۰
جمعه ۲۶ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۹:۴۰

ناگفته هایی از 'ینون' و طرح 'خاورمیانه بزرگ'

ناگفته هایی از
آنچه جهان اسلام و عرب امروز از جنگ، اختلاف، تقسیم و تجزیه شاهد آن است، نقشه از پیش طراحی شده ای است كه سال ها قبل ازسوی آمریكا و دیگر كشورهای غربی طراحی شده است.
طرحی استعماری كه صهیونیسم جهانی آن را برای تفكیك و تجزیه جهان اسلام و عرب طراحی كرده است تا براساس آن كشورهای عربی را به كشورهای مجزا و كوچك تبدیل كند و به این وسیله زمینه حاكمیت صهیونیسم ابتدا بر سرزمین فلسطین و سپس بر سراسر منطقه را فراهم كند.
بیداری اسلامی و انبوه مسلمانان آگاه به بزرگترین مانع بر سر راه طرح های صهیونیسم جهانی تبدیل شده است. تاكید مسلمانان در كشورهایی مانند مصر، تونس، لیبی، بحرین و دیگر كشورهای اسلامی بر اسلام و وحدت دنیای اسلام بزرگترین دلیل بر هشیاری مسلمانان دربرابر طرح های صهیونیسم جهانی است.

در گزارش پیش رو چگونگی طرح های 'ینون' و 'خاورمیانه جدید' و اهداف اصلی از ارایه این طرح ها مورد بررسی قرارگرفته است.

در طرح خاورمیانه بزرگ، آمریكا مصمم است تا جوامع منطقه خاورمیانه بزرگ را باصطلاح دموكراتیزه كند، زیرا معتقد است كه سرخوردگی مردم این منطقه از دولتهای خود ثبات و امنیت منطقه و جهان غرب به ویژه آمریكا را تهدید می كند!
'ینون' نیز طرحی آمریكایی-فرانسوی است كه با كمك اسراییل درنظر دارد تا یك منطقه استراتژیك به وجود آورد. این كشورها برای جامه عمل پوشاندن به این طرح در صددند تا در منطقه خاورمیانه درگیری های داخلی به وجود آورد و در نهایت كشورهای منطقه را تجزیه كند.

نكات و محورهای مهمی كه از بررسی این دو طرح به دست می آید به شكل زیر قابل تقسیم بندی است:

- تداوم رژیم صهیونیستی در گرو ایجاد هرج و مرج و عدم وجود هرگونه ثبات و همگرایی در میان طیف های مختلف مردم در كشورهای عربی است.

- هدف طرح خاورمیانه ویران كردن كشورهای بزرگ در منطقه و تبدیل آنها به كشورهای كوچك است.

- چنانچه آمریكا بخواهد در منطقه خاورمیانه یكه تاز میدان باشد باید مسلمانان و كشورهای عربی را وارد یك درگیری داخلی صد ساله كند.

- طرح خاورمیانه قبل از وقوع جنگ جهانی اول آماده بود و اكنون با همكاری برخی از رهبران كشورهای عربی در حال پیگری است.

- بهترین گزینه برای تخریب خاورمیانه طرح اختلاف داخلی بین مردم در كشورهایی خاورمیانه است.

 تجزیه جهان اسلام ضامن امنیت رژیم صهیونیستی است

'منذر عید' نویسنده سوری در گفتگو با روزنامه الثوره سوریه می گوید: اگر در كشورهای عربی هرگونه فتنه و خرابی مشاهده شود باید بدانیم كه دست های پشت پرده آمریكایی در آن نقش برجسته ای دارد، زیرا كه تداوم رژیم صهیونیستی در گرو ایجاد هرج و مرج و عدم وجود هرگونه ثبات و همگرایی در میان طیف های مختلف مردم در كشورهای عربی است.

