چکیده
با ظهور مکاتب فلسفی و رویکردهای فکری نوین در عرصه تعلیم و تربیت همچون نگرشهای پستمدرنیستی و پساساختارگرایانه، چالشهایی پیش روی تربیت بهخصوص تربیت معنوی انسان رخ نموده است. این مقاله بر آن است تا با استفاده از رویکرد توصیفی – تحلیلی، جایگاه، مؤلفهها و شاخصهای معنویت و تربیت معنوی را از منظر پستمدرنیسم، مورد تبیین قرار دهد. لذا نخست، رسیدن به یک مفهوم نسبتاً جامع از معنویت و تربیت معنوی مدنظر قرار گرفته و همزمان، گستره معنایی و تمایز مفهومی تربیت معنوی با عرصههای نزدیک مثل تربیت دینی و تربیت اخلاقی، بررسی و نهایتاً نشان داده شده است که بر مبنای نگاه اومانیستی مکاتب پستمدرن راه حل همه امور حتی نیاز به معنویت در چارچوب انسان محوری، دنیاگرایی و بهره مندی های مادی جستجو می شود و معنویت، ابزاری برای دستیابی به آرامش (کاذب) در موقعیت اکنون و موقتی است. در حالی که تربیت معنوی حقیقی انسان را از خودمحوری دور کرده نسبت به دیگر دوستی و توجه به رنج دیگران حساس می کند. علاوه بر این، بر پایه جهانبینی سکولاریستی پستمدرن، معنویت گرایی و تربیت معنوی بیشتر بر اهداف مادی متمرکز بوده، دین و فرامین الهی جایگاه خاصی در این نوع نگرش نداشته و بعضاً بهعنوان ابزارهایی در خدمت منافع مادی است.
برای مشاهده کامل مقاله
کلیک کنید.
نویسندگان:
مریم بناهان: دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهرا س
عباس فرازی: دانشجوی دکتری آموزش عالی دانشگاه مازندران، کارشناس دانشگاه نیشابور
فصلنامه اندیشه های نوین تربیتی - دوره 13، شماره 3 - شماره پیاپی 45، پاییز 1396.