رسوایی مهندسی انتخابات آمریکا

وقتی باند نومحافظه‌کاران تگزاسی در حال مهندسی یک انتخابات دیگر و زمینه‌چینی برای تقلب در آن هستند؟ ادعای دونالد ترامپ، نامزد پیشتاز و جنجالی جمهوری‌خواهان هنوز داغ داغ است. او که از شکست در نخستین دور انتخابات مقدماتی جمهوری‌خواهان در ایالت آیووا خشمگین بود، رقیبش تد کروز را که در کمال ناباوری با فاصله کمی پیروز شده بود متقلب خواند. این میلیاردر یاغی ممکن است یک سیاستمدار دیوانه باشد اما به همان اندازه هم صادق بوده است. شکسپیر در شاه لیر می‌گوید حرف راست را باید از مجانین شنید. به گزارش واشنگتن‌تایمز، ترامپ در مناظره جمهوری‌خواهان که شنبه‌شب برگزار شد پیروزی سناتور کروز، سرپرست سابق فرمانداری تگزاس را در آیووا اینگونه زیر سوال برد: «این را نخواهیم گفت اما در هر صورت (پیروزی تو) به‌خاطر گرفتن آرای بن کارسون بود». اتهامی که ترامپ مبنی بر تقلب به کروز می‌زند در حقیقت به‌خاطر عوض شدن یک شبه جای این تگزاسی با بن کارسون، جراح بازنشسته سیاهپوست است که با اقبال خوبی مواجه شده است. در حالی که در نظرسنجی‌ها دکتر کارسون دومین یا سومین نامزد صاحب بخت جمهوری‌خواهان بود اما ناگهان شب انتخابات انجمن‌های ایالتی حامی حزب در ایالت آیووا، اپلیکیشن انتخاباتی تد کروز اعلام کرد کارسون از انتخابات انصراف داده است. به نظر می‌رسد تیم عملیاتی در سایه حامی کروز مترصد انتشار این خبر بوده‌اند تا با رایزنی فوری با نمایندگان انجمن‌ها در آیووا رای‌های کارسون را به نفع او برگردانند. از آنجا که کارسون عملا از ناکجا آباد آمده است هیچ پشتوانه سیاسی ندارد تا به این چرخش اعتراض کند. در نتیجه دوست نزدیک خانواده بوش 28 درصد آرای نخستین دور رای‌گیری‌های مقدماتی را در مقابل 24 درصد ترامپ و 23 درصد مارکو روبیو، سناتور ایالت فلوریدا به خود اختصاص داد. این پیروزی از آن جهت مهم است که از نظر روانی روی افکار عمومی تاثیر می‌گذارد، چرا که تقریبا در تمام انتخابات ریاستی دهه‌های اخیر ایالات متحده پیروز ایالت آیووا، نامزد نهایی جمهوری‌خواهان بوده است.
اما ابعاد رسوایی وقتی پیچیده‌تر می‌شود که بدانیم شرکت «یو کمپین»، طراح و پشتیبان اپلیکیشن انتخاباتی کروز ارتباط نزدیکی با چهره‌های شاخص در انجمن‌های ایالتی آیووا به عنوان لابی‌گرهای کسب آرا به نفع او داشته است و دروغ انصراف کارسون توسط این اپ در واقع بهانه‌ای برای توجیه عملیات سیاسی مزبور بوده است.
