۰
يکشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۵۴
مقایسه نظریات سیاسی آیه‌الله شاه‌‌آبادی و امام خمینی(ره) - بخش دوم و پایانی

قانون الهی و قانون بشری (2)

قانون الهی و قانون بشری (2)

8. اتحاد جامعه

یکی از مهمترین محورهای اندیشه سیاسی آیت حق شاه‌ آبادی که در اندیشه سیاسی حضرت امام نیز جایگاه ویژه‌ای دارد، توجه به مسأله وحدت است.

آیت الله شاه‌آبادی محورهای اصلی وحدت را در سه دسته: وحدت آحاد مردم، وحدت مؤمنان و وحدت عالمان دینی، پیگیری می‌کرد. از نظر آیت الله شاه‌آبادی، بین نابودی و انهدام جامعه با اختلاف و تفرقه رابطه ای کاملاً مستقیم برقرار است. هر چقدر اختلاف بیشتر باشد، انحلال نیز شدیدتر و سریعتر خواهد بود. وی می‌نویسد: «مدت زمانی است که مملکت اسلام، مبتلا به امراض مزمنه و مهلکه شده... پس اگر نظر عمیقانه بفرمایی می‌یابی که اسباب ممرضه چند چیز است... سوم: افتراق مسلمین و انفصام خیط اخوت از میانه آنهاست (شاه‌آبادی، 1360، ص5).

ایشان یکی از راههای اتحاد بین مردم و تنها راه حفظ اسلام و مسلمانان را اتحاد رهبران دینی می‌دانست و بر این اندیشه بود که در سایه این اتحاد است که عموم مردم و پیروان علما، بدون هیچ‌گونه دغدغه و پریشانی خیال، می توانند برای خدا، قیام نموده و اعمال صالحه و اخلاق حسنه و عقاید حق را در میان مردم، شایع و افعال قبیحه و صفات رذیله و عقاید باطله را از آنان دور سازند (همان، ص9-8).

امام خمینی (قدس سره)نیز یکی از اسباب نابودی جامعه را اختلاف می‌دانست. ایشان می‌گوید:

آنى که خوف دارد این است که با این شیطنت‌ها ایادى آنها که باز هستند در کشور، با این شیطنت‌ها ایجاد اختلاف کنند، دو دسته کنند، یک دسته از آن ور، یک دسته از آن ور. بین علماى بلاد، اختلاف ایجاد کنند دو دسته بشوند. اختلاف علما، اختلاف ملت است، نه اختلاف افراد... ما از این غافل نباید باشیم (امام خمینی، 1369، ج19، ص14).

حضرت امام نیز همانند استادشان؛ آیت الله شاه­آبادی، وحدت اقشار مختلف مردم را بسیار حائز اهمیت و آن را مهمترین شرط پیروزی می‌دانست و می‌گفت:

رمز پیروزى را ایران یافته است، رمز توجه به خدا، وحدت کلمه. این وحدت کلمه را حفظ کنید، این توجه به خدا را حفظ کنید تا پیروز باشید. نگذارید خائنان در صفوف فشرده شما نفوذ کنند، نگذارید آنهایى که تفرقه افکنند به بهانه‌هاى بی‌جا در بین شما تفرقه بیندازند (همان، ج6، ص90).

9. قانون الهی و بشری

از زمان پدیدارشدن مباحث مربوط به مشروطه و مشروطه‌خواهی، یکی از مباحث پرچالش، بحث قانون و گستره قانونگذاری بود. در آن زمان، سخن از این بود که چه کسی حق قانونگذاری دارد. عده‌ای از فرنگی‌مأبان، معتقد بودند، آدمی حق دارد در هر حوزه‌ای که بخواهد، قانونگذاری کند؛ چه قوانین موضوعه، موافق شرع باشد و چه مخالف شرع.

در برابر این عده، غالب دانشمندان مسلمان، معتقدند حق اصلی قانونگذاری، از آن خداوند است. امام خمینی (قدس سره)در این باره می‌گوید:

ما معتقدیم که خالق و آفریننده جهان و همه عوالم وجود و انسان، تنها ذات مقدس خداى تعالى است که از همه حقایق، مطلع است و قادر بر همه چیز است و مالک همه چـیز. این اصل به ما مى‌آموزد که انسان، تنها در برابر ذات اقدس حق باید تسلیم باشد و از هیچ انسانى نباید اطاعت کند، مگر اینکه اطاعت او اطاعت خدا باشد. بر این اساس، هیچ انسانى هم حق ندارد انسانهاى دیگر را به تسلیم در برابر خود مجبور کند و ما از این اصل اعتقادى، اصل آزادى بشر را مى‌آموزیم که هیچ فردى، حق ندارد انسانى و یا جامعه و ملتى را از آزادى محروم کند، براى او قانون وضع کند، رفتار و روابط او را بنا به درک و شناخت خود که بسیار ناقص است و یا بنا به خواسته‌ها و امیال خود تنظیم نماید (همان، ج4، ص166).

از منظر حضرت امام، سعادت و کمال انسان و جوامع، تنها در گرو اطاعت از قوانین الهى است که توسط انبیاء به بشر ابلاغ شده است. پس هر قانونی که مخالف قانون الهی باشد، غیر قابل قبول و مردود است. آیت حق؛ آیت الله شاه‌آ‌بادی نیز بارها بر این نکته تأکید می‌کرد که هر قانونی که مخالف اسلام باشد، ممنوع و غیر قابل قبول است.

نمونه‌های فراوانی که از ایستادگی وی در برابر قوانین رضاخانی در دست است، همگی نشان‌دهنده این اصل کلی است که هیچ قانونی در مقابل قانون الهی، ارزش ندارد. برخی از قوانین ضد دینی که در زمان آیت الله شاه‌آبادی وضع شد، ولی ایشان در برابر آن قیام و مقاومت کرد عبارتند از: «قانون کشف حجاب»، «قانون ممنوعیت نماز جماعت»، «قانون ممنوعیت برپایی مراسم مذهبی» و... .

به‌عنوان نمونه، وقتی رضاخان، دستور داد نماز جماعت مساجد را تعطیل کنند، ایشان با مقاومت در برابر مأموران حکومت، نماز جماعت را برقرار کردند (صرفی، 1389، ص96).

در ایام عزاداری دهه محرم نیز مأمورین رضاخان به مسجد جامع آمدند تا به این بهانه که باید از وزارت فرهنگ، اجازه بگیرند از برگزاری مراسم عزاداری جلوگیری کنند؛ ولی آیت الله شاه‌آبادی، در برابر آنان ایستاد و مراسم مذهبی را برگزار کرد (همان، ص97).

10. نقش مردم

در این مسأله که برای ایجاد تحول، به سراغ چه کسانی باید رفت، بین اندیشمندان، اختلاف نظر وجود دارد. عده‌ای نقشِ نخبگان و خواص را در ایجاد تحول، بسیار روشن‌تر از مردم می‌دانند و عده‌ای بر این باورند که نقش عموم مردم در این باره، بسیار پررنگ‌تر از نخبگان و به‌ویژه زمامداران است.

در بینش سیاسی آیت الله شاه‌آبادی و امام خمینی، هر چند برای نخبگان، ارزش ویژه‌ای منظور شده، ولی برای هر تحولی، نقش اصلی بر عهده مردم است. او برای مبارزه با استبداد، از مردم می‌خواست به شاه، مهلت ندهند و این‌گونه با مردم اتمام حجت کرده، آنان را به مبارزه با رضاشاه فرا می‌خواند (محمدی، 1382، ص64).

