* به نظر شما آیا آمریکا در طی سه دهه گذشته توانسته مانع پیشرفتهای ایران در منطقه خاورمیانه شود؟
شما بنگرید آمریکایی که از هیچ تلاشی برای سرنگونی این نظام چه در گذشته و چه در حال و آینده دریغ نکرده و نمیکند، در سال 2003 به عراق حمله کرد و اولا نظام اصلیترین دشمن منطقهای جمهوری اسلامی را که 8 سال خودش به جان ایران انداخت را سرنگون کرد و ثانیا آن را بدون هیچ چشمداشتی تقدیم ایران نمود!
به این میگویند درایت! به این میگویند کیاست! اینجاست که باید فهم راهبردی رهبر فرزانه انقلاب را تحسین کرد. یعنی اینکه آمریکا در عراق جنگید، چند ده میلیارد دلار هزینه کرد و نزدیک به 5 هزار کشته داد، تا منافع جمهوری اسلامی تأمین شود!
خاطرهای را نیز در همین رابطه ذکر کنم که بسیار جالب است. احتمالاً با «عباس مدنی» از اعضای برجسته در جبهه نجات الجزایر آشنایی دارید. وی در سفری پس از جنگ تحمیلی به همراه جمع کثیری از بزرگان اخوانالمسلمین به ایران آمدند و قصد دیدار با مقام رهبری را داشتند. هدف ایشان از این سفر هم آن بود تا مقامات ایران را مجاب کنند تا از صدام حسین در برابر حمله آمریکا به عراق در جریان اشغال کویت حمایت کنند. این نکته را هم در پرانتز داشته باشید که صدام حسین با اجازه خود آمریکاییها، کویت را اشغال کرد!
حضرت آقا حاضر به دیدار با هیچ یک از سران اخوانی نشدند و تنها عباس مدنی را به حضور پذیرفتند. بنده هم در آن دیدار، توفیق حضور داشتم. عباس مدنی بسیار تلاش کرد که رهبر انقلاب را در موضوع دفاع از صدام قانع کند اما نتوانست. در نهایت حضرت آقا به ایشان گفت؛ «ما صدام را بهتر از شما میشناسیم و براساس تجربه جنگ 8 ساله میدانیم که این صدام اصلاح پذیر نیست و یقیناً پشتیبانی از آن نیز بیفایده خواهد بود.»
خدا شاهد است چند شب بعد، در ضیافت شامی که آقای هاشمی رفسنجانی برای تمام اخوانیها ترتیب داده بود، برخلاف نظر تمام حاضرین در جمع که بر حمایت از صدام متفق بودند، عباس مدنی موضع حضرت آقا را تایید و تبلیغ میکرد!
متأسفانه در سالهای گذشته در داخل کشور نیز کم نبودند افراد و نحلههای سیاسی که در چنین دامهایی گرفتار شدند و موضع گیریهایی مشابه اخوانیها در حمایت از صدام داشتند و معتقد بودند که صدام حسین امروزی همان خالد بن ولید زمان صدر اسلام است و میباید از وی حمایت کرد!
* در جریان عدم صدور ویزا نمایندگی ایران در سازمان ملل برای آقای حمید ابوطالبی از سوی آمریکا و ایضاً ساخت فیلم جنجال برانگیز آرگو (که جوایز متعددی مثل اسکار را نیز کسب نمود) شاهد هستیم که آمریکا نه تنها از کارنامه سیاه خود در ایران پشیمان نیست بلکه به نوعی سعی در تکریم و تایید خیاناتش علیه ایرانیان دارد. با این حال برخی جریانات و رسانههای داخلی در از سرگیری روابط با ایالات متحده اصرار دارند و حتی اخیرا یکی از شخصیتهای کشور عنوان نموده است که بازگشایی سفارت آمریکا در ایران را غیرممکن نمیداند. تحلیل شما از این دوگانگی چیست؟
- ما با آمریکا در یک جنگ همه جانبه هستیم. این جنگ ابعاد گوناگونی را در بر میگیرد. از بعد سیاسی گرفته تا اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و امنیتی و... ما با آمریکا در رویارویی مستقیم به سر میبریم.
به نظر بنده سختترین و اصلیترین جنگ میان ما و آمریکا، جنگ فرهنگی یا به تعبیر حضرت آقا همان جنگ نرم است که آمریکاییها میخواهند ما را به شکل خود درآورند و ما هم میخواهیم با صدور فرهنگ اصیل انقلابی به اقصی نقاط جهان، ملتها را به آگاهی برسانیم.