تقلب تگزاسی‌ها در سال 2000
اما هنوز آمریکایی‌ها ماجرای انتخابات ریاست جمهوری سال 2000 را فراموش نکرده‌اند که چگونه «یک دستگاه شمارش آرای الکترونیکی ناگهان دیوانه شد»
- تعبیری که رئیس ستاد ال گور، نامزد دموکرات‌ها به کار برد - و ظرف چند ثانیه 3000 رای در یکی از حوزه‌های ایالت فلوریدا به جورج بوش پسر، نامزد جمهوری‌خواهان اضافه کرد و چند هزار رای از ال‌گور کاست به طوری که تعداد آرای رقیب بوش در شهر ولوژای فلوریدا به منفی 16000 رای(!) رسید. با آنکه بسیاری از شبکه‌های خبری آمریکا بویژه CNN، ABC و NBC پیروزی دموکرات‌ها در شمارش آرای فینال ایالت‌ها یعنی فلوریدا با اختلاف 25 رای الکترال را اعلام کرده و ال‌گور را چهل و سومین رئیس‌جمهور ایالات متحده معرفی کرده بودند اما چند ساعت بعد با چرخش دستگاه شمارش آرای الکترونیکی مزبور، جهت‌گیری رسانه‌ها هم چرخید و جورج دبلیو بوش به عنوان چهل و سومین رئیس‌جمهور معرفی شد. حتی مقاومت خبرگزاری آسوشیتدپرس، قدیمی‌ترین سازمان خبری حرفه‌ای آمریکا که هنوز ال‌گور را رئیس‌جمهور می‌دانست هم در مقابل جریان اصلی رسانه‌ای تحت کنترل حکومت سایه یعنی شبکه‌های تلویزیونی به جایی نرسید. همه می‌دانستند معنای دیوانه شدن یک دستگاه شمارش آرای الکترونیکی به چه معناست، چرا که تمام شبکه‌های الکترونیکی دولتی و غیردولتی آمریکا تحت کنترل مطلق سازمان اطلاعات مرکزی (سیا) هستند. طغیان رایانه‌ها یا نرم‌افزارها فقط مربوط به فیلم‌های هالیوودی است واگرنه در عالم واقع، رایانه‌ها از اپراتورشان دستور می‌گیرند آن هم وقتی پای اپراتور اعظم در لانگلی ویرجینیا در میان باشد. اتفاقا جنون رایانه‌ای کسی را به پیروزی رساند که ارتباط خانوادگی عمیقی با مقر مرکزی سیا داشت. ردپای بوش پدر در سیا حتی به ترور کندی می‌رسد اما اگر تنها بخواهیم به داده‌های رسمی اکتفا کنیم، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا، درست یک دهه پیش از رسیدن به کاخ سفید، به ریاست مقر لانگلی رسید و تمام ساختار سازمان سیا را به نفع همفکران و اربابانش یعنی نومحافظه‌کاران تگزاسی و صهیونیست‌های آخرالزمانی تغییر داد. 2 دهه بعد ال‌گور و رسانه‌های جریان اصلی می‌دانستند که اتفاقات عجیب در سیستم شمارش آرا از کجا آب می‌خورد، چون همیشه پای یک بوش و سازمان سیا در میان بود: آن دفعه جورج بوش پسر.
کروز نوچه خانواده بوش
این بار هم پای فرماندار و سناتور مقرب خانواده بوش در تگزاس در انتخاباتی دیگر در میان است. تد کروز اگر چه ظاهرا با جب بوش، برادر کوچک‌تر بوش رقابت می‌کند اما طی 8 ماه گذشته جب ثابت کرده که هیچ بختی برای جلب افکار عمومی ندارد و به همین خاطر حضور او پوششی است برای جنگ روانی نومحافظه‌کاران حاکم بر سیا به نفع تد. تد کروز 45 ساله که پدر آنگلیکانش از چهره‌های کلیدی کلیسای باپتیست جنوبی، یعنی پایگاه اجتماعی بزرگ خانواده بوش در تگزاس و بسیاری ایالت‌های سفیدپوست‌نشین دیگر محسوب می‌شود دقیقا همان جهان‌بینی