برابر بینش سیاسی مرحوم شاه‌آبادی، اگر مردم، بیدار و به وظایف خود آگاه شوند، به‌راحتی در برابر استبداد و استکبار ایستاده و ظالمان را به‌زانو درمی‌آورند. سخنرانی‌های مکرر و مستمر ایشان در مساجد، تشکیل جلسات با نخبگان و درخواست بیدارسازی عموم جامعه، بر همین بینش سیاسی مبتنی بود.

او علاوه بر مسائل سیاسی، در مسائل اجتماعی نیز مردم را صاحب‌نظر و دارای قدرت فوق‌العاده می‌دانست. ازاین‌رو، در مواردی که نیاز بود به مردم مراجعه و از آنان می‌خواست دسته‌جمعی اقدام کنند. به‌عنوان نمونه در نزدیکی منزل ایشان، پزشکی به نام «ایوب»، برای دخترانش معلم موسیقی آورده بود و صدای موسیقی، همسایگان را آزار می‌داد. ایشان برای وی، پیغام فرستاد و از او خواست که از این کار دست بردارد، اما این پزشک، قبول نکرده بود، در این هنگام آیت الله شاه‌آبادی از مردم خواست، همگی به مطب این فرد، مراجعه کرده و با خوشرویی از او بخواهند از اقدام خود دست بردارد. امر به‌معروف عمومی، باعث شد آن شخص از اقدام خود دست بردارد (محمدی، 1382، ص87). همانگونه که طرحِ شرکت مخمس وی نیز با توجه به همین بینش، توجیه می‌شود (شاه‌آبادی، 1380، ص158).

امام خمینی (قدس سره)نیز نقش مردم را در تحولات سیاسی و اجتماعی، بسیار پررنگ و تأثیرگذار می‌دید. از نگاه امام امت، بهترین راه تصمیم‌گیری برای حل مسائل جامعه در بعد داخلی و خارجی این است که به مردم، بهاء داده شود و در بعد حاکمیت سیاسی، حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش، مورد پذیرش قرار گیرد. حضرت امام بر این مسأله تأکید زیادی داشت. ایشان قبل از پـیروزى انقلاب اسلامى در پاسخ به سؤالات خبرنگاران خارجى درباره شکل حکومت آینده ایران، همواره هم بر «جمهوریت» به‌عنوان نمادِ نقش مردم و هم بر «اسلامیت» که شامل اجراى قانون اسلام و حاکمیت اسلام است، تأکید داشتند (امام خمینی، 1369، ج2، ص159) و پس از پـیروزى انقلاب نیز بارها به مسؤولان نظام اسلامى، تأکید مى‌کردند که: «حکومت اسلام از مردم، جدا نیست» (همان، ج7، ص253).

11. استفاده از تکنولوژی خارجی

در زمان آیت الله شاه‌آبادی، به دلیل مشکلات و ضررهایی که مسلمانان از سوی غرب و تکنولوژی غربی دیده بودند، عده‌ای از مؤمنان به تکنولوژی غربی و مصنوعاتی همانند رادیو، بلندگو، تلفن و... با دیده تردید می‌نگریستند و خرید و فروش و استفاده از این‌گونه تکنولوژی را تحریم کرده بودند. در این بین، آیت الله شاه‌آبادی، معتقد بود: «رادیو همچون زبان گویایی است که هم می تواند به دانش و فرهنگ خدمت کند، هم می تواند گفتارهای ناصواب بگوید. بنابراین، خرید و نگهداری آن برای استفاده از برنامه های مفید، مانعی ندارد» (محمدی، 1382، ص89). درباره تلویزیون نیز معتقد بود: «این وسیله، گناه ندارد و نگهداری آن و نیز استفاده از آن در موارد صحیح، نه‌تنها زیانی ندارد، بلکه لازم است» (همان).

از نگاه آن دانشمند فرزانه، مسلمانان نباید به استفاده‌کننده صِرف صنایع، تبدیل شوند؛ بلکه باید سعی کنند که وسایل مورد نیاز صنعتی را خودشان تولید کنند. او می‌گوید: «اختلال در امر معاش، از جهت فقدان کمال علم و عمل صنایع می‌باشد و معلوم است که این معیشت فعلی که از رشحات معیشت دشمن است، البته باقی نخواهد ماند و محکوم خواهیم شد به انعدام» (شاه‌آبادی، 1380، ص20).

امام خمینی، نیز بر لزوم استفاده از تکنولوژی تأکید داشت و می‌گفت: «ما نیازهاى تکنولوژى خود را از هر منبعى که مفیدتر براى کشورمان باشد، تأمین خواهیم کرد» (امام خمینی، 1369، ج4، ص104). در عین حال، معتقد بود در این زمینه باید مواظب باشیم که به بهانه تکنولوژی و استفاده از آن، دچار وابستگی سیاسی، نظامی و... نشویم. به اعتقاد حضرت امام: «ما چیزى را که نداریم و به آن نیاز داریم از خارج مى‌خریم، ولى چرا خود تولیدکننده مایحتاج خود نباشیم ؟ سیاست ما همیشه بر مبناى حفظ آزادى، استقلال و حفظ منافع مردم است که این اصل را هرگز فداى چیزى نمى‌کنیم» (همان، ج3، ص49).

12. لزوم قطع وابستگی به بیگانه

از نگاه تیزبین امام خمینی و استادشان، استفاده از تکنولوژی و سایر دستاوردهای غربی تا به وابستگی نیانجامد، قابل پذیرش است، ولی همگی وظیفه دارند برای این قطع وابستگی، تلاش کنند.

آیت حق شاه آبادی، از افرادی با عنوان «جَهَله» نام می‌برد که تصور می‌کنند خداوند، دشمنان را مُسَخَر آنان قرار داده است. او می‌نویسد: «بعضی از غَفَله و جَهَله را مشاهده می‌نماییم که تشکر می‌کنند از اینکه صنایع دشمن، آنها را اداره نموده و می‌گویند خداوند عالَم، آنها را خر و حمال ما قرار داده» (شاه‌آبادی، 1360، ص17-16). او این طرز تفکر را به شدت مخدوش و گمراه‌کننده می‌داند. ازاین‌رو، می‌نویسد:

حمّال، کسی است که پنبه را یک مَنْ، شش قران به دشمن می دهد و یک من، ششصد تومان، بل متجاوز از او می خرد. حال مشاهده کن و ببین، خر کیست؟ و آیا این نعمت است که آن را تشکر کنی؟ یا آنکه از جهت عدم اعمال قوه عاقله و عامله، خود را مورد انتقاد خداوند کرده ایم؟! (محمدی، 1382، ص108).

این نگاه هوشمندانه به تکنولوژی در عین قطع وابستگی به بیگانه، همواره مورد توجه حضرت امام نیز بود. ایشان معتقد بود:

ما باید وابستگى‌مان را از اجانب و از غرب و شرق، قطع کنیم. اگـر ما بخواهیم که مملکتمان یک مملکت مستقلِ آزاد، مال خودمان باشد، باید در این امورى که مربوط به اقتصاد است، مربوط به فرهنگ است، مربوط به امور دیگر کشور است، خودمان فعالیت کنیم و ننشینیم دیـگـران انجام بدهند (امام خمینی، 1369، ج10، ص64).

