سربازان خط مقدم جبهه باطل در جهان اسلام

در حالي كه ايمان الهي از دو بخش ضروري حب و بغض الهي و تولا و تبراي كامل عقيدتي و عملي تشكيل مي شود. اين دسته مكاراته مسلمين را به صرف حب و تولا فرا مي خوانند تا هماهنگ با شياطين عالم عنصر مبارزه با باطل در جهان اسلام را بي اثر سازند; جالب است كه در اين راستا ايران را يك بهانه ساخته اند تا زبوني حسادت و عدم عزت و بصيرت اسلامي خود را در پس اختلاف نظرهاي مذهبي ـ سياسي پنهان سازند و با اين حركت هم از محبوبيت جمهوري اسلامي ايران بكاهند و هم بيداري جامعه اسلامي را به نفع صهيونيسم جهاني مصادره كنند.
فهم وابستگي اين عده به حكومتهاي جائر و شياطين صهيونيستي ـ آمريكايي ـ انگليسي چندان مشكل نيست و سابقه درخشان ! اين عناصر در اين گونه كارها چندان پوشيده نيست . تاسف آن است كه در اين كار حتي از تحريف عمق معنويت و پويايي عقايد اسلامي انساني دين اسلام هم ابائي ندارند. اما « الم يان للذين امنوا ان تخشع قلوبهم لذكرالله » آيا براي آنان كه ايمان آوردند زمان آن فرانرسيده كه قلب هايشان به ياد خدا خاشع گردد (بخشي از آيه شانزدهم سوره حديد). آيا اين ساده لوحان نمي خواهند بفهمند كه با انقلاب اسلامي و بيداريهاي خيزشي جهان اسلام زمينه هاي مناسبي براي رساندن فرياد دادخواهي مسلمين و مستضعفين به گوش شياطين متكبر و حيله گر صهيونيستي و غربي فراهم آمده است شايد هم مي فهمند و مسئله چيزهاي ديگري است .
جالب اين است كه اينان خود در برابر بالندگي سياسي جمهوري اسلامي ايران درست به اين موضعگيري سياسي اجتماعي خصمانه مي زند و با اين كار ديگران را به پرهيز از فعاليت هاي سياسي و مخلوط كردن حج با امور سياسي دعوت مي كنند! و جالب تر آن كه برائت از مشركين را كه پايه هاي قوي عقيدتي در قرآن و اسلام دارد يكي از موارد بدعتي ايرانيان معرفي مي كنند! آيا جزيي از دين خدا آن نيست كه در هر زمينه اي تولا و تبراي خود را نشان دهيم اگر حج فقط يك مسئله شخصي عبادي مي بود كه هر كسي بيايد و برخي مناسك خاص فردي را انجام دهد و برود چرا خدا اين مناسك را در يك زمان واحد و مكان و در قالب يك مجتمع عظيم اسلامي قرار داد ! آيا نمي توان نشان دادن قدرت اجتماعي و وحدت كلمه مسلمين را يكي از حكمتهاي اين عبادت جمعي دانست آيا جمهوري اسلامي مراسم برائت از مشركين را جزيي از مناسك حج قرار داد يا جزيي از برنامه هاي سياسي فرهنگي ملت مسلمان براي پربار كردن هرچه بيشتر اين اجتماع عظيم آيا وقتي پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم مكه را فتح كردند ابتدا به سراغ تخريب بتهاي مشركين نرفتند آيا اين عمل پيامبر از عمق تبراي الهي اسلامي برنمي خيزد و اگر پيامبر صلوات الله عليه وآله اين عمل را نشان دادند مسلمين نمي توانند براي استفاده بهتر از اجتماع واحد اسلامي دست به اجراي برنامه هايي ماند مراسم برائت از مشركين كه فريادي بر سر شيطنت هاي دشمنان خدا در جهان اسلام است بزنند آيا جنگ خود از حركت هاي سياسي اي نيست كه پيامبر خدا صلوات الله عليه وآله مكررا در آنها شركت كردند و همين جهاد في سبيل الله جز عبادت در راه خدا بود پس چگونه يك موضع سياسي از عبادت خالي است كه اين به اصطلاح بزرگان فعاليتهاي سياسي را از عبادات جدا مي سازند از اين جدايي و از تفرقه ميان مسلمين و از خمودگي مسلمين چه چيزي نصيب مشركين و ملحدين خواهد شد و چه چيزي نصيب اين به اصطلاح بزرگان عرب مي كند
آيا محور توحدي اسلام يعني كلمه تهليل با يك نفي در قالب لااله الاالله آغاز نشد كه بيش و پيش از هر چيز برائت از هر نوع چندگانگي شرك آميز است آيا تولاي به حق بدون تبراي از ناحق و باطل مفهومي دارد آيا اين دعوت بخشي از نقشه دشمنان خدا نيست كه ابتدا تبراي الهي را برداشته و سپس به سراغ تولاهاي مسلمين بروند آيا بي مبالاتي و بي تفاوتي نسبت به مشكلات جهان اسلام و بلاهايي كه از جانب جبهه كفرو الحاد بر مسلمين روا داشته مي شود خود يك حركت ضداسلامي نيست واقعا چگونه و كجا مي شود مسلمين يكپارچه بيداري خود را در برابر ظلم دشمنان اسلام و بيزاري خود را نسبت به شيطنت هاي آنان نشان دهند اگر دولتهاي عرب و بزرگان و برخي علماي آنها به خاطر ضعفهايي كه دارند دشمنان جهان اسلام يك كاسه مي شوند چرا بايد مسلمين رنج كشيده اين چنين باشند
اينان كه بر حركتهاي سياسي جمهوري اسلامي ايران آن هم نه در موقع خاص انجام مناسك خاص حج كه در شرع مبين اسلام بيان شده بلكه در ايام مراسم كه برنامه هايي شبيه برگزاري دعاها و اين مراسم برائت از مشركين اجرا مي شود ايراد مي گيرند چگونه خود مسئله حج را به يك اهرم سياسي براي منزوي ساختن ايران و انقلاب آن در جهان اسلام و تخريب راه امام خميني تبديل كردند اينان از بيداري اسلامي اي كه خار چشم دشمنان اسلام مثل اسرائيل و آمريكا و انگليس مي باشد چه ضربه اي مي خورند كه اينقدر حقيرانه دست به تحريف عقايد اسلامي و پويايي معنويات اسلامي مي زنند اينان مگر نديدند كه هرگاه رهبراني اسلامي دست به حركات انقلابي عليه مستكبرين و مستعمرين غربي زدند جمهو مسلمين با دل و جان و مال خود از آنها دفاع و پيروي كردند چگونه مي شود اينان با قاتلان ملتهاي مسلمان يك جا مي نشيند و مصافحه ومعانقه مي كنند اماحاضر نيستند در جمع مسلمين رنج كشيده بنشينند و با رهبران بيدار جوامع اسلامي همراه شوند آيا علت اين كارشان چيزي جز غرور و تعصبهاي جاهلي و عدم بصيرت و عدم شجاعت است چگونه مي شود كه آنان كه خود را زرگان جهان اسلام مي خواند از بالندگي هاي يك جبهه اسلامي به بهانه عبادت حج اعلان برائت مي كنند اما حاضر نيستند از ظلمي كه در همه زمينه هاي حياتي بر مسلمين صورت مي گيرد برائت جويند فرياد بر سر ظلم آوردن جرم است يا صداي مظلوم را در گلو خفه كردن كشتن زن و بچه هاي معصوم و بي پناه در اقصي نقاط جوامع اسلامي جرم است يا مرگ بر صهيونيسم و آمريكا و انگليس گفتن
از كي شده كه در اسلام تولا در لباس عبادت خدا در مناسك حج امري مستحسن است اما تبري از جبهه مشركين و اعمالشان با انجام يك مراسم اجتماعي سياسي ضدعبادت است ! چگونه است مي شود نومن ببعض و نكفر ببعض شد و از بندگي و عبادت خدا حرف زد چگونه مي شود اسلام سياسي را كه چهره اصلي اسلام در بعد اجتماعي آن است خارج از عبادت في سبيل الله دانست و بعد مسلمين را به پرهيز از وجه جهدي از هدايت اسلامي فراخواند چگونه مي شود ترس و فريب خوردگي و وابستگي و ضعف و تن پروري را در زير نقاب عبادات ظاهري مخفي كرد آيا اين بهانه ها دعوت مسلمين به بي تفاوتي نسبت به مشكلات جهان اسلام نيست آيا نظر شيعه كه مكه و حج را علاوه بر جنبه عبادي شخصي اش مكان بروز نيروي واحد ايمان ناب اسلامي و قدرت اسلام در تشكيل امت واحد بالنده از طريق بروز تولا و تبري و حب و بعض الهي مي داند به موضع عزتمندي اسلامي و اهداف حج نزديكتر است يا ديدگاه كساني كه خانه خدا را به صرف يك صومعه و دير تبديل مي كنند ! آيا اگر كتاب خدا فرياد برائت خدا و رسولش را نثار مشركين و منافقين و كفار مي كند نمي شود خانه خدا محل ظهور اين فرياد قرآن از دهان مسلمين بر سر ملحدين جنايتكار و منافقين باشد
آيا اين اعتراضات بر مراسم برائت از مشركين باعث شناخت بيشتر مسلمين از سرخوردگي اين به اصطلاح بزرگان عرب در برابر قدرت پوشالي و فريبكاري هاي صهيونيسم و نيز شناخت نقشه آنها براي تهي سازي فاليت هاي اسلامي از ارزشهاي اجتماعي سياسي نشده است آيا اين دعوت به بي تفاوتي جوامع مسلمان نسبت به حملاتي كه صهيونيسم قرار است در آينده عليه ارزشها و ملتهاي مسلمان صورت دهد نيست تا آنها كمتر تحت فشار افكار عمومي مسلمين باشند زهي به ذلت . چگونه مي شود در عقيده و عمل به فكر عبادت بود و نسبت به ظلمي كه بر ملتهاي مسلمان و ملتهاي مستضعف مي رود بي تفاوت بود آيا اگر سنگ زدن به نماد ابليس اعلان برائت از آن است و هر فرد بايد در هنگام حج (وابته جزو مناسك واجب حج ) آن را انجام دهد اجتماع عظيم مسلمين نمي تواند در يك برنامه اجتماعي و سياسي اي كه در تعارض با مناسك سالم حج نباشد شركت و مشت گره شده انزجار را نثار معاندين و افراد و دولت هاي شيطاني اي كند كه دائم به فكر از بين بردن اسلام و از جمله همين اجتماع بيدارگر اسلامي هستند
اگر در چنين برنامه هايي مسلمين نتوانند سياست واحد امت خود را نشان دهند پس كجا بايد مسلمين دردهاي خود را و انزجار خود را نشان دهند به وسيله برخي دولتمردان وابسته و بعضي علماي جيره خوارشان ديگر از اين به اصطلاح بزرگان جهان اسلام منتظر چه چيزي بايد باشيم چگونه بايد يك مجتمع عظيم اسلامي ضديت خود با باطل و اهلش را نشان دهد
از برخي از اين به اصطلاح علماي جهان اسلام انتظا مي رفت و انتظار مي رود كه سر از ثروت و قدرت دشمنان اسلام و برخي دولتهاي عربي همسو با آنان برادرند و به شان عالم بيدار اسلامي خود برگردند و دست از تعصب عدم بصيرت تفرقه افكني حسادت غرور و جوسازي مذهبي سياسي اجتماعي عليه ملتهاي مسلمان ديگر بردارند تا به خاطر چنين موضعگيري هايي زمينه را براي ظلم بيشتر دشمنان اسلام بر مسلمين فراهم نسازند والا نزد خدا و پيغمبرش در دنيا و آخرت مسئول تحريف اسلام و مسئول آلام مسلمين و تفرقه ميان آنان به نفع ملحدين و شياطين جهان و مسئول خونهاي به ناحق ريخته اي مي شوند كه در جوامع اسلامي به دست گمراهان داخلي و دشمنان خارجي ملت هاي مسلمان بر زمين ريخته شده و خواهد شد.
سيدجلال عمادي