بوش‌ها را دارد. او در سال 1988 کمال مطلوبش را در زندگی چنین تعریف کرد: «تحت کنترل گرفتن جهان. تسلط بر جهان، مدیریت همه چیز، خیلی ثروتمند، قدرتمند و از این جور چیزها». بدین ترتیب او عملا نوچه فکری و سیاسی خانواده بوش به عنوان جریان اصلی نومحافظه‌کاری آمریکا محسوب می‌شود. کروز و پدرکشیشش رافائل، یک اشتراک فکری و انگیزه بزرگ دیگر هم در راه رسیدن به کاخ سفید دارند. آنها مدعی هستند که خداوند تنها به مردان، ایمان حکومت بر«آمریکا» را اعطا خواهد کرد و این یعنی هیلاری کلینتون را رئیس‌جمهوری مشروع نمی‌دانند. حتی همسر تد، هیدی کروز هم مدیر بخش آمریکای جنوبی در شورای امنیت ملی دولت بوش در دوران کاندو‌لیزا رایس بود و سپس معاون رئیس بخش مدیریت ثروت مشتریان جنوب غربی آمریکا در موسسه مالی گلدمن سکز ، بزرگ‌ترین موسسه عملیات مالی و سرمایه‌گذاری در جهان متعلق به خاندان صهیونیست راکفلر. تد کروز، حقوقدان برجسته نومحافظه‌کار از بنای یادبود ده‌فرمان که به سفارش بوش در مقر سیاسی ایالت تگزاس بنا شده دفاع کرد. در عین حال همان کسی است که در ستایش حمل اسلحه قانون وضع کرد و عبارت «چگونه بیکن را روی لوله تفنگ سرخ کنیم» را سرود. نکته بسیار مهم درباره کروز این است که در عین جوانی باهوش است. این را مقایسه کنید با ویژگی‌های غیرعادی ترامپ یا کارسون تیره‌پوست. تیم عملیات روانی حامی او هوشمندانه شعار «Trus Ted» به معنای «اعتماد به تد» را برای اردوی انتخاباتی‌اش برگزیدند. در آغاز مبارزات انتخاباتی ریاست‌جمهوری 2016، تد کروز اعتبار اندکی در افکار عمومی داشت و رسانه‌ها شخصیت او را ابهام‌آمیز ترسیم می‌کردند. با این وجود به یمن آزمایشگاه ارتباطات استراتژیک «کمریج آنالیتیکا» به سرعت گروه وسیعی از طرفداران را تشکیل داد تا اینکه هفته پیش در انتخابات نمایندگی حزب جمهوری‌خواه در آیووا پیروز شد.
عملیات روانی در انتخابات آمریکا
حال شواهد حاکی از آن است که یک گروه ویژه عملیات روانی نزدیک به نومحافظه‌کاران در حال اختراع یک نامزد تقلبی هستند تا او را به کاخ سفید ببرند. وجود چنین نامزدی گواه بر این امر خواهد بود که امکان هرگونه تحریف و تقلب در روند انتخاباتی آمریکا برای گرفتن کاخ سفید وجود دارد. این نتیجه اوضاع آشفته صحنه سیاست ایالات متحده تحت تاثیر تضعیف ساختاری 2 حزب دموکرات و جمهوری‌خواه به نفع حکومت سایه صهیونیستی است که به قحط‌الرجال سیاسی انجامیده که در آن از یک سو یک زن همجنس‌باز با سابقه آشکار رسوایی در وزارت خارجه، فساد مالی و حمایت علنی از داعش نامزد پیشتاز دموکرات‌هاست و از سوی دیگر یک ضدسیاستمدار یاغی، غیرقابل پیش‌بینی و بدون هیچ وابستگی مالی یا سیاسی واقعی به جمهوری‌خواهان به نام ترامپ. تیری میسان، روزنامه‌نگار افشاگر فرانسوی که به تحلیل داده‌های شخصی تد کروز توسط کمبریج آنالیتیکا دسترسی دارد، کمپین انتخاباتی او را مصداق بارز «عملیات روانی- Psy Ops» از نوع «حیله‌های جنگی» به مصداق اسب تروا