۰
چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۰۵
كارشناس لبناني:

آمريكا با داعش تباني كرده است

آمريكا با داعش تباني كرده است
"جميل السيد"، سرلشكر بازنشسته 64 ساله لبناني يكي از شخصيت‌هاي شناخته شده ارتش و تشكيلات امنيتي لبنان به شمار مي‌رود. جميل السيد پس از سال‌ها خدمت در ارتش لبنان از سال 1377 تا 1384 مسئوليت رياست اداره كل امنيت لبنان را به عهده داشت. وي زماني به يكي از چهره‌هاي جنجالي لبنان تبديل شد كه به حكم گروه تحقيقات بين‌المللي دادگاه بين‌المللي ترور رفيق حريري در سال 1384 به همراه سه افسر عالي رتبه ديگر لبناني بازداشت شد.

به گفته همه كارشناسان لبناني هدف اصلي از دستگيري افسران عالي رتبه لبناني فقط جميل السيد بوده است و اين را بازجويي‌هاي انجام شده از اين افسران نشان مي‌دهد براساس اطلاعات موجود جميل السيد بيش از صد بار بازجويي شده در حالي كه بازجويي بقيه افسران به كمتر از تعداد انگشتان دست مي‌رسيد. وي به همراه ديگر افسران لبناني چهار سال بعد از هرگونه اتهامي تبرئه و آزاد شد.

با اين همه جميل السيد از تلاش‌هاي خود عليه عناصر پشت پرده دادگاه رفيق حريري دست برنداشت و طي شكايتي رسمي پيگير چهار سال بازداشت بدون دليل خود در زندان است و همچنان روابط سياسي گسترده‌اي با برخي از طرف‌هاي سياسي لبناني و نظام سوريه دارد.

به دليل سوابق كاري وي در ارتش و تشكيلات امنيتي لبنان، خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در لبنان به سراغ او رفته تا در باره تحولات اخير سوريه، ائتلاف بين‌المللي عليه داعش و مسائل پيرامون آن با وي گفت‌وگو كند كه متن كامل اين گفت‌وگو را در ادامه مشاهده مي‌كنيد:

چه شد كه به ناگاه طرف‌هايي كه حامي گروه‌هايي مثل داعش بودند ائتلاف بين‌المللي و منطقه‌اي براي مبارزه با داعش و النصره تشكيل دادند؟


جميل السيد: رخداد‌ها و جنگ‌ها معمولا بر حسب سياست‌ها و استراتژي‌هاي از قبل طراحي شده شكل مي‌گيرند و در واقع سياست‌ها تحولات روي زمين را شكل مي‌دهند، ولي در تحولات سه سال اخير خاورميانه وآنچه بهار عربي مي‌نامند اين تحولات ميداني هست كه سياست‌ها را تعيين مي‌كنند ونه بر عكس، به عنوان مثال تحولات در سوريه وعراق باعث به تصويب رساندن قطعنامه سازمان ملل 2170 براي رويارويي با داعش و جبهه النصرة در عراق و سوريه شد كه كاملا مورد تاييد و حمايت ايالات متحده آمريكا مي‌باشد، به عبارتي ديگر تشكيل اين ائتلاف جهاني عكس‌العملي بود در برابر پيشروي داعش و ديگر گروه‌هاي تكفيري در خاك كشور عراق كه منافع بعضي قدرت‌هاي منطقه‌اي و جهاني را با خطر جدي مواجه ساخته بود، در مورد سوريه ما از روز اول نگران گسترش جريان‌هاي ترورستي و تكفيري در منطقه بوديم ولي غرب و بعضي از كشورهاي عربي حوزه خليج فارس مي‌گفتند كه سوريه شاهد يك انقلاب و جنبش مردمي عليه رژيم بشار اسد مي‌باشد وعمدا از اتفاقات رخ داده چشم پوشي مي‌كردند زيرا هدف واقعي و غيرعلني ضربه زدن به محور مقاومت بود، اولويت ما مبارزه با تروريسم در سوريه واولويت آنها دگرگوني نظام حاكم در سوريه بود واين اختلاف نظرها باعث شكست خوردن مذاكرات ژنو درباره حل مشكل سوريه شد.

