بحران موجود میان روسیه و غرب که ابتدا شکل سیاسی داشت، به جای آنکه صرفاً سیاسی باقی بماند و یا شکل تهدیدات نظامی را به خود بگیرد، کمکم دارد بهسوی یک نبرد اقتصادی تمام عیار پیش میرود. اروپا و آمریکا همه توان خود را در حوزه تحریم به کار گرفتهاند و روزبه روز هم این تحریمها را تشدید میکنند.قبل از آنکه به پیامد این تحریم اقتصادی و راهی که برای روسیه جهت دور زدن این تحریم وجود دارد، بپردازیم، به دلایل ناگفته احتراز غرب از جنگ با روسیهاشاره می کنیم.
جنگ با روسیه میتواند خیلی سریع به یک جنگ غیرمتعارف با پیامدهای وحشتناک منجر شود و تصوراین واقعه مسلماً غرب را به هراس میاندازد.
لذا، در شرایط فعلی، تحریم تنها ابزار آمریکا و اتحادیه اروپا علیه روسیه است. غربیها فکر میکنند با تحریم میتوانند به همان اهدافی برسند که با نیروی نظامی میرسند.
اما، کارشناسان میگویند هرچند تحریم ممکن است روسیه و کشورهای همپیمان مثل بلاروس، قزاقستان، ارمنستان و تاجیکستان را به زحمت بیندازد، ولی این زحمت آنقدری نیست که بتواند تحولات سیاسی دلخواه را در روسیه ایجاد و مسکو را مجبور کند که امتیازهای لازم را درمورد اوکراین به غرب بدهد. از زمانی که فشارها بر کرملین افزایش یافت، توجه مقامات روس به شرق و جنوب هم بیشتر شد. پر واضح است که «ولادیمیر پوتین» در سفرهای مکرر خود به کشورهای غیر اروپایی مثل چین و هند، به دنبال شریکهای جدید میگردد و میخواهد روسیه را بیش از پیش مقابل حربه تحریم مصون کند.
پیامدهای نبرد جاری که در شکل اقتصادی بروز یافته، برای همه کشورهای جهان حساس است. اگر مسکو بتواند تحریم را بیاثر کند، جهان نیز عملاً از حالت تک قطبی موردنظر غرب خارج میگردد و این تجربه برای سایر کشورهای هدف تحریم (از جمله ایران) مهم خواهد بود.
به هرحال، روسیه درحال حاضر میکوشد تحریم غرب را دور بزند. برای اینکه بتوانیم آینده این نبرد را حدس بزنیم، باید بدانیم که میزان مراودات مسکو با کشورهای غیراروپایی چگونه است و اروپا نیز تا چه میزان از لحاظ اقتصادی به روسیه متکی است.
عربستان
دولت ریاض بخشی از حلقه تحریم اقتصادی غرب علیه روسیه (و ایران) محسوب میشود. حدود یک سوم بودجه روسیه با صدور و فروش نفت و گاز تأمین میشود و کاخ سفید نیز نسبت به این ضعف مسکو آگاه است و به همین خاطر، رئیسجمهور آمریکا طی سفر اخیرش به عربستان، مقامات ریاض را در سیاستهای تحریمی با خود همراه کرده است.
مقامات رژیم آل سعود در چارچوب همین سیاست، به عنوان مؤثرترین عضو اوپک، صادرات نفت خود را افزایش دادند. این افزایش صادرات، قیمت هر بشکه نفت را به ۶۲ دلار و حتی طبق برخی گزارشها تا ۵۷ دلار کاهش داد. این درحالی است که روسیه به نفت بشکهای ۱۰۰ دلار نیاز دارد تا اقتصاد خود را سرپا نگه بدارد.
بریکس
افزایش فشارها و تحریمهای غرب علیه روسیه، مسکو را به همکاری بیشتر با کشورهای عضو «بریکس» (شامل چین، هند، آفریقای جنوبی، برزیل و البته خود روسیه) مایل کرده است. در این میان روسیه قصد دارد مناسبات اقتصادی خود را بهطور ویژه با چین توسعه دهد. امری که اگر تحقق یابد، طی سالهای آتی بزرگترین فاجعه را برای غرب رقم خواهد زد و حتی ممکن است آقایی و سلطه اروپاییان و آمریکا بر جهان را برای همیشه پایان دهد.
در ارتباط با این مناسبات و بیاثر کردن تحریمهای غرب، «دیمیتری پسکوف» سخنگوی کرملین، زمانی گفت، جهان مدرن تکقطبی نیست و روسیه با دولتهای دیگر (به جز غرب) نیز مناسبات مستحکمی دارد، هرچند روسیه مایل است روابط خوب خود را با غرب خصوصاً اتحادیه اروپا به خاطر حجم مبادلات و پروژههای مشترک حفظ کند.
