۱
۰
دوشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۰۸

لیست جنایات ۶۰ ساله آمریکا علیه ملت ایران

لیست جنایات ۶۰ ساله آمریکا علیه ملت ایران
الف - قبل از انقلاب اسلامى‏

کودتاى ۲۸ مرداد ۱۳۳۲

۲) شهادت دانشجویان در ۱۶ آذر ۱۳۳۲

۳) حمایت و تحکیم پایه‏ هاى حکومت استبدادى شاه‏

۴) تأسیس سازمان مخوف ساواک‏

۵) کشتار صدها تن از مردم در قیام خونین پانزدهم خرداد ۱۳۴۲

۶) تحمیل قانون کاپیتولاسیون و تحقیر ملت بزرگ ایران‏

ب- دوران پس از انقلاب‏

ب - ۱ دوران جنگ سخت‏


۷) تبدیل سفارت به لانه جاسوسى‏

۸) مصادره اموال ایران‏

۹) هجوم نظامى و واقعه طبس‏

۱۰) کودتاى نوژه‏

۱۱) چراغ سبز آمریکا به صدام براى حمله به ایران‏

۱۲) حمایت تسلیحاتى و اطلاعاتى آمریکا از صدام در ۸ سال جنگ تحمیلى‏

۱۳) تأمین سلاح‏هاى شیمیایى عراق علیه ایران‏

۱۴) حمله آمریکا به کشتى ‏ها و سکوهاى نفتى ایران‏

۱۵) ساقط کردن هواپیماى مسافربرى ایران‏

۱۶) حمایت آمریکا از سازمان منافقین‏

۱۷)اعمال تحریم‏هاى ظالمانه علیه ایران‏

۱۸) تهاجم فرهنگى و جنگ نرم علیه ملت ایران‏

۱۹) ساخت فیلم‏هاى ضد ایرانى و ضد اسلامى‏

ب - ۲- عملیات جنگ نرم‏


۲۰) تهدید مستمر ملت ایران به حمله نظامى‏

۲۱) حمایت آمریکا از گروهک‏هاى تروریستى به‏ ویژه در مرزهاى ایران‏

۲۲) حمایت آمریکا از هر گونه فتنه و اغتشاش در سالهاى ۸۸، ۸۲، ۷۸

۲۳) ترور دانشمندان هسته ‏اى ایران‏





به صورت تفصیلی به بخشی از این جنایات اشاره می کنیم.

حمله آمریکا به کشتى ‏ها و سکوهاى نفتى ایران‏


پس از پيروزي های نيروهای جمهوری اسلامی در سال 1364 احتمال پيروزی ايران در جنگ قوت گرفت و اين موجب هراس آمريکا و رژيم های وابسته به غرب در منطقه گرديد. سياست آمريکا بر ممانعت از پيروزی ايران در جنگ قرار گرفت ، برای نيل به اين منظور نيروی دريايی آمريکا وارد منطقه خليج فارس شد . در اين دوران رژيم عراق به شکل وسيع اقدام به حمله به نفتکش‌ها و پايانه های نفتی ايران نمود ، تا از لحاظ اقتصادی ايران را در جنگ به زانو درآورد و در نيل به اين منظور از مقابله به مثل ايران وحشت نداشت ، چرا که نفتش را به واسطه کويت صادر می کرد.هنگامی که ايران نفتکشهای کويتی را به خاطر همکاری با عراق تهديد به تهاجم کرد فرصت خوبی برای واشنگتن به وجود آمد تا به بهانه حفاظت از نفتکشهای کويتی نيروی بيشتری وارد خليج فارس کند و مستقيماً با ايران درگير شود. در اين برهه آمريکاييها همچون يک متحد مستقيم عراق ، ابتدا به حمله به پايانه های نفتی بی دفاع ايران پرداختند و سپس به ناوچه های نيروی دريايی ايران حمله کردند. هنگامی که ايران از تاکتيک حمله به وسيله قايقهای کوچک تندرو استفاه کرد ، نيروی دريايی آمريکا ، آزادی عمل سابق خود را از دست داد. در اين درگيريها ، يک نفتکش کويتی که با پرچم آمريکا حرکت می کرد کاملاً منهدم شد و چند نفتکش ديگر آسيب ديدند. همچنين يک هليکوپتر نظامی آمريکا سرنگون شد و آمريکاييها نيز چند نفر از رزمندگان ايرانی را به اسارت گرفتند و در عرشه ناو خود ناجوانمردانه به شهادت رساندند و يک ناو آمريکايی هم با يک مين برخورد کرد و به شدت آسيب ديد.

اين درگيری نظامی مستقيم و شجاعانه با نيروی دريايی آمريکا همواره به عنوان يک سند افتخار آميز در تاريخ جمهوری اسلامی ايران باقی خواهد ماند.

كودتاى نوژه


پس از واقعه تسخير لانه جاسوسی و تقويت خط مشی ضد امپرياليستی انقلاب،سياست دولت آمريکا بر سرنگونی دولت جمهوری اسلامی قرار گرفت.در اين راستا کودتای 18 تير 1359 معروف به نوژه بزرگترين و دامنه دارترين تلاش برای سرنگونی جمهوری اسلامی به شمار می رود.ماهيت اين توطئه در همان قالب کودتاهای راست گرايانه در کشورهايی چون شيلی و اندونزی که بوسيله عوامل ثروتمندان بزرگ و سران بلند پايه ارتش پی ريزی می شد و با خشونت هر چه تمام تر به انجام رسيد قابل بررسی است.پس از اين نوع کودتاها دولت هايی صد در صد وابسته به امريکا سرکار می آمدند.تمامی مخالفين به شدت سرکوب می شدند و پايگاه های نظامی و استراتژيک آمريکا در اين کشورها مستقر می شد.نيروهايی که در کودتای نوژه شرکت کردند عبارتند از افسران سلطنت طلب تصفيه نشده درون ارتش همچون بنی عامری و مهديون و آيت الله محققی و نظميان مقيم خارج همچون ارتشبد اويسی،بختيار و دستگاه سياسی او در پاريس که گروهی از ليبرال های راست گرا تشکيل يافته بود مانند مهندس دزبان و برادران خادم.گروهی از روحانيون ضد انقلاب همچون شريعتمداری و سيد حسن قمی که قرار بود با اعلاميه ها و فتواهای خود مشروعيت مذهبی کودتا را تامين کنند .و بالاخره گروهی از فئودالها و خان های وابسته به غرب و رژيم سلطنت در ميان عشاير به خصوص ايل بختياری.

در طرح عمليات قرار بود مراکز مهم قدرت همچون بيت امام، پادگانهای اصلی سپاه و راديو تلويزيون توسط هواپيماهای جنگی بمباران شده و با خاک يکسان شود و سپس نيروی زمينی کودتا که برخی از واحد های زرهی ارتش را نيز با خود داشت وارد عمل شود و هر نوع مقاومت در برابر کودتا را از بين ببرد.

کودتا چيان که از پايگاه مردمی نظام آگاه بودند، طبق اعترافات صريح خود حاضر بودند برای رسيدن به قدرت حتی 10 ميليون نفر را به قتل برسانند. دولت آمريکا از يکسو با ستاد کودتا در پاريس در ارتباط بود و در سال 59 برخلاف سال قبل موافقت خود را با طرح ابراز داشته بود و از سوی ديگر کمک های مالی کلان دولت های وابسته به آمريکا همچون عربستان سعودی به عوامل کودتا و گرايش هوادارانه نسبت به آمريکا در تمامی عوامل سياسی و نظامی کودتا هيچ ترديدی در اين که آمريکا در پس اين کودتای مخوف و شوم قرار داشته باقی نمی گزارد. همچنين مطابق اعتراف کودتاچيان رژيم عراق از طريق سيا با کودتا هماهنگ بود. وظيفه رژيم عراق حملات مرزی بود تا باعث شود هواپيماهای نظامی هميشه در حالت آمادگی برای پرواز قرار داشته باشند تا در روز کودتا امکان استفاده از آنها وجود داشته باشد.

اما با عنايت الهی هيچيک از اين تدابير شوم به تحقق نپيوست و با پشت کردن دو نفر از نظاميان شرکت کننده در کودتا به کودتاچيان در شب قبل از عمليات و آگاه کردن مسوولان جمهوری اسلامی از کودتا، در روز مورد نظر کودتا چيان در همه نقاط مورد نظرشان، خود را با تجمع هوشيارانه نيروهای پاسدار انقلاب مواجه ديدند و تقريبا تمامی آنان به دام افتادند. اعترافات صريح آنها پرده از ابعاد اين توطئه امپرياليستی عليه انقلاب اسلامی برداشت



اعمال تحریم‏هاى ظالمانه علیه ایران‏


يكی از مهمترين راهكارهايی كه آمريكا در برابر كشوهايی كه به انحاء گوناگون در برابر سياست زياده خواهانه ايالات می ايستند و بابرچسب های مختلف حمايت از تروريسم ، تلاش برای دستيابی به سلاح های كشتار جمعی و نقض حقوق بشر متهم می گردند ، استفاده از حربه های اقتصادی است. در جهان امروز يكی از مهمترين ابزارها و جلوه های قدرت ، “ امور اقتصادی و مالی “ است و بسياری از رويارويی كشوها در اين عرصه روی ميدهد.

اين يك واقعيت است كه آمريكا عليرغم ركود اقتصادی كه هراز چندگاهی بر اقتصاد كشورش مستولی می گردد واين كه رقبای اقتصادی در شرق آسيا و اتحاديه اروپا سربر آورده اند و موجب كاهش نقش آمريكا در عرصه اقتصاد جهانی شده اند، اما در آ مريكا هنوز نبض اقتصاد جهان می زند. بزرگترين توليد ناخالص داخلی مربوط به آمريكاست و آمريكا در نهادهای مختلف مالی اقتصادی بين المللی دارای بيشترين نفوذ است. و فرايند جهانی شدن اقتصاد دارای تأثيرات مثبتی براقتصاد آمريكا از يك سو و انتقال و شكوفايی فرهنگی اجتماعی آمريكا خواهد شد.

ايالات متحده می كوشد بااستفاده از اين مزيت به بهره برداری های سياسی و استراتژيك دست بزند . همان طور كه گفته شد اقتصاد و سرمايه داری و امپرياليستی آمريكا توانست هنوز خود را با تمام مسائل پيش رو حفظ نمايد و به عنوان يكی از اصلی ترين مؤلفه های سطح اقتصاد جهانی مطرح نمايد.يكی از سياست های اقتصادی در برابر كشورهای مخالف اعمال تحريم است. آمريكا با اعمال تحريم های يك سويه و ناعادلانه خود بوسيله نفوذ خود در نهادهای اقتصاد بين المللی و هم چنين برتری سياسی خود ، می كوشد كشورهای متعارض را با چالش روبرو سازد و آنان را به پذيرش سياست ها و خط مشی های خود مجبور نمايد.

می دانيم كه يكی از عناصر تأثير گذار در سياست خارجی ايالات متحده لابی ها صهيونيستی هستند .يهوديان وابسته به صهيونيسم در ايالات متحده دارای قدرت فراوانی در سياست خارجی ايالات متحده هستند. شايد گمان شود كه در اين زمينه اغراق وجود دارد.اما واقعاً دستگاه سياست گذاری خارجی آمريكا چه در سطح تصميم گيری و چه در سطح اجرا تحت تأثير صهيونيست ها است. گروه های فشار يهودی مقيم آمريكا چون AIPAC و … نقش مهمی در تدوين سياست های خارجی آمريكا عليه كشورهای مستقل دارند .تحريم اقتصادی ايران كه از يك سو تجارت با ايران را محدود و از سوی ديگر سرمايه گذاری در صنايع گاز و نفت ايران را در حد 20 ميليون دلار محدود می سازد، لابی صهيونيست كنگره آمريكا كوشيده است به اتهام دستيابی ايران به سلاح های كشتار جمعی مخالفت با روند صلح خاورميانه ايران را تحت فشار قراردهند و ايران را تحريم نمايند.در يكی از دلايل اين تحريم آمده است كه چون منبع در آمدايران نفت بوده و ايران اكثر در آمد خود را در جهت كسب سلاح های كشتار حمعی می نمايد، می بايست جلوی اين مسأله را گرفت و منبع در آمد را قطع نمود.اين گروه های فشار هم چنين می كوشند با اعمال محدوديت های اقتصادی بر ايران موقعيت اسرائيل به عنوان رقيب منطقه ای را در منطقه از لحاظ اقتصادی بهبود بخشند ، اما ايرانی ها نشان داده اند كه با تكيه برنيروی داخلی می توان بسياری از مشكلات را حل كرد و هم چنين بسياری از شركت ها و كشورهای ديگر را باناديده گرفتن اين تحريم ها به مراوده آزاد با ايران می پردازند . همين مسأله موجب گشته است كه بسياری از شركت های آمريكايی بارها از دولت آمريكا تقاضا كنند برای عقب نماندن از صحنه رقابت با شركت های اروپايی و ساير كشورها تحريم را حذف نمايند.

حمله به طبس


انقلاب اسلامی ايران برای منافع حياتی آمريکا و اولويتهای سياست خارجی اين کشور فاجعه ای بزرگ بود . اين انقلاب ترتيبات امنيتی خاور ميانه را که آمريکايی ها از دهها سال پيش ترتيب داده بودند ، بر هم زد و دست آمريکا را برای استفاده ازمنابع اقتصادی ايران و قدرت نظامی شاه برای پيش برد مقاصد بين المللی اش بست . يک سال بعد اشغال سفارت آمريکا در تهران ( که بيشتر به شعبه يک سازمان اطلاعاتی امنيتی شبيه بود ) فاجعه جديدی برای آمريکا بوجود آورد .

اقتدار بين المللی آمريکا به چالش گرفته شده بود و از آنجا که واشنگتن به هيچ عنوان حاضر به تحويل محمدرضا پهلوی به دولت ايران نبود راه حل مسالمت آميزی برای حل قضيه باقی نمانده بود . محمدرضا پهلوی از نظر اکثريت جهانيان متهم به جنايات سنگينی بود و به جز 2 يا 3 کشور هيچ يک از کشورهای دنيا به سبب هراس از بدنامی های بعدی ، حاضر به پذيرش او نبود . هنگای که آمريکا به بهانه مسائل پزشکی او را در خاک خود پذيرفت خشم انقلابيون مسلمان در ايران برانگيخته شد و حادثه حمله به سفارت را در پی داشت ايالات متحده برای بازسازی ابهت و اقتدار خود تصميم داشت به يک محمل قاطع و تهاجمی دست بزند .

به دليل پشتوانه مردمی نيرومند انقلاب اسلامی ، شرايط منطقه و تزلزلی که پس از شکست در جنگ ويتنام سياست خارجی آمريکا را تحت تأثير خود قرار داده بود ، آمريکا جرأت حمله نظامی گسترده به ايران را پيدا نکرد و عمليات محدود و سريعی در نظر گرفته شد . واشنگتن اميدوار بود با يک عمليات ماهرانه کماندويی و هوابر ضمن کشتن محافظان و دانشجويان ، گروگانها را آزاد کرده و درس سريع و خشنی به جمهوری اسلامی بدهد . برای انجام اين عمليات گروه کماندويی برجسته دلتا که در طی سالهای جنگ ويتنام شکل گرفته بود برگزيده شد و چند پايگاه بزرگ متعلق به پنتاگون و سيا در آمريکا برای تمرين و شبيه سازی عمليات در اختيار آنها گذاشته شد . از همکاری کشورهای متحد آمريکا همچون مصر ، عربستان سعودی، عمان وپاکستان ، بهره برداری کامل به عمل آمد و عوامل سابقه دار آمريکا در ايران هم بطور کامل با عمليات هماهنگ شدند


يوسف مازندی در کتاب «ايران ابرقدرت قرن» مدعی شده است که يکی از مأموران دورگه ايرانی – آمريکايی سيا در ايران به نام « دانا فارابی » به دستور سيا در حدود يک سال پيش از انقلاب فرو دگاهی را در دهکده پشت بادام طبس احداث کرده است تا در احتمالات آينده مورد استفاده قرار گيرد . به گفته مازندی خود فارابی به همراه يک افسر ايرانی به نام ستوان جوادی ( که کشته می شود ) در ماجرای طبس همراه کماندوهاى آمريکايی بوده اند . مطابق طرح عمليات قرار بود که 8 فروند هليکوپتر حمل و نقل دريايی و دوفروند هواپيمای سی – 130 از مصر و عمان و عرشه ناوهای آمريکايی خليج فارس عازم طبس شده و پس از توقفی کوتاه برای اجرای عمليات راهی تهران شوند . ورزشگاه شيرودی فعلی به عنوان فرودگاه نيروی دلتا در تهران در نظر گرفته شده بود و در شب عمليات چراغهای آن به نحو مرموزی روشن بود .

نتيجه عمليات را اما طوفان شن تعيين کرد . دو فروند از هليکوپتر ها هرگز به مقصد نرسيدند يکی ديگر دچار اشکال فنی شد و يک هليکوپتر و هواپيما به يکديگر برخورد کردند و 8 کشته برجای گذاشتند . افراد گروه مجبور شدند به سرعت سوار هواپيما و هليکوپتر های باقی مانده شده و بازگردند . اين شکست ضربه سنگينی به حيثيت دولت جيمی کارتر وارد کرد و نام های انقلاب ايران و گروگان گيری را برای هميشه به تلخی در خاطره آمريکاييان حک کرد.

با توجه به اينکه تمام تمهيدات و پيش بينی های نظامی و فنی صورت گرفته بود ، شکست عمليات به اين شکل قاطع منجر به حيرت و بهت فرماندهان نظامی ارتش آمريکا گرديد و با معيارها و موازين آنها به هيچ عنوان قابل توجيه نبود .

كودتاى 28 مرداد


کودتا برعليه دولت مصدق را بيش از هر چيز بايد در چهارچوب منافع و اوليتهاى استراتژيک خاص آمريکا در دوران آغازين جنگ سرد بررسى کرد . در اين دوران متوقف کردن نفوذ اتحاد شوروى در سراسر جهان دغدغه اصلى طراحان سياست خارجى آمريکا به شمار مى رفت .در فرايند اجراى اين سياست مناطق مختلف جهان از لحاظ ميزان اهميت براى منافع استراتژيک آمريکا طبقه بندى مى شدند . تنگه ها و مناطق مهم ژئوپلتيکى ، نقاط داراى منابع معدنى ارزشمند و يا کشورهاى داراى سرحد مشترک با شوروى يا کشورهاى مهم کمونيستى در اولويت قرار مى گرفتند

ايران از قضا داراى تمام اين ويژگيها بود و از آغاز جنگ سرد توجه آمريکا و بلوک غرب به ايران براى تحکيم نفوذ سياسى و نظامى و اقتصادى خود جلب شد. تا دوره نخست وزيرى دکترمصدق مشکلى براى حفظ نفوذ غرب در ايران بوجود نيامد .اما سياستهاى مستقل و ملى گرايانه مصدق اوضاع را تغيير داد. سياست او درملى کردن صنعت نفت ايران پايه نفوذ اقتصادى غرب را در ايران متزلزل کرد و روش او در اعطاى حق فعاليت آزادانه به احزاب و مطبوعات منجر به افزايش قدرت حزب توده گشت که نگرانى شديد آمريکائيها را بدنبال داشت .

به علاوه انگليسيها به دليل زيانى که از ملى شدن صنعت نفت ديده بودند و شاه و دربار نيز که نگران مصدود شدن قدرت خود توسط مصدق بودند آمريکا را براى وارد عمل شدن عليه دولت مصدق تحت فشار گذاشتند . با روى کار آمدن آيزنهاور سياست ملايم آمريکا نسبت به دولت مصدق تغيير کرد و سياست آمريکا به سرعت به سمت سرنگونى حکومت مصدق حرکت کرد سازمان اطلاعات مرکزى آمريکا (سيا) با همکارى سازمان اطلاعاتى انگلستان و هماهنگى عوامل ايرانى خود ( نزديکان به دربار، افسران ارشد ارتش و فئودال ها ) طرح سرنگونى دولت مصدق را تدوين کرد . روزولت از طرف سيا وارد ايران شد و هدايت عمليات را بر عهده گرفت . سپهبد فضل الله زاهدى به عنوان نامزد آمريکا و انگليس براى جانشينى مصدق مطرح شد . گروهى از اوباش حرفه اى به سرکردگى شعبان بى مخ و چند تن ديگر با پولهاى آمريکايى تجهيز شدند و انگليسى ها نيز شبکه عوامل خود را در ايران به رهبرى برادران رشيديان در اختيار آمريکايى ها قرار دادند .

دولت مصدق از آنجا که فاقد نيروى دفاعى قابل توجهى بودکه از وفادارى آنها اطمينان داشته باشد قادر به مقابله نظامى مؤثر با يک کودتاى نظامى بود و علاوه بر آن روز قبل از کودتا مأموران پليس به دستور مصدق که از اخطار هندرسون وزير امور خارجه آمريکا مرعوب شده بود ، خيابانها را از تظاهرات کنندگان مخالف شاه خالى کردند . هنگام کودتا تنهاگارد محافظ منزل مصدق به فرماندهى سرهنگ ممتاز بود که به او وفادار ماند دخالت آمريکا در کودتا از نظر تمامى کارشناسان سياسى محرز است و کودتاچيان اگر از حمايت آمريکا برخوردار نبودند هرگز دست به عمل نمى زدند . پس از به قدرت رسيدن دولت کودتا آمريکا ضمن در اختيار گذاشتن کمکهاى اقتصادى بلاعوض ، ارتش و نيروى امنيتى آن را با تجهيزات و کارشناسان خود تقويت نمود و به سرعت رژيم شاه به يکى از محکمترين پايگاههاى خود در سراسر جهان تبديل کرد . تشکيلات سرکوبگر و وحشى فرماندارى نظامى و سپس ساواک به رياست تيمور بختيار در اصل توسط کارشناسان آمريکايى سازماندهى شدند .

دولت آمريکا بارها از منتشر کردن اسنا دخالت خود در کودتاى 28 مرداد خوددارى کرده است . ريچارد نيکسون در کتاب « 1999 پيروزى بدون جنگ » ضمن اعتراف به دخالت مستقيم آمريکا در کودتا مى گويد : « عمليات پنهانى آيزنهاور رژيمى را درايران بوجود آورد که به مدت يک ربع قرن نه تنها به منافع آمريکا بلکه به منافع مردم ايران (!) و دوستان و متحدان ما در منطقه نيز خدمت کرد.

هر یک از این اسناد نشانگر خباثت دیرینه آمریکا نسبت به ایران است. و با بررسی به این موضوع پی میبریم که قطعا امریکا به دنبال حقوق بشر نیست و تنها به فکر منافع خود در منطقه می باشد.
مرجع : شجره طیبه صالحین
کد مطلب : ۴۵۰۸۵۳
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

یک ایرانی استکبار شناس
Denmark
احسیت بر شما! خداوند انشاء ... شما را حفظ کند. من نمی دانم با این اطلاع رسانی، هنوز چرا یک سری افراد احمق در دام شیاطینی مثل آمریکا قرار می گیرند؟!
منتخب
پیشنهاد ما