'هنری كسینجر' وزیر سابق امور خارجه آمریكا كه از وی به عنوان روباه یاد می شود در سال 1984 طرح تجزیه كشورهای منطقه خاورمیانه و ایجاد خاورمیانه جدید را مطرح كرد كه از مغرب شروع می شد و تا فیلیپین ادامه پیدا
می كرد.

وی می گفت كه اولین كشوری كه آن را تجزیه خواهند كرد عراق است، زیرا كه عراق قدرتمندترین كشور عربی است و با تجزیه عراق كار تجزیه دیگر كشورها آسان می گردد.

آنچه كه از سال 2003 و در پی حمله به عراق در خاورمیانه اتفاق افتاد حاكی از این است واشنگتن دقیقا حرف های كسینجر را اجرا می كند.‏‏

'كسینجر' بر این عقیده بود كه اگر ایالات متحده آمریكا بخواهد در منطقه خاورمیانه یكه تاز میدان باشد باید مسلمانان و كشورهای عربی را وارد یك درگیری داخلی صد ساله كند و هم اكنون ملاحظه می شود كه همه طرح های آمریكا برای خاورمیانه میتنی بر به راه انداختن جنگ ها و درگیری های داخلی در میان طیف های مختلف است، تا از راهبرد آن نفوذ خود را در منطقه خاورمیانه هر چه بیشتر كند و امنیت رژیم صهیونیستی را فراهم نماید. علت این امر این است كه امنیت رژیم صهیونیستی همان گونه كه باراك اوباما در مناسبت های مختلف گفته است با امنیت ایالات متحده گره خورده است.

'مهدی داریوس نازیمرویا' پژوهشگر كانادایی در یك مقاله كه در پایگاه اینترنتی (گلوبال ریسرچ) كانادا چاپ شد، آمده است كه وی تلاش می كند از طرح های آمریكایی، صهیونیستی و غربی كه در تلاش هستند تا با تجزیه منطقه خاورمیانه، خاورمیانه ای جدید به وجود آورند، پرده بردارد.

'مهدی داریوس' می گوید: اسراییل در پشت پرده طرح آمریكایی-فرانسوی مشهور(ینون) درنظر دارد كه یك منطقه استراتژیك به وجود آورد و برای پوشاندن جامه عمل به این طرح درصدد است تا در منطقه خاورمیانه یك درگیری داخلی به وجود آورد و در نهایت كشورهای منطقه را تجزیه كند.

این پژوهشگر كانادایی معتقد است: طرح خاورمیانه جدید كه غربی ها و اسراییلی ها درصدد تحمیل آن هستند مبتنی بر ترسیم دولت های جدید بر پایه عناصر دینی و طایفه ای است. این طرح توسط اسراییل، فرانسه، انگلستان و ایالات متحده پایه ریزی شده است و هدف آن ویران كردن كشورهای بزرگ در منطقه و تبدیل آنها به كشورهای كوچك است تا هرگونه كه می خواهند با آنها به آسانی بازی كنند.

پژوهشگر كانادایی می گوید كه طرح(ینون) تكمیل كننده مكر و فریب قدیمی بریتانیا درخاورمیانه است. این یك طرح راهبردی اسراییلی است كه در نظر دارد این كشورها را تجزیه نماید و دیگر كشورهای هم پیمان اسراییل نیز برای كشورهای خاورمیانه اینگونه تلقین می كند كه اسراییل از این كشورها برتر است و در این طرح مشهور بزرگترین هدف اسراییل تجزیه كشور عراق است.

وی در ادامه می افزاید كه در چارچوب این طرح غربی-اسراییلی حمله به مسیحیان مصر، تقسیم سودان، حمله به لیبی و همچنین حمله به مسیحیان عراق نیر جای شگفتی نیست. این پژوهشگر تاكید می كند كه اسراییلی ها در تلاش هستند كه اسباب درگیریها و نزاغ ها داخلی و طایفه ای را در لبنان به عنوان مقدمه تجزیه این كشور فراهم كنند. آنها تلاش می كنند تا در سوریه دولت های طایفه ای به وجود آورند و مسیحیان را از لبنان، سوریه و عراق اخراج كنند.

