۰
پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۳۳
سایه روشن های تحولات یمن -۱

چرا «دولتِ پس از انقلاب 2011 یمن» سقوط کرد؟

تحویل آرام مراکز حیاتی به کارگزاران دولتی توسط انقلابیون
چرا «دولتِ پس از انقلاب 2011 یمن» سقوط کرد؟
در این سلسله نوشتار که بخش نخست آن از نظر شما خواهد گذشت بیش از آنکه به دنبال پرداختن و ثبت حوادث و رخدادهای به وقوع پیوسته در دهه اخیر در یمن باشیم ، کنکاشی در علل به وجود آمدن آن و دلایل شکل گیری جریانی خواهیم داشت که دست آخر خود را مجبور به فتح صنعاء برای رساندن پیام مظلومیت اقشار عظیمی ازمردم این کشور دید.

برای کشور فقیر و عقب نگه داشته شده ای همچون یمن که طی یک قرن گذشته کمتر سالی را بدون بحران و جنگ سپری کرده ، 21 سپتامبر 2014 نقطه تحولی بود که توانست بار دیگر خواست مردم را بر برنامه های استعمارگران خارجی ومنطقه ای پیروز ساخته و قدرت بستر جامعه را نه تنها به رخ حاکمان این کشور بلکه رهبران مادام العمر تمامی کشورهای همسایه تا حوزه جنوبی خلیج فارس بکشد.

به اعتقاد کارشناسان یمنی واقعه سقوط صنعاء که روز 21 سپتامبر به وقوع پیوست تا سالیان متمادی نه تنها در ذهن آنها بلکه در یاد وخاطره مردم این کشور نیز باقی خواهد ماند ، واقعه ای که در آن یک گروه کوچک موفق شد در چارچوب اعلام خواسته های مردم و در سایه حق طلبی وارد پایتخت شده و نقشه سیاسی جدیدی را برای ساختار سیاسی آینده این کشور تحمیل کند.

در این سلسله نوشتار که بخش نخست آن از نظر شما خواهد گذشت بیش از آنکه به دنبال پرداختن وثبت حوادث و رخدادهای به وقوع پیوسته در دهه اخیر در یمن باشیم ، کنکاشی در علل به وجود آمدن آن و دلایل شکل گیری جریانی خواهیم داشت که دست آخر خود را مجبور به فتح صنعاء وبه کارگیری سلاح برای رساندن پیام مظلومیت اقشار عظیمی ازمردم این کشور دید، مظلومیتی که حتی نمایندگان سازمان ملل متحد نیز به آن اذعان کردند.

چرا دولت صنعاء سقوط کرد ؟


شماری از تحلیلگران فعال در رسانه های عربستان و برخی دیگر از کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس تلاش می کنند تا این تحول صورت گرفته را از اهداف اصلی آن تهی کرده وگاهی آنرا قیام مذهب گرایان شیعه علیه حکومت سنی یمن توصیف ودر این چارچوب خواهان بسیج تمامی اهل تسنن علیه آنان شده ، در مواردی دیگر آنرا اقدامی در چارچوب رقابت های منطقه ای علیه عربستان خوانده وخواهان صف آرایی کشورهای عربی بر علیه توسعه طلبی قدرت های منطقه ای گردیده و در پاره ای از موارد هم آنرا به بقایای هواداران علی عبدالله صالح در یمن مربوط دانسته و ادعا کنند که جریان انصار الله بدون حمایت شمار قابل توجهی از ارتش یمن که همچنان خود را هوادار علی عبدالله صالح دیکتاتور مخلوع و فراری این کشور وفادار می دانند ، قادر به فتح صنعاء نمی شدند.

در مقابل برخی از رسانه ها نیز پای از این هم فراتر نهاده و تلاش زیادی دارند تا سقوط صنعاء را مشابه و همسان سقوط موصل توصیف و خواستار برخورد مشابه بین المللی با آنها گردند.

آیا اقدامات انصار الله ، بر پایه مذهب گرایی صورت می پذیرد ؟


بی تردید حوثی ها که زیدی (یکی از مذهب منسوب به شیعه) محسوب می شوند طی ده ها سال اخیر مورد ستم و ظلم شدید رهبران یمن قرار گرفته اند ، اما نگاهی واقع گرایانه به این رخداد سقوط صنعاء نمی توان از این اقدام آنها عملی مذهب گرایانه برای مسلط کردن یک مذهب خاص بر مذهبی دیگر در یمن استنباط کرد.

با نگاهی به ساختار جمعیتی صنعاء شاهد آن هستیم که پایتخت یمن با 2 میلیون 500 هزار نفر جمعیت در بهترین شرایط چیزی کمتر از 100 هزار زیدی و طرفدار جنبش انصار الله در خود دارد ، پس برای کشوری که بیش از 60 میلیون قطعه سلاح در دست مردم وکوچه و بازار آن موجود است وهر نوع سلاح سنگینی را می توان از بازارهای آن خریداری کرد ، مقاومت مردم در برابر حضور طایفه ومذهبی دیگر امری کاملا سهل وآسان می نمود که اتفاق نیفتاد.

به اعتقاد اکثر قریب به اتفاق تحلیلگران یمنی انصار الله در قیام خود علیه دولت یمن موفق شدند از دیوار بلند مذهب گرایی که این روزها اکثر جریان ها و جنبش های فعال در منطقه خاور میانه در درون آن گرفتار شده اند بگذرند و بسیاری از مردم این کشور را نیز در این پاکسازی اصلاح گرایانه که بیشتر جنبه سیاسی ـ اجتماعی واقتصادی صرف داشت با خود همسو و همراه نمایند.

ـ ناخرسندی مردم از کاهش یارانه ها و نا کارآمدی مسئولین دولتی در انجام صحیح این اقدام که منجر به گرانی سرسام آور در کشور گردید.

ـ جنگ و تنش سیاسی داخلی و افشاگری متقابل احزاب حاضر در قدرت علیه یکدیگر با هدف قبضه کردن کامل قدرت در دست خود.

ـ اشتباهات بسیار بزرگ و غیر قابل اغماض برخی از جریان های اسلام گرا از جمله اخوان المسلمین در نحوه مدیریت احساسات مردم وسوق دادن آنها به سوی اندیشه های جنگ مذهبی که منجر به گسترش نفوذ گروه های تکفیری در کشور گردید

ـ نا امیدی از شعارهایی که دولت وفاق ملی بعد از سرنگونی علی عبدالله صالح داده بودند.

همگی دست به دست هم داد تا عبد المالک الحوثی رهبر انصار الله با سه شعار محوری ، برچیدن طرح حذف یارانه ها ، تغییر کابینه واجرایی شدن واقعی توافقنامه گفتگوهای ملی خیل عظیمی از مردم را که بسیاری از آنها زیدی وحوثی هم نبودند با خود همراه کند وبه آسان ترین شکل ممکن وارد صنعاء گردد.

انصار الله پیش از آنکه دست به سلاح ببرند مدت قابل توجهی هم در میادین اصلی شهر صنعاء دست به تحصن زده بودند اما به جای بررسی خواسته هایشان توسط مسئولان به سخره گرفته شده وبرخی از رهبران سیاسی حاضر در کابینه اعلام کردند ما هم از طرفداران خود خواهیم خواست تا در خیابان ها و در کنار چادرهای آنها اردو بزنند .

به گفته این کارشناسان اگر انصار الله به تنهایی وبدون حمایت بدنه جامعه یمن دست به این اقدام زده بود، رئیس جمهور این کشور می توانست همچون جنگ های گذشته مستقیما به صعده پایگاه اصلی آنها حمله کرده وعملا مسئله را در انجا فیصله دهد اما حمایت خیل عظیمی از مردم از خواسته های انصار الله دست عبد ربه منصور هادی رئیس جمهور یمن را در این اقدام بست تا او به نحوی خود را در این جنگ بی طرف اعلام کند.

از نکات قابل توجه در این تحولات تسلیم مجددا و کاملا آرام مراکز حیاتی کشور از جمله فرودگاه ، ساختمان رادیو و تلویزیون و.. از سوی انصار الله به مسئولین دولتی بود ، مسئله ای که ادعای مخالفان در مورد وقوع کودتا را بشدت زیر سئوال می برد.

به گفته یکی از کارشناسان اگر انصار الله به دنبال کودتا و سرنگونی بود چرا توافق آشتی ملی و ضمیمه امنیتی آن در رابطه با تسلیم سلاح را با دولتی که از آنها شکست خورده بود امضا کردند ، واز تمامی مراکز حساس بی قید وشرط خارج شدند. اما بی تردید یمنی ها برای رسیدن به استقرار ، ثبات وخروج از بحران اقتصادی خود نیازمند زمان بسیار طولانی خواهند بود ، دوره ای که به طور حتم هجمه ها وتوطئه های زیادی را هم علیه کشور خویش خواهند دید ، به ویژه که عربستان هرگز اجازه نخواهد داد حوادث در حیات خلوتش به شکلی مغایر با خواسته هایش رقم بخورند.

در بخش بعدی زوایای دیگری از این تحول عظیم مردمی در یمن را تشریح خواهیم کرد...
کد مطلب : ۴۱۳۸۱۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما