۰
سه شنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۱۶

پیدا و پنهان افراط گرایی و تروریسم در قاره آفریقا

پیدا و پنهان افراط گرایی و تروریسم در قاره آفریقا
بی تردید افراط گرایی و تکفریسیم که ریشه در اندیشه های "سید قطب"، نظریه پرداز اصلی گروه های سلفی دارد، امروزه به یکی از مسائل عمده و پدیده ای بسیار خطرناک تبدیل شده است که صلح و امنیت جامعه بشری را در تمامی سطوح منطقه ای و بین المللی، به خصوص در جهان اسلام تهدید می کند؛ پدیده ای که اکنون به دستاویز حضور و مداخله گری بیگانگان در جهان اسلام تبدیل شده است. این پدیده در حالی که بیشتر نقاط خاورمیانه را تحت تأثیر خود قرار داده، اکنون در حال توسعه به افریقا و کشورهای اسلامی خارج از حوزه خاورمیانه است و این موضوع زمینه مداخله بیگانگان در اقصا نقاط دنیای اسلام و تخریب وجهه اسلام در این مناطق جدید را فراهم می کند. از این رو در این مقاله به رشد و توسعه افراط گرایی به ظاهر اسلامی یا تکفیریسم در آفریقا می پردازیم:

افراط گرایی و انتقال تدریجی آن از خاورمیانه به آفریقا

پدیده افراط گرایی و سلفی گری از نوع ستیزه جوی آن، در سال های اخیر به تدریج در حال انتقال از خاورمیانه به آفریقاست، به طوریکه قاره آفریقا هم اینک در حال تبدیل شدن به کانون اصلی گروه های تکفیری و جریان های سلفی در جهان می باشد؛ گروه هایی که ریشه در جهل و فقر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی داشته و متعاقباً، خود یکی از عوامل اصلی فقر و بی ثباتی و ناامنی به شمار می روند. این در حالیست که مناطق فقیرنشین و توسعه نیافته بهترین فضا برای "تنفس" چنین گروه هایی که جز افکار و باورهای خود چیز دیگری را قبول ندارند و جز در مقابل شمشیرهای فولادین خویش، سر تعظیم فرود نمی آورند، می باشد. قاره سیاه به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نمی تواند از این قاعده کلی مستثنا باشد. برای همین است که از آفریقا به عنوان خاستگاه 80 درصد گروه های سلفی ستیزه جو و تروریست یاد می شود که از این حوزه جغرافیایی برخاسته اند و سلاح به دست در نقاط مختلف جهان پراکنده شده اند.

آفریقا کانون اصلی گروه های افراطی و بنیادگرای سلفی


مناطقی مختلف آفریقا که متشکل از 64 کشور مستقل می باشد، مدتی است که در حال تبدیل شدن به یکی از کانون های اصلی تجمع گروه های مختلف تروریستی برآمده از جریانات سلفی، وهابی، تکفیری و شبه نظامیان افراطی مسیحی است. چنانکه در سال های اخیر رشد این جریانات تندور که دستگاه اطلاعاتی عربستان ارتباطات گسترده و عمیقی با آن ها دارد، در قاره سیاه، با توجه به شرایط ژئوپولیتیکی و ژئواکونومیکی امری کاملاً محسوس و خارج از عرف ها و ضوابط بین المللی بوده که چیزی جز تشنج و بی ثباتی برای آفریقا را به ارمغان نیاورده است. امروز دیگر تنها یک سازمان القاعده که نام آن مساوی با ترور و وحشت است در آفریقا وجود ندارد، بلکه گروه‌های بسیاری به عنوان زیر شاخه های القاعده در این قاره حضور دارند.

فعالیت های گروه های افراطی اعم از الشباب، بوکو حرام، آنتی بالاکاها و غیر اینها در قاره آفریقا پدیده ای است که از یک طرف عامل ناامنی و توسعه یافتگی است و از طرف دیگر معلول این دو. در واقع مجموعه ای عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی از قبیل فقر فزاینده، بیکاری، بی سوادی، وضعیت نامساعد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، عدم تطابق مرزهای ملی با مرزهای فرهنگی، قومی و مذهبی و همچنین مداخلات بیگانگان و لشکرکشی های اروپایی و آمریکایی در قاره آفریقا دست در دست هم داده، زمینه های اصلی تکوین و فعالیت گروه های افراطی در این قاره را فراهم کرده و به گسترش خشونت های اعمال شده توسط شبه نظامیان وابسته به گروه های سلفی منجر شده است.

بنابراین هویت و خاستگاه اصلی بسیاری از گروه های افراطی و تروریست
را علاوه بر خاورمیانه باید قاره آفریقا نیز دانست که به آخرین تجهیزات همچون بمب های دستی و چسبان یا جلیقه های انفجاری برای اقدامات تروریستی دسترسی داشته و وابسته به گروه القاعده هستند و سال هاست با ترویج افکار افراطی تکفیری در کشورهای مختلف، منشأ بسیاری از اقدامات تروریستی و کشتار مردم بی گناه و غیرنظامی در شهرها و مراکز پرجمعیت به ویژه اماکن مذهبی بوده اند.

در میان کشورهای احتمالی برای تبدیل شدن به مکان جدید فعالیت تروریست ها، هم اکنون نیجریه بهترین گزینه محسوب می شود، چرا این کشور به دلیل ضعف دولت مرکزی در برخورد با گروه تروریستی "بوکوحرام" و همچنین درگیر بودن هر یک از کشورهای همسایه نیجریه با موضوعات داخلی، بی اعتمادی و ناراحتی مردم از دولت مرکزی می تواند به یک مرکز بسیار مناسب برای افزایش تحرکات گروه های افراطی نه تنها در آفریقا بلکه در کل جهان تبدیل شود.


عوامل مؤثر در شکل گیری افراط گرایی در آفریقا


در مورد شکل گیری و تکوین افراط گرایی و جریانات سلفی در آفریقا و علل و زمینه های آن تاکنون دیدگاه های مختلفی ارائه شده است که به طور کلی این نظریه ها را می توان در دو دسته دیدگاه های "خُرد یا داخلی" و دیدگاه های "کلان یا خارجی" تقسیم بندی نمود. متغیرهای خُرد بر روی مسائل و موضوعات داخلی در کشورهای آفریقایی و شرایطی که بر این قاره حاکم است، متمرکز شده و متغیرهای کلان نقش بازیگران فرامنطقه از جمله قدرت های بزرگ غربی را در شکل گیری این گروه ها دخیل می دانند. در ادامه به تبیین آن ها پرداخته می شود.

الف) نقش متغیرهای داخلی

در مورد علل و زمینه های شکل گیری و تکوین گروه های افراطی و تکفیری در آفریقا تا به امروز مطالب و مقالات متعددی منتشر شده است. اگر بخواهیم یک جمع بندی دقیق و منطبق بر واقعیات از نظریه های گوناگونی که در سال های گذشته در این حوزه منتشر شده انجام دهیم، باید بگوییم به طور دقیق "توسعه نیافتگی اقتصادی" یا همان فقر و بیکاری، عقب ماندگی و نابرابری های اجتماعی و "توسعه نیافتگی سیاسی" یا همان جهل و نادانی و شکنندگی دولت ها و . . . دو عامل اصلی و عمده ای بوده است که قاره آفریقا را به گونه فزاینده به مکانی مناسب و مستعد برای شکل گیری و فعالیت گروه های مختلف افراطی و تروریستی در ابعاد متعدد تبدیل نموده است. به عبارت دیگر تروریسم و افراط گرایی به خصوص در آفریقا به عنوان پدیده ای مطرح است که از یک طرف عامل ناامنی و توسعه نیافتگی بوده و از طرف دیگر معلول آن می باشد.

در همین پیوند، بروز تشنج و تنش در بیش از نیمی از خاک کشور مالی، ظهور شبه نظامیان افراطی بوکو حرام در نیجریه، فعالیت گروه های سلفی در سومالی و دیگر موارد را می توان نشانه ای از پیدایش انواع و اشکال نوینی از ستیزه جویی و بروز درگیری های خشونت آمیز در قاره آفریقا دانست. در روند درگیری های خشونت آمیز بین گروه های شورشی مسلح و دولت ها در ساحل و شاخ آفریقا، افزایش عضو گیری و فعالیت سازمان های شبه نظامی، حملات تروریستی علیه غیر نظامیان، بمب گذاری انتحاری، نابود کردن بقعه ها و مکان های مذهبی دیگر گروه ها از جمله علائم گسترش خشونت در این قاره است که به آوارگی و مرگ ده ها هزار نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم انجامیده است.

برای همین امروز یکی از مهم ترین چالش های قاره آفریقا که مخازن عمده ثروت را در خود جای داده و همواره مورد توجه قدرت های بزرگ توسعه طلب بوده است، رشد گروه های افراطی و بی ثباتی ناشی از فعالیت های آنان در این منطقه است. این موضوع که اساساً ناشی از شرایط نامناسب اقتصادی و چالش های اجتماعی و سیاسی
در کشورهای مختلف آفریقایی است، در کنار توانایی شبه نظامیان برای در دست گرفتن و کنترل قلمروی وسیع به مدت طولانی، چالش های جدیدی را در برابر نظام های سیاسی نه چندان قدرتمند کشورهای آفریقایی پدید آورده است. به عنوان نمونه تنش های مذکور، روند دولت سازی در سومالی را مسدود کرده یا به تشدید بن بست سیاسی در مالی منجر شده و نیز به بی ثباتی طولانی در بخش هایی از صحرای بزرگ آفریقا و منطقه ساحل دامن زده است. از سوی دیگر، این روند پتانسیل بروز موج جدیدی از تنش و گسیختگی را به همراه داشته است.

در حقیقت گسترش روزافزون فعالیت و نفوذ گروه های شبه نظامی افراطی در قاره آفریقا گویای شرایط شکننده و پیچیده سیاسی در این منطقه است. این در حالیست که علاوه بر توسعه نیافتگی سیاسی و اقتصادی، اصول و مؤلفه های ایدئولوژیک برخی گروه های بومی و مشکلات ناشی از پیچیدگی های سیاسی موجود در این قاره نیز به عنوان یکی از دلایل افزایش ستیزه جویی در آفریقا مطرح بوده است، به گونه ای که برخی از این گروه ها بازگشت به ارزش های فرهنگی و برخی دیگر، خوانش خاص از اسلام یا مسیحیت را به عنوان راهگشای خود برای غلبه بر پیچیدگی های این قاره برگزیده اند. از سوی دیگر، در میان گروه های تجدید نظر طلب با دو گرایش بازگشت به فرهنگ یا اصول مذهبی، گروه هایی پدید آمده اند که با انتخاب راهکارهای سخت افزاری و ایجاد شاخه های شبه نظامی تلاش می کنند از این طریق به اهداف خود دست یابند.

بر اساس آمارها در میان گروه های شبه نظامی موجود در عرصه سیاسی این قاره، شبه نظامیان افراطی عمدتاً به مبانی فکری القاعده گرایش دارند که گروه مغرب اسلامی، الشباب، بوکو حرام و خیل کثیری از گروه های دیگر در این دسته قرار دارند. این گروه ها بر تعریف هویت خود بر مبنای قرائتی خاص و البته افراط گرایانه و گزینشی از مذهب تأکید دارند. از این رو ستیزه جویی سلفی در آفریقا بخشی از یک جریان ایدئولوژیک گسترده تر جهانی مبتنی بر اندیشه های افراط گرایانه و پیکار جویانه است، به گونه ای که گروه های مورد اشاره، پیوندهای عمده ای با سازمان های همفکر خود در خارج از قاره آفریقا از جمله طالبان و القاعده دارند. طرح این نکته ضروری است که تفکر سلفی گری، همواره چشم انداز مبهمی از سیاست و قدرت سیاسی ارائه کرده و گروه های شبه نظامی به کمک همین ابهام در تعریف مفاهیم و ترسیم شرایط ایده آل، به تهییج نیروهای خود به ویژه جوانان برای تشکیل حکومت بنیادگرایانه پرداخته اند.

نکته مهم بعدی مربوط به پایگاه نیروهای افراطی و شبه نظامی تندرو است که عموماً از میان گروه های فقیر و جوانان ناراضی کشورهای آفریقایی که در جست و جوی مدل نوینی از حکومت داری برای رفع مشکلات موجود هستند، یارگیری نموده و آن ها را سازماندهی و در راستای اهداف خود به کار می گیرند.

ب) نقش متغیرهای خارجی


متغیرهای خارجی از جمله مداخلات بازیگران فرامنطقه ای بخصوص قدرت های بزرگ غربی به عنوان دلیل و زمینه بعدی تکوین افراط گرایی و ظهور و بروز جریانات سلفی تکفیری است، به ویژه اینکه بطور قطع و یقین ظهور جریان های با این کم و کیف که سعی در نقش آفرینی در معادلات سیاسی یک کشور از طریق ارعاب و گروگان گیری و کشت و کشتار دارند، پدیده ای نیست که بتوان آن را صرفاً یک کنش ساده از سوی گروهی خاص که هیچ پشتوانه خارجی نداشته باشد در نظر گرفت. لذا طرح نکاتی چند در این باره ضروری به نظر می رسد.

نکته نخست؛ گروه های تندرو و سلفی از یک منظر وسیله برای توجیه و مشروعیت بخشیدن به اقدامات امپریالیستی آمریکا در آفریقا به شمار می روند. به این معنا که ایالات متحده برای مداخله
در کشورهای آفریقایی که سرشار از ثروت های کلان خدادادی و منابع خام و اولیه جهت استفاده در صنایع بزرگ آمریکایی است به بهانه نیاز دارد که فعالیت گروهایی همانند بوکو حرام و . . . چنین بهانه ای را در اختیارش قرار می دهد.

نکته دوم؛ غرب و آمریکا از تمام ظرفیت های موجود برای گسترش موج اسلام هراسی در دنیا بهره می برند. بوکوحرام و الشباب و امثال این گروه ها نه اولین و نه آخرین پدیده هایی هستند که "به نام اسلام و در تقابل با اسلام" فعالیت کرده و در راستای منافع دولت های غربی گام بر می دارند. غرب به خوبی فهمیده است که گسترش دامنه فعالیت نیروهای تندروی سلفی بیش از هر چیز دیگر توان صدمه زدن به پیکره امت واحده را دارد. بر این اساس تأسیس اینچنین گروه هایی نه تنها در کوتاه مدت اسباب تأمین منافع ملی ایالات متحده و دیگر دولت های غربی را به ارمغان خواهد آورد، بلکه با پایان یافتن تاریخ مصرف آن ها بسترهای مورد نیاز برای مانور نمایش اسلام هراسی غرب در افکار عمومی دنیا و همچنین مداخله در مناطق مختلف که هر یک به منزله حیاط خلوتی برای غربی هاست را مهیا می کند.

به عبارت دیگر گروه تروریستی و افراطی کارکرد دوگانه ای در سیاست دولت های غربی دارند. کارکرد اول کاملاً تاکتیکی و در راستای اهداف کوتاه مدت این دولت ها قابل تبیین است، مانند نمونه تأسیس القاعده و منافع تاکتیکی آمریکا در تقابل با اتحاد جماهیر شوروی. کارکرد دوم این پدیده ها کاملاً استراتژیک و در راستای اهداف بلند مدت نظام سلطه در تقابل تمدنی با تمدن اسلام قابل ارزیابی است.

در حقیقت بازیگران غربی که بازیگرانی قهار و هوشیار در میدان هرج و مرج آمیز و آنارشیک روابط بین‌الملل هستند، ضمن اینکه ساختاربندی و چیدمان و قواعد بازی در این میدان را نیز خود بر عهده دارند، بهتر از هر کسی می‌دانند که افراط گرایی و قرائت های ارتجاعی از ادیان که وجوه اشتراک همه این گروه ها و تفکرات است، بیش از آنکه چالش در بر داشته باشند، برای غرب فرصت آفرین هستند.

نکته سوم؛ نگرانی‌ها از رشد مسیحیت و یا سایر مذاهب اسلامی در منطقه خاورمیانه و آفریقا، یکی دیگر از عوامل گسترش موج افراط گرایی به ویژه در قاره سیاه است، به طوری که گروه های سلفی به فراخور وضعیت قومی و مذهبی، فعالیت‌های خود را سازماندهی کرده‌اند؛ در بخش‌هایی از آفریقا جنگ داخلی بین مسلمانان و در مناطقی دیگر جنگ اسلام و مسیحیت!

در نهایت آنچه مهم است این که طمع سیری ناپذیر غرب و آمریکا در زمینه نفت و گاز باعث شده دولت‌های غربی از هرج ومرج ایجاد شده برای مشروعیت بخشیدن به تلاش هایشان برای افزایش دسترسی به باقیمانده ذخایر انرژی قاره آفریقا استفاده کنند.

در این میان کشیده شدن موضوع ربوده شدن دختران دانش آموز از سوی بوکو حرام به شورای امنیت و همچنین ورود آمریکا، انگلیس، فرانسه و کانادا به این موضوع و همچنین اعلام اینکه این کشورها با اعزام نیروهای ویژه قصد دارند در امر یافتن دختران به دولت نیجریه کمک کنند نشان می دهد که آفریقا مؤلفه های اصلی تبدیل شدن به یک کانون جدید بحران را دارد و در صورت تثبیت بیشتر قدرت بشار اسد در سوریه، کشورهای غربی برای در امان ماندن از خطر تروریست ها ممکن است این افراد را به آفریقا صادر کنند.

در ادامه سعی ضروری به نظر می رسد تا حضور و فعالیت گروه های تروریستی بین المللی، به تفکیک در مناطق مختلف آفریقا مورد بررسی قرار گیرد. در قسمت دوم مقاله حاضر به بحث جفرافیای سیاسی گروهای تروریسم در افریقا و معرفی اجمالی مهمترین و مخوفترین گروه های افراطی در افریقا خواهیم پرداخت.
مرجع : بصیرت
کد مطلب : ۳۸۴۳۴۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
شب قدر غـرب آسـیا
۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
شمارش معکوس جنایت در رفح
۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
پیشنهاد ما