پيشروي گروه داعش در خاك عراق باعث شد تا آمريكا و كشورهاي منطقه در مواضع خود تجديد نظر كنند، آنها در ابتدا تلاش مي‌كردند تحولات عراق را به عنوان جنبش سني عليه حكومت نوري مالكي و نفوذ ايران در عراق قلمداد كنند ولي پس از ورود داعش به مناطق نفتي و كردنشين، آمريكا منافع خود را در معرض خطر ديد و در همين حال عربستان از لحاظ مذهبي احساس خطر كرد چون ابوبكر البغدادي كه خودش از مدرسه و فكر وهابي سعودي نشات گرفته است، با اعلام دولت حكومت اسلامي و به دست گيري منصب خليفة مسلمين همه را غافلگير كرد، چون او با اين كار از همه مسلمين از جمله مردم و حتي پادشاه عربستان مي‌خواست تا با او بيعت كنند.

در واقع البغدادي با اين كار ائتلاف تاريخي را نقض كرد كه در سال 1110 شمسي بين آل سعود و محمد بن عبد الوهاب بنيانگذار فكر تكفيري شكل گرفت، اين ائتلاف كه در سال 1380 نيز تجديد شده است مي‌گويد كه وهابيت مذهب رسمي سرزمين حجاز مي‌باشد و آل سعود به عنوان اولياي امر و متصدي اجراي احكام شرعي، حاكمان واجب الطاعه مي‌باشند، از آن روز پادشاهي آل سعود در اثر تركيب مؤسسه ديني وهابي و خانواده پادشاهي شكل گرفت، خانواده آل سعود احكام شرعي وهابيت را پياده مي‌كرد و مؤسسه ديني وهابي پوشش ديني و مذهبي را به حاكميت آل سعود مي‌داد اما با اعلام دولت اسلامي داعش و خليفه شدن ابوبكر البغدادي اين معادله عملا از نگاه سعودي‌ها در خطر داخلي و خارجي قرار گرفت چرا كه در داخل عربستان سعودي نيز اين فكر البغدادي براي خود هواداراني دارد دليل آن وجود جنگجويان سعودي در صفوف داعش است.

بنابراين آمريكا و عربستان هر كدام از يك بعد خطر داعش و حكومت مورد ادعايش را لمس كردند و در نتيجه ائتلاف جهاني ضد داعش شكل گرفت، آمريكا براي حمله به داعش نيازمند پوشش سني بود كه آن را با حضور پادشاهي سعودي وهم پيمانانش در شوراي همكاري پيدا كردند، آل سعود به نوبه خود شرط گذاشت كه رئيس‌جمهور سوريه و جمهوري اسلامي ايران از اين حمله استفاده نكنند و اين امر با وعده آمريكا به ادامه حمايت از گروه‌هاي مخالف در سوريه و عدم دعوت از ايران براي شركت در اين ائتلاف نيز به شكل عملي تحقق يافت.

اين ائتلاف چه نتيجه عملي در پي خواهد داشت؟ آيا در مسير اهداف آمريكايي در منطقه است؟

جميل السيد: ائتلاف آمريكايي عليه تروريسم يك مشكل اساسي دارد و آن مشكل چيزي نيست جز اينكه اين ائتلاف از منافع و مفهوم دوگانه آمريكا از تروريسم پيروي مي‌كند، همه ما مي‌دانيم كه تروريسم با تشكيل گروه القاعده در افغانستان تا تشكيل حكومت داعش در عراق ظهور يافته است، همه اين جريان‌ها با آگاهي و حمايت همه جانبه غرب و بعضي كشور‌هاي عربي شكل گرفته است، آنها اين گروه‌ها را آموزش مي‌دادند و از آنها در برابر دشمنان خود استفاده مي‌كردند و هر وقت اين گروها از نقشه آنها خارج مي‌شد آن را گروه‌هاي ترورستي قلمداد مي‌كردند و با آنها مي‌جنگيدند. زماني كه اسامه بن لادن با شوروي سابق و بعضي از رژيم‌هاي مخالف غرب مي‌جنگيد يك قهرمان ملي و مجاهد قلمداد مي‌شد، ولي وقتي ورق برگشت و بن لادن عليه سروران آمريكايي خود قيام كرد و مسؤوليت عمليات تروريستي "11 سپتامبر" را به عهده گرفت يك تروريسم معرفي شد، اين امر در مورد داعش و النصره و همه گروه‌هاي ديگر كه غرب و بعضي كشورهاي عربي علنا از آنها براي سه سال در سوريه حمايت مي‌كردند نيز ديده مي‌شود، اين گروه‌ها وقتي از خط قرمز و نقشه‌اي كه براي آنها طراحي شده عبور كردند، حاميانشان از آنها اعلام برائت كردند و اكنون همه جهان موظف هستند با آنها بجنگند و اين همان داستان ائتلاف بين‌المللي ضد داعش در شرايط كنوني مي‌باشد.

