۰
شنبه ۱۴ تير ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۰۰

ناتواني غرب در مهار بحران يورو

ناتواني غرب در مهار بحران يورو
وقوع بحرانهاي مزمن اقتصادي و سياسي در اروپاي واحد شرايط سختي را براي بروکسل پديد آورده است. انتخابات پارلماني اخير اروپا نشان داد که شهروندان اروپايي عملا از وضعيت موجود در کشورهاي خود ناراضي بوده و اين نارضايتي را به عناوين مختلف بروز داده اند. در چنين شرايطي روش هاي جايگزين براي حل بحران اقتصادي يورو نيز ارائه نشده يا کارآيي لازم را براي اجراي شدن ندارند.

چندي پيش روزنامه آلماني "فرانکفورتر آلگماينه" در تحليلي نوشت: عموم مردم آلمان با حيرت به اين مسئله اشاره مي کنند که صدر اعظم کشورشان در ملاقات هاي خود از ديگر کشورهاي اروپايي با اعتراضات شديد مردمي مورد استقبال قرار مي گيرد. اعتراض کنندگان پلا کاردهايي را در دست دارند که روي آن آنگلا مرکل را با سبيل هيتلر نشان مي دهد.ما مي توانيم خود را اين گونه توجيه کرده و خيال خود را راحت کنيم که معترضان معمولا توسط گروههاي راست گرا و چپگراي افراطي سازماندهي مي شوند و نماينده موضع عموم مردم نيستند.در ادامه آمده است که اما اين نيمي از حقيقت است. بخصوص در کشورهاي جنوبي اروپا خشم مردم متوجه محدوديت هايي است که در مسير غلبه بر بحران يورو به آنها وارد شده است که اين خشم نه تنها متوجه شکستها و سوء مديريت نخبگان سياسي داخلي است بلکه عليه سياست هاي ديکته شده آلمان براي غلبه بر بحران نيز که بيکاري را افزايش و رشد اقتصادي را کاهش داده است مي باشد.بر اين اساس آشکارا بايد گفت که دولت آلمان با استراتژيهاي خود براي غلبه بر بحران نسبتا تنها مانده است. در اين ميان روشهاي جايگزيني نيز عملا وجود ندارد يا قابليت اجرا را ندارد.به عنوان مثال طرح رياضت اقتصادي ارائه شده توسط اولاند وسوسياليست ها نمي‌تواند به عنوان طرحي کارآمد مورد قبول اروپاي واحد قرار گيرد.

هر اندازه بحران اقتصادي در اروپا تشديد مي شود، زمزمه هاي فروپاشي يورو نيز جدي تر مي شود. فروپاشي يورو ممکن است در آينده اي نزديک صورت گيرد. اين مسئله از سوي افرادي مانند ديويد کامرون نخست وزيرانگليس نيز مورد تاکيد قرار گرفته است.به عبارت بهتر، بسياري از کشورهاي اروپايي از همان ابتدا تشکيل واحد پول اروپايي را غير قابل قبول دانسته و حتي به منطقه يورو نيز نپيوستند.با اين حال هم اکنون شاهد هستيم که در ميان 17 عضو منطقه يورو، اکثر کشورها با بحران مواجه هستند.

در اين ميان کشورهاي اروپايي نمي توانند بر روي حمايتهاي ايالات متحده آمريکا براي نجات خود از بحران اقتصادي کمترين اميدي داشته باشند. بحران اقتصادي جاري در اتحاديه اروپا به گونه ايست که نه تنها در داخل اين منطقه قابل حل نيست، بلکه کمکهاي خارجي نيز نمي تواند منجر به حل و فصل آن شود.

ايالات متحده آمريکا نه تنها قدرت نجات دادن اروپا از توفان يورو را نخواهد داشت، بلکه خود نيز با بحرانهاي مزمن و غير قابل حلي در سال 2014 روبه رو خواهد شد. اين در‌حالي‌است که جدال اروپا و دولت ديويد کامرون بر سر خروج انگليس از منطقه يورو و برگزاري انتخابات سراسري در آلمان و احتمال جابه جايي قدرت در ايتاليا به طور طبيعي بر وخامت اوضاع اقتصادي وسياسي اروپا خواهد افزود. ناتواني تروئيکاي صندوق بين المللي پول، بانک مرکزي اروپا و اتحاديه اروپا در حل بحران بانکي قبرس به خوبي نشان مي دهد که منابع قدرت در اروپا نيز تواني براي نجات کشورهاي بحران زده نخواهند داشت. آنچه مسلم است اينکه در سال جديد ميلادي شاهد تعدد کانونهاي بحران در اروپا خواهيم بود و ديگر نقاط بحراني غرب به آتن و مادريد ختم نخواهد شد. ايتاليا،پرتغال،قبرس، ايرلند و ...هر يک در حکم کانونهاي جديد بحران در اروپا هستند. تشديد بحران يورو در سال 2014 ميلادي با توجه به شواهد و مستندات موجود اجتناب ناپذير خواهد بود. ضمن آنکه شهروندان کشورهاي اروپايي ديگر توان همراهي با سياستهاي رياضتي آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان را ندارند و همين مسئله باعث تشديد اعتراضهاي عمومي در غرب خواهد شد.

شايد هم اکنون بتوان ارزش تحليلي سخنان هلموت اشميت صدر اعظم اسبق آلمان را درک کرد. هلموت اشميت معتقد است که تامل و درنگ آنگلا مرکل و نيکلا سارکوزي رئيس جمهور سابق فرانسه در حل مسئله يونان علت ايجاد بحران مالي در اروپا بوده است.بر اساس اظهارات اشميت، رئيس جمهور فرانسه و صدر اعظم آلمان حداقل از ژانويه 2010 از بحران مالي يونان آگاهي داشتند، اما همچنان دست روي دست گذاشتند.به اين ترتيب در عرض چند هفته بحران يونان به يک بحران ارزي مشترک در اتحاديه اروپا تبديل شد.

در چنين شرايطي ايالات متحده آمريکا نيز از بحران اقتصادي اروپا مصون نخواهد بود. در سال 2012 ميلادي اوباما سعي کرد به طور همزمان از طرح رياضت اقتصادي مرکل و طرح رشد اقتصادي اولاند حمايت کند تا به نحوي بتواند شرکاي اروپايي خود را در حل بحران يورو متحد سازد. با اين وجود اختلافات برلين و پاريس به قوت خود باقي است و دموکرات مسيحي هاي آلمان و سوسياليستهاي فرانسه قصد سازش اقتصادي با يکديگر را ندارند. از سوي ديگر، به دليل پيوستگي بازارهاي آمريکا و اروپا ، عملا تشديد بحران اقتصادي در آمريکاي شمالي و منطقه يورو به طور مستقيم بر وضعيت طرف مقابل تاثيرگذار خواهد بود.

هم اکنون باراک اوباما بخش عمده اي از انرژي خود را صرف متقاعد ساختن حزب جمهوريخواه و نمايندگان کنگره بر سر طرح هاي اصلاحي مالي خود کرده است. اين در حالي‌است که اصطکاک دو حزب اصلي آمريکا بر سر مسائل اقتصادي منجر به وخامت بيشتر اوضاع مالي ايالات متحده شده است. اخيرا نشريه هيل چاپ کنگره آمريکا به نکته قابل تاملي در خصوص بحران بدهي هاي ايالات متحده اشاره کرده است. بر اين اساس گزارش‌ها نشان مي‌دهد که به دنبال پايان مهلت اجراي قوانين اضطراري وزارت خزانه داري آمريکا با هدف مهار ورشکستگي در پي پر کردن سقف بدهي 16/4 ميليارد دلاري، آمريکا ورشکسته مي‌شود.

عليرضا صادقي
کد مطلب : ۳۹۷۴۱۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما