۰
پنجشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۳۹

آل سعود و رنج بی پایان مردم یمن

آل سعود و رنج بی پایان مردم یمن
« عبدربه منصور هادی» را بپذیرند؛ امری که حتی در تضاد با ارزش‌های مدعیان لیبرال دمو کراسی غربی است.

حملات هوایی گسترده ائتلاف محدود اما تحت حمایت آمریکا به یمن در حالی سومین هفته خود را سپری می کند که این کشور فقیر را با فاجعه‌ای انسانی روبه‌رو ساخته است.

درد و رنجی که مردم «آزادیخواه» یمن متحمل شده اند بخشی از سیاست ارعابی است که به موجب آن مردم یمن روند طراحی شده و مورد تایید آمریکا را با هدف احیای رژیم دست نشانده آمریکایی و سعودی منصور هادی را بپذیرند؛ امری که حتی در تضاد با ارزش های مدعیان لیبرال دموکراسی غربی قرار دارد از این منظر که غرب و در راس آن آمریکا در قالب طرح آمریکایی خاورمیانه بزرگ، استقرار لیبرال دموکراسی و ارزش های دموکراتیک در کشورهای خاورمیانه را نسخه‌ای می دانستند که باید مرحله به مرحله از سوی این کشورها و ملت ها اجرا شوند نه اینکه با به کارگیری زور و تغییر ساختار سیاسی به نحو قدرت ها ظهور کند.

گرچه ملت انقلابی یمن بدون تمسک به این ارزش‌های لیبرالی و دموکراسی غربی چاره کار را تحول سیاسی در داخل کشور از حکومتی دیکتاتوری به حکومتی مشارکتی می دیدند که در آن تمامی اقوام و احزاب با گرایش‌های مختلف حضور و بروز داشته باشد، اما تغییرات در ساختار سیاسی یمن به نحوی رقم خورد که خاندان آل سعود که نقش نیابتی از سوی آمریکا را طی این سال ها در بسیاری از تحولات ایفا کرده، حاضر به پذیرش و تقسیم قدرت در میان تمامی گروه‌های قومی و سیاسی در این کشور نبود و گرچه بسیاری تلاش کردند که دوگانه شیعه-سنی با محوریت حوثی‌ها را اساس تنش ها در داخل یمن و ساختار انتقال قدرت جریان سازی نمایند. اما در مسیر تحولات سیاسی یمن و شکل گیری دولت موقت نیز روشن شد که اساسا فردی چون منصور هادی به واسطه سناریوی سعودی-آمریکایی به دنبال قبضه کردن قدرت به نحوی است که نه تنها نیروی تاثیرگذاری چون جنبش حوثی‌ها در مشارکت در قدرت و شکل گیری روندی دموکراتیک در دوران پسا «علی عبدالله صالح » دیکتاتور مخلوع یمن نقش نداشته باشد، بلکه وی مسیری را در پیش می گرفت که عبدالله صالح دیگری در حال ظهور بود.

این تحولات در تضاد با شعارهای دموکراتیکی است که آمریکا و متحدانش آروزی عملی شدن آن در یمن را داشتند چرا که مردم یمن به دنبال اصلاحات دموکراتیک و تغییراتی بودند که آینده به بهتری را برای آنها رقم بزند نه آنکه آنها شاهد حکومتی در راس خود باشند که صرفا تامین منافع خاندان سعودی و هیات حاکمه آمریکا را دغدغه خود بداند و این تحولات روشن ساخت که لیبرال دموکراسی صرفا زمانی مقبول است که با منافع آمریکا و متحدانش همخوانی داشته باشد و اصلاحات دموکراتیک نیز هنگامی قابل پذیرش است که در چارچوب تجویزات واشنگتن، ریاض و دیگر مدعیان صلح و آینده بهتر برای منطقه باشد.

اکنون شاهدیم که عربستان خود را متعهد به تداوم حملات هوایی و گسترده علیه خاک یمن دانسته و درخواست های روسیه و ایران برای آتش بس را رد می کند. جالب آنکه روسیه در پی ارائه پیش نویس قطعنامه‌ای به شورای امنیت سازمان ملل برای «توقف بشردوستانه» بمباران های هوایی به منظور دسترسی سازمان های امدادی به مجروحان و نواحی ویران شده، با این پاسخ شورای امنیت روبرو شد که این شورا برای بررسی پیشنهاد روسیه، «به زمانی برای بررسی نیاز دارد.» این هم پاسخ شورایی که ماهیت وجودیش حفظ صلح و امنیت بین المللی است، اما برای رسیدگی به کشتار بیگناهان و به خاک و خون کشیده شدن زنان و کودکان وقت ندارد. شکل گیری شورای امنیت نیز از مطالبات آرمانگرایانه قدرت ها پس از جنگ جهانی دوم بود که جنگ یمن، برگ دیگری به کارنامه خونین این شورا افزود.

این در حالی است که گزارش های موثق از این آمار حکایت دارد که بیش از ۱0۰0 نفر شامل دستکم 90 کودک از آغاز حملات جت های جنگنده به رهبری عربستان از 26 مارس کشته شدند. در اوایل هفته جاری نیز سه نفر در حملات هوایی جتهای سعودی به یک کاروان حامل کمکهای بشردوستانه در شهر «تعز» کشته شدند.

در حالی که یمن تحت تحریم های هوایی و دریایی قرار دارد، سازمان‌های امدادرسان گزارش می دهند که کمبود آب، غذا، وسایل پزشکی و سوخت برای رسیدگی به وضعیت غیرنظامیان، اوضاع اسفباری را رقم زده است. شهرهای یمن از جمله صنعا-پایتخت- نیز با قطعی برق و دیگر مایحتاج های ضروری مواجه هستند به گونه ای که برخی از ناظران این اوضاع را حصر عمدی برای افزایش درد و رنج مردم توصیف می کنند.

کشور 24 میلیونی یمن پیش از این نیز به عنوان فقیرترین کشور عربی طبقه بندی شده و اتحادیه عرب که سایه خاندان آل سعود بر تصمیمات آن سنگینی می کند، در حالی جنگ یک طرفه علیه ملت مظلوم و آزادیخواه یمن را تایید کرد که گزارش ها از این امر حکایت دارد که تانکرهای آمریکایی در حال سوخت رسانی به جنگنده‌های کشورهای حاضر در جنگ هستند و کاخ سفید نیز اعتراف کرده که در حال ارائه کمک های اطلاعاتی و لجستیکی برای هماهنگی حملات است.

بان کی مون دبیر کل منفعل سازمان ملل نیز صرفا به ارائه درخواست‌هایی برای مذاکرات صلح بسنده کرده اما از محکوم کردن حملات هوایی علیه یمن خودداری کرد که به گفته منتقدان به منزله تجاوزی آشکار است که حاکمیت یمن را نقض کرده است.

رسانه‌های غربی و آمریکایی در سناریویی هدفمند اینگونه جریان سازی می کنند که بمباران هوایی تحت حمایت آمریکا با هدف شکست مبارزان حوثی و استقرار مجدد دولت منصور هادی صورت می گیرد و حتی ملک سلیمان شاه تازه به تخت نشسته سعودی در نشست هفته گذشته اتحادیه عرب در مصر در جملاتی تامل برانگیز اعلام کرد که بمبارانهای هوایی «تا زمان دستیابی به هدفش برای مردم یمن به منظور برخوردار شدن از امنیت» ادامه خواهد داشت. باید از شاه سعودی پرسید مردم یک کشور چگونه در زیر بمبارانها و کشته شدن بیگناهان و کودکان می‌توانند از امنیت برخوردار شوند؟ جالب آنکه مردم یمن به اظهارات شاه سعودی واکنش نشان داده و با توجه به گزارش رسانه‌ها مردم عادی یمن با رد اینکه حملات صرفا حوثی‌ها را هدف قرار می دهند تاکید دارند که «ما اکنون همگی حوثی هستیم» و «یمن خانه ماست و هیچ کسی اجازه تجاوز به خانه ما را نخواهد داشت.”

خاندان سعودی و متحدان آمریکایی و عرب آن مدعی هستند که حوثی‌های شیعی از سوی ایران شیعی حمایت می شوند و رسانه های غربی به طور مستمر و برنامه ریزی شده در بخشهای مختلف خبری خود اینگونه ارجاع می دهند که حوثی‌ها تحت حمایت ایران قرار دارند و این ادعا از سوی نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز مطرح شده اما هیچ یک تا به حال مدرکی دال بر حمایت از این ادعا ارائه نداده اند و جمهوری اسلامی ایران و حوثی‌ها نیز قویا هر گونه ارتباط نظامی را رد کرده اند و این در حالی است که در قیام مردم یمن این تنها جنبش حوثی‌ها نبودند برای سرنگونی رییس جمهوری دست نشانده و تحت حمایت سعودی-آمریکایی قیام کردند بلکه اقشار مختلف یمن نیز در مبارزات حضور جدی داشتند.

گرچه خاندان سعودی و متحدان آن به هر نحوی تلاش کرده‌اند قیام مردم یمن را یک حرکت فرقه‌ای زودگذر به رهبر حوثی‌ها به تصویر بکشند، اما واقعیت این است که اعتراضات علیه حکومت هادی، دربرگیرنده بخش اعظمی از اقشار مختلف مردم یمن است و این اعتراضات به تسخیر نهادهای دولتی در اوایل سال جاری میلادی و به فرار هادی از کشور برای پناهندگی به عربستان در دو هفته پیش منجر شد.

عربستان، آمریکا و دیگر کشورهایی که در بمباران مردم بیگناه یمن نقش دارند، مدعی هستند که آنها در واکنش به درخواست های «دولت مشروع یمن» وارد عمل شده اند اما همگان می دانند که هادی از قدرت به زیر کشیده شد چرا که برای سه سال از تعهد خود برای زمینه سازی انتقال به دموکراسی سر باز زد؛ حال که مردم یمن خود خواهان دموکراسی هستند و به دنبال تحقق یافتن آن هستند و می بینند که این امر از سوی رییس جمهورشان تحقق پذیر نیست و وی را خلع قدرت می کنند، مدعیان دموکراسی به جای آنکه به خواسته مردم یمن تن دهند و درخواست اکثریت را بپذیرند به خواسته رییس جمهور مخلوعی تن می دهند که اساسا دیگر در بین مردم خود مشروعیتی ندارد.

در حقیقت، مبارزه مردم یمن نزاع بین شیعه و سنی یا جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی نیست بلکه حرکتی از سوی مردم آزادیخواه یمن علیه طرح آمریکایی-سعودی است که دهه هاست آمال و خواست مردم یمن برای ساختن کشوری آزاد را سرکوب کرده که تمامی اقوام با هر مذهب و دیدگاهی در صلح و دوستی در کنار یکدیگر زندگی کنند و به هیچ قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه ای وامدار و وابسته نباشد.

بمباران مردم یمن که با هماهنگی واشنگتن صورت می گیرد حربه‌ای است که با ارعاب مردم یمن، آنها را مجبور به حضور در میز مذاکره نمایند تا عربستان و آمریکا بر سر آن به خیال خود مردم وحشت زده و تضعیف شده را به پذیرش روندی سیاسی مجبور سازند که مطلوب آمریکا و خاندان سعودی باشد و یمن را همچنان تحت سلطه بیگانه قرار دهد و شکل گیری یک یمن متحد و دموکراتیک که در خدمت منافع مردمش باشد به جای آنکه تامین کننده منافع قدرتهای خارجی باشد، امری است که آمریکایی‌ها و شاهزادگان سعودی به هیچ وجه خواهان دیدن آن نیستند اما خروش ملت یمن نوید روزهای پیروزی می دهد؛ روزهایی که دیگر هیچ بیگانه‌ای برای ملت یمن و ساختار سیاسی آن تصمیم نگیرد؛ روزهایی که این جوانان یمنی باشند که آینده‌ای روشن و آباد را برای کشور و ملت خود رقم بزنند.. به امید آن روز که دیر نیست...
کد مطلب : ۴۵۴۷۳۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
شب قدر غـرب آسـیا
۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
شمارش معکوس جنایت در رفح
۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
پیشنهاد ما