وقتی که یحیی سنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس در نوار غزه، دستیاران نزدیک او و نظامیان حماس در شهر غزه و سپس در خانیونس یافت نشدند، نخستوزیر رژیمصهیونیستی به ارتش دستور بررسی گسترش عملیات زمینی خود به شهر رفح در جنوب غزه را داد. به نوشته روزنامه «هاآرتس» ارتش این کار را انجام میدهد زیرا تصور میکند سنوار و نیروهایش و احتمالا گروگانهای اسرائیلی که هنوز زنده هستند در تونلهای زیر این منطقه جنوبی نوار غزه حضور دارند. رسانهها گزارش دادهاند بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم به آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا اطلاع داده عملیات زمینی تا دو هفته دیگر آغاز میشود. نخستوزیر رژیم مدعی شده به ارتش دستور داده تا راههایی برای تخلیه جمعیت فلسطینیهای ساکن در رفح بیابد تا به زعم وی از تلفات غیرنظامیان کاسته شود. کمی پس از این دستور، رژیمصهیونیستی روز شنبه حملات هوایی به شهر رفح را آغاز کرد. آسوشیتدپرس به نقل از مقامات بهداشتی و شاهدان عینی گزارش داد که در حمله هوایی به چندین خانه در منطقه رفح، دستکم 44 نفر - ازجمله بیش از 12 کودک- کشته شدند. یک مقام ارشد صهیونیست به شبکه «سی ان ان» اعلام کرده نتانیاهو پنجشنبه هفته قبل به کابینه اطلاع داده عملیات در رفح باید تا اول ماه رمضان به اتمام برسد. تلآویو مدعی است که چهار تیپ حماس در رفح حضور دارند. رژیم از این ادعا برای توجیه حملات هوایی و همچنین یک حمله زمینی برنامهریزی شده استفاده میکند.
آغاز عملیات تا دو هفته دیگر و تکمیل آن تا پیش از آغاز ماه رمضان یک بازه زمانی بسیار محدود را نشان میدهد. بازه زمانی این عملیات به شکل حدودی از 5 تا 11 اسفند ماه است. این بازه زمانی محدویتهای زیادی دارد. از یکسو مهلت درنظر گرفتهشده زمان لازم برای خروج از این منطقه را در اختیار ساکنان رفح نمیگذارد و از سوی دیگر برای تکمیل عملیات تنها یک هفته در نظر گرفته شده است. تمام این موارد نشاندهنده آن است که تلآویو قصد دارد جنایتی کمسابقه را در رفح مرتکب شود یا دستکم اراده خود را برای رقم زدن آن به دیگران اثبات کند. هنوز مشخص نیست که چگونه ارتش رژیمصهیونیستی قصد دارد حمله به رفح را با دستور دیوان بینالمللی دادگستری که اعلام کرد اسرائیل باید تمام اقدامات را برای جلوگیری از نسلکشی انجام دهد، مطابقت بدهد. حمله به رفح نشان میدهد رژیمصهیونیستی به کشتار 28 هزار نفر از ساکنان نوار غزه رضایت نداده و میکوشد با برنامهریزی یک تهاجم وسیع علیه پرتراکمترین شهر این منطقه که پناهگاه آوارگان مناطق شمالی و مرکزی نوار غزه است، حمام خونی بزرگتر راه بیندازد. اسرائیل در حال حاضر روزانه بیش از 100 نفر را در حملات هوایی به رفح میکشد. تخلیه ساکنان در مدت دو هفته با توجه به حضور بیش از یک میلیون نفر در رفح امکانپذیر نیست و در نظر گرفته شدن یک هفته برای پاکسازی این منطقه از گروههای مقاومتی، نشاندهنده برنامهریزی برای حملات پرتراکم است.
دیوانهوار بودن چنین حملهای باعث شده تا نزدیکترین متحدان رژیم نیز زبان به انتقاد از عملیات باز کنند. اگرچه نتانیاهو جزئیات یا جدول زمانی ارائه نکرده اما اعلامیه وی تنها باعث تشدید وحشت گسترده در میان بیش از نیمی از جمعیت 2.3 میلیونی نوار غزه شده که اکنون در رفح جمع شدهاند. بسیاری از آنها قبلا چندین بار درنتیجه جنگ اسرائیل علیه غزه آواره شده بودند. واشنگتن و سایر متحدان و همچنین سازمانهای حقوق بشر به اسرائیل هشدار دادهاند که حمله به رفح منجر به «فاجعه» خواهد شد. سازمان ملل نیز نسبت به پیامدهای ویرانگر برای غیرنظامیان ابراز نگرانی کرده است. مقامات سازمان ملل هشدار میدهند که حمله به رفح فاجعهبار خواهد بود و جان بیش از 600 هزار کودک در خطر است. حرکت در شهر و مناطق اطراف آن نیز میتواند باعث فروپاشی سیستم کمکهای بشردوستانه شود که در تلاش برای زنده نگهداشتن جمعیت غزه است. مارتین گریفیث، رئیس امور بشردوستانه سازمان ملل، روز شنبه این سوال را مطرح کرد که «آنها قرار است کجا بروند؟ آنها چگونه باید در امان بمانند؟» آنالنا بائربوک، وزیر امور خارجه آلمان نیز در حساب کاربری خود در شبکه ایکس گفته است مردم غزه نمیتوانند «در هوا ناپدید شوند» و در صورت وقوع حمله «فاجعه انسانی» شکل خواهد گرفت. دیوید کامرون، وزیر امور خارجه بریتانیا گفت که «عمیقا نگران» حمله احتمالی است و افزود: «اولویت باید توقف فوری در جنگ برای دریافت کمکها و خروج گروگانها باشد.» سامح شکری، وزیر امور خارجه مصر گفت هرگونه حمله زمینی «عواقب فاجعهبار» خواهد داشت. وزارت خارجه عربستان سعودی نسبت به «عواقب بسیار جدی حمله و هدف قرار دادن» رفح هشدار داد و خواستار تشکیل جلسه فوری شورای امنیت سازمان ملل شد. شبکه تلویزیونی الاقصی روز یکشنبه به نقل از یکی از رهبران ارشد حماس گفت: «هرگونه حمله زمینی اسرائیل به رفح، مذاکرات تبادل اسرا را منفجر خواهد کرد.»
رفح کجاست و چرا اهمیت دارد؟
رفح، جنوبیترین شهر غزه، رفح، در حال ترکیدن است. این منطقه با 64 کیلومتر مربع وسعت دارد، تقریبا آخرین جایی که تا کنون از تهاجم اسرائیل در امان مانده است. استان رفح بخشی از نوار غزه است. نوار غزه، شامل پنج استان در تقسیمات خود میشود که به ترتیب از شمال تا جنوب شامل استانهای «غزه شمالی»، «غزه»، «دیرالبلح»، «خان یونس» و «رفح» میشود. شهر غزه مرکز استان غزه و همچنین مرکز سراسر نوار غزه به حساب میآید. شهر رفح جنوبیترین نقطه در نوار غزه و چسبیده به مرزهای مصر است. رفح بین مصر در جنوب، دریای مدیترانه در غرب، اسرائیل در شرق و نیروهای اسرائیلی در شمال آن به دام افتاده است. در اوایل جنگ، اسرائیل بخشهایی از مناطق روستایی در ساحل همسایه رفح، معروف به المواسی را به عنوان منطقه امن اعلام کرد. اما در هفته های اخیر این منطقه را بمباران کرده و نیروهایی را برای تصرف بخشهایی از آن اعزام کرده است. رفح به دلیل مجاورت با مصر، گذرگاه رفح یکی از بزرگترین مبادی تامین کالا و سفر ساکنان غزه است. همچنین به شکل پنهانی در این منطقه تونلهای متعددی برای انتقال کالا و افراد، به داخل مصر حفر شدهاند. رفح باوجود اهمیتهای ذاتیاش به دلیل مجاورت با مصر، در جریان جنگ طوفان الاقصی از اهمیت جمعیتی نیز برخوردار شده است. تا پیش از جنگ، 300 هزار نفر از دو میلیون و 300 هزار ساکن غزه در این منطقه سکونت داشتند اما به دنبال جنگ جمعیت آن به یک میلیون و 200 هزار نفر رسیده است. چهار برابر شدن جمعیت رفح باعث شده تراکم این منطقه به 12 هزار نفر در هر کیلومتر مربع برسد و این منطقه به متراکمترین منطقه در غزه تبدیل شود.صهیونیستها پیش از این با حمله به شمال و مرکز غزه باعث کوچ موقت ساکنان این منطقه به رفح شده و حتی آن را تشویق کرده بودند. اگر رژیم به این منطقه حمله کند، مسیر انتقال کالا از مصر به غزه که گفته می شود هماکنون روزانه 100 کامیون از آن عبور میکنند بسته خواهد شد. از سوی دیگر بافت مسکونی مناطق مرکزی و شمالی صدمه دیده و کسانی که در رفح حضور دارند در وضعیت دشواری برای حرکت به سمت مصر و یا مناطق سکونت قبلی خود قرار خواهند گرفت. مقامات سازمان ملل میگویند 90 درصد از جمعیت غزه کمتر از یک وعده غذایی در روز میخورند و یکچهارم مردم با قحطی آشکار مواجه هستند.
اهداف رژیم از مطرح کردن حمله به رفح
صهیونیستها اهداف خاصی را در خصوص حمله به رفح پیگیری میکنند که یکی از مهمترین موارد آن، تغییر بافت جمعیتی در داخل سرزمینهای اشغالی است. در ادامه این اهداف برشمرده شدهاند.
1. اخراج ساکنان
بخشهای شمالی و میانی غزه به دلیل ترکیب عملیات هوایی و زمینی بسیار بیشتر از منطقه جنوبی تخریب شدهاند تا امکان بازگشت ساکنانشان دشوارتر شود. این اقدامات در راستای تبدیل غزه به زمینی سوخته صورت پذیرفته است تا ساکنان غزه مجبور به خروج از این منطقه به سمت مصر شوند. اخراج آنها یک سیاست کلان رژیم است. در همین راستا محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین اظهارات رژیمصهیونیستی درباره طرح حمله به شهر رفح را یک تهدید واقعی دانسته و اعلام کرده است این اقدام بخشی از برنامه رژیم برای بیرون راندن فلسطینیها از سرزمینشان است. مصر نیز کوچاندن مردم غزه به خاک این کشور را باعث لغو معاهدات صلح بین این کشور و رژیم دانسته است. سامح شکری، وزیر امور خارجه مصر نیز تاکید کرده که هدف رژیم این است که در نهایت فلسطینیها را از سرزمین خود خارج کند. به زعم صهیونیستها اخراج حتی دستکم بخشی از ساکنان غزه مزایایی برایش دارد از جمله:
الف) با حمله به رفح پرونده اخراج فلسطینیها به خارج از سرزمینشان که مدتها بسته شده بود مجددا گشوده میشود. با وقوع مجدد این اتفاق، صهیونیستها نسبت به تسلط کامل بر سرزمین فلسطین امیدوارتر میشوند و در طرف فلسطینی نیز سرخوردگی ایجاد میشود.
ب) خروج دستکم چند صد هزار نفر از غزه میتواند فشار جمعیتی غزه علیه رژیم را کاهش دهد. آنها در قالب راهپیماییهای بازگشت طی سالهای 2018 و 2019 خواهان راهپیمایی به داخل سرزمینهای اشغالی و به نوعی بازگشت مدنی به خانه و کاشانه قبلی خود بودند. بخشی از ساکنان کنونی غزه افرادی هستند که در مناطق داخلی فلسطین اشغالی زندگی میکردند و پس از درگیریها به عنوان آواره وارد غزه شدهاند و بر همین اساس تهدید تلاش آنها برای بازگشت به سرزمین 1948 همواره بالای سر صهیونیستها وجود داشته است.
ج) با حمله به رفح تنبیه ساکنان غزه به غیر از جنگ، کشتار و گرسنگی به اخراج از سرزمین نیز کشیده شده و به زعم صهیونیستها بازدارندگی رژیم تقویت میشود.
د) ورود فلسطینیها به مصر به عنوان یک کشور بزرگ و پرجمعیت عربی باعث ایجاد اختلاف میان دولت و ملت این کشور با آوارگان فلسطینی شده و اینگونه فلسطینیها به عنوان یک معضل در جهان عرب دیده میشوند. آوارگان فلسطینی پیش از این درگیری با دولت و ملتهای میزبان خود از لبنان و سوریه تا اردن و عراق را تجربه کردهاند.
ه) خروج بخشی از جمعیت غزه به صهیونیستها این امکان را میدهد تا دست به اشغال بخشهای بیشتر از خاک این منطقه بزنند. آنها تا پیش از این قصد داشتند مناطق حائلی را به شکل متمرکز و همچنین نواری در غزه ایجاد کنند. شکل متمرکز منطقه حائل شامل یک محدوده تحت کنترل صهیونیستها در شمال نوار غزه بود و شکل نواری نیز سراسر مرزهای نوار غزه را در بر میگرفت.
2.تسلط کامل بر مرزهای غزه
مرزهای نوار غزه با مصر تنها خط تماس این منطقه با جایی به غیر از رژیمصهیونیستی است. صهیونیستها هرچند از طریق مصر و با نظارت آمریکا این محدوده را نیز رصد میکنند اما با اینحال دسترسی مستقیمی به آن ندارند. آنها پیش از این با مطرح کردن این موضوع که خواهان اشغال مرزهای غزه با مصر موسوم به «محور فیلادلفیا» هستند، از قصد خود برای تسلط بر تمام مرزهای غزه خبر داده بودند. آنچه تلآویو را خشمگین کرده است، انتقال سلاح و مواد لازم برای ساخت سلاح به داخل غزه علیرغم محاصره این منطقه است. صهیونیستها مظنونند که این تسلیحات و مواد از طریق مرزهای مصر به داخل غزه منتقل شدهاند.
3. تضعیف حماس جایگزینی برای سرنگونی
سرنگونی حکومت حماس در غزه یکی از اهداف اعلامی رژیم در جنگ کنونی بوده است. صهیونیستها با وجود ترکیب «کشتار»، «تخریب»، «تشدید محاصره» و «اشغال» تاکنون از کسب این نتیجه عاجز ماندهاند. از این رو قصد دارند با پیشروی بیشتر در دو موضوع «محاصره» و «اشغال» که نقش بزرگترین در تضعیف حکومت حماس دارند، بتوانند یا به هدف سرنگونی رسیده و یا آنکه دستاوردشان را به تضعیف جدی حکومت حماس کاهش دهند.
4. فشار برای امتیازگیری در مذاکرات
صهیونیستها قصد دارند در میانه مذاکرات و میانجیگریها به ویژه پس از رایزنی بر سر نشست پاریس، از طریق پیش کشیدن موضوع حمله زمینی به رفح بتوانند امتیازات بیشتری کسب کنند. این امتیازات شامل اجبار حماس به پذیرفتن آتشبس موقت به جای آتشبس دائمی و همچنین آزادسازی سریعتر اسرای صهیونیست در ازای آزادی تعداد کمتری اسیر فلسطینی نسبت به خواستههای حماس است. از آنجا که حمله به رفح میتواند به کشتار وسیعی ختم شود، تلآویو توقع دارد گروههای فلسطینی و طرفهای بینالمللی مابهازایی قابل توجه برای جلوگیری از این جنایت به این رژیم ارائه کنند.
5. پیگیری سیاست ابهام
ناتوانی از کسب دستاورد برای ارائه به عنوان طرف پیروز جنگ صهیونیستها را به در پیش گرفتن سیاست «ابهام در جنگ» کشانده است. صهیونیستها میدانند با پایان جنگ آنها به عنوان طرف شکستخورده شناخته خواهند شد، از این رو تلاش دارند با هر هزینهای این اتفاق را به تعویق انداخته و در جستوجوی پیروزی برآیند.
6. تداوم شرایط جنگی برای ابقای نتانیاهو
بنابر اعتقاد کارشناسان سیاسی حضور نتانیاهو در قدرت به تداوم جنگ گره خورده است و درصورت پایان آن، تلاشها برای برکناریاش شدت گرفته و به احتمال زیاد منجر به سقوط وی خواهد شد. نگه داشتن فضای داخلی رژیم در شرایط جنگی یکی از اهداف اصلی نتانیاهو است. حتی اگر تهدیدات او به آغاز عملیات جدیدی منجر نشود، فضا را همچنان نامشخص و جنگی نگه داشته و به تداوم حضور نتانیاهو در جنگ کمک میکند.
7. بدیلسازی از جنگ
صهیونیستها میدانند حمله به رفح مناقشات زیادی دارد. هرچند نتانیاهو این حمله را برای کسب نتیجه نهایی در جنگ حیاتی دانسته است اما احتمالا او قصد دارد با ایجاد سروصدا پیرامون رفح، با توسعه بیش از پیش ابعاد سیاسی جنگ، آن را به بدیل میدان نظامی تبدیل کرده و از رهگذر آن بتواند در میز مذاکره با تحمیل شرایط مدنظرش، خود را پیروز جنگ معرفی کند.
اسرائیل به چیزی دست مییابد؟
الجزیره قطر در بخشی از گزارش خود درباره حمله به رفح، این پرسش اساسی را مطرح کرده که «آیا حمله به رفح به اسرائیل کمک میکند تا به چیزی دست یابد؟» این رسانه قطری از بعید بودن این موضوع گفته و نوشته «زیرا ادعای اسرائیل درمورد «برچیدن گردان های تروریستی» که به جناحهای مسلح فلسطینی اشاره دارد، به اندازه ادعای مراکز فرماندهی زیرزمینی، زودگذر به نظر میرسد. این رژیم اعلام کرده بود گروههای مبارز فلسطینی در شمال غزه «خنثی» شدهاند، اما بعدا اعتراف کرد که چنین نیست .بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، ازجمله از سوی بریتانیا و ایالات متحده، برای توقف حمله زمینی تحت فشار بوده است، اما او اصرار دارد که این عملیات برای «برچیدن حماس» خواهد بود. ایالات متحده شدیدترین انتقاد خود را در زمان جنگ از تلآویو مطرح کرد و گفت اسرائیل باید «غیرنظامیان را در اولویت اول قرار دهد»، اما تهدیدی به قطع کمک یا حمایت نکرد .اتحادیه اروپا و بریتانیا از آمریکا پیروی کردهاند.