به گزارش
اسلام تایمز به نقل از فارس؛ اندیشکده «مطالعات راهبردی و بینالملل» آمریکا در مقالهای به قلم «استفان جانسون»، عضو ارشد و مدیر برنامه قاره آمریکا و نویسنده «نفوذ ایران در قاره آمریکا»، مینویسد: سفر آینده «محمود احمدی نژاد» رئیس جمهور ایران به ونزوئلا، نیکاراگوئه، کوبا و اکوادور بدون ترک کردن تهران هم توانسته است در ایجاد ترس از یک حمله کوچک از سوی ایران موفق باشد. با احتساب این سفر، او از زمان ریاست جمهوری خود در سال 2005، شش بار به این منطقه سفر کرده است.
(«جورج بوش» در دوره ریاست جمهوری خود هشت سفر داشت) برخی نگرانیهای ناظران و تصمیمگیرندگان واشنگتن در مورد این سفر با اغراق بیان شده است. اما برخی از این نگرانیها حقیقت دارد و نگاهی به سوابق گذشته نشان میدهد ایران از ایجاد رابطه با کشورهای قاره آمریکا اهداف مشخصی را دنبال میکند.
* ایران از دهههای 30 و 40 میلادی با آمریکای لاتین در ارتباط بوده است
- سؤال 1: این اغراقها چه هستند؟
پاسخ 1: یکی از آنها این است که ایران قبل از این هیچ علاقهای به کشورهای آمریکای لاتین نداشته است.
در حقیقت این ارتباطات دیپلماتیک به اوایل سالهای 1900 باز میگردد. در دهههای 30 و 40 میلادی، نگرانیهای دوجانبه در مورد ارتباط با شرکتهای نفتی خارجی باعث ایجاد ارتباط با مکزیک و ونزوئلا شد.
تأسیس «سازمان کشورهای صادر کننده نفت» (OPEC)، آرزوی بهرهبرداری از انرژی هستهای و نگرانی از رفاه کشورهای در حال توسعه در زمان سلطنت شاه اتفاق افتاد. انقلاب [اسلامی] ایران در سال 1979 کشورهای متحد آمریکای لاتین را از غرب دور کرده است.
* تجارت ایران با کشورهای آمریکای لاتین بین سالهای 2008 و 2009 سه برابر شده است، اما این بخش کوچکی از تجارت این منطقه است
یکی دیگر از اغراقهای موجود این است که تجارت ایران با قاره آمریکا سر به فلک کشیده است. «رویداد نگار تجارت آمریکای لاتین» گزارش داده است که تجارت میان این منطقه و ایران بین سالهای 2008 و 2009 سه برابر شده است.
اما تجارت ایران با هر یک از کشورهای آمریکای لاتین فقط بخش کوچکی از کار این کشورها است که در تمام موارد چیزی کمتر از 1 درصد است. بعلاوه، در مقایسه با تجارت ایران با 5 شریک اصلی خود، یعنی اتحادیه اروپا، چین، هند، ژاپن و امارات متحده عربی، این میزان مانند ذرهای کوچک است.
یکی دیگر از اغراقها نیز این است که ایران از طریق سرمایهگذاری راهبردی به قدرت نفوذ دست یافته است. اگرچه ایران قولهایی مبنی بر احداث بیمارستان، سد و تصفیهخانه آب داده است، اما تمام اینها محقق نشده است.
ایران میلیاردها دلار صرف پروژههای اکتشاف نفت و گاز میکند که در داخل خود کشور نیز مورد سؤال است. شرکتهای تولید اتومبیل و تراکتور در ونزوئلا سودآور نیستند و تولیداتشان کاهش یافته است. راهاندازی خطوط هوایی تهران-کاراکاس که بسیار نیز از آن تعریف و تمجید میشد به تعویق افتاده است؛ و هنگامیکه احمدی نژاد به ماناگوا (پایتخت نیکاراگوئه) سفر کند، آیا «دانیل اورتگا» به مسئله بخشودگی دیون محمولههای نفتی گذشته اشاره خواهد کرد؟ در آخرین ملاقات، احمدی نژاد اظهار داشت این مسئله را به مجلس ارجاع خواهد داد.
* ایران در حال تبدیل شدن به صدای جهان اسلام در آمریکای لاتین است
- سؤال 2: نگرانیهای منطقی در این مورد کدام است؟
پاسخ 2: ایران تبدیل به صفحهای از دفترچه راهنمای عملیات آمریکا شده است – استفاده از رویدادهای جمعی، ملاقاتهای رهبران ارشد، پخش برنامه، اینترنت و کمکهای خارجی برای ایجاد واکنشهای مساعد از سوی مردم. تاکنون شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد این تلاشها مؤثر بوده است، زیرا برداشت عمومی مردم ایران همچنان مخالف این برنامهها است و درست هنگامیکه به نظر میرسد همه چیز خوب پیش میرود، اشتباهات مقامات ایرانی باعث ایجاد شک میشود.