ما باید بدانیم که الحق با دشمن سرسختی دست و پنجه نرم میکنیم. اگرچه ما در بحث توقف راهبرد از نیل تا فرات نگهبان آمریکا در منطقه یا همان اسرائیل توفیقات زیادی را کسب کردهایم اما آمریکاییها هم بیکار نماندند و با ایجاد داعش، جبهه درگیری را از «اسلام- صهیونیسم» به «اسلام- اسلام» تغییر دادند و مسلمین را به جان یکدیگر انداختند.
مقصود اینکه اگر ما لحظهای غفلت کنیم و از یاد ببریم که در جنگ با آمریکا هستیم، همان لحظه قافیه را باخته ایم و مغلوب دشمن میشویم.
در قضیه مذاکرات هستهای هم موضوع به همین منوال بود. یعنی اینکه میز مذاکره همچون میدان نبرد بود و آقای دکتر ظریف و همکارانشان، اگر لحظهای ذهنشان را از این جنگ فارغ میدیدند؛ آن لحظه، لحظه شکستشان بود.
خب آمریکاییها در داخل کشور به وسیله جریانات و جراید سعی دارند از خود اتهام زدایی کنند و با ایجاد تفرقه همچون تشکیل داعش، درگیری را به داخل جریانات سیاسی ایران بکشانند و نیروهای داخلی را فرسوده کنند تا خود از آن بهرهبرداری نمایند.
در نهایت ما باید درک کنیم که وجود آمریکاییها به نابودی ما بستگی دارد و وجود جمهوری اسلامی نیز به نابودی امپریالیسم و استکبار آمریکا وابسته است و این اصلی ذاتی، خلل ناپذیر و همیشگی خواهد بود.
* پس از 37 سال از پیروزی انقلاب، مهرماه امسال شاهد مصافحه وزیر خارجه با رئیسجمهور آمریکا بودیم. به عنوان یک کارشناس سیاست خارجی و سفیر اسبق ایران در سوریه بفرمایید که اولا این اقدام کار شایستهای بود و ثانیا تبعات این اقدام در عرصه بین الملل بالاخص در میان جبهه مقاومت اسلامی چگونه خواهد بود؟
- آقای ظریف باید راه فراری برای گریز از آن صحنه مییافت همچنان که رئیس دولت اصلاحات نیز در شرایطی مشابه از چنین موقعیتی گریخت.
از طرف دیگر فقط آمریکاییها از این دیدار منتفع شدند و هیچ سودی از وقوع این جریان عاید ما نشد!
به نظر من آنها از پیش این طراحی را کرده بودند که یا آقای روحانی یا دکتر ظریف را در این دام بیندازند که نهایتاً وزیر خارجه در تله ایشان گرفتار آمد.
البته من این نکته را هم بگویم که نمیدانم جناب ظریف در آن لحظه در چه شرایطی قرار گرفته، اما اگر میتوانست میبایست مفرّی برای خود مهیا میکرد.
* مقام رهبری چه در نامه اخیر خود درباره برجام و چه پیش از طی روند قانونی آن، بارها و بارها مسئولان و مردم را از نفوذ آمریکا در دستگاههای تصمیمساز و سایر نهادهای کشور انذار دادهاند. به نظر شما مصادیق این انذار رهبری چیست یا چه افراد و جریاناتی هستند؟
- ببینید ما در داخل افرادی را داریم که نزده به ساز آمریکاییها میرقصند! نمونه اش همان آقای بنیصدر که بدان اشاره کردم.
خب دستگاههای نظامی، امنیتی، اطلاعاتی و سیاسی ما میباید همواره هوشیار و بیدار باشند چرا که استکبار آمریکا، همه سطوح را نشانه میرود و برای رخنه، معطوف به یک یا دو رده مشخص نیست.
جمهوری اسلامی نیز به علت مواضع اثرگذارش در عرصههای منطقهای و بینالمللی باید توجه داشته باشد که غفلت از نفوذ دشمن میتواند وجهه ایران را به شدت مورد آسیب و خدشه قرار دهد.
شما در قضیه سوریه به وضوح میبینید که قدرت نمایی روسیه در سوریه بدون موافقت و اجازه جمهوری اسلامی امکان پذیر نبود.
خب روسیه خواهان حضور در سوریه بود و آمریکاییها تمام منافذ را مسدود کردند. لذا روسیه فقط از طریق ایران توانست به سوریه دسترسی پیدا کند و تجهیزات زیادی را به آنجا انتقال دهد. این موضوع جز با اراده و تصمیم ایران، عملیاتی نمیشد.شما ببینید که روسیه از مرزهای ایران موشکهای کروزش را به سمت سوریه شلیک کرد. بدین ترتیب که ناوچههای ما در دریای خزر حاضر شدند و تحت نظارت و حمایت نیروهای ایرانی، ناو موشک انداز روسی توانست مواضع تروریستهای حاضر در سوریه را هدف قرار دهد. از این منظر ما باید به شدت از مواضع قدرتمندی خود را در برابر نفوذ کشورهایی مثل آمریکا حفاظت و حراست کنیم.
* بهعنوان کسی که تحصیلات خود را در غرب پیگیری کرده اید، پنداشت خود را از مزایا و معایب تحصیل در کشورهای آمریکایی و اروپایی بفرمایید؟ با توجه به اینکه بسیاری از مسئولان کشور از فارغ التحصیلان دانشگاههای خارجی هستند و حتی هم اکنون فرزندانشان نیز در این دست دانشگاهها مشغول به تحصیل هستند. نظر به اینکه حضرت امام(ره) نیز صراحتا میفرمایند: «در خارج به جوانان ما درس اساسی نمیدهند. این طرز تفکر که غیراز خارج در جای دیگر نمیشود تحصیل کرد امری باطل است.»
- علم و دانش و تکنولوژی جزو سرمایههای تمدن بشری است و منحصر به کشوری خاص نیست، خب این علم زمانی در انگلستان بوده، موقعی در فرانسه بوده و الان در آمریکاست. هیچ دلیلی ندارد که این علم همیشه در آمریکا بماند و مثلاً به ایران نیاید. کما اینکه شاهد هستیم اتفاقاً ایران به عنوان یکی از آینده داران عرصه تولید علم در جهان درحال مطرح شدن است.
تمام این دستاوردهای هستهای، تأسیسات آب سنگین، فناوری نانو، حوزه پزشکی، پرتاب ماهواره و... به دست جوانانی که در ایران تحصیل کردهاند، به دست آمده است.در بحث پزشکی ما به حدی از پیشرفت رسیدهایم که امروزه غربیها دست گدایی به سمت ایران دراز میکنند. شاید آنها بتوانند واردات نفت از ایران را تحریم کنند اما واردات دارویی ایرانی که موجب طول عمر بیشتر آنها میشود یا بیماری صعبالعلاجی را درمان میکند را هرگز تحریم نخواهند کرد.
از طرفی دیگر هرچه ما بتوانیم نیازهای علمی و آموزشی جوانان این کشور را در داخل تأمین کنیم بسیار سودمندتر از آن است که ایشان را رهسپار غرب نماییم.
* اگر نکته دیگری مورد نظرتان هست، بفرمایید:
- روز 13 آبان در کشور ایران «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» نام گرفته و به عنوان «یک روز ملی» نمادینه شده است و این درحالی است که «روز مبارزه با استکبار» ظرفیت جهانی شدن دارد، چراکه جنایات آمریکا بسیار گستردهتر از آن است که یادآوری آن در محدوده ایران اسلامی باقی بماند، و میتواند به یک «روز جهانی» تبدیل شود. زیرا، بسیاری از کشورهای دیگر نیز شاهد جنایات فراوان آمریکا علیه ملتهای خود بودهاند از این روی پیشنهاد میکنم هر یک از آنها نیز، متناسب با شاخصترین روزی که شاهد جنایات آمریکا نسبت به مردم خویش بودهاند، یک روز سال را به عنوان «روز جهانی مبارزه با استکبار» نامگذاری کرده و در آن روز کینهتوزیها و جنایات آمریکا علیه ملت خود را بازخوانی کنند و اجازه ندهند که این جنایات در نسلهای آینده به فراموشی سپرده شود و ملتها در شناسایی دشمن اصلی خویش به بیراهه بروند. یعنی دقیقاً نظیر آنچه همه ساله در سالروز 13 آبان در ایران اسلامی شاهد هستیم و مردم در حرکتی خودجوش و فراگیر به صحنه میآیند و به قول حکیمانه حضرت امام(ره) هرچه فریاد دارند بر سر آمریکا میکشند و اجازه نمیدهند که دشمن اصلی با بزک کردن چهره نفرتانگیز خود در لایههای غبار گرفته زمان از نظرها پنهان بماند.
* از اینکه پاسخگوی سوالات کیهان بودید، بینهایت متشکریم.
- بنده هم از زحمات شما و سایر همکارانتان در روزنامه کیهان تشکر میکنم و برای مخاطبان نیز آرزوی موفقیت دارم.