۰
چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۲۹

آیا اخوانی‌ها در مصر دست به‌سلاح می‌برند؟

آیا اخوانی‌ها در مصر دست به‌سلاح می‌برند؟
در اوضاع غمبار و ترسناک کنونی در مصر بیشتر آنهایی که در ارتباط با این اوضاع هستند، آمادگی صحبت کردن درباره این موضوع را ندارند، آنها تصور می کنند که این پرونده را تا ابد بسته اند، این در حالی است که برخی دیگر در متهم کردن دیگران به مزدوری و خیانت و توطئه و همدستی با تروریسم تردید نمی‌کنند.

"فهمی هویدی" تحلیلگر مسایل منطقه ای در مقاله ای با اشاره به اوضاع مصر تاکید کرد: کسانی که می خواهند در مورد واکنش هایی که مد نظر من است، مطلب بیشتری بدانند، به موج هجمه ای توجه کنند که علیه دکتر حسن نافعه استاد علوم سیاسی دانشگاه این روزها به راه افتاده است، وی در روزهای اخیر ابتکار حل سیاسی اوضاع مصر با استفاده از تشکیل کمیته حکمیت و میانجگرانه را مطرح کرد تا شکاف ها در این کشور از بین برود. با وجود اینکه وی فردی مستقل بود و از معارضان سیاست‌های دکتر محمد مرسی هم به شمار می رفت، اما از اتهام زنی ها و دست اندازی ها در امان نماند.

بعد از اینکه تمام مشکلات زمین و زمان و پیامدهای آن به اخوان المسلمین نسبت داده شده و حتی برخی فتواها در مورد لزوم طلاق دادن زنان یا طلاق گرفتن از شوهران اخوانی هم صادر شد، در عین حال وزیر کشور مصر یا عبدالفتاح السیسی، یکی از انبیای الهی خوانده شدند که مبعوث شده اند تا مصر را از لوث گروه اخوانی نجات دهد! من در روز 6 فوریه در روزنامه‌ای مطلبی خواندم که مدعی شده بود ملت به دنبال اعدام اخوانی‌هاست و در همین روزنامه در تاریخ اول فوریه نوشته بود: بر کسی پوشیده نیست که ملت مصر وارد جنگ سختی با دشمنی شده است که پست تر و پلیدتر از صهیونیست‌هاست. در همین راستا اعلام همبستگی با ابتکار دکتر حسن نافعه در راستای تعامل سیاسی با این موضوع نیز ریسکی به حساب آمد که بیشتر شبیه اقدام انتحاری است و در هر شرایط کسی از این اوضاع جان سالم به در نمی‌برد.

در مقابل با حمله فاشیست‌های جدید توجه به مسائل زیر ضروری است:

- دعوت به تفکر سیاسی در این موضوع و عدم اکتفا به راهکار امنیتی برای حل این مسأله تنها در راستای منافع مصر است و برای منافع اخوان نیست، این بدان علت است که صلح داخلی و پیاده کردن ساده ترین قوانین هم‌زیستی مسالمت‌آمیز در این کشور و ثبات در مصر که از سه سال پیش در این کشور از بین رفته است، مرهون قدرت نظام در مهار این روند است، نه در سرکوبگری ها و انزوای بیشتر دولت. در این راستا ایجاد ارتباط با دیگر گروه ها مهم است، نه ایجاد دیوار و خندق بین گروه ها.

- هر سخنی در مورد پل‌های ارتباطی یا تفاهم به معنای تسامح با کسانی که در هر اقدام تروریستی در این کشور دست دارند-از هر گروهی که باشند- نیست.


- کسانی که به دنبال بستن این پرونده تا ابد هستند، تنها به غیب گویی روی نیاورده اند، بلکه به دنبال هوا و هوس خود هستند و بیش از درک واقعیت و مطالعه تاریخ به دنبال آرزوهای خود می‌روند. مشابه این تصمیم در مورد سرکوب اخوانی ها در تونس و لیبی انجام شد، در لیبی هر کسی که نام اخوانی بر وی گذاشته می شد، به خیانت محکوم و اعدام می شد، در تونس نیز زین العابدین بن علی اعضای جبهه النهضه را در طول بیست سال قلع و قمع کرد، اما با این وجود آرزوهای آنها محقق نشد. چرا که این گروه ها همچنان در حاکمیت لیبی حضور دارند و در پارلمان تونس نیز اکثریت را تشکیل داده‌اند.

- ما در مصر از پرونده ای سخن می گوییم که بنا بر اعلام منابع مستقل تقریبا 40 هزار قربانی دارد( 2700 کشته، 16 هزار زخمی و 21 هزار بازداشتی که 200 نفر از آنان زن و کودک هستند) اگر این موضوع را در نظر بگیریم که هر کدام از این افراد با 5 نفر ارتباط خانوادگی داشته باشند، این بدان معنی است که در درگیری های ماههای اخیر در این کشور دست کم 200 هزار نفر بصورت مستقیم دچار آسیب شده اند. این موضوع را نیز باید در نظر گرفت که تعداد کارگران مصری وابسته به اخوانی ها بنا بر اعلام منابع این گروه ها بالغ بر یک میلیون نفر بوده است. این یعنی اینکه جمع قابل توجهی از مصری ها منتظر واکنش مسئولانه و متین دولت این کشور هستند. البته باید توجه داشت که من به سایر گروه‌های اسلامگرای مصری توجهی نکردم. بنابراین صحیح نیست که با تروریست شمردن این گروه ها صورت مسأله را پاک کرد.


توجه به این نکته لازم است که پرونده ای که برخی‌ها در مصر آن را بسته شده می‌دانند، در بیرون از این کشور باز است، این بدان معنی است که دولت مصر دستور مسکوت گذاشتن این موضوع را داده و بعد سر خود را زیر برف کرده است.اما گزارش های سازمان عفو بین الملل مناقشه های صورت گرفته در پارلمان اروپا و واکنش های روزنامه های انگلیسی روش دولت مصر در تعامل با این پرونده را محکوم کرده اند.

چندی پیش تمارا ویتس و دانیل بایمان از کارشناسان مرکز مطالعاتی بروکینگز یادداشتی را به باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا دادند که در روزنامه الشرق نیز خلاصه ای از آن به چاپ رسید. از مهم ترین نکته های موجود در این یادداشت مطالب زیر است:

-این یاداشت خواستار ضرورت تشویق دولت مصر به آشتی با سران اخوان المسلمین شده و بر حل مسالمت آمیز روابط این گروه با حاکمیت تاکید کرد.

- این یادداشت با ابراز نگرانی از افزایش نگران کننده خشونت ها در مصر تاکید کرد که اخوان المسلمین از اعضای خود هنوز نخواسته که سلاح با خود حمل کنند و از زور استفاده کنند، البته فشارهای روز افزونی از سوی جوانان این جماعت در این راستا اعمال می شود و تجاوزهای دولت علیه اخوان و رهبران این گروه ها مزید بر علت شده است.


این یاداشت 5 اقدام را در راستای کاهش از خطرات کشیده شدن اخوان المسلمین به سمت اقدامات رادیکالی پیشنهاد داد:


1- واشنگتن به قاهره ابلاغ کند که تبدیل شدن اخوان المسلمین به یک گروه رادیکالی قطعی نیست و برای کاستن از خطرات این احتمال باید به قاهره پیشنهاد داده شود که به برخی از رهبران اخوان المسلمین و سایر اسلامگرایان که نقش آنها در خشونت های این کشور ثابت نشده، اجازه فعالیت های سیاسی و اجتماعی داده شود، حتی در صورتی که ادامه ممنوعیت فعالیت های این جماعت نیز تداوم پیدا کند. در این صورت حضور سازمان‌های سلفی و غیر سلفی می‌تواند روش معقولی در جلوگیری از تبدیل شدن این نیروها به عناصر رادیکال شود.

2- دولت آمریکا باید به ارتش مصر تاکید کند که از آن در هر عملیات محدود علیه رادیکال ها که منافع مستقیم آمریکا از جمله امنیت اسرائیل را تهدید می کند، حمایت می نماید، اما واشنگتن باید تاکید کند که تمامی اسلامگرایان را تروریست نمی داند. در همین راستا دولت آمریکا باید حمایت های خود را از تلاش برای مبارزه با تروریسم دنبال کند، اما نباید جماعت اخوان المسلمین را یک گروه تروریستی به شمار آورد.

3- دولت آمریکا باید تعامل با سران اسلامگرای داخل و خارج از مصر را که اقدامات خشونت آمیز مرتکب نشده اند، از جمله اخوان المسلمین دنبال کند.



4- با وجود نگرانی های هم پیمانان واشنگتن از جمله عربستان سعودی و امارات، از روند دموکراتیک حضور مجدد اخوانی ها در حاکمیت مصر، واشنگتن باید آنها را قانع کند که تبدیل شدن این گروه ها به جماعت های تروریسم و رادیکالی به نفع آنها نیست.

5-سازمان اطلاعات آمریکا باید جمع آوری اطلاعات از گروههای اسلام‌گرای مصری به صورت کلی را در رأس اولویت های خود قرار دهد و روی هر رابطه احتمالی این گروه‌ها عناصر القاعده و گروه های جهادی فلسطینی متمرکز شود. سازمان جاسوسی آمریکا باید با همکاری همتای اسرائیلی خود اطلاعات و تحلیلها در مورد این عناصر را جمع آوری کرده و از اطلاعات سازمان اطلاعات مصر نیز استفاده کنند.

برخی خیلی سریع خواهند گفت که دولت آمریکا از اخوان المسلمین حمایت می کند، این روش و ادعای مطبوعاتی مصر است، اما من دو ملاحظه در مورد این ادعا مطرح می کنم. اول اینکه واشنگتن در راستای منافع خود کار می کند و آماده است تا با هر شرایطی که در یک طرف ایجاد شود، چه از سوی اخوان ها یا دیگران تعامل کند.


این سخن دقیق نیست که آمریکا به دنبال دموکراسی در مصر یا دیگر کشورهای دوست خود است، اما ثباتی که در راستای منافع واشنگتن باشد، بیشتر به نفع این کشور است. نکته دوم این است که موضع آمریکا که به نظر برای اخوانی ها مثبت می آید، مرحله ای و تاکتیکی است و تا زمانی دنبال می شود که منافع آنها را تهدید نکند. اما نباید فراموش کرد که روابط واشنگتن با نظام حاکم در مصر بر خلاف چیزی که دیگران تصور می‌کنند و رسانه‌ها آن را ترویج می‌کنند، یک ائتلاف راهبردی است.

مناسباتی که گفتیم ممکن است در فروع با هم دچار اختلاف شود، اما در اصول آن ثابت است و تغییری در آن ایجاد نمی شود. این روند در تسهیلات دولت مصر برای واشنگتن ملاحظه می شود که در سه مورد عبور از کانال سوئز و استفاده از حریم هوایی مصر و همکاری های اطلاعاتی وجود دارد.


یکی از مشکلات اساسی که روش مصر در تعامل با پرونده اخوان المسلمین از آن رنج می‌برد، در این است که برخی تصور می کنند دولت مصر باید با هر هزینه‌ای برای طرف مقابل حتی زندانی و بازداشت شدن عناصر آن در این معرکه پیروز شود، اما ما نیاز به این داریم که این دیدگاه را اصلاح کنیم و بابی از پیروزی ملی را ایجاد کنیم که لزوما به معنای پیروزی یک گروه بر دیگری نباشد.

از بدبختی‌های دوره ما این است که چنین امیدی با اتهام زنی ها از طرف برخی جریانها مواجه می‌شود که به دنبال تبدیل کردن درگیری ها به کشتار جمعی هستند و می خواهند تاریخ را در وحشتناک ترین دوران خود وارد کنند.
کد مطلب : ۳۷۳۴۳۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما