۰
چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۲۲
جنگ غزه برملا کرد

تضعیف نقش و جایگاه اروپا در تحولات جهانی

تضعیف نقش و جایگاه اروپا در تحولات جهانی
اتحادیه اروپا که زمانی به عنوان بازیگری تأثیرگذار در تحولات و بحران‌های جهانی ایفای نقش می‌کرد اما الآن نشانه‌های زوال در این بلوک سیاسی و اقتصادی هویدا شده است. اختلاف نظر در بین اعضای اتحادیه اروپا در مورد موضوعات بین‌المللی از جمله «تقابل با چین، بحران اوکراین، نحوه مواجهه با مهاجران» در سالهای اخیر، این بلوک اقتصادی را شکننده کرده بود اما جنگ غزه، این شکاف‌ها را عمیق‌تر کرد و نشان داد که اروپا از نظر سیاسی، نظامی و اقتصادی در موقعیت ناخوشایندی قرار دارد.

هر چند بسیاری از کشورهای اروپایی با شروع جنگ در غزه در هفتم اکتبر، تحت تاثیر سیاستهای آمریکا از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه حمایت کردند و مقامات ارشد اروپایی یکی پس از دیگری راهی سرزمین‌های اشغالی شدند تا به سران صهیونیستی دلگرمی دهند که در کنار آنها ایستاده‌اند اما با تشدید جنایات صهیونیست‌ها در غزه، کم کم رهبران اتحادیه اروپا به این واقعیت پی بردند که آمریکا و انگلیس چه کلاه گشادی سرشان گذاشته‌اند.

رهبران اروپایی در چهار ماه اخیر نتوانستند موضع واحدی در مورد جنگ غزه اتخاذ کنند یا به یک فرمول واحدی درباره آن دست یابند. پس از آشکار شدن تفاوت در دیدگاه‌ها، برخی کشورها جنایات اسرائیل را محکوم کردند و برخی دیگر از آن حمایت کردند، درحالی که برخی دیگر ترجیح دادند مواضع متعادل خود را در مورد جنگ حفظ کنند.
 
تاثیر اعتراضات جهانی
به نظر می‌رسد که جنگ اخیر غزه، قاعده اجماع را که پیش از این بین دولت‌های اروپایی حاکم بود، شکست و اتخاذ موضع شفاف اتحادیه اروپا در قبال درگیری در غزه را دشوار کرد. الآن، روشن شده است که موضع اتحادیه اروپا در قبال جنگ غزه در شرف تغییر است و تحولات داخلی و بین‌المللی در آن تاثیرگذار بوده است.

افزایش جنایات تل‌آویو در غزه، اعتراضات گسترده‌ای را در سراسر اروپا به راه انداخت و شکاف بین افکار عمومی و دولت‌ها را تشدید کرد. لذا لازم بود مقامات اروپایی دیپلماسی جدیدی را در پیش بگیرند و برای جلب رضایت افکارعمومی که در انتخابات‌های آینده به آنها نیاز دارند، مواضع خود را در قبال نسل‌کشی در غزه تغییر دهند و فرانسه بیش از دیگران در این مسیر پیشگام بود.  

از طرفی، با  سرایت دامنه جنگ غزه به دریای سرخ و به خطر افتادن امنیت دریانوردی بین‌المللی، اروپایی‌ها که بیش از دیگران از این مسئله متضرر شده‌اند سعی دارند به جنگ در غزه پایان داده و اقتصاد بحران‌زده خود را از معرکه‌ای که آمریکا و رژیم صهیونیستی به راه انداخته‌اند، نجات دهند و به هیمن دلیل بود که اروپایی‌ها در ائتلاف آمریکا مشارکت نکردند، زیرا تشدید تنش در دریای سرخ را به زیان تجارت دریایی خود می‌دیدند.
نکته مهم دیگر که در تغییر دیدگاه اروپایی‌ها در جنگ غزه تاثیر داشت، دنباله‌روی بی‌چون و چرای اتحادیه اروپا از سیاست‌های جهانی واشینگتن بود که بار دیگر نشان داد که اروپا هویت مستقل از آمریکا ندارد و دستورات این کشور در عرصه بین‌المللی را اجرا می‌کند و این برای برخی مقامات اروپایی که دنبال ارتقای جایگاه جهانی خود هستند، خوشایند نبود و به همین خاطر بود که فرانسه سعی کرد سیاست متعادل و مستقل از سایر غربی‌ها بگیرد تا از مناقشات دریای سرخ دور بماند و خود را وارد بازی خطرناک آمریکا و انگلیس نکرد.   

برخی از کشورهای اروپایی مانند فرانسه و آلمان در سالهای اخیر تلاش کردند تا اتکا قاره سبز به چتر حفاظتی ناتو به رهبری ایالات متحده را کاهش داده و خود را از زیر یوغ واشینگتن نجات دهند اما تلاش برای ایجاد اروپای متحد با تشکیلات نظامی مستقل از ناتو، اکنون رنگ باخته است و الآن افسار اروپایی‌ها در دست دولتمردان کاخ سفید است که به هر سو بخواهند آنها را می‌کشند. نیروی نظامی مستقل، اهرم و حامی تصمیمات سیاسی اروپا در سطح قاره عمل می‌کند، سبب می‌شود تا این بلوک در تمامی منازعات و درگیری‌های بین‌المللی سیاست مستقل از واشینگتن را اتخاذ کند.

با افزایش اختلافات بین کشورهای اروپایی بر سر مناقشه فلسطین و رژیم صهیونیستی، به نظر می‌رسد اتحادیه اروپا نقش دیپلماتیکی را که قرار بود ایفا کند، از دست داده است.

انگلیس که پس از خروج از اتحادیه اروپا در ژانویه 2020، در همه بحران‌های جهانی سیاست‌های خود را با واشینگتن تنظیم می‌کند، در جنگ غزه، هم این راهبرد را ادامه داده است. انگلیس شریک اصلی آمریکا بود که در ائتلاف دریایی مشارکت کرد و در حملات چند باره به خاک یمن رسما حضور داشت.  
هر چند انگلیس را نمی‌توان به لحاظ سیا
سی و اقتصادی، بخشی از اروپای متحد در نظر گرفت اما مواضع اختلافی این کشور با اتحادیه اروپا نشان می‌دهد که شکاف در اردوگاه غرب بیش از هر زمان دیگری شدت گرفته است. انگلیس با مشارکت در ائتلاف دریایی و حملات به یمن، می‌خواهد جایگاه سابق خود در غرب آسیا را بازیابد. انگلیس در چند دهه اخیر زیر سایه آمریکا قرار داشت و از ایفای نقش مهم در تحولات جهانی باز مانده بود ولی اکنون که از اتحادیه اروپا خارج شده است، سعی دارد با کمک همراهی با واشنگتن نفوذ از دست رفته خود را به دست آورد و به هیمن منظور جنگ غزه را فرصتی برای قدرت نمایی خود می‌داند.
 
تأثیر جنگ اوکراین بر شکاف قاره سبز در دریای سرخ 
اختلاف نظر بین کشورهای اروپایی با آمریکا و انگلیس را در ماجرای جنگ اوکراین هم به خوبی می‌توان دید. با اینکه در ابتدای شروع جنگ اوکراین، آمریکا و اروپایی‌ها در یک جبهه واحد قرار گرفتند و با همه توان از این کشور در برابر روسیه حمایت کردند اما به مرور که آثار منفی این بحران بر اقتصادهای غربی هویدا شد، اختلاف در اردوگاه غرب شدت گرفت. فرانسه، آلمان و برخی دیگر از کشورهای شرق اروپا خواستار از سرگیری مذاکرات صلح بین کی‌یف و مسکو هستند و حتی سیاست دادن زمین در ازای صلح را به رهبران اوکراین پیشنهاد دادند. همچنین، مجارستان با تحریم‌های غرب علیه روسیه همراهی نکرد و نشان داد که اروپا چند پاره شده و از تصمیم‌گیری واحد در برابر بحران پیرامون مرزهای خود هم عاجز است.

به دلایل امنیتی و استراتژیک، می‌توان گفت که اتحادیه اروپا باید وحدت خود را در مورد اوکراین که متعلق به همان محیط جغرافیایی اروپایی است حفظ می‌کرد اما در این بحران هم نتوانست به اجماعی دست پیدا کند و منافع سیاسی و اقتصادی در این شکاف تاثیرگذار بود.

طولانی شدن جنگ در اوکراین بار جنگ را بر دوش کشورهای اروپایی می‌افزاید، کشورهای اروپایی هزینه‌های زیادی را برای تامین تسلیحات به اوکراین انجام داده‌اند و همچنین در مورد کمبود انرژی و جبران آن از منابع جایگزین غیر از روسیه متحمل زیانهای زیادی شده‌اند. این امر می‌تواند در آینده شکاف‌های جدیدی را در اتحادیه اروپا ایجاد کند و اتحادیه اروپا ممکن است شرایط سختی را تجربه کند.

بنابراین، اروپایی‌ها که در خط مقدم جنگ با روسیه قرار دارند سعی دارند دست به عصاتر عمل کنند اما برای آنگلیس و آمریکا ماجرا به گونه دیگری رقم خورده است. انگلیس که هیچ تعهدی در قبال اتحادیه اروپا ندارد، با سیاست‌های جنگ افروزانه آمریکا در اوکراین همراه شد و در دو سال گذشته نه تنها کمک‌های خود را به این کشور متوقف نکرده است بلکه اخیرا از اعزام نیروهای نظامی به اوکراین خبر داد که واکنش تند روس‌ها را برانگیخت.

انگلیس که از مرزهای روسیه و بحران مهاجران اوکراین و آسیب‌های انرژی به دور است، می‌خواهد با تحت فشار قرار رهبران اتحادیه اروپا به کمکهای بیشتر، این بلوک اقتصادی را تضعیف کرده و وزن سیاسی و اقتصادی خود را در تحولات اروپا و بین‌الملل افزایش دهد. آمریکا و انگلیس با کشاندن اروپا به جنگ با روسیه، اتحادیه اروپا را از معادلات بین‌المللی کنار گذاشتند و آنها را وارد بازی خطرناکی کردند که معلوم نیست تا چه مدت ادامه خواهد داشت و بازنده اصلی این میدان، اعضای اتحادیه بودند که بدون در نظر گرفتن عواقب و مصالح عمومی خود در دام واشینگتن افتادند. 

به نظر می‌رسد که قدرت تاثیرگذاری اتحادیه اروپا به عنوان یک بلوک منطقه‌ای به طور قابل توجهی کاهش یافته است. بحران‌های جهانی و تغییر دیدگاه‌های امنیتی و اقتصادی کشورهای اروپایی به شدت بر وحدت تصمیمات سیاست خارجی این قاره تأثیر گذاشت و این مسئله در جنگ اخیر غزه مشهود بود.

اعضای اتحادیه اروپا نتوانستند موضع یکدست در برابر این بحران اتخاذ کنند و برخی به حمایت از فلسطینیان و تعدادی هم به صف حامیان رژیم اشغالگر پیوستند و سیاست یکجانبه‌گرایی بر وحدت اروپایی غلبه داشت و این اتحادیه که می‌توانست نقش میانجی در مناقشه فلسطین داشته باشد، عملا به حاشیه رانده شده است.

به باور برخی کارشناسان، به نظر می‌رسد که اتحادیه اروپا در حال گذراندن مرحله دشوار و پیچیده‌ای در تاریخ خود است، به ویژه اینکه ورود احزاب راست افراطی به اروپا ممکن است به حذف میراث نهادی قوی در اتحادیه بیانجامد و انعکاس این رویداد بر تضعیف ارزش اتحاد اروپا، ارز واحد و تدابیر امنیتی که سختگیرانه‌تر شده و به محیط خارجی وابسته شده است، غیر قابل اجتناب خواهد بود.

اروپا کارت‌های محکمی برای تأثیر مستقیم بر تحولات بین‌المللی ندارد، زیرا اثربخشی بلوک اروپا در رسیدگی به بحران‌های مدیترانه شرقی، بحران اوکراین و مناقشه فلسطین، به عنوان یک بازیگر مهم از بین رفته است.


 
مرجع : سایت خبری الوقت
کد مطلب : ۱۱۱۲۸۲۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما