وحدت گمشده اصلي دنياي عرب !

 اين اجلاس اگرچه در غياب اكثر مقامات كليدي دنياي عرب تشكيل شد ولي يكبار ديگر نشان داد كه دنياي عرب از مسائلي رنج مي برد كه حتي با حضور همان مقامات كليدي هم كاري از پيش نخواهد برد. چرا كه وحدت گمشده اصلي دنياي عرب بوده هست و خواهد بود. اين براي دنياي عرب ننگ بزرگي است كه سران عرب حتي حاضر نيستند كه همگي در زير يك سقف گردهم آيند و به بررسي مسائل و مشكلات خود بپردازند.
البته هر يك از مقامات غايب در اجلاس سرت براي خود توجيهاتي براي عدم حضور در اجلاس سران عرب داشتند. صرفنظر از اينكه اساسا چنين دلايلي تا چه اندازه موجهست اصل تركيب كشورهاي حاضر و غايب در اجلاس نشان مي دهد كه توانمنديها قابليت ها و كارآئي چنين اجلاسي بلحاظ تركيب سران و نقش موردانتظار از آنها به كلي و از اساس به زير سئوال رفته است . بطوريكه حضور يا عدم حضور آنها تفاوت ماهوي چنداني در اصل موضوع و در نتايج اجلاس و حتي برگزاري يا فقدان چنين نشستي ايجاد نكرده و نخواهد كرد.
اگر مسائل و مشكلات فزاينده در دنياي عرب را فهرست كنيم و به مقايسه ميان مسائل موجود و موارد مطروحه در اجلاس سران عرب در « سرت » بپردازيم بهتر مي توانيم به رمز و راز ناكاميها و نابسامانيهاي موجود پي ببريم .
1 ـ مسئله فلسطين : دنياي معاصر بويژه دنياي عرب اكنون حدود يك قرن است كه از فجايع مرتبط با مسئله فلسطين رنج مي برد . استعمار سياه انگليس يك گروه تروريستي را به جان فلسطيني ها انداخت و به تدريج آنها را در اين بخش از دنياي اسلام و دنياي عرب مسلط كرد. هنوز هم قدرتهاي شيطاني غرب صراحتا از وجود اسرائيل بعنوان « متحد استراتژيك » خود ياد مي كنند و حتي معاون رئيس جمهور آمريكا خود را « صهيونيست » مي نامد ولي در دنياي عرب حساسيت كسي را برنمي انگيزد.
اكنون 3 سال است غزه در محاصره است . يك و نيم ميليون فلسطيني از تامين نيازهاي اوليه محرومند . اسرائيل به كمك شبكه جهاني تروريستي خود 26 نفر را از 7 مليت براي قتل رهبران فلسطيني به دوبي مي فرستد و حضور 2 كشور عربي در اين عمليات محرز مي شود ولي كمترين واكنش قابل ذكري را از جانب اعراب شاهد نيستيم .
اسرائيل براي ساخت شهركهاي جديد يهودي نشين در كرانه باختري و بيت المقدس وارد عمل مي شود. به كوچ اجباري فلسطيني ها و تصاحب املاك و زمين و خانه آنها مي پردازد ولي باز هم واكنش متناسب با ابعاد فاجعه را شاهد نيستيم . صهيونيستها تمامي تعهدات نيم بند گذشته را زيرپا مي گذارند . موضوع بازگشت 4 5 ميليون مهاجر فلسطيني و يكپارچگي قدس را براي هميشه منتفي اعلام مي كنند ولي باز هم دنياي عرب ساكت است . موساد تشكيلات خودگردان را به عامل سركوب فعالان فلسطيني تبديل مي كند و خواستار نابودي مقاومت و ريشه كن ساختن « انتفاضه » است و اعراب نيز با آن همراهي مي كنند.
اسرائيل 2 جنگ بر عليه لبنان و غزه به راه مي اندازد و هر جنايتي كه ممكن است صورت مي دهد ولي باز هم شكست مي خورد و در نخستين ساعتهاي پس از پايان جنگ 22 روزه بجاي آنكه شاهد فرياد اعتراض عليه اسرائيل باشيم اعراب در « شرم الشيخ » با اسرائيل و حاميانش نرد عشق مي بازند! و امروزه در پايان اجلاس سرت نه تنها هيچگونه اعتراضي عليه محاصره غزه و قتل رهبران فلسطيني توسط اسرائيل نيست بلكه هنوز ارتجاع عرب خواستار مصالحه با اشغالگران است !
2 ـ اشغال عراق : اكنون حدود 6 سال است كه عراق در زير چكمه اشغالگران شرور به قتلگاه بزرگي مبدل شده است . اشغالگران با كارنامه سياه خود دستكم 2 ميليون عراقي را به قتل رسانده اند و 5 ميليون تن را آواره كرده اند . دستكم 3 ميليون معلول و از كارافتاده بر اثر فجايع تروريستي و بمبارانها برجا مانده و كل زيرساختهاي عراق را نابود كرده اند ولي در اجلاس سران عرب در « سرت » هنوز هم پرچم شاخص رژيم بعث عراق به احتزاز درمي آيد و قذافي با جنايتكاران بعثي جلسه هماهنگي تشكيل مي دهد!
در واقع ايندسته از سران خائن عرب هنوز هم جنايتكاران بعثي هستند كه بايستي بر سرنوشت اين ملت مظلوم و ستمديده مسلط باشند تا با كمك دلاهاي نفتي ارتجاع عرب منطقه را به آتش بكشند. شرم آور است كه بخش اعظم هزينه هاي اقدامات تروريستي امروز عراق از جيب گشاد همين قارونهاي نفتي حاضر و غايب در اجلاس سرت پرداخت و تامين مي شود. اما بايد پرسيد كه چرا در بيانيه پاياني كمترين اشاره اي به اشغال عراق و ضرورت پرداخت غرامت جنگي بخاطر اشغال عراق توسط آمريكا و متحدينش مطرح نيست
3 ـ فجايع يمن : آمريكا با شكل دادن به گروههاي تروريستي و هدايت آنها در انجام فجايع تروريستي سرگرم ايجاد كانونهاي بحران در قلب دنياي اسلام است كه از اين طريق بتواند اهداف منطقه اي و جهاني خود را پيگيري كند. فجايعي كه در « صعده » رخ داد و دست رژيم هاي يمن و عربستان را نيز به خون مردم بيگناه صعده آغشته ساخت بهمراه بمبارانهاي هوائي و حملات موشكي ارتش آمريكا پرونده سياهي را گشود كه انتظار مي رفت سران عرب نسبت به آن حساسيت نشان دهند ولي اجلاس سرت بصورتي وارونه به اين مسئله پرداخت كه در واقع نقض غرض بود و قلب واقعيت هاي عيني و ملموس گرديد.
4 ـ فجايع دارفور : اكنون براي قريب 2 دهه است كه قدرتهاي شيطاني با تلاش براي ايجاد كانون بحران در منطقه « دارفور » سعي دارند زمينه هاي تجزيه سودان را فراهم سازند. درواقع پس از آنكه بررسيهاي كارشناسي از وجود منابع غني زيرزميني در منطقه دارفور خبر داد ناگهان احساسات انساندوستانه جنايتكاران بين المللي جريحه دار شد كه به كمك محرومان بپردازند و حال آنكه محرز شده است اين فجايع براي چنگ انداختن سلطه جويان بر منابع زيرزميني سودان صورت مي گيرد و هدف اصلي غارت منابع سودان است . جاي تعجب است كه چگونه سران عرب نسبت به سرنوشت كشورهاي عرب ساكتند و با سكوت خود با سلطه جويان و قدرتهاي شيطاني همراهي مي كنند
5 ـ همزيستي با همسايگان مسلمان : انتظار مي رفت كه اجلاس سران عرب فرصتي براي ابراز مودت و دوستي با ساير همسايگان مسلمان باشد كه در هر زمينه اي دست دوستي به سوي آنها دراز كنند و از تمامي ظرفيتها و استعدادها براي تحكيم مودت اسلامي بهره گيرند ولي دراجلاس « سرت » نه تنها شاهد چنين موضعي نبوديم بلكه اجلاس در مسيري گام برداشت كه قدرتهاي شيطاني براي آن ترسيم كرده بودند. تلاش براي طرح ادعاهاي ارضي پوچ و بي منطق يك شيخ نشين يقينا فاقد وجاهت حقوقي است و نه تنها حقي را ثابت نمي كند بلكه نشانگر آنست كه سران عرب از درك واقعيت هاي عيني و ملموس عاجزند و از تاريخ منطقه و دنياي عرب و دنياي اسلام نيز به كلي بي اطلاعند.
جزائر ايراني مورد ادعا براي قرن ها متعلق به ايران بوده اند و حتي قبل از تشكيل شيخ نشيني به نام امارات نيز به ايران تعلق داشته اند و اگر بنا را بر سوابق تاريخي قرار دهيم بسياري از ساير قسمت هائي كه امروز در اختيار برخي كشورهاي عربي است قرنها جزو سرزمين ايران بوده است .
انتظار مي رفت كه عقلاي قوم دردنياي عرب فرصتي براي اظهارنظر و هدايت سايرين بيابند و به آنها بفهمانند كه امروزه بايستي دنياي عرب از هر فرصتي براي همزيستي با همسايگان مسلمان استفاده كند و با بهره گيري از توان و ظرفيت و استعدادهاي انساني ـ علمي ـ تخصصي همسايگان نشان دهد كه درك مناسبي از شرايط پيرامون دارد.
البته مسائل و مشكلات ديگري هم قابل طرح است ولي با مطالعه بيانيه پاياني اجلاس « سرت » و با جمع بندي روند تحولات منطقه و جهان به اين نكته حياتي خواهيم رسيد كه اگر دنياي عرب در جهت ايجاد وحدت و حفظ منافع خود در همين زمينه بپردازد خدمت بزرگي به ملتهاي عرب و مسلمان كرده و به جاي خدمت به اجانب درراه اعتلاي فرهنگ غني اسلام گام برداشته و يقينا از لغزش در مسير موردنظر بيگانگان اجتناب خواهد كرد. به اميد آنروز و به اميد تحقق هدفي كه ايكاش به صورت يك آرزوي دست نيافتني باقي نماند.