این
پژوهشگر كانادایی می گوید كه این طرح قبل از وقوع جنگ جهانی اول آماده اجرا بود ولی اكنون با عناوینی متفاوت و با همكاری برخی از رهبران كشورهای عربی در حال پیگیری است.

'نازومیرا' می گوید: افرادی از گروه 14 آذار (این گروه لبنانی ابتدا هم پیمان سوریه بود وطی دو سال اخیر با اسراییل و آمریكا رابطه تنگاتنگی دارد) با ایالات متحده آمریكا و اسراییل و برخی از كشورهای عربی و گروههای مسلح كه اقدام به ترور و اعمال خشونت در سوریه می كنند، رابطه تنگاتنگی دارند و میان آنها یك توافقنامه سری وجود دارد كه هدفشان حمایت از عناصر تروریستی و ورود اسلحه از لبنان به سوریه است.

'نازومیرا' می گوید كه دلایل حمله سرسخت گروه '14 آذاری' به 'بطریك مار بشاره بطرس راعی' رهبر معنوی مسیحی به دلیل موضع گیری بشار در مورد حوادث سوریه بوده است.

این پژوهشگر كانادایی می گوید: خالی كردن منطقه خاورمیانه از مسیحیان یكی از گام های اساسی طرح(ینون) است و این طرح همچنین درصدد است كه كشورهای قاره آفریقا را نیز بر اساس زبان و رنگ پوست و دین تقسیم كنند.

'مهدی داریوس نازومیرا' معتقد است كه (ذی آتلانتیك) كه یك مجله ویژه نیروهای آمریكایی است برخی از كلیات طرح و نقشه های طرح(ینون) را تبیین می كند، در سال 2008 منتشر كرده است. این طرح خواستار منحل شدن همه كشورهای آفریقایی است كه ابتدا از مصر شروع می شود و به سودان و لیبی می رسد و در دوره های بعد همه كشور های آفریقایی را دربر می گیرد.

وی می گوید كه اسراییلی ها سالهاست كه به آرامی در قاره آفریقا نفوذ كرده اند. اسراییلی ها، رژیم نژاد پرستانه را در سودان موردحمایت قرار دادند و از برخی از گروها در این كشور حمایت كرده اند.

وی می گوید: اسراییل و لابی صهیونیست در ایالات متحده در دخالت نظامی ناتو در لیبی نقش اساسی را ایفا كرده اند. وی اشاره می كند، اتحاد فدرال حقوق بشر اولین سازمانی است كه پیش بینی كرده بود كه 6 هزار نفر توسط قذافی كشته می شوند. این اتحادیه به دلیل رابطه تنگاتنگش با لابی اسراییلی بسیار مشهور است.

وی همچنین می گوید: كمیته نظارت وابسته به شورای امنیت درخواست حذف لیبی را از شورای حقوق بشر داشته است و از شورای امنیت درخواست دخالت كرده است.

'نازیمرویا' می گوید: كشورهای امپریالیستی مثل ایالات متحده آمریكا، انگلستان، فرانسه و آلمان سیاست استعماری خویش را تغییر نداده اند و آنچه هم اكنون ازسوی این كشورها تغییر پیدا كرده است بهانه ها و توجیه هایی است كه برای برای حملات استعمارگرانه خویش آن را مورد استفاده قرار می دهند. رایس وزیر امور خارجه سابق آمریكا هنگامی كه در جنگ تموز(سال 2006 لبنان ازسوی اسراییل مورد حمله واقع شد) نوید خاورمیانه جدید را داد.

روزنامه های آن زمان آمریكا، نقش صهیونیست ها و اداره های آمریكایی را كه تلاش می كردند طرح خاورمیانه جدید را ارایه دهند برجسته سازی می كردند.