اما، چند ماهی است که از این اظهارات ملاطفتآمیز میگذرد و طی این مدت حلقه تحریمها بر روسیه سختتر شده است و این مسئله نشان میدهد که برای اتحادیه اروپا و آمریکا تحریم علیه روسیه یک استراتژی بلندمدت است.
در اوضاع و احوال کنونی روسیه خوب میداند که بزرگترین نقطه ضعف آمریکا دولت چین است و با گسترش روابط اقتصادی با چین، تا حدود زیادی میتواند تحریمها را دور بزند.
چین در سال ۲۰۱۰ به قدرت دوم اقتصادی جهان تبدیل شد و توانست رشد مداوم ۷/۵ درصدی را تجربه نماید. این رشد اقتصادی اگر ادامه یابد، در آینده نزدیک قدرتطلبی ایالات متحده را با چالش جدی مواجه میکند.
دولت «باراک اوباما» برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم، بودجه نظامی آمریکا را کاهش داد. اما در عوض، دولت پکن بودجه نظامی چین را شدیداً افزایش داد و در سال ۲۰۱۳ با ۱۲ درصد رشد، به رقم ۱۳۲ میلیارد دلار (آمریکا) رساند.
بریکس درحال حاضر ۴۲ درصد جمعیت جهان را نمایندگی میکند و حدود یک چهارم اقتصاد دنیا را نیز در اختیار دارد. این دو شاخص نشان میدهند که بریکس یک بازیگر مهم در صحنه بینالمللی است.
کشورهای عضو بریکس درخصوص حمایت از اصولی چون قوانین بینالمللی، نقش مرکزی شورای امنیت سازمان ملل و استفاده نکردن از زور در روابط بینالملل دارای مواضع مشترک و یا نزدیک به هم هستند.
به هر تقدیر، همکاریهای میان کشورهای برزیل، روسیه، هند، آفریقای جنوبی و چین از جنبههای سیاسی فراتر رفته و به حوزههای تجاری و اجرای طرحهای مشترک اقتصادی نیز کشیده شده است.
این تحول جدید برای روسیه یک فرصت طلایی برای فرار از فشارهای تحریم به حساب میآید.
اعضای بریکس که در مقایسه با سایر کشورهای غیر صنعتی جهان، پیشرو محسوب میشوند، در مجموع در ۲۰ حوزه با هم همکاری میکنند. به عنوان مثال، این کشورها بهمن سال گذشته ۱۱ توافقنامه علمی و تکنولوژیک میان خود امضاء کردهاند. توافقنامههایی که از علوم فضایی تا نانوتکنولوژی را شامل می شوند. بریکس یک بازار سهام اختصاصی برای خود ایجاد کرد و قصد دارد برای توسعه اقتصادی اعضا، بانک تأسیس کند و از طریق آن، پروژههای زیرساختی بزرگ را تأمین مالی نماید.
با تعلیق عضویت روسیه در گروه کشورهای صنعتی موسوم به «جی-۸« و احتمالاً افزایش تحریمهای اقتصادی این کشور، کارشناسان پیشبینی میکنند که برخی صنایع خاص هدف تحریم قرار گیرند و واردات تولیدات محدود شود.
درحالی که غرب میخواهد ضربات سختی را به روسیه وارد کند، توجه مسکو به بازارهای جایگزین از جمله بریکس نیز اهمیت مییابد. درحال حاضر، بخش مهمی از واردات خود را از کشورهای عضو ناتو تأمین میکند. به عنوان مثال، ۵۰ درصد میوهجات و دانههای روسیه از اسپانیا، هلند و لهستان تأمین میشود. اما مسکو طی یکی دو سال اخیر تلاش کرد کشورهای درحال توسعه را جایگزین کشورهای اروپایی بکند. در همین چارچوب، میان روسیه و برزیل در سال۲۰۱۲ توافقنامه جدید اقتصادی امضاء شد و برزیل طبق این توافقنامه، میلیونها تن گندم از روسیه میخرد.
حجم مبادلات تجاری میان روسیه و برزیل در سال ۲۰۱۳ به رقم پنج میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار رسیده بود و این دو کشور تلاش میکنند که این رقم را به ۱۰ میلیارد دلار در آینده نزدیک برسانند.
میزان مبادلات تجاری مسکو- برزیلیا طی سال جاری در مقایسه با سال گذشته بیش از ۲۵درصد افزایش یافت. این دو کشور از لحاظ اقتصادی مکمل یکدیگر هستند و همین مسئله باعث میشود که مناسبات فیمابین روزبهروز قویتر بشود. این مناسبات در هرحال، پتانسیلهای زیادی دارد و همین قضیه غرب را نگران میکند.
این تلاشها نشان میدهد که اتحادیه اروپا و آمریکا نمیتوانند از طریق تحریم، مردم روسیه را تحت فشار کمبود کالاها قرار دهند.
همانطور که اشاره شد، کشور چین با جمعیت کلان و اقتصاد بزرگش، جایگاه ویژهای در مجموعه کشورهای بریکس دارد. به همین خاطر، روسیه میخواهد روابطش را با چین بیش از پیش تقویت نماید. طی یک سال گذشته روابط بین دو کشور در حوزههای مختلف رشد چشمگیری داشته است. پکن و مسکو در سال ۲۰۱۳ در حوزه تجاری ۲۱ توافقنامه امضاء کردهاند، که از جمله آنها میتوان به توافق با شرکت چینی «سینوپک» درمورد بهرهبرداری این شرکت از یک ذخیره نفت دستنخورده ۱۰۰ میلیون تنی در خاک روسیه اشاره کرد. دو کشور همچنین درمورد احداث یک پالایشگاه مشترک در منطقه «تیانجین» واقع در شرق پکن توافق کردند.
علاوه بر موارد بالا، دولت پکن به مسکو وعده داد که معادل ۲۰میلیارد دلار برای سرمایهگذاری در پروژههای داخلی روسیه تزریق کند. این پروژهها زیرساختهای حمل و نقل، بزرگراهها، بنادر و فرودگاهها را دربر میگیرند. مقامات پکن ابراز امیدواری کردند تا سال ۲۰۲۰ سرمایهگذاری در روسیه را چهار برابر بکنند. درسال ۲۰۱۳ حجم مبادلات تجاری میان دو کشور به ۸۹ میلیارد دلار میرسید.
در حقیقت، رهبران دو کشور خواستار افزایش مبادلات تجاری تا حداقل ۱۰۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۱۵ (سال آینده مسیحی) شدهاند. دو کشور همچنین مشارکت گسترده طرفین در حوزه انرژی، به ویژه صنعت گاز را خواستار هستند.
در سال جاری چین و روسیه همکاریهای میان خود را نهتنها در حوزه تجاری، بلکه در حوزههایی چون انرژی، ساخت هواپیما، مهندسی مکانیک، نظامی و عرصههای علمی گسترش دادهاند.
هند به عنوان عضو دیگر بریکس نیز مناسبات اقتصادی گستردهای با روسیه دارد؛ حجم مبادلات تجاری دو کشور در سال ۲۰۱۲ به رقم ۱۱ میلیارد دلار رسیده بود. در سال ۲۰۱۳ این رقم مقداری کاهش یافت. ولی در سال جاری میلادی، طرفین قراردادهای تجاری فیمابین را تجدید کردهاند. در حوزه نظامی نیز دو طرف مناسبات گستردهای دارند؛ در سال ۲۰۱۳ هند از روسیه معادل چهار میلیارد و ۷۸ میلیون دلار سلاح وارد کرد.
بهمن سال گذشته دو کشور درمورد گسترش همکاریهای هستهای صلحآمیز باهم توافق کردند. سایر توافقات روسیه و هند بر سر همکاری در حوزههای فضا، تجارت، ساخت و نصب لوله از روسیه به هند، و هواپیماسازی است.باتوجه به این حجم همکاریها، به نظر میرسد که مناسبات همهجانبه میان دو کشور طی سالهای آتی افزایش بیابد.
تلاش بیثمر غرب
آمریکا و اتحادیه اروپا با علم به پیامدهای وحشتناک هرگونه جنگ و زورآزمایی نظامی با روسیه، همه انرژی خود را روی تحریم علیه این کشور معطوف کردهاند.
اما، باتوجه به موارد ذکر شده، تحریم روسیه نیز پیامدهای دلخواه غرب را به همراه نخواهد داشت. روسیه بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز جهان است و همین به تنهایی روشن میکند که هرگونه تحریم اقتصادی روسیه، به بازار انرژی و کل اقتصاد جهان شوک وارد خواهد کرد. وابستگی گازی اتحادیه اروپا به روسیه بماند. آیا اقتصاد جهان پس از تحمل بحران مالی اخیر، یکبار دیگر تحمل بحران تازهای رادارد؟ بعید به نظر میرسد. علاوه بر آن، روسیه طی سالهای گذشته به بزرگترین بازار جهان برای کالاها، تولیدات و خدمات اتحادیه اروپا تبدیل شده بود. اگر روابط میان دو طرف بیش از این تیره شود، اتحادیه اروپا باید به دنبال بازارهای جدید بگردد و خسارتهای درازمدتی را متحمل شود.