با این وجود، به نظر میرسد حضور ایران در قاره آمریکا بیش از بسیاری از کشورهای میانهرو خاور میانه است، و ایران در حال ایجاد جایگاهی برای خود به عنوان صدای جهان اسلام است.
* تا کنون تحریمها نتوانسته است ایران را از برقراری ارتباطات اقتصادی که به سود برنامههای نظامی یا هستهای خود است بازدارد
از نظر اقتصادی، ایران بودجه سرمایهگذاری مشترکی را تأمین کرده است که میتواند محدودیتهای تجارت با غرب صنعتی را دور بزند.
ونزوئلا در این زمینه از دیگر کشورهای آمریکای لاتین پیشی گرفته است. تقریباً در تمام موارد به نظر میرسد سرمایهگذاریها و تجارت مشترک به خاطر اهداف سیاسی یا انتقال مخفیانه فنآوری، و نه سود، هدایت میشود. تا کنون تحریمها نتوانسته است ایران را از برقراری ارتباطات اقتصادی که به سود برنامههای نظامی یا هستهای خود است بازدارد. علاوه بر این، شواهدی وجود دارد مبنی بر این که سرمایهگذاریهای مشترک باعث ورود اعضای سپاه پاسداران و نیروهای قدس ایران به کشورهای میزبان میشود.
* با وجود تحریمها، ایران به توانایی غنیسازی اورانیوم دست یافته و نیازی به اورانیوم آمریکا ندارد
ایران به عنوان یکی از امضاء کنندگان پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای میتواند برنامه صلحآمیز انرژی هستهای خود را به پیش ببرد. با در نظر گرفتن عقاید برخی رهبران مذهبی و اظهار این که «اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود»، نباید احتمال تولید سلاح هستهای را نادیده گرفت.
با وجود این همه تحریم بینالمللی، ایران به توانایی غنیسازی اورانیوم دست یافته و ممکن است راهی تا ساخت سلاح نداشته باشد. درحالیکه به نظر نمیرسد ایران برای رسیدن به این هدف نیازمند اورانیوم خالص از آمریکا باشد، ممکن است تفاهمنامههای تجارت آزاد با برخی کشورها روند انتقال مواد یا فنآوری مورد نیاز برای پیشبرد برنامه غنیسازی و ساخت سلاح هستهای ایران را تسهیل نماید.
* سرمایهگذاری ایران در ونزوئلا از نظر آمریکا بیفایده است، اما باعث نمایش ایران به عنوان قدرتی جهانی میشود
- سؤال 3: حرف آخر چیست؟
پاسخ 3: تهران به خاطر مداخله احتمالی در خاور میانه، دنبال به چالش کشیدن آمریکا در منطقه خود است. سادهترین راه برای این کار بهرهبرداری از اتحاد «بلیوارین آلترنتیو فور د امریکاز» در ونزوئلا است. داخل این شبکه، سرمایهگذاریهای مشترک در اسناد کمکهای ایران به شکلی چشمگیر خودنمایی میکند.
بیشتر این سرمایهگذاریها پرهزینه و بدون سود هستند و از نقطه نظر آمریکا بیفایده به حساب میآیند. اما این کمکها به منظور نمایش ایران به عنوان قدرتی جهانی انجام میگیرد – قدرتی با نفوذتر از عربستان و اسرائیل و سنجشی برای اعمال قدرت آمریکا در مکانهای دیگر.
* بیشتر اطلاعات در مورد فعالیتهای ایران بر اساس شواهد سطحی است و آمریکا باید تلاش کند اطلاعات موثقی در مورد ایران بدست آورد
بیشتر اطلاعات ما در مورد فعالیتهای ایران در قاره آمریکا بر اساس شواهد سطحی، مانند یک گزارش روزنامه مبنی بر ایجاد پایگاه مشترک موشکی در شبه جزیره «پاراگوانا» در ونزوئلا است.
بزرگنمایی در بیان این موضوع ممکن است باعث تضعیف روابط دوستانه با کشورهای همسایه و کاهش احتمال همکاری در موقع لزوم گردد.
در عوض، آمریکا و سرویسهای اطلاعاتی دوست باید بیشتر تلاش کنند تا بفهمند ایران تا چه حد در حال دور زدن تحریمها، انتقال مواد و فنآوری، ایجاد پایگاههای سپاه پاسداران و مشارکت گروههای مسلح برای حملات احتمالی است.
دست یابی به اطلاعات موثق گامی لازم در برقراری دفاعی مؤثر است. سپس، حفظ ارتباط، حتی با همسایگان ستیزهجو، از طریق ارائه مزیتهای ارتباطی رقابتی بهترین راه برای کاهش کشش به سوی قدرتهای رقیب است.