می‌داند که به سفارش ژنرال ادوارد لانسدال برای پنتاگون و سازمان سیا، یگان‌های ویژه عملیات روانی ایجاد می‌کرد. او می‌نویسد: «عملیات روانی پیچیده‌تر از تبلیغاتی است که معمولاً برای تغییر شکل دادن به واقعیت به کار می‌رود. به عنوان مثال، در کوران جنگ علیه سوریه در سال 2011، متفقین با تبلیغات‌شان می‌خواستند مردم را متقاعد سازند که رئیس‌جمهور بشار اسد در حال فرار است، در نتیجه سوری‌ها باید به‌فکر ایجاد رژیم جدیدی باشند. به همان شکلی که امروز ارتش‌های خصوصی وجود دارد، مثل بلک‌واتر (آکادمی)، دین کارپ یا «سی‌ای‌سی‌آی»، شرکت‌های خصوصی تخصصی در عملیات روانی نیز وجود دارد که «اس‌سی‌ال» (SCL) بریتانیایی (آزمایشگاه ارتباطات استراتژیک) و شعبه دیگر آن در ایالات متحده یعنی همان کمبریج آنالیتیکا از این دست است. اینها به شکل اکیدا سری به سازمان سیا در سازماندهی «انقلاب‌های رنگی» کمک می‌کنند و از این پس در تحریف افکار عمومی طی انتخابات کسب خبرگی می‌کنند. آزمایشگاه ارتباطات استراتژیک به‌فکر افتاد که فنون رفتاری را برای اختراع حزب سیاسی به کار ببندد تا مشتری خود را به قدرت رساند. روانشناسان آزمایشگاه ارتباطات استراتژیک بریتانیایی چهره الگوی طرفدار صادق که به سادگی گول می‌خورد را تهیه کردند و آن را با جمع داده‌های گروه اجتماعی هدف‌گیری شده تلاقی دادند، تا نتیجه بگیرند که کدام چهره می‌تواند به چشم‌انداز انتظارات عمومی پاسخ بگوید و مؤثرترین پیغام‌ها در متقاعد ساختن آنها برای پشتیبانی از مشتریشان کدام است. برای نخستین‌بار چنین موردی در ایالات متحده در سطح گسترده با تد کروز به وقوع پیوست.
گردآوری داده‌های شخصی
برای انتخاب شهروندانی که مستعد پیوستن به جمع طرفداران به‌نظر می‌رسند، آزمایشگاه ارتباطات استراتژیک (کمبریج آنالیتیکا) به شکل سری داده‌های شخصی میلیون‌ها رأی‌دهنده را جمع‌آوری و برای تشخیص و ارزیابی هر فرد براساس روش اقیانوس عمل کرد. دکتر الکساندر کاگان، داده‌های آمازون، فروشگاه غول‌پیکر اینترنتی در ایالات متحده را خریداری کرد، سپس تقریباً یک دلار برای هر مشتری پرداخت تا پرسشنامه‌ای از طریق آمازون در اختیارشان قرار گیرد. کاربر اینترنتی با پذیرش معرفی خود از طریق فیسبوک به آمازون اجازه می‌دهد که به داده‌های شخصی او دسترسی یابد که متعاقباً با داده‌های آمازون تلاقی شده و به شرکت کاگان مرکز پژوهش علمی انتقال یافته و به آزمایشگاه ارتباطات استراتژیک تحویل داده می‌شود. اگرچه دکتر کاگان به گاردین تضمین داده است که تنها در راستای پژوهش علمی و تنها روی داده‌های ناشناس کار می‌کند، این داده‌ها همواره در اختیار آزمایشگاه ارتباطات استراتژیک است. طی چند ماه، آزمایشگاه ارتباطات استراتژیک، بانک داده‌های بیش از 40 میلیون رأی‌دهنده آمریکایی را بی‌آنکه خودشان بدانند در اختیار داشت. حضور چنین تیم عملیات روانی پشت سر تد کروز گواه بر امکان بر هم زدن نظم و قانون در جریان مبارزات انتخاباتی امسال خواهد بود.