ائتلاف جهاني عليه داعش و النصره يك ائتلاف نامتقارن است زيرا اين ائتلاف شامل چندين كشور است كه هر كدام از اين كشورها دلايل و منافع خاص خودش را دنبال مي‌كند و به همين دليل من شك دارم كه اين جنگ نتيجه مثبت در پي داشته باشد، حمله هوائي گروه‌هاي تروريستي را به طور موقت تضعيف مي‌كند و اگر با عمليات زميني همراه نباشد نمي‌تواند آنها را نابود كند به خصوص وقتي اين گروه‌ها در شهرها و بين مردم بيگناه پناهنده مي‌شوند كه در اين صورت حمله هوائي عليه آنها غيرممكن و يا بي‌فايده خواهد بود.

با توجه به تجربه‌اي كه در لبنان داشتيد كدام كشورها و از كجا به داعش و النصره كمك‌هاي مالي و تسليحاتي مي‌كردند؟


جميل السيد: در مورد منابع مالي و حمايت از اين گروه‌ها همانطور كه قبلا هم اشاره كردم، زماني كه اين گروه‌ها با آمريكا و بعضي كشورهاي عربي همسو بودند پول نقد از همه جا به دستشان مي‌رسيد و آمريكا نسبت به اين مسئله اعتراض نمي‌كرد در حالي كه آمريكا مي‌توانست جلوي حواله اين پول و ارسال اسلحه را بگيرد، اين پول و اسلحه از كشورهاي همسايه سوريه و عراق و يا به عبارتي لبنان، تركيه و اردن به دست اين گروه‌ها مي‌رسيد، به عنوان مثال جريان المستقبل و كميته‌هاي وابسته به آن در لبنان به افراد مسلح در سوريه در اين راه كمك مي‌كردند و در اردن اتاق‌هاي عملياتي تاسيس شد و تركيه مرزهاي خود را براي عبور اسلحه و تروريست‌ها به سوريه باز كرد، همه چيز در آن زمان علني و مجاز بود چون هدف سرگوني دولت بشار اسد بود، و اكنون كه ورق برگشت و اين گروه‌ها از هدفي كه برايشان ترسيم شد دوري كردند مي‌خواهند جلوي آنها را بگيرند!

موصل از نگاه شما به عنوان يك كارشناس امنيتي در منطقه، چگونه سقوط كرد؟


جميل السيد: در مورد اشغال شهر موصل در استان نينوا در عراق توسط داعش سخت است باور كنيم كه داعش توانست بدون آمادگي مناسب و نقشه‌هاي محكم و تقسيم وظايف اين همه زمين عراق را اشغال كند، اين آمادگي از ماه‌ها پيش شروع شده بود و اگر بخواهيم از لحاظ امنيتي صحبت كنيم بايد بگوييم كه آمريكا و ديگران از اين آمادگي و اين نقشه آگاهي كامل داشتند و من مي‌گويم كه آمريكا با آنها تباني كردند و يا حداقل از عمليات نظامي كه در جريان داشتند، چشم پوشي كردند تا داعش به اهداف خودش برسد، به عبارتي ديگر آمريكا به داعش اجازه ورود به خاك عراق داد تا نفوذ خود را در منطقه پس از قبول شكست در سال 1390 و عقب نشيني از عراق دوباره به دست بياورد.

جميل السيد درباره واكنش برخي كشورهاي عربي منطقه به عمليات داعش در موصل گفت: در روزهاي اول بعضي كشورهاي عربي و غربي از اشغال زمين‌هاي عراق توسط داعش استقبال كردند و آن را به عنوان جنبش سني عليه حكومت نوري مالكي و نفوذ ايران در عراق قلمداد كردند ولي وقتي داعش به مناطق نفتي و كردنشين و اقليت‌هاي مذهبي مسيحي و ايزدي پيشروي كرد آمريكا و غرب منافع خود را در معرض خطر ديدند و مواضع خود را تغيير دادند و همين‌طور كه قبلا هم اشاره كردم اقدام ابوبكر البغدادي و تعيين خودش به عنوان خليفه مسلمين باعث شد تا كشورهاي عربي منطقه نيز در مواضع خود تجديد نظر كنند

برخي از همين كشورهايي كه شما مي‌گوييد از داعش حمايت مالي مي‌كردند اكنون مدعي‌اند از اين گروه تروريستي حمايت نكرده‌اند؟


جميل السيد: در مورد منابع مالي مي‌بايست رابطه بين بعضي كشورهاي منطقه خليج (فارس) و مؤسسه‌هاي ديني و ثروتمندان بزرگ را درك كنيم، نيازي نيست هميشه دولتها از اين گروه‌ها به طور مستقيم حمايت كنند بلكه مي‌توانند از حواله پول‌هاي كلان به خارج از كشور توسط موسسات خيريه و رسيدن آنها به دست اين گروه‌ها چشم پوشي كنند و اين يعني راه انتقال پول را بازگذاشته‌اند، مگر مي‌شود اين دولتها ندانند كه پول‌ها كجا مي‌رود، اين يعني همكاري دولت‌ها با آن موسسات به ظاهر خيريه است.

اكنون كه داعش منابع نفتي در سوريه و عراق در اختيار خود مي‌بيند پر واضح است كه از لحاظ مادي احساس خود كفايي مي‌كند و مي‌تواند از پول‌هايي كه از خارج به دستش مي‌رسيد، صرف نظر كند.

اكنون همه نگراني‌ها اين است كه ائتلاف مسير حملاتش را از داعش و النصره متوجه نظام و ارتش سوريه كند؟


جميل السيد: در اين مورد بايد بگويم كه قطعنامه 2170 اجازه حمله به داعش و النصره را مي‌دهد ولي اجازه تجاوز به دولت و ارتش سوريه را نمي‌دهد، اگر ائتلاف بخواهد دولت و ارتش سوريه را هدف قرار بدهد پوشش قانوني و جهاني نخواهد داشت و كشورهايي مثل روسيه و ايران بيكار نخواهند نشست چون اين امر باعث از بين رفتن توازن قوا در منطقه خواهد شد، همچنين تركيه اگر بخواهد عمليات زميني در خاك سوريه انجام دهد بازهم پوشش قانوني نخواهد داشت و اين امر مي‌تواند عكس‌العمل‌هاي منطقه‌اي وجهاني عليه تركيه در پي داشته باشد، قطعنامه 2170 با قطعنامه‌اي كه منجر به حمله عليه كشور ليبي شد كاملا فرق مي‌كند.

نحوه هماهنگي‌هاي ادعايي بين دولت سوريه با ائتلاف در خصوص حملات هوايي چگونه است؟


جميل السيد: در مورد اينكه مقامات سوريه موافق حمله هوايي عليه داعش و النصره هست يا نيست مي‌توانيم بگوييم كه روشن است كه حكومت سوريه به رغم اينكه جزو اين ائتلاف نيست اما مخالف اين حمله هم نمي‌باشد، و تا جايي كه مي‌دانم مقامات سوريه در جريان اين حمله قرار گرفتند چون قطعنامه 2170 بر احترام حاكميت سوريه تاكيد كرد، به عبارتي ديگر حكومت سوريه نه موافقت كرد و نه مخالفت ولي ته دلش مخالف اين حمله نيست.

جان كري، وزير خارجه آمريكا مي‌گويد كه بشار اسد آهن رباي تروريسم در جهان مي‌باشد ولي آن چيزي كه مسلم است اين است كه سياست‌هاي آمريكا در منطقه از سال 1382 كه به عنوان جنگ عليه تروريسم در افغانستان و عراق و سوريه پياده كرد آهن رباي واقعي تروريسم بود، به خصوص پس از سال 1390 گروه‌هاي تكفيري و افراطي با حمايت غرب و بعضي كشورهاي عربي توسعه و حمايت مالي گسترده شد.

جميل السيد در اين خصوص كه گفته مي‌شود داعش در سوريه شكل گرفت، مي‌گويد: گروه داعش در سال 1386 در زمان حضور آمريكا در عراق با اسم حكومت اسلامي در عراق (داع) تشكيل شد و تا به امروز با استفاده از عمليات انتحاري با حكومت عراق مي‌جنگد، اين گروه تكفيري در سال 1391 به خاك سوريه پيشروي كرد واسم دولت اسلامي در عراق وشام (داعش) را براي خودش انتخاب كرد بنابراين اينكه مي‌گويند داعش در سوريه درست شد اصلا درست نيست بلكه در حقيقت داعش از عراق به سوريه منتقل و سپس براي گسترش محدوده نفوذ خود با عمليات نظامي موصل مجددا به شكل گسترده‌تري به عراق بازگشت.

آيا نگران حمله احتمالي داعش از شرق لبنان و به شكل خاص از منطقه عرسال به داخل و گسترش آن در اين كشور نيستيد؟


جميل السيد: لبنان به دليل داشتن ساختار مذهبي پيچيده و متنوع با بقيه كشورهاي منطقه فرق مي‌كند، اين ساختار اجازه نمي‌دهد هيچ فرقه تندرو در لبنان رشد كند، مردم بقاع در شرق لبنان ضد تروريسم هستند و لبنان همچون عراق به راحتي اشغال نمي‌شود، حتي در منطقه عرسال نمي‌توانيم بگوييم كه همه مردمش موافق داعش و النصره مي‌باشند، من انكار نمي‌كنم كه اين گروها داراي شبكه‌هاي متصل سازماني در لبنان مي‌باشند ولي آنها نمي‌توانند كارهاي زيادي انجام دهند، من حتي مي‌توانم بگويم در خود شهر طرابلس در شمال لبنان كه اكثريت سني نشين هستند نيز اسلام سني معتدل حاكم است ولي عدم ايجاد حل مناسب براي حوادثي كه در سوريه وعراق شاهدش هستيم لبنان را در معرض خطر تروريستي قرار مي‌دهد لذا احتمال وقوع حوادثي تروريستي در لبنان وجود دارد اما داعش و النصره در اينجا پايگاهي ندارند كه بتوانند مثل عراق يا سوريه عمل كنند علاوه بر آن موازنه‌هاي سياسي و نظامي در لبنان در لبنان به ضرر مثل اين گروه‌هاي تروريستي است.

جميل السيد در پايان در‌خصوص اسراي ارتش لبنان كه در نزد داعش و النصره در اسارت به سر مي‌برند، گفت: در مورد پرونده ربوده شدن افراد نظامي ارتش لبنان توسط داعش و النصره ما طرفدار مذاكره هستيم ولي موافق تبادل نيستيم چرا كه روحيه ارتش و امنيت ملي كشور را تضعيف كند، آنها در قبال آزادي اسراي ارتش درخواست آزادي تروريست‌هايي از زندان‌هاي لبنان را دارند كه سابقه ترور و انفجارات و رهبري اين عمليات تروريستي را داشته‌اند، مذاكرات اصول خاص خودش دارد و قابل قبول نيست به هر دليلي افرادي را آزاد كرد كه در انفجارات و كشتار مردم بيگناه لبنان نقش داشتند، بله ممكن است افرادي كه به دليل پيروي فكري از داعش زنداني شدند و دستهايشان به خون آلوده نشده‌اند، ممكن است اين افراد را براساس مذاكرات دوجانبه آزاد كرد.
مرجع : روزنامه جمهوری اسلامی
کد مطلب : ۴۱۵۸۷۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما