سخنان مقام معظم رهبری دربارهی شکستهای اخیر آمریکا در کشورهای اروپایی، پاکستان، افغانستان و سوریه را میتوان از منظرهای مختلف مورد بحث و بررسی قرار داد. بنابراین در مطلب پیش رو، ما به دنبال پاسخگویی به این پرسش هستیم که نمود شکستهای آمریکا در کشورهای ذکرشده به چه صورت بوده است. به همین دلیل، با دستهبندی این کشورها، به بحث و بررسی چگونگی عدم موفقیت سیاستهای آمریکا در این کشورها خواهیم پرداخت. افغانستان؛ شکست پس از دوازده سال
آمریکا و ائتلاف بینالمللی متحدان این کشور در سال 2001 و به بهانهی مبارزه با تروریسم، به افغانستان حمله کردند. سیاست اعلامی آمریکا از این حمله، نابودی طالبان و جنبش القاعده و ریشههای تروریسم در این کشور بود. اکنون و پس از دوازده سال حضور نیروهای غربی در افغانستان، نه تنها تروریسم در این کشور از بین نرفته، بلکه تولید و قاچاق مواد مخدر نیز به شدت افزایش یافته است. در این کشور، حتی ناآرامی و خشونت نیز کم نشده است، بلکه همهی این امور با افزایش مواجه شدهاند. این امر در شرایطی صورت میگیرد که بر طبق برنامهی زمانبندیشده، قرار است تا پایان سال میلادی جاری، اکثریت نیروهای غربی خاک افغانستان را ترک کنند.
آمریکاییها که به دنبال آن هستند که با پیمان امنیتی واشنگتن-کابل مدت حضور خود در افغانستان را افزایش دهند، تاکنون موفق به این مهم نشدهاند. در هر حال، آنچه بیشتر از همه جلب توجه میکند این است که ایالات متحده و متحدان این کشور، بعد از دو دهه حضور در افغانستان، در مأموریتهای اساسی خود با شکست مواجه شدهاند. شاهد این امر را باید در اظهارات گاهوبیگاه مقامات آمریکایی مبنی بر ضرورت مذاکره با گروه طالبان دانست. در این یک دهه که از حضور آمریکاییها در افغانستان میگذرد، تعداد وسیعی از غیرنظامیان افغان نیز یا به دست آمریکا و متحدین این کشور و یا به دست تروریستها نابود شدهاند و گروههای تروریستی نیز همچنان به فعالیتهای خود ادامه میدهند. پاکستان؛ آوردگاه تروریسم
بر همگان روشن است که یکی از علل اصلی ظهور و بروز تروریسم و بیثباتی در افغانستان، کشور پاکستان است. مناطق قبیلهنشین شمال پاکستان، که از قضا با افغانستان نیز هممرز است، سالهای سال است که پناهگاه و مأمن تروریستهای چندملیتی شده است. مبارزهی دولتهای متمادی
اسلامآباد با پدیدهی تروریسم در این کشور تاکنون نتوانسته به نتایج مثبتی برسد. آمریکا نیز که در این رابطه سالانه کمکهای مالی عمدهای به دولت اسلامآباد با نام مبارزه با تروریسم میدهد، نتوانسته به موفقیت قابلتوجهی دست یابد. حملات متناوب هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی به مناطق شمالی پاکستان نیز تنها منجر به کشته و مجروح شدن بسیاری از افراد غیرنظامی شده است. بدون تردید آمریکاییها در پاکستان نیز همانند افغانستان نتوانستهاند موفقیتی را کسب نمایند و همواره با شکست مواجه شدهاند. شکست ائتلاف غربی-عربی در سوریه
سوریه میدان نبردی است که غرب و در رأس آن آمریکا، بیش از سه سال است که به طرق مختلف، در آن درگیر است. هرچند آمریکاییها فکر میکردند با آغاز تحولات در این کشور میتوانند همانند قضیهی لیبی شاهد سرنگون شدن بشار اسد باشند، اما حوادث در این کشور عربی، بر وفق مراد واشنگتن صورت نگرفت. با شدت گرفتن تحولات در سوریه، آمریکا و متحدین غربی و عربی این کشور، با وجود فشار زیاد، نتوانستند سوریه را به سرنوشت لیبی دچار سازند.
این کشورها در صحنهی دیپلماتیک و بینالمللی نیز با مانع بزرگی به نام روسیه و جمهوری اسلامی ایران مواجه شدند که بارها تلاش این کشورها برای اعمال فشار بر دولت دمشق و براندازی در این کشور را از طرق مختلف به شکست کشاندهاند. دست آخر نیز اهداف آمریکا برای حملهی نظامی به سوریه، با رایزنیهای دیپلماتیک کرملین خنثی شد و توافقی صورت گرفت که براساس آن، سلاحهای شیمیایی سوریه از این کشور خارج شوند. بعد از این مرحله بود که پیروزیهای ارتش سوریه بر تروریستها شدت گرفت و روزبهروز شاهد آزادسازی شهرهای مختلف این کشور بودیم. فضا در سوریه آنچنان بر گروههای مخالف دولت تنگ شد که برخی درگیریهای داخلی بین گروههای مخالف به خروج عدهای از آنها از سوریه و عزیمت به کشورهای منطقه نظیر لبنان منجر شد. شکست مذاکرات سازش
دولت آمریکا در دور دوم ریاستجمهوری باراک اوباما، تلاشهای زیادی از خود نشان داده است تا بهتنهایی و بدون کمک گرفتن از کشورهای دیگر، سازش بین اسرائیل و فلسطینیها را عملی سازد. همین امر باعث شده تا جان کری، وزیر امور خارجهی آمریکا، از زمان روی کار آمدن خود به عنوان مسئول دیپلماسی ایالات متحده، حدود ده بار راهی اراضی اشغالی شود تا با
طرفین دعوا در این رابطه گفتوگو داشته باشد.
با وجود تلاش آمریکا جهت به نتیجه رسیدن مذاکرات سازش در فلسطین، تاکنون این امر به هیچ نتیجهی عملی منجر نشده است. آمریکاییها تاکنون و برخلاف وعدههای خود به فلسطینیها، نتوانستهاند جلوی سیاستهای تجاوزکارانهی رژیم صهیونیستی، مثل ادامهی شهرکسازیها را بگیرند. این مسئله تا جایی پیش رفته که حتی صدای برخی از متحدین اروپایی این رژیم را نیز درآورده است.
بهطور مشخص، رژیم صهیونیستی حاضر نیست به خواستههای مشروع فلسطینیان تن بدهد و از طرف دیگر، گروههای مبارزی مانند حماس هم حاضر نیستند از آرمانهای چندینسالهی خود دست بردارند و با رژیم اشغالگر قدس معامله کنند. اوکراین
آمریکاییها که در سال 2013 شاهد پیروزیهای چشمگیر دیپلماسی روسیه بودند، برآن شدند تا در اوکراین جلوی پیشروی روسها را بگیرند. هرچند مشغول بودن روسها در مسابقات المپیک زمستانی سوچی باعث شد تا مخالفان دولت اوکراین طرفداران روسیه را از قدرت برکنار کنند، اما کرملین با ضدحملههای خود توانست با الحاق شبهجزیرهی کریمه، آن هم نه از طریق نظامی، بلکه به طرق نرم، این شبهجزیرهی استراتژیک را از آن خود کند. بعد از این تحول، اکنون واشنگتن به مجازاتهای اقتصادی امید بسته است، ولی قصد ندارد آنها را بهطور یکجانبه اعمال کند، زیرا در این صورت، کمپانیهای آمریکایی لطمه خواهند دید. آمریکا در انتظار تصمیم اروپاست و تمایل دارد ببیند بروکسل آماده است به کدام فداکاری تن دهد. ظاهراً واشنگتن قصد برداشتن هیچ قدم قهرآمیزی علیه روسیه را ندارد.
بدون شک آمریکا در زمینهی راضی کردن متحدین اروپایی خود برای تحریم روسیه، با مشکلات زیادی مواجه خواهد بود. از اظهارات دیپلماتها و سیاستمداران غرب میتوان نتیجه گرفت که تحریمها در بخش انرژی بهعنوان کارآمدترین و سنگینترین مجازاتها علیه مسکو در نظر گرفته شده است، ولو اینکه هنوز تصمیم نهایی در این مورد اتخاذ نشده است. این تحریمها میتواند شبیه به تحریمهای نفتی غرب علیه ایران باشد. روسیه در سال 2013 به کشورهای خاور دور 207 میلیون تن نفت و 141 میلیون تن فرآوردههای نفتی (عمدتاً سوخت کوره و سوخت دیزل) صادر کرد که اروپا مقصد اساسی صادرات بود. سهم نفت و محصولات نفتی روسیه در مصرف
جمعی کشورهای اتحادیهی اروپا به چهل درصد میرسد. شرکتکنندگان در این بازار اعتقاد دارند که در صورت اعمال تحریمهای همهجانبه علیه روسیه، نمیتوان این مقدار نفت را جایگزین کرد، زیرا در حال حاضر فقط عربستان سعودی میتواند هر روز 2.8 میلیون بشکه بیشتر از حجم تولید فعلی تولید کند.
اکثرپالایشگاههای اروپایی در چک، لهستان، اسلواکی و آلمان از خط لولهی انتقال نفت روسی «دروژبا» نفت دریافت میکنند که بازسازی زیرساخت لجستیکی فعالیت آنها بسیار دشوار است. با وجود اینکه آژانس بینالمللی انرژی و قبل از همه آمریکا ذخیرهی احتیاطی نفت برابر نود روز مصرف و نیز ذخایر تجاری برابر سیـشصت روز دارند، بازسازی طرح صادرات نفتی بر اقتصاد اروپا که وضعیت خوبی ندارد، اثر منفی خواهد گذاشت.
برخی کارشناسان معتقدند که حداکثر کاری که قابل انتظار است، کاهش خرید نفت و محصولات نفتی روسی توسط کشورهای اروپایی به میزان بیست درصد (پنجاه میلیون تن) است که در این صورت، بخش نفتی روسیه سالی 40-35 میلیارد دلار از دست خواهد داد. اگر جهتگیری شرقی به کار گرفته شود، خسارات کمتر خواهد بود. برای غرب نه تنها اعمال تحریم، بلکه نگه داشتن تحریم نفتی روسیه طی مدت نسبتاً طولانی لازم است که این کار نیز بسیار دشوار خواهد بود
البته کار برای آمریکاییها در اوکراین هنوز تمام نشده و برخی شهرهای دیگر این کشور بزرگ اروپایی، مثل دونتسک، لوگانسک و اودسا نیز خواستار الحاق به روسیه شدهاند. گفته شده حدود نود درصد ساکنان این مناطق متمایل به الحاق هستند و اگر نود درصد خواهان امری باشند، نگاه داشتن آنها در چارچوب کشور قبلی دیگر ممکن نخواهد بود.
عراق کشور دیگری است که آمریکا بهرغم موفقیت در برکناری دیکتاتور حاکم بر آن، نتوانست به هدف اصلی خود نائل شود. برای اثبات این ادعا همین بس که جمهوری اسلامی ایران توانسته از خلأ ناشی از دیکتاتوری همچون صدام حسین استفاده نماید و با نفوذ مذهبی و فرهنگی خود، این کشور را به خود نزدیک کند. عراق امروز یکی از کلیدیترین متحدین ایران در منطقه است و این مسئله اصلاً خوشایند آمریکاییها نیست.
نتیجه اینکه ایالات متحدهی آمریکا دستکم در کشورهای فوق، نتایج دلخواه خود را کسب نکرده و در آنها شکست خورده و همهی این شکستها نیز طی سالهای اخیر روی داده است.