صهیونیست ها و اداره های آمریكایی درتلاش بودند كه خاورمیانه
را تخریب و در این راه بهترین گزینه ای كه ارایه می دادند طرح اختلاف داخلی بین مردم در كشورهایی خاورمیانه بود و این مساله به صراحت تحت عنوان 'اللعب بورقه السنه'(بازی با برگه اهل سنت) مطرح شد.

در ابن طرح آمده است كه از دیدگاه گروه جنگ آمریكا اگر به وضع طایفه ای در خاورمیانه نگریسته شود چنین به نظر می رسد كه حكام اهل سنت هم پیمان آمریكا در خاورمیانه در مبارزه با احتمال گسترش شیعیان با سردمداران آمریكا همسو هستند.
از دیدگاه گروه جنگ آمریكا اگر اهل سنت[وهابیون] در یك جنگ تمدنی با اسلام باشند می توان به شكاف میان اهل تسنن[وهابیون] و شیعیان به عنوان یك راهبرد پویا نگریسته شود.

نشریه ویژه نظامیان آمریكا(ارمد فورسزجورنال) نقشه خاورمیانه جدید كه ژنرال بازنشسته آمریكایی 'رالف بیترز' آن را وضع كرده بود، ترسیم كرد كه به موجب آن كشورهای منطقه خاورمیانه بر اساس مذهب و نژاد تقسیم می شوند.
طیق این طرح هر یك از قبیله ها و ملیت ها باید كه جدا از دیگر ملیت ها و در یك كشور سیاسی مستقل زندگی كند و این طرح فقط به منطقه خلیج(فارس) محدود نمی شود بلكه شامل كشورهای آفریقا و به ویژه سودان نیز می شود.

'دوارسیزار' تحلیلگر سیاسی و نظامی روزنامه فرانسوی(لیبراسیون) از برجسته ترین انگیزه های پنهان ایالات متحده از انتشار نیروهای بین المللی در منطقه دارفور سودان پرده بر می دارد و می گوید: آمریكا تلاش می كند كه تا سال 2015 در مصر جنگی را به راه اندازد و در مورد سهمیه آب رود نیل هر طوری كه می خواهد رفتار كند و با تقسیم بندی آب رود نیل بین گروههای دینی و سیاسی فتنه برپا كند تا همان سناریو عراق را در مصر تكرار كند.

همچنین آمریكا در تلاش است كه در برخی از كشورهای عربی و اسلامی حضور داشته باشد تا خاورمیانه آمریكایی شامل دولت های كوچكی شوند كه همه دست پرورده اسراییل باشند و براساس الگو ها اسراییلی رفتار كنند.

'دكتر جورج صدقه' مدیر دانشكده رسانه ای دانشگاه لبنان معتقد است كه آمریكا درقبال مهاجرت مسیحیان از عراق سكوت می كند و علت آن هم به دلیل تامین منافع اسراییل است. وی می گوید كه كارشناسان معتقدند كه در فرایند تجزیه عراق و به وجود آوردن اختلافات قبیله ای و نژادی دست های پشت پرده نقش اصلی را دارند و این در پایان فقط به نفع طرح بزرگ اسراییلی ها است و چنین چیزی درمورد مسیحیان فلسطین نیز رخ داده است به طوری كه نسل مسیحیان فلسیطین بعد از مهاجرت به دنیای غرب در حال انقراض است و هم اكنون نیز مسیحیان به صورت قابل ملاحظه ای از مصر و سوریه و لبنان و سودان در حال مهاجرت هستند.

وی می گوید كه هجرت مسیحیان به كشورهای غربی، این كشورها را رنجیده خاطر نمی كند، زیرا كه این مهاجران نیروی كار ارزان برای غربی ها هستند و به مرور زمان در جوامع غربی ازبین می روند و اثری از اصل و نسب آنها یافت نمی شود.

دكتر صدفه معتقد است كه نبود نخبگانی سیاسی و فرهنگی در كشورهای عربی باعث به وجود آمدن چنین توطئه
های شده است. این توطئه ها، اندیشه ها و سازمانها و عناصر دینی را مورد هدف قرار داده اند.

بسیاری از كسانی كه تاریخ را مطالعه نكرده اند فكر می كنند كه این طرح آمریكا در عراق یك اقدام ناگهانی است، زیرا كه آنها طرح های صهیونیستی را برای تجزیه جهان اسلام فراموش كرده اند و فراموش كرده اند كه این طرحی است از 60 سال بیش آن را ترسیم كرده اند و هم اكنون در سرزمین عراق به منصه ظهور در آمده است.

با برپایی اسراییل در سرزمین فلسطین در سال 1948 میلادی شرق شناس صهیونیست(برنارد لویس) كه تابعیت انگلیسی دارد در مجله وزارت دفاع آمریكا(پنتاگون) پیشنهاد تجزیه جهان اسلام از پاكستان تا مغرب و به وجودآوردن 30 رژیم سیاسی جدید علاوه بر كشورهای موجود جهان اسلام را مطرح كرده و درصدد تغییر جهان اسلام برآمده اند تا به جای 56 دولت 88 رژیم بر پا شود.

هدف از راهبرد این تقسیم و تجزیه پیشنهادی امكان فراهم شدن تنش و جنگ و هرچه بیشتر ضعیف شدن این كشورها است. این باعث می شود كه این رژیم ها میانشان درگیری و شدت عمل باشد تا دربرابر دشمنان انعطاف بیشتری داشته باشند.

برنارد لویس در این زمینه می گوید كه تجزیه جهان اسلام ضامن امنیت رژیم صهیونیستی است.

این طرح صهیونیستی كه مجله پنتاگون آن را منتشر كرده است شامل موارد زیر است:

1: پیوسن بلوچستان پاكستان به بلوچستان ایران و برپایی دولت بلوچستان

2: پیوستن منطقه شمال غربی پاكستان به مناطق افغانستان و بر پایی دولت جدیدی در این منطقه

3: پیوستن منطقه كردنشین ایران، عراق و تركیه و برپایی كشور كردستان

4: طرح های تجزیه طلبانه برای ایران با استفاده از عوامل مزدور

5: تقسیم عراق به سه دولت كرد، سنی و شیعه

6: تقسیم سوریه به سه دولت: دروزی، علوی و سنی

7: تقسیم اردن به دو رژیم بدوی و فلسطینی

8: تقسیم عربستان سعودی به رژیم های قبیله ای و بازگردان آن به همان حالتی كه در سال های ماقبل 1933 بود

9: تقسیم لبنان به پنج دولت: مسیحی، شیعی، سنی، دروزی و علوی

10:تقسیم مصر به دو دولت قبطی و اسلامی

11: تقسیم سودان به دولت سیاه پوستان در جنوب و عربی در شمال

12:تقسیم مغرب میان عرب ها و بربرها

13:بازنگری در رژیم موریتانی براساس تناقض های میان عربها و سیاه پوستان

با اجرای این طرح طبق نظر 'برنارد لویس' این كشورها دچار چنان اختلاف های شدیدی می گردند كه آنها را از اسراییل ضعف تر كرده و باعث می شود كه اسراییلی ها به مدت حداقل نیم قرن از این كشورها برتری داشته باشند و در سزمین های عربی حكمرانی كنند.

طرح های خرابكارانه آمریكا برای دنیای اسلام جدید نیست و سابقه ای طولانی دارد. با این همه تجارب تاریخی ناشی از سیاست های سلطه طلبانه غرب باعث آگاهی گسترده در جهان اسلام و نفرت از آمریكا و صهیونیسم جهانی و رژیم صهیونسیتی شده است.

احساس خطر گسترده ای كه در بین سران رژیم اسراییل وجود دارد نشان می دهد كه بیداری اسلامی در منطقه بزرگترین مانع بر سر را اهداف شوم صهیونیسم جهانی است.
کد مطلب : ۱۴۵۷۸۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما