگر ، در بعضی از مسائل به توافقاتی آن هم در مقاطع زمانی خاص دست پیدا کند.
اما آنچه باعث تغییر ظاهری نگاه آمریکاییها به روسها شده است ، نیاز آمریکا به همکاری روسیه در مسئله افغانستان و مبارزه مشترک با تروریسم (طالبان و بنیادگرایی افراطی مذهبی و مسئله تمدید پیمان استارت یک و صادرات تسلیحات روسی به مخالفان غرب و برنامه هسته ای ایران می باشد و همین مسائل موجب شده که روسها ، رویکرد جدید مقامات آمریکا نسبت به خودشان را ناشی از این نیازها بدانند ، لذا این رویکرد جدید با توجه به مشکلات آمریکا در مقطع فعلی می باشد و ممکن است با حل مشکلات آمریکا تغییر کند ، زیرا روسها تجربه خوبی در این زمینه دارند که نمونه آن 11سپتامبر و همکاری روسها با آمریکاییها در زمینه مبارزه با تروریسم می باشد که پس از رفع نیازشان ، درهمان کشورهایی که روسها به آنها اجازه ایجاد پایگاه داده بودند ، اقدام به برگزاری انقلابهای مخملین بصورت دوره ای کردند و به تنگ کردن حلقه محاصره روسیه در حوزه جامعه مشترک المنافع اقدام کردند ، اما اینبار روسها با گرفتن درس از گذشته می خواهند طی همکاری با آمریکا در مسئله افغانستان بویژه در بحث ترانزیت نیروها و تجهیزات هم خودشان بر این روند نظارت داشته باشند و اجازه ندهند که کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز بصورت یک جانبه با آمریکا توافقی امضاء کنند ، بلکه این مسئله باید با نظر روسیه انجام شود و از طرف دیگر روسها سعی دارند از فرصت بدست آمده در روابط شان با آمریکا نهایت استفاده را ببرند و بتوانند از این فرصت بدست آمده اهداف و خواسته های خود را حتی بصورت مقطعی محقق سازند تا بتوانند امتیازی را از دولت اوباما بگیرند.
در حال حاضر یک سری اختلافات و مولفه ها در روابط روسیه و آمریکا وجود دارند که بعضی از آنها نقش تعیین کننده ای در تنظیم روابط طرفین دارد و در صورتی که توافق واقعی در این خصوص میان دو طرف به وجود آید ، روابط دو کشور خوب می شود ، اما رفتار عملی آمریکاییها تاکنون نشان داده است که این توافق دست نایافتنی است ، روسیه و آمریکا بر سر مسائل مختلف اختلافات زیادی با یکدیگر دارند از قبیل :
1. تحرکات گسترده آمریکا در جهان و حوزه پیرامونی روسیه (انقلابهای رنگین ، بحران گرجستان)
2. حمایت از دولتهای واگرا و مخالف روسیه در حوزه شوروی سابق و اروپای شرقی مثل گرجستان ، کشورهای بالتیک و لهستان
3. گسترش ناتو به شرق و مسئله عضویت گرجستان و اوکراین در ناتو
4. مسئله استقلال کوزوو
5. مسئله انرژی و وابستگی اروپا به انرژی روسیه
6. تلاش آمریکا برای کاهش وابستگی انرژی اروپا به روسیه
7. حمایت آمریکا از توسعه خطوط لوله انرژی
8. استفاده ابزاری روسیه از اهرم انرژی در رابطه با غرب
9. پروند هسته ای ایران و نوع رفتار و رویکرد دوگانه روسها
10. مسئله مبارزه با تروریسم و داشتن تعاریف مختلف از آن
11. مسئله استقرار سیستم دفاع موشکی آمریکا در شرق اروپا
12. افزایش فعالیتهای نظانی روسیه
13. مسئله کاهش تسلیحات هسته ای و انعقاد پیمانی جایگزین پیمان استارت یک
14. مسئله امنیت اروپا
اما 5 مولفه اصلی در این روابط وجود دارد که پایه و اساس اختلافات دیگر را تشکیل می دهند که عبارتنداز :
• ساختار امنیتی اروپا.
• مسئله استقرار سیستم دفاع موشکی در شرق اروپا.
• مسئله کاهش کلاهک هسته‏ای و تمدید پیمان "استارت یک".
• حضور و نفوذ آمریکا و ناتو در حوزه قلمروی شوروی سابق.
• مسئله انرژی.

مهمترین مولفه های مهم در روابط روسیه با آمریکا
الف) ساختار امنیتی اروپا
یکی از مولفه های مهم در روابط روسیه با آمریکا ، مسئله ساختار امنیتی اروپا می باشد ، در حال حاضر ساختار امنیتی حاکم بر اروپا باقی مانده از زمان جنگ سرد است، در این سیستم روسیه بعنوان تهدید تلقی شده و منافع روسیه در نظر گرفته نمی شود ، یکی از انتقادات روسها به آمریکا در این خصوص ، این است که باید در این ساختار امنیتی تجدید نظر شود ، زیرا دیگر جنگ سردی وجود ندارد و به تبع آن باید نگاههای امنیتی به روسیه تغییر کند ، لذا روسها خواهان مشارکت در ساختار امنیتی اروپا هستند و برای اینکار پیشنهادی را در مورد ساختار امنیتی جدید اروپا تهیه کرده اند ، اما هنوز از متن اصلی این پیشنهاد مطلبی منتشر نشده است ، در مقابل نیز آمریکا نمی خواهد روسیه را در ساختار امنیتی اروپا مشارکت دهد زیرا بهبود روابط روسیه و اروپا را به ضرر منافع خود می داند و این مسئله می تواند وزنه اروپا و روسیه در مقابل آمریکا افزایش بدهد ، امری که با هژمونی آمریکا در تضاد می باشد لذا این مسئله که روسیه و آمریکا بخواهند در آینده در این زمینه به توافقی دست پیدا کنند به دور از ذهن می باشد و این مسئله بعنوان یکی از اختلافات اساسی میان روسیه و آمریکا باقی خواهد ماند ، البته روسها در چند سال اخیر سعی کردند تا با همکاری با کشورهای اروپای غربی مثل آلمان ، فرانسه ، ایتالیا و اسپانیا بدون آمریکا به یک ساختار امنیتی دست پیدا بکنند ، اما بحث گسترش ناتو و تلاش های پنهانی انگلستان و همکاری های استراتژیک آمریکا باکشورهای اروپای شرقی مانع این توافقات شده است.



ب) مسئله استقرار سیستم دفاع موشکی در شرق اروپا
مسئله استقرار سیستم دفاع موشکی آمریکا در شرق اروپا یکی دیگر از اختلافاتی بود که روابط دو طرف را تا حد جنگ سرد نیز پیش برد و طرفین تا حد تهدید نظامی یکدیگر نیز پیش رفتند که در نهایت روسها تهدید به استقرار موشکهای اسکندر در استان کالینیگراد در غرب روسیه کردند ، مسئله استقرار سیستم دفاع موشکی در شرق اروپا از زمان بوش پدر مطرح شد و بحث جدیدی در روابط اروپا و آمریکا نبود ، اما در دوره بوش ، وی بدنبال اجرایی کردن این مسئله برآمد ، اما با مقاومت روسیه مواجه شد و روسها به هر روشی متوسل شدند تا آمریکاییها را از این برنامه خود منصرف کنند حتی بحث استفاده مشترک از رادار قبله در آذربایجان را به آمریکاییها پیشنهاد دادند که تمام این طرح ها نتیجه نداد البته چند ماه پیش نیز مقامات روسیه مجدداً اعلام کردند که روسیه هنوز بر پیشنهاد خود برای استفاده مشترک از رادار قبله با آمریکا باقی هستند ، اما با روی کار آمدن اوباما فعلاً آمریکاییها بر استقرار این سیستم تاکید نمی کنند بلکه آمریکاییها بدنبال مباحث مهمتری مثل پیمان استارت یک و افغانستان هستند ، لذا نمی خواهند روی این مسئله زیاد مانور بدهند و موجب حساسیت روسها بشوند ، از طرفی روسها سعی دارند از موقعیت بدست آمده (روی کار آمدن اوباما) نهایت استفاده را ببرند و دولت جدید آمریکا را از اجرای این طرح منصرف کنند ، اما به نظر نمی رسد که روسیه و آمریکا در این خصوص به توافقی دست پیدا کنند بلکه این مسئله برای مدتی مسکوت باقی خواهد ماند.

ج) مسئله کاهش کلاهک های هسته‏ای و تمدید پیمان "استارت یک"
خلع سلاح و کنترل تسليحات کشتارجمعي همواره يكي از مهمترين مسائل مطرح در سطح نظام بين الملل و به خصوص در روابط روسیه و آمریکا بوده است و از سال 1960 تاكنون ، همواره يك پيمان و مبناي حقوقي ميان روسیه و آمریکا وجود داشته كه هر دو طرف را به كنترل تسليحات راهبردي ملزم مي‌ساخته است ، اما در آخرين پيماني كه ميان آمريکا و شوروي سابق (پنج ماه پيش از فروپاشي) در 31 جولاي سال 1991 امضا شد و بين آمريکا و روسيه و سه کشور از اتحاد جماهير شوروي سابق ( بلاروس، قزاقستان و اوکراين) لازم الاجرا باقي ماند، هر دو کشور حق داشتند حداکثر ۶ هزار کلاهک هسته‌اي آماده پرتاب و هزار و ۶۰۰ موشک حمل‌کننده را در اختيار داشته باشند. همچنين تجهيزات اساسي که در اين پيمان به آنها اشاره شده بود ، شامل موشک هاي قاره پيماي بالستيکي زميني، موشک هاي بالستيکي در زير دريايي ها، و بمب افکن هاي سنگين استراتژيکي مي شود. اما در شرايط فعلی ، مدت پيمان "استارت-1" در 14آذر سال 88 (5 دسامبر سال 2009) به پايان مي رسد، لذا آمريكا و روسيه بدنبال جايگزيني برای اين پيمان مي باشند. در همین راستا ، اوباما و مدودف در 12 فروردین سال جاری (اول آوريل 2009) در حاشيه نشست سران گروه ۲۰ با یکدیگر ملاقات کردند و طرفین اعلام کردند که تلاش می کنند هرچه سریعتر بر سر يک پيمان خلع سلاح تازه به توافق برسند ، بر همین اساس نخستين دور از مذاكرات رسمي روسيه و آمريكا در مسكو، با هدف تدوين توافق نامه جديدي پيرامون كاهش تسليحات تهاجمي راهبردي آغاز شد
مسئله مذاکره با روسیه در خصوص بستن پیمان جدید آنقدر برای آمریکاییها مهم است که حتی "هيلاري كلينتون" وزير امور خارجه‌ آمريكا در سناي آمريكا اعلام کرده بود كه قرارداد جديد يكي از اولويت‌هاي اصلي دولت جديد آمريكا در روابط با روسها می باشد ، اما در حال حاضر اختلافات موجود ميان روسيه و آمريكا مانع از هرگونه توافق جامع و جدي آنها در خصوص كنترل تسليحات راهبردي گرد یده است. یکی از مشکلاتی که بر سر عدم توافق در این خصوص وجود دارد این است که روسيه قصد دارد مسائل مربوط به كاهش تسليحات تهاجمي راهبردي را با مسئله استقرار سيستم دفاع ضد موشكي آمريكا در شرق اروپا مرتبط سازد و طبعاً چنين امري به هيچ وجه مورد قبول آمریکا قرار نخواهد گرفت ، این مسئله را پوتين ، نخست وزير روسيه در جريان سفر خود به ژاپن اعلام كرده بود كه روسيه مسلما همه مسائل مربوط به سيستم دفاع ضد موشكي و كاهش تسليحات تهاجمي راهبردي را به يكديگر مرتبط مي داند. وی گفته بود: فکر مي کنم که براي درک اين مسئله نياز به علم کارشناسي نباشد. اگر يکي از طرفين بخواهد و يا در فکر آن باشد که چتري را براي دفاع دربرابر هرگونه تهاجم بالاي سر خود قرار دهد، اين توهم برايش ايجاد خواهد شد که اجازه انجام هر کاري را دارد؛ آنوقت است که حس تهاجم در عملکرد آن چندين بار افزايش خواهد يافت و تهديد رويارويي جهاني به سطح بسيار خطرناکي خواهد رسيد ، همچنین پوتین ، نخست وزیر روسیه در مورخ 20/3/88 در ديدار با وزير خارجه آلمان، خلع سلاح اتمي روسيه را مشروط به خلع سلاح اتمي قدرتهاي ديگر دانسته و گفت: کرملين در صورتي از سلاح اتمي صرف نظر خواهد کرد که قدرتهاي اتمي دارنده اين نوع سلاح بطور رسمي يا غيررسمي ، از آن صرف نظر کنند. پوتين درباره آمادگي روسيه براي تامين امنيت خود بدون سلاح اتمي گفت: ما نيازي به سلاح اتمي نداريم ، ما اين سلاح را اختراع نکرده و بکار نبرديم. وي بطور ضمني به آمريکا به عنوان کشور مخترع سلاح اتمي اشاره کرده و افزود: اگر کشوري که اين سلاح را اختراع کرد و آنرا بکار گرفت براي خلع سلاح اتمي آماده شود و قدرتهاي ديگر هم که رسما يا بطور غيررسمي اين نوع سلاح در اختيار دارند از آن صرف نظر کنند ، ما نيز از اين مسئله استقبال مي کنيم.
مسئله دیگر در عدم توافق دو طرف در این خصوص ، برتري روسیه در تعداد كلاهك هاي هسته اي آماده ي پرتاب و غيرفعال نسبت به آمريكا می باشد ، از اینرو آمریکاییها سعي دارند مذاكرات را به سمت كاهش تسليحات هسته اي سوق دهند که این مسئله با توجه به برتري آمريكايي ها در تسليحات متعارف نسبت به روس ها به ضرر روسیه می باشد ، در حال حاضر ، آمريکاییها ۵ هزار و ۲۰۰ کلاهک هسته‌اي آماده پرتاب و ۴ هزار کلاهک غيرفعال ذخيره دارند و روسها نیز 5 هزار و 200 کلاهک هسته ای آماده پرتاب و ۸ هزار و ۸۰۰ کلاهک‌هاي غيرفعال و ذخيره دارند. لذا روسها قصد دارند مذاكرات را به حوزه ي تسليحات متعارف بكشانند و در اين بين پنهان كاري طرفين در خصوص اعلام دقيق ميزان تسليحات نيز يكي ديگر از چالش هاي پيشبرد مذاكرات محسوب مي شود. چنانكه مسئله محدوديت كلاهك هاي موجود در انبارهاي آمريكا كه به عقيده طرف روسي بايد در محاسبات كاهش به حساب آورده شود، با مخالفت آمريكايي ها مواجه شده است. در واقع آمريكايي ها قصد دارند تنها كلاهك هاي هسته اي و موشك هاي حامل استقرار يافته را شامل توافقات جديد بدانند و روس ها تمايل دارند كه پيمان جديد، تمام تسليحات راهبردي را در بر گيرد.

د) حضور و نفوذ آمریکا و ناتو در حوزه قلمروی شوروی سابق
یکی دیگر از اختلافات اساسی و پایه ای روسیه و آمریکا ، گسترش نفوذ مرحله ای آمریکا و ناتو به سمت قلمروهای سنتی روسیه در شرق اروپا و شوروی سابق است که این روند از بالکان شروع شد و پس از عبور از لهستان و کشورهای بالتیک (استونی ، لیتوانی و لتونی ) وارد قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی شده است و گرجستان نیز به خاکریز نظامی این تقابل تبدیل شده است و روسها مرحله به مرحله بخاطر مشکلات درونی خود در مقابل آمریکا و اروپا عقب نشینی کرده اند ، اما موقعیت ویژه و اهمیت ویژه ای که گرجستان برای روسیه داشت باعث شد که دیگر روسها در مورد گرجستان سکوت نکنند و در این مورد دچار انفعال نشوند و بطور قاطع مقابل این پیشروی بایستند که این ایستادگی منجر به جنگ گرجستان شد که بعد از آن نیز یک رویارویی بین غرب و روسیه بوجود آمد ، روسها در حال حاضر خواستار این امر هستند که این پیشروی باید در یک جا متوقف شود و تا زمانیکه این امر را بطور واقعی مشاهده نکنند در روابط خود با آمریکا بطور راهبردی تصمیمی نخواهند گرفت.

ک) مسئله انرژی
یکی دیگر از اختلافات روسیه و آمریکا ، استفاده روسیه از منابع انرژی خود برای اعمال فشار بر هم پیمانان آمریکا در اروپا و تلاش برای تاثیرگذاری بر روند ترانزیت انرژی از کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز به اروپا می باشد و این امر در حالی است که اروپا و آمریکا سعی کردن تا با اجاد منشور جدید اروپا در زمینه انرژی ، این انحصار روسیه را از بین ببرند که به علت مقاومت روسیه این امر تحقق پیدا نکرده است ، از طرف دیگر سرمایه گذاری آمریکا در نفت و گاز کشورهای منظقه با هدف از بین بردن انحصار روسیه در زمینه منابع صورت می گیرد و از طرف دیگر آمریکاییها بدنبال این هستند که با اجرای خط لوله "ترانس خزر" و "ناباکو" و غیره بر روند تراتزیت انرژی در منطقه نظارت داشته باشند و انحصار روسیه را در این زمینه انرژی از بین ببرند ، البته روسها نیز بیکار نشسته اند و آنها نیز سعی می کنند با اجبار کشورهای منطقه را متقاعد به بستن به قراردادهای مشابه با خودشان بکنند و این مسئله به یک تقابل بین روسیه و آمریکا تبدیل شده است و حتی جنگ گرجستان نیز به نوعی جنگ بخاطر انرژی بود. "جان نگرو پونته" مدير اطلاعات ملي آمريکا در زمان بوش درگزارشی مکتوب به کميته اطلاعاتی سنا هشدار داده بود که روسيه درحال تبديل شدن به يک ابرقدرت انرژي در منطقه است ، امری که با منافع آمریکا و متحدانش در تضاد می باشد. لذا به نظر نمی رسد روسیه و آمریکا در این زمینه نیز به توافق برسند و کماکان رقابت و دشمنی ها در این خصوص بین دو طرف ادامه پیدا خواهد کرد.

نتیجه گیری :
• روسیه و آمریکا سعی دارند که نگذارند روابطشان دچار تنش بشود و تلاش می کنند باب گفتگو و رایزنی در روابطشان باز باشد ، زیرا دو طرف به یکدیگر نیاز دارند.
• با توجه به اختلافات موجود، امكان دستيابي طرفين به هرگونه توافق پيرامون كاهش تسليحات راهبردي، در مدت زمان باقي مانده بسيار بعيد و دور از انتظار خواهد بود.
• روسها 5 ابزار قدرت ویژه در اختیار دارند اول حق وتو ، دوم موشکهای بالستیک ، سوم انرژی ، چهارم موقعیت ژئوپلتیکی پنجم وجود کشورهای مخالف آمریکا مثل ایران و غیره که روسها تاکنون با این ابزارها توانسته اند در برابر آمریکا مقاومت بکنند و آمریکاییها نیز تاکنون تلاش می کردند که این ابزار قدرت روسیه را خنثی کنند ، لذا روسها حاضر نمی شوند به راحتی بر سر ابزارهای مهمی که در اختیار دارند مذاکره کنند.
• در حال حاضر ، بحران اقتصاد جهانی باعث احیای روابط روسیه و آمریکا و کاهش رویکرد تند دو طرف به یکدیگر شده است که این مسئله مقطعی و زودگذر است و در صورت بهبود وضعیت اقتصادی این مسئله نیز تغییر می کند
• در حال حاضر در روابط روسیه و آمریکا تغييرات در موضع‌گير‌ي‌ و سخنان مقامات آمریکایی اتفاق افتاده است ، ولی در عمل هیچ تغییری ایجاد نشده است ، اوباما در هفته‌هاي ابتدايي رياست‌جمهوري خود از بهبود روابط با روسيه به عنوان يك اولويت نام برده بود و بر آن تأكيد كرده بود اما برگزاری مانور ناتو در گرجستان و دیگر اقدامات آمریکا نشان داده است که سخنان اوباما بیشتر تاکتیکی است و نه راهبردی و به هیچ عنوان آمریکا حاضر به رعایت ملاحظات روسها نیستند.
• در وضعیت موجود روس‌ها ديدگاه و برداشت مثبتي از رویکرد آمريكا‌يي‌ها ندارند و با بدبيني و سوءظن به مواضع و رفتارهاي آنها نگاه می کنند و رفتارهاي امريكا را نوعي تاكتيك مي‌دانند. اما تلاش می کنند از وضعیت بوجود آمده استفاده کنند.

نویسنده : سید جواد آرامی

مرجع : اسلام تایمز
کد مطلب : ۸۰۶۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

Iran, Islamic Republic of
نظام و سیستم روسیه سیستمی معامله گر و منفعت گرا می باشد و تعامل و اختلافات آن با جبهه غرب به راحتی برای آمریکا قابل حل می باشد. ایران بر اساس اصول سیاست خارجی خود باید نقاط حساس و خطوط قرمز سیاست خارجی روسها را بشناسد .
منتخب
پیشنهاد ما