نتیجه‌گیری

با بررسی دیدگاههای سیاسی آیت الله شاه‌آبادی و دیدگاههای سیاسی امام خمینی به این نتیجه رسیدیم که در بسیاری از موارد بین این دو استوانه فقاهت و سیاست، هماهنگی وجود دارد و در برخی از موارد؛ همانند نظریه «حکومت اسلامی» امام و نظریه «ناحیه مقدسه اسلام» استادشان؛ هر چند تفاوتهایی بین دیدگاه امام و آیت الله شاه‌آبادی دیده می‌شود، ولی این تفاوتها مبنایی نبوده؛ بلکه تفاوتهایی در اجرا و به خاطر تفاوت شرایط زمانی و مکانی، موقعیت خاص امام و... بوده است. این نظریه که آیت الله شاه‌آبادی، حدود سالهای 1347 تا 1354 قمری، مسیر راه انقلاب اسلامی را برای امام، تبین کرده و حضرت امام نیز همان مسیر را پیمودند نیز نظریه قابل توجهی است، ولی اثبات آن به دلایل قوی‌تری نیاز دارد.

منابع و مآخذ

1. استادی، رضا (مصاحبه‌شونده)، «عرفان امام در مدیریت حکومت اسلامی»، کیهان فرهنگی، ش75، خرداد1369.

2. امام خمینى، سیدروح‌الله، کتاب البیع، قم: مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، چ4، 1410ق.

3. -----------------، صحیفه نور، تهران: تهیه و تدوین انتشارات سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1369.

4. -----------------، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره)، 1379.

5. بنیاد علوم و معارف اسلامی دانش‌پژوهان، عارف کامل، تهران: انتشارات عارف کامل، 1382.

6. جهان‌بزرگی، احمد، اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)، تهران: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1381.

7. دشتبان، نیره، آرای عرفانی عارف حکیم آیت الله العظمی میرزا محمدعلی شاه‌آبادی در آثار امام خمینی، تهران: پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، 1386.

8. ستوده، امیررضا، پابه‌پای آفتاب؛ گفته‌ها و ناگفته‌ها از زندگی امام خمینی(ره)، تهران: نشر پنجره، 1373.

9. شاه‌آبادی، محمد، «زندگینامه مرحوم شاه‌آبادی به قلم فرزندشان»، مجله تاریخ و فرهنگ معاصر، سال دوم، ش5، 1371.

10. شاه‌آبادی، محمد‌علی، شذرات المعارف، تهران: بنیاد علوم و معارف اسلامی دانش‌پژوهان، ستاد بزرگداشت مقام عرفان و شهادت، 1380.

11. ---------------، شذرات المعارف، تهران: نهضت زنان مسلمان، 1360.

12. شیدائیان، حسین، عوام و خواص از دیدگاه امام خمینی(ره)، قم: پژوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه، 1381.

13. صرفی، محمدتقی، تولد خورشید (زندگی سیاسی امام خمینی(، قم: صرفی‌پور، 1389.

14. فراتی، عبدالوهاب، «تعامل عرفان و سیاست در اندیشه امام خمینی»، مجله متین، ش22، بهار 1383.

15. کاظمی موسوی، احمد، «آغاز ولایت سیاسی علما و انجام آن (عصر مشروطیت و انقلاب اسلامی)»، ایران‌شناسی، ش55، 1381.

16. کلینی، محمد، الکافی، تحقیق و تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چ3، 1388ق.

17. محمدی، محمدعلی، شاه‌آبادی بزرگ (آسمان عرفان)، قم: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1382.

18. --------------، ملافتح‌الله اصفهانی؛ شیخ شریعت، قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1377.

19. مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول و معظم ابحاثها، قم: دارالهادی، 1413ق.

20. مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران: انتشارات صدرا، چ12، 1362.

21. مفید، محمدبن‌نعمان، الاعتقادات، عصام عبدالصمد، قم: دارالمفید، چ2، 1404ق.

22. ورعی، سیدجواد، امام خمینی و احیای تفکر اسلامی، قم: نشر عروج، 1378.

محمدعلی محمدی: عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.

فصلنامه حکومت اسلامی شماره 64.

انتهای متن/
کد مطلب : ۵۳۳۸۴۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
شمارش معکوس جنایت در رفح
۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
سرکوب رسانه بعد از دانشگاه
۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
نتانیاهو در آتش «آتش‌بس»
۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
پیشنهاد ما